eitaa logo
مجله خردسالان
35.4هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
4.2هزار ویدیو
32 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/a68l.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بازی با هدف یادگیری الگویابی و افزایش دقت و تمرکز 👌 👫@majaleh_khordsalan
💕💕 ملخ طلایی داستان کودکانه روزی روزگاری در سرزمین ما، مرد با ایمان و خوش اخلاقی زندگی می کرد که خیلی دوست داشت به دیگران کمک کند. او همیشه مواظب آدم های فقیر و بیچاره و معلول بود و برای کمک به آنها بسیار تلاش می کرد. مردم به خاطر خیرخواهی این مرد، به او عموخیرخواه می گفتند. او کشاورز بود و هر روز روی زمین کار می کرد و زحمت می کشید و موقعی که کارش تمام می شد، به یاری مستمندان می شتافت. یک روز عصر، وقتی تمام پول هایش را برای کمک به مردم فقیر خرج کرده بود و داشت به خانه برمی گشت، حیدر را دید. حیدر کارگربود و روی زمین های مردم کار می کرد و دستمزد ناچیزی می گرفت. او مرد فقیری بود و چندین بچه ی قد و نیم قد داشت و به زحمت شکم آنها را سیر می کرد. عمو خیرخواه به حیدر سلام کرد و حالش را پرسید. حیدر با ناراحتی گفت: «عموخیرخواه، چند روزی است که نتوانسته ام کارکنم و دستمزد بگیرم. بچه هایم گرسنه اند. پولی به من قرض بده تا بتوانم نانی بخرم و شکم آنها را سیر کنم.» عموخیرخواه جیب هایش را گشت اما هیچ پولی توی جیب هایش باقی نمانده بود. خجالت می کشید به حیدر بگوید که پول ندارد. ناگهان ملخ درشتی روی دستش نشست. عموخیرخواه ملخ را کف دستش گذاشت و به آن نگاه کرد. بدن ملخ زرد رنگ بود و در غروب آفتاب، مثل طلا می درخشید. هیکلش هم از ملخ های معمولی خیلی بزرگ تر بود. عموخیرخواه با خودش گفت: «ای کاش این ملخ از جنس طلا بود تا آن را به حیدر می دادم. با پولش می توانست به راحتی زندگی کند.» توی همین فکرها بود که حیدر پرسید: «عموخیرخواه، چی توی دستت داری؟» عمو خیرخواه ملخ را کف دست حیدر گذاشت. حیدر به ملخ نگاه کرد. ناگهان ملخ تبدیل به مجسمه ای از طلا شد.عموخیرخواه و حیدر با تعجب به آن خیره شدند. حیدر چندبار ملخ را لمس کرد و با شادی فریاد زد: «معجزه شده عموخیرخواه! ملخ تبدیل به طلا شده است!» عموخیرخواه فهمید که خدا آرزویش را برآورده ساخته است. دستی به شانه ی حیدر زد و گفت: «از این ماجرا به کسی چیزی مگو. ملخ را به بازار ببر و بفروش و سرمایه ی کارکن.» بعد هم خداحافظی کرد و رفت. حیدر ملخ طلایی را به شهر برد و به یک جواهرفروش فروخت و پول زیادی گرفت. با آن پول توانست زمین و گاو و گوسفند بخرد و ثروتمند شود. سال ها گذشت. حیدر به فکر افتاد تا ملخ طلایی را بخرد و به عموخیرخواه بدهد. او پول زیادی داد و ملخ را خرید و پیش عموخیرخواه برد و آن را در دست عمو خیرخواه که حالا پیرشده بود گذاشت. عمو خیرخواه با لبخند به ملخ نگاه می کرد. ناگهان ملخ جان گرفت و به شکل اولش درآمد و جست و خیزکنان از آنها دور شد و رفت. حیدر با تعجب به ملخ نگاه می کرد و نمی دانست چه بگوید. اما عموخیرخواه با لبخند گفت: «حیدرجان، آن روز که تنگدست بودی خدا این ملخ را تبدیل به طلا کرد تا تو بتوانی سرمایه ای به دست بیاوری و کاری بکنی و امروز که به لطف خدا ثروتمند و بی نیاز هستی، ملخ هم به آغوش طبیعت بازمی گردد تا به زندگیش ادامه دهد.» اشک از چشمان حیدر سرازیر شد، به خاک افتاد و سجده ی شکر به جای آورد. 🍃🍃🍃🍃🍃🍃 👫@majaleh_khordsalan
15.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠کلیپ تصویری: سرچشمه آفتاب ◾️معرفی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) از ولادت تا شهادت 👫@majaleh_khordsalan
❤️ ❤️ 💚 💚 💝 💝 السلام علیک یا صاحب الزمان سلام بچه های با ادب و خوبم😍 😍 خوبین گلای خوش بوی من؟🧒👧 صبحتون بخیر باشه 🌼🌸🌺🌹 تعجیل درظهور و سلامتی مولامون حضرت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) سه تا صلوات بخونین🌸🍃 اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیّکَ الفَـرَج🌼🍃 👫@majaleh_khordsalan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥺⭐️ستاره بسازیم ازین ستاره میتونید برای تزئین مجالس هم استفاده کنید ⭐️🌈⭐️🌈⭐️🌈⭐️ احتیاج داریم به : قیچی✂️ کاغذ رنگی 🧡 خط کش و الگوی ستاره ای☺️✨ °•°•°•°•°☆°•°•°•° طبق فیلم کاغذ رو اندازه بزنید و ببرید .الگوی ستاره رو روی کاغذ تا شده بذارید و قیچی کنید . ستاره شما آماده است😍💕 👫@majaleh_khordsalan
25.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ 💢دیکته صوتی تا نشانه ر ✍ گوینده و طراح نماهنگ: 💢 👫@majaleh_khordsalan
🔶️شعر دوره گرد🚶‍♂🌞 👫@majaleh_khordsalan
26.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آموزش اعداد به کودکان با بازی 🔻 كودكان از پيش دبستاني به بعد می بایست رفته رفته مفهوم اعداد را درک کنند نه اینکه فقط به صورت طوطی وار و از حفظ بشمرند. 🔻 با این فعالیتها به کودکان پیش دبستانی و مقاطع اول و دوم دبستان كمك كنيد تا درك صحيحي از مفهوم اعداد داشته باشند. 👫@majaleh_khordsalan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چون زیاد درخواست غذای انگشتی داشتید👆👆 تُست مغزدار : نصف موز ی قاشق کره بادام زمینی نون تست تخم‌مرغ ی عدد سه قاشق شیر کمی دارچین کره یا روغن برای سرخ کردن 👫@majaleh_khordsalan
هدایت شده از قاصدک
📍زنجان قیام کرد؛ صف بسیار عجیب مردم برای اهدای طلا به #ایران_همدل 🔺امروز در زنجان برای کمک به جبهه، یک صف بسیار طولانی تشکیل و در جریان مراسم پویش ایران همدل تصاویری فوق العاده‌ای از کمک به محور مقاومت خلق شد. 🔸باورنکردنی است که با وجود تمام فشارها و مشکلات این همه جمعیت برای کمک به خطوط مقدم مبارزه با اسراییل گردهم آمده باشند. 🔹جهت کمک نقدی به مردم مظلوم فلسطین و لبنان از طریق زیر می توانید اقدام کنید؛ شماره کارت: 6037998200000007 شماره شبا: Ir320210000001000160000526 کد دستوری: #14* پرداخت مستقیم در KHAMENEI.IR 📢 راوی همدلی باش 👇 @iranehamdel_contact 🔹یک ایران همدلی... 🔹eitaa.com/irane_hamdel
🔸️کاربرگ شناخت راست و چپ 👫@majaleh_khordsalan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تقویت مهارت دستورزی،هناهنگی چشم دست عضله ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 👫@majaleh_khordsalan
کپل و کلاغ - @mer30tv.mp3
4.04M
🔹قصه شب یه قصه شیرین😊 برای شما🌱💜 شب بخیر🌙⭐️ 👫@majaleh_khordsalan
سلام فسقلی های کانال😊🥰😍 روزتون بخیر باشه😍😍😍 👫@majaleh_khordsalan
🌸 رنگ‌آمیزی به مناسب ایام فاطمیه 🔥🥀 👫@majaleh_khordsalan
سلام . وقتتون بخیر. یه پیشنهاد داشتم. اگر شما مایل باشید من میتونم تمام داستان‌هایی که شما در کانال قرار میدید به صورت وویس زیبا و روان تقدیم به بچه های عزیز کنم. ممنونم ✍️سلام در همین پیام مشاره ایتا(آیدی) خود را بگذارید 👫@majaleh_khordsalan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🧚🏾‍♂️ آموزش ساخت یک ظرف درب دار رنگین کمونی 🦋💛🦋💛🦋💛🦋💛🦋💛🦋 👫@majaleh_khordsalan
این مال کیه؟ در جنگلی بزرگ و زیبا سنجابی🐱به اسم سنجابک زندگی می کرد که عاشق همه چیزهای زیبا و جالب بود او هر چیز زیبایی که می دید بدون اینکه بپرسد این مال کیه ، بر می داشت.او وسایلی که بر می داشت را به خانه اش می برد و خانه اش را با آن ها تزئین می کرد. یک روز صبح سنجابک از صدای در بیدار شد در را که باز کرد خرگوش🐰 کوچولو را دید که گفت سلام سنجابک تو دستبند من رو ندیدی. من اونو برای روز مادر با میوه درخت کاج درست کرده بودم خیلی زحمت کشیدم. داشتم با خرگوش کوچولوها بازی می کردم گذاشته بودمش جلوی در خونه. اما الان هر چی می گردم نیست. سنجابک دستبند را داخل اتاقش گذاشته بود اما گفت نه من ندیدم چیزی. وقتی خرگوش🐰 رفت. سنجابک خیلی ناراحت شد آن روز روز مادر بود و خرگوش کوچولو هیچ چیزی نمی توانست به مادرش بدهد. سنجابک دستبند خرگوش را برداشت و رفت در خانه خرگوش را زد و با شرمندگی بهش گفت ببخشید من فکر کردم این دستبند مال کسی نیست آن را برداشتم. خرگوش کوچولو سنجابک را بخشید. و بهش قول داد که یک روز بهش یاد بدهد که چطور دستبند را درست کرده است. سنجابک خوشحال شد و از آن روز تصمیم گرفت که دیگر هر چیزی را از زمین بر ندارد. چرا که ممکن است مال کسی باشد و صاحبش به آن احتیاج داشته باشد. این هم داستان متنی برای مامانهای مهربون که برای بچه های عزیز بخونن😍❤️ 👫@majaleh_khordsalan
40.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تندر 📼این قسمت : ماجرای قور قور 👫@majaleh_khordsalan
❤️ ❤️ 💚 💚 💝 💝 السلام علیک یا صاحب الزمان سلام بچه های گلم😍 😍 چطورین عزیزای دلم ؟🧒👧 صبحتون بخیر باشه گل گلیاااا🌼🌸🌺🌹 تعجیل درظهور و سلامتی مولامون حضرت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه) سه تا صلوات بخونین🌸🍃 اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیّکَ الفَـرَج🌼🍃 👫@majaleh_khordsalan