eitaa logo
🎇تماشاگه راز🎇
103 دنبال‌کننده
532 عکس
219 ویدیو
22 فایل
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز دست غیب آمد و بر سینۀ نامحرم زد حافظ غزل ۱۵۲ ایدی مدیر صفحه: @s_m_a57 @majaleezendegi
مشاهده در ایتا
دانلود
📃برگی از کتاب (13) شروع از شناخت خود یا جهان! ▪️پس از طرح و تنظیم پرسش های مان، نوبت تحلیل و بررسی می‌رسد که ریشه است. خب حالا با چند سؤال روبه رو هستیم ؟برای پاسخ به پرسش های بنیادین از کجا شروع کنم؟ آیا از «خدا» یا «جهان» یا «انسان» یا از هیچ کدام، که از «جامعه» و «طبقات»؟! به چه دلیل؟ از کجای آن؟ با این شروع به چه نتایجی می‌رسیم؟ ▪️خب حالا تحلیل و بررسی را از کدام یک آغاز کنیم؟ از طبیعت... تا انسان...؟ یا از انسان... تا طبیعت...؟ و یا هیچ کدام، که از خدا؟ و یا این که همة اینها ذهنی گرایی است و باید از اقتصاد و مسائل اجتماعی؟و یا جهان .... ▫️در این اینجا، بعضی از مکتب‌ها می‌گویند: «تحلیل از جهان شروع می‌شود» و دلیلشان این است که از لحاظ تکاملی، جهان بر انسان، مقدّم است و ماده در سیر تکاملی خود به حیات رسید و از حیات تا شعور و از شعور تا مراحل تاریخی. 🌑 و اما یک اشتباه ! ▪️اشتباه در این است که آنها "تقدم زمانی" را دلیل تقدم بر شروع می‌گیرند، در حالی که تقدم زمانی، تقدم در شروع را نمی رساند و تنها موقعی به این تقدم روی می‌آوریم که دستمان از هر دلیل دیگری کوتاه باشد و گذشته از آن، این شروع برای تبیین علمی جهان کافی است، اما برای تبیین کلی جهان هرگز! ▫️چون انسان پس از عبور از مرحله آگاهی ابتدایی و جریان انعکاس‌ها و بازتاب ها، هنگامی که به خودآگاهی می‌رسد و به تحلیل می‌پردازد و تجربه ها، انگاره‌ها و استنتاج‌ها را نقد می‌زند و تحلیل و تجزیه را شروع می‌کند، در این مرحله، با تلقی و بینشی که از خودش دارد، چارچوبی برای تمام تجربه‌ها و استنتاج‌های علمی می‌سازد. ▪️بینش علمی او در این چارچوب شکل می‌گیرد و معنا پیدا می‌کند. پس در این مرحله، جلوتر از جهان، با خودش سر و کار دارد. او از خودش عبور می‌کند تا به جهان می‌رسد. و این جاست که از دیدگاه شناخت و تبیین کلی، انسان مقدم می‌شود؛ چون تمام تحلیل‌های علمی که از تجربه‌های انسان مایه می‌گیرند، از تبیین کلی جهان عاجز هستند. تمام روش‌های تجربه گرا و عقل گرا یا تلفیقی از این دو، در مرحله تحلیل علمی مورد استفاده قرار می‌گیرند، نه برای تبیین کلی آن. 🔹تبیین کلی جهان، نه از تجربه و نه از عقل، که از ادراکات حضوری انسان مایه می‌گیرد. تفکر از این منبع شناخت تغذیه و استنتاج می‌کند. در این جا دو دیدگاه وجود دارد. ▫️از دیدگاه تکامل، جهان، پیش از انسان مطرح است، ▫️ولی از دیدگاه تبیین و شناخت، انسان، پیش از جهان مطرح می‌شود و تحلیل از انسان آغاز می‌گردد[ علی صفایی حائری، روش نقد، ج5، ص83.] 📄یاد آوری: برای فهم درست مطلب نوشته های پیشین را بخوانیم. 👇👇👇 🎇مجال عیش صفحه اندیشه و زندگی.همراه ما باشید.🌷
⚡️دانش تان را بی برکت نکنید ▪️انسان موجودی پرسشگر است چون ناشناخته ها را برنمی‌تابد.دانستن،فهمیدن،دریافت حقیقت در نهاد اوست. از همان آغاز زبان گشودن . عبور از تاریکی های و رسیدن به روشنایی حقیقت همان ریشه آغازین پرسش های ماست. جانش را با پرسشگری فربه می سازد ▪️اما گاه در کشاکش تضاد منافع و برخورد نیروهای غریزی و عقلانی حقیقت در مسلخ مصلحت های برخواسته از منافع روزمره آدمی تنها برای دریافت حقیقت نمی پرسد! ▪️جلسه تفسیر استاد بررسی آیات ۶۰ به بعد سوره بقره بود. استاد قصه گاو بنی اسرائیل و پرسش های بی ربط آنان که در قرآن آمده است را تفسیر می کردند.پرسش های آنان دقیقا برای دور شدن از حقیقت و فرار از آن بود. نکته ای گفتند که برایم زیبا و قابل فهم و ملموس بود و با این گونه پرسش ها بیگانه نبودم.اما آن نکته مهم بود. «بعضی پرسشگری ها علم را بی برکت می کند!» ▪️و حدیثی را از امام علی علیه السلام را خواندند. «سل تفقها ولاتسئل تعنتا» حکمت ۳۲۰ نهج البلاغه گاه می پرسی که یاد بگیری،بفهمی،ارتفاع بگیری، به بام معرفت و حقیقت برسی. می پرسی تا از لجن های مرداب نادانی خودت را برهانی. آنچه هست را بیابی نه آنچه می نماید. پرسش ابزار دستگیری است.دست گیری از خودت و دیگران. و گاه نیز می پرسی که خودت را به نمایش گذاری(همان خودنمایی) تا دانش خویش را به رخ رقیب بکشی،شاخ او را بشکنی ، مچ بگیری،رقبا را از میدان به درکنی، دست بیندازی ،بخندی و بخندانی،بروی روی آنتن.با روان مخاطب بازی کنی. آری! سوالات تفننی ،حرفه ای که حقیقت نماست نه حقیقت یاب و حقیقت جو. در سوال تفقهی تواضع و ادب و فروتنی موج می زند و در پرسشگری تعنتی هتاکی ،بی ادبی، و خودنمایی... با خودم گفتم چه ملاک خوبی تکلیفم با بسیاری از مناظره های داوطلبان سکان اجرایی کشور روشن می شود.!! 👈با محفل قرآنی همراه باشید زندگی تون بابرکت🌷
▪️کلید اطاعت خدا یحیی بن معاذ گفت: طاعت خداوندی گنجینه ای از گنجینه های خداوندی است. کلیدش دعاست و زبانه های کلید لقمه ی حلال. ✏ «شیخ بهایی.کشکول.بخش دوم قسمت دوم» 👈همراه ما باشید زندگی تون سرشار از شادی و آرامش 🌷
⚡️ نگاه لطف آمیز کریم به دوست (هو الکریم) ▪️سؤال کرد که کریم چون چیزی بدهد بازبستاند؟ نان داد بازستانَد، جان داد بازستانَد.! 🎇گفتم اگر پدر دُرُست‌های زر و سیم را بیارد و پیش دختر و پسر بریزد و گوید که این از آن شماست، و باز از پیش ایشان برگیرد تا به جایی نهد و ایشان بگریند که چرا از پیش ما برداشتی و باز بردی! 🎇 پدر گوید از بهر آن برمی‌دارم تا روز جهاز و عروسی‌تان بباشد، اگر همین ساعت شما را بدهم به ناجایگاه خرج کنید و آن روز که بایسته تان شود شرمزده و با تشویش بمانید. ▪️کرم این است که از پیش شما برگیرم، نه آنکه کار را به شما مهمل فروگذارم. ▪️ و دیگر آنکه شما را در این حجره به مهمانی فروآورده‌ایم، چون یگانگی ورزیدیت به سرای خاص برم و در آنجایتان ساکن گردانم. اگر شما را دادیمی همه را تلف کردنی و ربایندگان ربودندی و به غارت بردندی و به هوا و آفتاب سوخته شدندی و از سرما فرسوده گشتیدینی. ▪️پس کرباس‌ها را دران عیبه پم‌دانه نهادیم و ابریشمین را در گنجینهٔ تخم پیله نهادیم تا اگر دزدان این را ببرند کلید آن گنجینه را بازنیابند که ببرند و آن قفل را نتوانند که بگشایند. ✏ «بهاء ولد،معارف ،جزو اول، فصل ۴۷» پ ن: درست های زر و سیم یعنی طلا و نقره با عیار کامل عیبه یعنی گنجه و صندوقچه یگانگی ورزیدیت یعنی به توحید الهی گرایش و باور داشتید 👈با محفل عیش مومنانه همراه باشید زندگی تون سرشار از خیر و برکت
✳️ابن عامر از قرآن شناسان بزرگ و شاگردان امام علی به شاگردش حربن یزید ریاحی این جمله را آموخت: «هر وقت بین دو اصل و دو خط مردد شدی و نتوانستی بفهمی که کدام بر حق است و برای سنجش آن دو،‌ وسیله نداشتی، ببین که کدام یک از آن دو به تو سود مادی نمی رساند.!» 📗آیینه داران آفتاب ص ۱۵ 🎇با محفل زندگی آگاهانه همراه باشید. زندگی تون با برکت و شادی ماندگار🌷       . 👈 ورود به محفل 👉
⚡️دورترین ها از منش رسول الهی ‏رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلم‏)‏ إِنَّ أَبْعَدَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مِنِّي الثَّرْثَارُونَ وَ هُمُ الْمُسْتَكْبِرُونَ دورترین افراد به من در روز قیامت مستکبران و خود بزرگ بینان‌اند. 📚بحار الانوار، ج ۷۰، ص: ۲۳۲
قانون خودش را دارد قابل نیست اگر هم بخواهی دورش بزنی باز به می رسد.! 🌷دوست داشتید صفحه مجال عیش را همراهی کنید بسم الله 🌷
📃برگی از کتاب (14) 🔰شروع از شناخت خود یا جهان یا خدا ! مدتی این مثنوی تاخیر شد.... ▪️بسیاری از مذهبی ها می گویند: باید از خداشناسی شروع کرد؛ چون این مقوله برایشان اهمیت دارد و همین اشتباه آنها را گیج می کند. آخر خدا، مسئله اول نیست، بلکه خدا، جواب سؤال های دیگر است. خدا، حل مسئله است. تو هنگامی می توانی این جواب را بفهمی که سؤال را فهمیده و صورت مسئله را خوانده باشی. ▪️اصلاً چرا خدا مطرح می شود؟ آیا جز برای جواب گویی به مسئله خلقت انسان و جهان؟ پس صورت مسئله را باید درست فهمید تا به آن درست جواب داد و این همان نکته ای است که از آن یاد شد که خدا، سؤال نیست، بلکه جواب سؤال است. غفلت از همین نکته مهم چه خستگی هایی که پیش نیاورده است. خدا، جواب مسئله است. و کسی این جواب را درک می کند که اصل مسئله را خوب مرور کرده باشد. ▪️هنگامی که خودت با این همه ابعاد، با این همه انعکاس و تجربه برای خودت مطرح شدی؛ هنگامی که دنیای بیرون از تو با این پدیده های گوناگون و نور، صوت، رنگ و فرم و جرم و... برای تو مطرح شد و از آن طرف، به وسعت و گستردگی آسمان ها و کهکشان ها چشم دوختی، تازه آماده می شوی و سؤال می کنی. تازه می خواهی این مسئله را حل کنی و به این سؤال ها جواب بدهی و دامانت را از دست این کنجکاوی سمج، بیرون بیاوری. آن وقت می بینی که خدا یا طبیعت یا تصادف یا حرف های دیگر، اول مسئله و سرنخ نیستند. اینها جواب سؤال هستند و تو باید پیش از این جواب ها، خود مسئله را خوب بررسی کنی و صورت مسئله را مطالعه کنی تا بتوانی جواب ها را بپذیری یا رد کنی. ▪️«انسان» و «جهان»، دو سؤالند و تو در تحلیلش به خدا می رسی. تو وقتی محکومیت انسان را در گذشته و حال و آینده او دیدی، به دنبال حاکمی می گردی یا وقتی که نتوانستی در ماده اولیه به عنوان مبدأ و منشأ بمانی، به دنبال مبدأ می گردی؛ چون می یابی که با وجود ترکیب «خودکفایی» و «خودجوشی»، ماده نمی تواند مشکلی را حل کند و مرکب نمی تواند مبدأ و منشأ باشد و اجزا همیشه مقدم بر مرکب هستند. 📄یاد آوری: برای فهم درست مطلب نوشته های پیشین را بخوانیم. 👇👇👇 🎇مجال عیش صفحه اندیشه و زندگی.همراه ما باشید.🌷
⚡️موقعیت های غیر ساکن تو مبین اندردرختی یا به چاه تو مرا بین که منم مفتاح راه https://eitaa.com/majaleezendegi
📃برگی از کتاب (15) 👈مجموعه را بنگر و اجزاء را با کل بسنج تا با و تشابه مفاهیم در مکتب ها و فلسفه های گوناگون به اشتباه نیفتی ▪️یک مجموعه فکری از نقطه شروع تا پایان و مراحلی که نشان می دهد و ارتباط هایی که تحلیل می کند، شناخته می شود و اگر نه هر مکتبی در قسمت هایی با مکتب دیگر اشتراک دارد و همین اشتراک ها باعث می شود که بگوییم اسلام هم همان را می گوید. ▪️در حالی که اسلام همان را می گوید، ولی نه در همان مجموعه و نه در همان جایگاه. آن چه اسلام می گوید، باید با پایه ها و بارهایی که بر دوش دارد، مقایسه و فهم شود و چه بسا که همان گفته، آثار کاملاً متفاوتی را به دنبال بیاورد. ▪️اگر می بینیم که اسلام از می گوید، نباید آن را با اومانیسم مقایسه کنیم؛ که اومانیسم، بازگشت به انسان است و اسلام، آغازی از قدر و عظمت انسان دارد و انسان را نه به انسان، که به خدای خویش باز می گرداند... . ▪️اگر اسلام از می گوید، نباید با آزادی مارکسیسم یا اگزیستانسیالیسم یا لیبرالیسم مقایسه شود؛ چون آزادی اسلام در ابعادی دیگر و زمینه ای دیگر مطرح شده است. آزادی انسانی ما مربوط به ترکیب ماست و آزادی از جبرهای علمی و اسارت های روحی در جایگاهی مستقل مطرح شده اند. ▪️اسلام از می گوید، ولی تاریخ را رابطه انسان با ابزار و رابطه ابزار با شرایط تولید نمی شناسد. در نگاه اسلام، تاریخ، رابطه انسان با مجموعه نظام هستی است و انسان آزاد در این ارتباط های قانون مند یا حرکت می کند یا به بن بست می رسد و دیگران جای گزین او می شوند. او باید عبرت بگیرد و رسم رفتن را بیاموزد. همین گونه است نظام تربیتی اسلام و نظام حقوقی و جزایی اش یا جهادی که عرضه می کند و... . ▪️اینها را نباید به تنهایی با نمونه های مشابهش در های دیگر مقایسه کرد؛ چون در مجموعه ها باید ها را در نظر گرفت و اصالت را به ترکیب داد، نه به اجزا. در ترکیب، اجزا، وضعیت دیگر و حالت تابعی دارند. برای همین است که معتقد به طرح کلی مکتب هستم. 📄یاد آوری: برای فهم درست مطلب نوشته های پیشین را بخوانیم. 👇👇👇 🎇مجال عیش صفحه اندیشه و زندگی.همراه ما باشید.🌷
🎇پیش از آنکه برود ... 🎇‏امام علی علیه السلام‏ أَحْسِنُوا صُحْبَةَ النِّعَمِ قَبْلَ فِرَاقِهَا فَإِنَّهَا تَزُولُ وَ تَشْهَدُ عَلَى صَاحِبِهَا بِمَا عَمِلَ فِيهَا «قدر نعمت را بدانید قبل از اینکه از دست شما برود. نعمت از دست خواهد رفت و به رفتار شما با خود گواهی خواهد داد.» 📚بحار الانوار، ج ۱۰، ص: ۹۵ https://eitaa.com/majaleezendegi
⚡️راه نفوذ در دل دیگران 🎇‏امام علی علیه السلام‏ إِنَّ أَحْسَنَ مَا يَأْلَفُ بِهِ النَّاسُ قُلُوبَ أَوِدَّائِهِمْ وَ نَفَوْا بِهِ الضِّغْنَ عَنْ قُلُوبِ أَعْدَائِهِمْ حُسْنُ الْبِشْرِ عِنْدَ لِقَائِهِمْ وَ التَّفَقُّدُ فِي غَيْبَتِهِمْ وَ الْبَشَاشَةُ بِهِمْ عِنْدَ حُضُورِهِمْ «بهترین راه برای نفوذ در دل دوستان و زدودن کینه از دل دشمنان گشاده‌روئی است هنگام ملاقات، جویا شدن از روی مهر و محبت از حال آن‌ها در موقع غیبت، و شادی و خوشحالی هنگام حضور و آمدنشان.» 📚بحار الانوار، ج ۷۵، ص: ۵۷ 🎇مجال عیش صفحه اندیشه و زندگی ،لطفا همراه ما باشید. https://eitaa.com/majaleezendegi
⚡️امیرمومنان علی (ع) ای مردم بدانید عبادتی که همراه با اندیشه نباشد سودی ندارد قرآن خواندنی که در آن تفکر نباشد سودی ندارد 📚کافی ج ۱ ص ۲۶
🔰رسم بزرگان در راه مشهد شاه عباس تصمیم گرفت دو بزرگ را امتحان کند! به که اسبش جلو میرفت گفت: این میرداماد چقدر بی‌عرضه است! اسبش دائم عقب می‌ماند. شیخ بهایی گفت: کوهی از علم و دانش برآن اسب سوار است، حیوان کشش این همه عظمت را ندارد. ساعتی بعد عقب ماند، به گفت: این شیخ بهایی رعایت نمی‌کند، دائم جلو می‌تازد! میرداماد گفت: اسب او از اینکه آدم بزرگی چون شیخ بهایی بر پشتش سوار است، سر از پا نمی‌شناسد و می‌خواهد از شوق بال درآورد. [در غیاب یکدیگر حافظ آبروی هم باشیم] پ ن: استاد: مرتضی Almiqat.com 1.محمد بن عزّالدین حسین (۹۵۳ق ـ۱۰۳۱ق) متخلص به‌ بهائی و معروف به‌ شیخ بهائی و بهاءالدین عاملی، فقیه، محدث، حکیم و ریاضیدان شیعه عصر صفوی بود. 2.میر محمدباقر بن محمد حسینی استرآبادی(درگذشت: ۱۰۴۱ق)، مشهور به میرداماد، فیلسوف شیعه معاصر شیخ بهائی در دوره صفویه بود. او استاد ملاصدرا مؤسس حکمت متعالیه بود. میرداماد به معلم ثالث شهرت دارد. 🎇 مجال عیش صمیمانه‌ای از جنس زیست آگاهانه.لطفا همراه ما باشید.
⚡️یاری رسانی و پاداش محاهدان 🎇‏رسول الله (صلّی الله علیه و آله و سلم‏)‏ «مَنْ مَشَى فِي عَوْنِ أَخِيهِ وَ مَنْفَعَتِهِ فَلَهُ ثَوَابُ الْمُجَاهِدِينَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ» «هر که برای یاری دادن و کمک رساندن به برادرش قدم بردارد ثواب جهادگران در راه خدا را دارد.» 📚بحار الانوار، ج ۷۳، ص: ۳۶۷ @majaleezendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔دل نشکنیم! دل مسوزان که ز هـر دل بخدا راهی هست هر که را هیچ به کف نیست، بدل آهی هست... «بترسیم از آه دل از بغض و اشک «دل شکسته» ... از این نفس های قدسی کم گیرمون میاد. بگذریم...بشنویم از لسان عارف دلسوخته مرحوم آیت‌الله آسیدجواد یزدی رحمة اللّه علیـه . 👈 مجال عیش فرصتی برای اندیشه و زیست آگاهانه 👉
🎇می خواهم بار امتم را خویش به دوش کشم! ⚡️ اخلاق محور و دین محور ▪️ملا فتح‌الله کاشانى در تفسیر منهاج در ذیل آیه شریفه «وَاِنَّکَ لَعَلى خُلُق عَظیم» نقل مى‌کند: پیرزنى چادر نشین که راهش از مدینه منوره دور بود علاقه عجیبى به اسلام و به وجود مقدس پیامبر(ص) داشت. او چند بار از فرزندانش خواسته بود او را به مدینه ببرند تا به زیارت حضرت محمد(ص) مشرف شود، ولى فرزندان او موفق به این کار نشدند، پیرزن در آتش فراق رسول خدا(ص) مى‌سوخت و در اشتیاق دیدار پیامبر در حسرت و اندوه و غم و غصه به سر مى‌برد. دیدار رسول الله(ص) را براى خود بهشت برین مى‌دانست و زیارت حضرتش را بهترین عبادت به حساب مى‌آورد. ▪️فرزندانش هر روز به صحرا مى‌رفتند و او در تهیه وسایل استراحت و فراهم آوردن آب و غذا مى‌کوشید و در قلب خود هم با خداى مهربان براى پیدا کردن توفیق زیارت حبیب خدا مناجات مى‌کرد. ▪️روزى براى آوردن آب، همراه با یک مشک به سر چاهى که در بیابان بود آمد. از عنایت خداوند حضرت محمّد(ص) با دو سه نفر از یاران و اصحابشان از آن منطقه عبور مى‌فرمودند.چون به سر چاه رسیدند و پیرزن را دیدند که بند مشک به دست دارد و براى آب کشیدن از چاه آماده مى‌شود، به او فرموند: ▪️«این کار براى تو زحمت دارد، مشک را به من بده تا کمکت کنم.» پیرزن در پاسخ گفت: «اگر این زحمت را از دوش من بردارى برایت دعا مى‌کنم.» ▪️پیامبر اسلام(ع) مشک را پر از آب کرده، سپس به دوش مبارک گذاشته و به سوى خیمه و چادر آن زن روان شدند. گرماى هوا بیداد مى‌کرد. بار سنگین بود و عرق بر پیشانى رسول خدا جارى شده بود. ☑️یاران حضرت عرض کردند: «مشک را به ما بده تا به در خیمه پیرزن برسانیم.» ☑️حضرت در جواب، با قلبى سرشار از عاطفه و محبت فرمودند: «دوست دارم بار امتم را خود به دوش بکشم!» به خیمه رسیدند و مشک آب را بر زمین نهادند. از صاحب خیمه خداحافظى کرده و به سوى مقصد حرکت کردند. در این هنگام فرزندان پیرزن از راه رسیدند، پیرزن به آنان گفت: «آن مردى که به این علامت در بین آن چند نفر است به من کمک کرد و آب از چاه کشید و تا درون خیمه آورد؛ بروید و از وى سپاسگزارى کنید.» ▪️بچه‌ها دویدند و تا چشمشان به دیدار جمال الهى رسول خدا روشن شد، به آن حضرت عرضه داشتند: «مادر ما در آتش شوق دیدار شما مى‌سوزد، برگردید تا وجود مبارکتان را زیارت کند، او شما را نشناخته.» حضرت رسول(ص) برگشتند. فرزندان پیرزن به سوى وى دویدند و فریاد زدند: «مادر، آن شخصى که آب را از چاه کشید و به خیمه آورد رسول خدا بود.» ▪️پیرزن که نزدیک بود از شوق این خبر قالب تهى کند، به محضر رسول خدا(ص) رسید و خدا را بر این نعمت آسمانى و معنوى و ملکوتى شکر کرد. سالروز ولادت https://eitaa.com/majaleezendegi
✅شش راهکار زندگی ساز در کلام امام حسن عسکری ▪️▪️▪️ شهادت یازدهمین پیشوای شیعه حضرت امام حسن عسکری را به پیشگاه فرزندشان حضرت حجت "عج الله تعالی فرجه" و همراهان بزرگوار تسلیت عرض می کنیم.التماس دعا 🌷زندگی تون با برکت زیر سایه ولایت حضرت حجت علیه السلام 🌷 «ورود به محفل قرآنی رحیق»
نظافت و بهداشت۳۳.mp3
10.08M
☑️ نظافت و بهداشت (جلسه سی و سوم) 🔰بازخوانی فصل پنجم از بخش اول کتاب مفاتیح الحیات حضرت آیت الله جوادی آملی 🎤بازخوانی و توضیح متن از آقای سید محمد 🔅ورود به محفل تفسیر و قرآن شناسی رحیق گنجینه آموزه‌های الهی
⚡️یک فرد باید برای ترویج نماز از جایگاه و موقعیت خود بهره گیرد 🌅 تلاش برای ترویج و اقامه نماز باید همواره ادامه داشته باشد چرا که نماز ستون دین است. 🌅نماز در بسیار تاثیر گذار بوده و اساسا شکل گیری حیات طیبه بدون ممکن نیست و دست یافتن به جامعه سالم بدون نماز ممکن نیست. 🌅 اولین توصیه به صاحبان مکنت و قدرت نماز است؛ اگر نماز بود باقی خوبی ها در پرتو آن شکل می گیرد.(آیه ۴۱سوره حج) https://eitaa.com/majaleezendegi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚡️همسر علامه طباطبایی : شب که می‌خواستند بخوابند، جوراب‌هایشان را در می‌آوردند، صاف و تا می‌کردند. می‌گفتم: حاج آقا دیگر نمی‌خواهد جوراب‌هایتان را تا کنید. می‌فرمود: شیطان در لباسی که ولو باشد تصرف میکند. 👈مجال عیش صفحه زندگی خردورزانه را همراهی بفرمایید. @majaleezendegi
⚡️احساس ارزشمندی در شخص یکی از زیرساخت های زندگی اوست که به آن «عزت نفس» می گوییم. ▪️خدا هم آدمی رو عزیز و ارزشمند آفریده و البته راههای عزت و ارزشمندی را پیش پاش گذاشته و همچنین عوامل از دست دادن عزت را تبیین کرده است. ▪️یکی از چیزهایی که آدم رو کوچک می کنه و به روحش زخم می زنه دراز کردن دست نیاز به مردمه... ▪️در زیست مومنانه انسان های الهی بارها و بارها این زنگ خطر رو به صدا در آوردند و هشدار داده آمد که دست نیاز دراز کردن به سوی دیگران به معنی ربایش این سرمایه نفیس و بی جایگزین از آدمی است.و مراقبت از سرمایه هویتی عزت نفس رو عزت مومنانه دانسته اند . 👈عزت نفس با خدا بستن است و بس . مکن سعدیا دیده بر دست کس که بخشنده پروردگارست و بس گر او تاجدارت کند سر برآر وگرنه سر ناامیدی بخار شاید در این خصوص بعداً بیشتر با هم حرف زدیم. 🙏 @majaleezendegi