eitaa logo
مجله خردسالان
35.4هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
4.2هزار ویدیو
31 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/a68l.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎈🎊 آموزش نقاشی 😍🤩 🙈خیلی راحت و آسون دوستان حتما امتحان کنید. 👫@majaleh_khordsalan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاردستی جغد رنگارنگمون🦉🦉 علاوه بر اینکه ی کاردستی جذاب و راحت مراحل درست کردنش باعث تقویت دقت و تمرکز کودک هم میشه👌 👫@majaleh_khordsalan
گورخر را میان ببرها پیدا کنید. 🧠 جواب تست هوش ساعت18:00 ارسال میشه😉 👫@majaleh_khordsalan
شعر کودکانه: سلام اکرم توکلی هستم از شاعران کرمانی. این شعر رو برای شهدای دیروز گفتم. اگه دوست داشتین بذارین در کانال. به نام خدا تقدیم به روح شهدای راه حاج قاسم اولین بار چادری پوشید در دل آینه نگاهی که گفت مامان قشنگ تر شده ام مادرش گفت ها و آهی که اولین بار بود موهایش زیر نرمی روسری خوابید صورتش استخوانی و زیبا صورتش بود و قرص ماهی که راهی ازدحام بیرون شد سمت گلزارتا شهیدان رفت بوسه زد بر مزارحاجی گفت که خدایا خودت گواهی که روسری را که تنگ تر میکرد چادرش را که خاک می‌بوسید سمت خانه به سمت پل می‌رفت سمت جا و مکان و راهی که چشمهایش قشنگ تر شده بود قصه نرگس و گل و چشمش چشمهایی که شست و شو شده بود پاک و معصوم و بی‌گناهی که وصدایی مهیب آمدو بعد چادری که به آسمان می‌ریخت وگلویی که خون تراوش کرد دختر و مادر و نگاهی که 👫@majaleh_khordsalan
هر کدام از شکل های سمت راست، مربوط به کدام شغل است؟ 〰〰〰〰〰〰〰 👫@majaleh_khordsalan
🦋 پروانه ی وسواسی یک پروانه بود وسواسی از صبح تا شب ده بار بال هایش را گردگیری می کرد. ده بار شاخک هایش را برق می انداخت. ده بار گلی را که رویش می نشست، آب می ریخت و می شست. شب که می شد، باز هم می گفت: «هنوز هیچ جا تمیز نیست. » یک شب دست های پروانه خانم گفتند: «چروک شدیم! چه قدر باید هی بشوریم! تا کی باید هی بسابیم! » صبح که پروانه خانم بیدار شد، جیغ زد: «آخ! دستم درد می کند. وای! دستم جان ندارد. » پروانه ی همسایه جیغش را شنید. آمد و گفت: «بلا به دور! چی شده پروانه خانم؟ » پروانه خانم گفت: «بالم را خاک گرفته، شاخکم برق نداره، گُلم پر از گِل شده. با دستی که درد می کند، چه جوری خاک بروبم و برق بندازم و گل بشورم؟ آخ دستم! » بعد دستش را هی بوس کرد و گفت: «خوب شو دست من! درد نکن دست من! » پروانه ی همسایه، بال پروانه خانم را گرفت و گفت: «یه ذره آرام بگیر، یه ذره روی گُلت بشین! » پروانه خانم هم نشست. پروانه ی همسایه تند و تند شیر هی گل ها را مالید روی دست پروانه خانم. با برگ گل ها هم آن را پیچید. بوسش کرد و گفت: «نترس! یک هفته بگذرد، خوب می شوی! تا آن وقت، بیا یه ذره پرواز کنیم. » پروانه خانم هم رفت و با پروانه ی همسایه پرواز کرد. یک هفته که پرواز کرد، دیگر بشور بساب از یادش رفت. به جایش پرواز کرد و گفت: «چه قدر دنیا قشنگ است!» ✍نویسنده: لاله جعفری 〰〰〰〰〰〰〰 👫@majaleh_khordsalan
درخت سیب - @mer30tv.mp3
3.72M
درخت سیب 😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱 👫@majaleh_khordsalan
سلام صبحتون بخیر👋🏻 من دارم به ببعی می‌می میدم 😍 👫@majaleh_khordsalan
شعر کودکانه 🍞🍞 نان تازه🍞🍞 دانيد من كه هستم؟🧐 من نان تازه هستم🍞 خوش عطرم و برشته عطرم به جان سرشته زينت سفره هايم قوت دست و پايم💪🦵 حاصل كار ياران خوراك صد هزاران حكايتم دراز است در من هزار راز است بشنو تو سرگذشتم👂 چه بودم و چه گشتم گندم بودم در آغاز🌾🌾 گندم ناز و طناز🌾🌾 دهقان پير مرا كاشت👨‍🦳 زحمت كشيد تا برداشت هر روز و شب داد آبم ببين چقدر شادابم از رنج و كار دهقان كم كم شدم شكوفان قدم بلند شد كم كم بوسيد رويم را شبنم به به به خوشه هايم🌾🌾 گندم با صفايم🌾🌾 شد ساقه ام طلايي آي برزگر كجايي؟ پيشم بيا شتابان با داس تيز و بران دروم كرد مرد دهقان👨‍🦳 برد پيش آسيابان آردم كرد آسيابان خمير شدم پس از آن گذاشت رو پاروش نانوا چيد تو تنور خمير را گرفتم از آتش جان🔥 يواش يواش شدم نان ده ها تن گرم كارند شب تا سحر بيدارند تا نان شود مهيا آيد به سفره ما اي كه می خوري نان را بدان تو قدر آن را. 👫@majaleh_khordsalan
گام به گام نقاشی بکشیم🖌 با عدد 6 دایناسور بکش🦖 👫@majaleh_khordsalan
🔥دخترك كبريت فروش🔥 💭هوا خيلي سرد بود و برف مي باريد . آخرين شب سال بود . دختري كوچك و فقير در سرما راه مي رفت . دمپايي هايش خيلي بزرگ بودند و براي همين وقتي خواست با عجله از خيابان رد شود دمپايي هايش از پايش درآمدند . ولي تنوانست يك لنگه از دمپايي ها را پيدا كند .. پاهايش از سرما ورم كرده بود . مقداري كبريت براي فروش داشت ولي در طول روز كسي كبريت نخريده بود . سال نو بود و بوي خوش غذا در خيابان پيجيده بود ..جرات نداشت به خانه برود چون نتوانسته بود حتي بك كبريت بفروشد و مي ترسيد پدرش كتكش بزند . 💭دستان كوچكش از سرما كرخ شده بود شايد شعله آتش بتواند آنها را گرم كند. يك چوب كبريت برداشت و آن را روشن كرد ، دختر كوچولو احساس كرد جلوي شومينه اي بزرگ نشسته است پاهايش را هم دراز كرد تا گرم شود اما شعله خاموش شد و ديد ته مانده كبريت سوخته در دستش است . كبريت ديگري روشن كرد خود را دراتاقي ديد با ميزي پر از غذا . خواست بطرف غذا برود ولي كبريت خاموش شد . سومين كبريت را روشن كرد ، ديد زير درخت كريسمس نشسته ، دختر كوچولو مي خواست درخت را بگيد ولي كبريت خاموش شد . 💫ستاره دنباله داري رد شد و دنباله آن در آسمان ماند . دختر كوچولو به ياد مادربزرگش افتاد . مادربزرگش هميشه مي گفت : اگر ستاره دنباله داري بيافتد يعني روحي به سوي خدا مي رود . مادر بزرگش كه حالا مرده بود تنها كسي بود كه به او مهرباني مي كرد . دخترك كبريت ديگري را روشن كرد . در نور آن مادر بزرگ پيرش را ديد . دختر كوچولو فرياد زد :‌مادر بزرگ مرا هم با خودت ببر . او با عجله بقيه كبريتها را روشن كرد زيرا مي دانست اگر كبريت خاموش شود مادر بزرگ هم مي رود .همانطور كه اجاق گرم و غذا و درخت كريسمس رفت . مادر بزرگ دختر كوچولو را در آغوش گرفت و با لذت و شادي پرواز كردند به جايي كه سرما ندارد. 💭فردا صبح مردم دختر كوچولو را پيدا كردند . در حاليكه يخ زده بود و اطراف او پر از كبريتهاي سوخته بودند . همه فكر كردند كه او سعي كرده خود را گرم كند ،‌ولي نمي دانستند كه او چه چيزهاي جالبي را ديده و در سال جديد با چه لذتي نزد مادر بزرگش رفته است . 👫@majaleh_khordsalan
سلام دخترای مثل گلم🌺 سلام پسرای عزیزم🌼 صبحتون بخیر😘 👫@majaleh_khordsalan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه ایده جدید برای بازی با بچه‌ها 😍 حتما امتحان کنید مطمئن باشید که دوست دارن❤️ 👫@majaleh_khordsalan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اول یه آب قند بزارین کنارتون بعد کلیپ و ببینین😍 👫@majaleh_khordsalan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازی و سرگرمی 🤩👌 با ساده ترین روش ریاضی کودکتو تقویت کن ✅ 👫@majaleh_khordsalan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕💕 سرعت عمل یکی از فاکتورهایی است که به کودک کمک میکنه رفتارهای روزمره خود را سریعتر انجام دهد. در این بازی رنگشناسی،دقت و مرکز و سرعت عمل کودک تقویت میشه کودک رو به چالش بکشید مثلا توپ رو تا سمت مقابل حمل کنند. بازیهای دونفره رو به شکل والد و فرزندی و یا بین دو فرزند خود انجام دهید. اونی که دست بچه هاس یه چوبه که در انتهاش چسب نواری برعکس چسبونده شده 👫@majaleh_khordsalan
shadimo-pako-khandan128.mp3
2.62M
آهنگ کودکانه: شادیم و پاک و خندان 👫@majaleh_khordsalan
⚜من و چلچلی⚜ 💭مامان چلچله و بابا چلچله قول دادند که زود از مسافرت برگردند. چلچلی هم دیگر گریه نکرد و به من گفت: «شنیدی؟ من زود برمی گردم. » و دنبال مامان و بابایش پرواز کرد و رفت. آن ها هی بال زدند، بال زدند، بال زدند. من هی برایشان دست تکان دادم، دست تکان دادم، دست تکان دادم. اولش برگ ها نارنجی شد. بعد باران بارید. بعد برف بارید. من صبر کردم. چند بار کارتون های تلویزیون تمام شد و کارتون جدید داد. من صبر کردم. بعد یک روز دوباره برگ ها درآمد. من هی به آسمان نگاه کردم. بعد یک عالمه نقطه ی سیاه توی آسمان آمد. یکی، دو تا، سه تا، چهار تا، پنج تا، ده تا... آن ها آمدند و آمدند و آمدند. من هی خندیدم و خندیدم. حالا هم هی من و چلچلی داریم بازی می کنیم. اما هی مامانش می آید دنبالش و می گوید: « بیا مراقب خواهر برادرهایت باش! » بعد هم قول می دهد که عصر دوباره چلچلی بیاید با من بازی کند.حالا هی من باید صبر کنم. صبر کنم. صبر کنم. 👫@majaleh_khordsalan