فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر يک هزارم عشقی که نوع انسانی به تحصیل قدرت صرف کرده است، به شناخت همنوع خود و احیای یکدیگر صرف میکرد، نه تنها برای به دست آوردن پیشرفتها و ترقیات و سلطه بر عالم طبیعت برای يک زندگی معقول، به آنهمه قدرت و صرف انرژیهای حیات نیازمند نبود، بلکه نتایج قدرتهای صرفشده - که اغلب در تهیه و تنظیم حیات پر از بغض و عداوت میان انسانها مستهلک شده است - در به وجود آوردن يک زندگی گوارا در مسیر حیات معقول و بالا بردن سطح روحی انسانها، کارهایی را انجام میداد که تصور عظمت آنها برای معتادان بغض و عداوت قابل تصور نیست.
جعفری، محمدتقی. ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه. ج ۶، ص ۹۹. ویراست جدید، سال ۱۳۹۸
#علامه_جعفری #استاد_جعفری
#محمدتقی_جعفری
☘☘☘
🔅مجال عیش صفحه ای برای زندگی
@majalezendegi
اختلاط و تأثیر و تأثر صفات و پدیدهها و نیروهای مغزی و روانی آدمی است که تغییری در هویت هر يک از آنها به وجود میآورد، نه در صفات و فعالیتهای الهی.
اگر در انسانی جنبۀ عواطف او بسیار شدید باشد، موجب تضعیف حسابگریهای عقلی او میشود، و برعکس، شدت حسابگری عقلی او باعث ضعف عواطفش است، غلبۀ رحم و دلسوزی در يک انسان، مغلوبیت عدالت او را به دنبال میآورد. هنگامی که تخیلات از حد گذشت، اندیشههای منطقی دچار رکود میشود. به همین جهت، میتوان گفت: اگر کسی این قدرت را به دست بیاورد که موجودیت خود را با تمامی صفات و نیروها و استعدادها و فعالیتهای مغزی و روانی به طور کامل اداره کند، او قدرت مدیریت همۀ مردم را دارد. لذا، گفته شده است: هیچ کس حق مدیریت مطلق مردم را ندارد، مگر انبیاء و اوصیاء(ع) که به مقام والای مدیریت خویشتن نائل شدهاند.
به هر حال، صفات خداوندی مافوق اختلاط و تأثير و تأثر با یکدیگر است. یعنی رحمت واسعه و بینهایت او، هیچ تزاحمی با عذاب بیکران و شدید که نصیب تبهکاران ضد هستی خواهد کرد، ندارد. برعکس، عذاب شدید و بیکرانی که نصيب تبهکاران خواهد کرد، هیچ تزاحمی با رحمت واسعه و بینهایت او ندارد.
در اینجا ناگفته نماند که فرق است میان عذاب و رحمت خداوندی. عذاب خداوندی از روی استحقاق صددرصد نصيب تبهکاران خواهد شد، زیرا خداوند سبحان چنان که در کتابش فرموده است: «کمترین ستمی بر هیچ کس را نمیدارد، زیرا عالم مطلق و بینیاز مطلق، نیازی به تعدی و جور ندارد». اما رحمت خداوندی چنان که در گستردن بساط خلقت، عامل اساسی بوده و هیچ چیز و هیچ کسی، به اصطلاح معمولی، از خدا طلبکار نبوده است:
من نکردم خلق تا سودی کنم
بلکه تا بر بندگان جودی کنم
همچنین، در ادامۀ خلقت و نشان دادن نتایج اعمال و حرکت و اندیشههای مردم نیز رحمت خداوندی بر همه چیز گسترده است.
جعفری، محمدتقی. ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه. ج ۶، ص ۲۵۱ و ۲۵۲. ویراست جدید، سال ۱۳۹۸
#علامه_جعفری #استاد_جعفری
#محمدتقی_جعفری
🌷🌷🌷
🔅مجال #عیش صفحه ای برای زندگی
@majalezendegi
هدف بعثت پیامبر اسلامﷺ عبارت بود از: طرح یک فرهنگ کلی در همۀ شئون حيات بشری در همۀ قلمروهای «آنچنان که هستند» و «آنچنان که باید باشند». بیتردید، این فرهنگ با ابعاد و اجزای کامل آن مطرح شد، نظير: خداشناسی، کمالگرایی، فلسفه و جهانشناسی در حد اعلا، پایهریزی برای نگرش علمی در محکمترین اساس، اقتصاد احیاءکننده، حقوق عادلانه، هنر در مسیر حیات معقول، سیاست و مدیریت تکاملی، اخلاق سازنده، فقهی که پاسخگوی همۀ بایدها و شایدهای زندگی بشری است و... مطرح شد و هر فرد و جامعهای که بخواهد، با چنین فرهنگی میتواند از یک حیات پویا و هدفدار برخوردار شود. از طرفی، میبینیم این فرهنگ در هر دورهای از تاریخ و جوامع اسلامی، در آن هنگام که از سلطه و سيطرۀ طواغیت و قدرتپرستان خودکامه نجات پیدا کرده است، به مقتضای نیروی ذاتی خود جوشیده و مدینۀ فاضلۀ نسبی را اگرچه از یک یا چند بعد، به وجود آورده است.
اگرچه مردم با بعثت پیامبر اکرمﷺ خدا را با چشم سر ندیدند، و این امری محال است، ولی کلمات خداوندی در قرآن مجید، تا آنجا که مردم بتوانند از استعداد خدایابی خود استفاده کنند، خدا را برای آنان قابل شهود کرد. کلمات علیای خداوندی، علم و قدرت و دیگر صفات جمال و جلال کبریایی را قابل دریافت کرد. این کلمات، خبر از هستی و جریان آن را داد که هیچ مخبری جز خالق آن هستی نمیتواند چنین خبری از هستی بدهد. واقعیات را آنچنان آشکار و روشن کرد که با هیچ وسیله و ابزاری نمیتوان به آنها رسید. انسان را در همۀ ابعاد و سطوح و استعدادها و سرمایههایی که دارد و اینکه به کدام فعلیتها و کمالات میتواند برسد، چنان بیان فرمود که فروغ ربانی حاصل از معرفت انسان، آنگونه که خدا طرح فرموده، برای هر انسان آگاهی قابل شهود است. از طرفی، كلمات خداوندی در قرآن دربارۀ تفسير سقوط و نابودی جوامع، چنان روشن و واضح است که هر آگاه و خردمندی با مطالعه و تفکر در آنها، نظم و قانونمندی هستی را مشاهده میکند و یقین پیدا میکند که: «با گردنده، گردانندهای هست»
جعفری، محمدتقی. ترجمه و تفسیر نهجالبلاغه. ج ۹، صص ۲۷۸-۲۸۰. ویراست جدید، سال ۱۳۹۸
#علامه_جعفری #استاد_جعفری
#محمدتقی_جعفری #بعثت
🌷🌷🌷
قدر #وقت ار نشناسد دل و کاری نکند
بس #خجالت که از این حاصل ایام برد
🔅 مجال #عیش صفحه ای برای زندگی
@majalezendegi
42.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌مثنویخوانی علامه محمدتقی جعفری
دفتر دوم مثنوی
ای خدای پاک و بیانباز و یار
دستگیر و جرم ما را درگذار
یاد ده ما را سخنهای رقیق
کان به رحم آرد تو را ای خوش رفیق
گر خطا گفتیم اصلاحش تو کن
مصلحی تو ای تو سلطان سخن
کیمیا داری که تبدیلش کنی
گرچه جوی خون بود نیلش کنی
اینچنین میناگریها کار توست
اینچنین اکسیرها زاسرار توست
#علامه_جعفری #استاد_جعفری
#محمدتقی_جعفری #مثنوی_خوانی
@majalezendegi