eitaa logo
مجله خردسالان
34.8هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
4.4هزار ویدیو
33 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/a68l.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از قاصدک
15.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌🔥 بخور نخورهای لاغری و چاقی 🎦... بزن رو وزنت تا بگم چی بخوری که خوش‌اندام بشی و سالم ✅ 👇👇 🍏 60 📝 🍏 65 📝 🍏 70 🍏 80 📝 🍏 85 📝 🍏 90 🍏 95 📝 🍏 100 📝 🍏 105 🍏 110 📝 🍏 115 📝 🍏 +120 📣 « سالِ 1403 👈 سالِ سلامتی و زیبایی همراه با تناسب اندامِ دائمی »✨ 🤝 مثل کوره چربی بسوزونید 👇 تخصصی زیر نظر دکتر مردانی مشاور تغذیه و به‌سرعت چاقی و بیماری‌های ناشی از چاقی رو درمان کنید 🤩🔥
🔸️شعر از همه جا صدا میاد 🌸همسایه‌ی بالاییمون 🌱که بچه‌اش جیغ جیغویه 🌸از صبح تا شب 🌱بیست دفعه فریاد می‌زنه 🌸همسایه‌ی پایینی هم 🌱خروس بی‌محل داره 🌸اول شب، آخر شب،کله‌ی ظهر 🌱قوقولی قوقو داد می‌زنه 🌸همسایه‌ی این وری هم 🌱وقتی که فوتبال می‌بینه 🌸تا گل می‌شه 🌱حسابی غوغا می‌کنه 🌸اون وری هم با بچه‌هاش 🌱بد جوری دعوا می‌کنه 🌸شما بگید کی استراحت بکنیم؟ 🌱کجا باید یه خواب راحت بکنیم؟ 🌸تلاش و همکاری کنیم 🌱شهرمونو یاری کنیم 👫@majaleh_khordsalan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این برنامه شاد و آموزنده رو ببینید و کلی بازی های مهیج و جدید خانوادگی یاد بگیرید 💕💕 (آب بازی) 👫@majaleh_khordsalan
هدایت شده از قاصدک
🔴 فیلم‌های کامل زندگی پس از زندگی همه قسمتهای ۵ سال (١۵٠ قسمت) اگه برنامه زندگی پس از زندگی رو امسال یا سال‌های قبل از دست دادید و دوست دارید همه قسمت‌های این برنامه رو داشته باشید و سر فرصت نگاه کنید تنها کانالی که همه قسمتهای ۵ فصل این برنامه رو بطور کامل (1.5 ساعته) در کانالش گذاشته، این کاناله، حتما عضوشید و تو مطلب پین لیست قسمتهاش رو ببینید👇 http://eitaa.com/joinchat/443940864Cf192df24f0 تمام عناوین هر قسمتم نوشته، حتماعضوشید👆
🌸الاغ باهوش الاغی بود که خیلی باهوش بود. روزی الاغ در بیشه می چرید و علف می خورد که ناگهان صدای غرش شیری را شنید. الاغ خیلی ترسید. با خودش گفت : حالا چکار کنم. به کجا بروم نکند شیر سر برسد و مرا بخورد. فکری کرد و با خودش گفت : نباید بترسم. بهتر است فریادی بزنم و با صدای کلفتم شیر را بترسانم. الاغ هر چه زور داشت گذاشت روی صدایش و فریاد بلندی کشید. صدای الاغ در دشت و بیشه پیچید و به گوش شیر رسید. شیر جا خورد و راستش را بخواهید یه کمی هم ترسید. با خودش گفت : ای داد و بیداد! چه صدای کلفت و ترسناکی. حتما صاحب این صدا خیلی قوی و پرزور است. باید زودتر از اینجا فرار کنم. از اینطرف شیر راهش را کج کرد و از آن طرف هم الاغ رفت و رفت تا به هم رسیدند. الاغ تا چشمش به شیر افتاد ترسید. اما به روی خودش نیاورد. شیر هم که تا آنروز الاغ ندیده بود از دیدن قد و بالای الاغ جا خورد. رفت توی فکر که این دیگر چه جور جانوری است. الاغ که فهمید شیر ترسیده است ، صدایش را کلفت کرد و پرسید: آهای تو کی هستی؟ اینجا چکار می کنی؟شیر گفت : من شیرم تو کی هستی الاغ گفت : من هم شیر شکارم شیر تا این را شنید بیشتر ترسید و گفت: اگر تو شیر شکاری پشت سر من بیا تا چیزی را نشانت دهم. الاغ به ناچار دنبال شیر راه افتاد. رفتند و رفتند تا به لاک پشتی رسیدند. لاک پشت خیلی بزرگ بود. شیر گفت : این جانور را می بینی؟ وقتی من نیستم از آن خانه سنگی بیرون می آید و غذای من را می خورد تا من می روم سراغش ، خودش را در خانه اش قایم می کند. اگر راست می گویی حساب این را برس و با این بجنگ. الاغ گفت این که چیزی نیست و اصلا ارزشی ندارد که من بخواهم از روبرو با او بجنگم و نگاه کن. من پشتم را به او می کنم و این طوری می زنمش. الاغ پشتش را به لاک پشت کرد و چنان جفتکی به آن پیچاره زد که لاک پشت به هوا بلند شد و بیست متر آنطرف تر به زمین افتاد. شیر با خودش گفت : ای داد و بیداد ! عجب گیری افتاده ام. ببین چه زور و بازویی داره . با این زوری که دارد اگر هم از پشت مرا نکشد از جلو می کشد. الاغ که دید شیر خیلی ترسیده است با خودش گفت بهتر است خودم را به خواب بزنم تا شیر راهش را بگیرد و برود. آن وقت زیر درختی دراز کشید و گفت : من خسته شده ام. می خواهم کمی بخوابم . مواظب باش کسی سر و صدا نکند. شیر گفت : باشد. الاغ چشمهایش را بست و خودش را به خواب زد. شیر آمد فرار کند ترسید الاغ بیدار شود. یکدفعه مگسی آمد و روی پیشانی الاغ نشست. شیر دستپاچه شد. اما رفت جلو و خیلی آرام مگس را پراند. الاغ که دید شیر ول کن نیست . چشمهایش را باز کرد و با عصبانیت فریاد کشید : کی به تو گفت مگس را بپرانی. چرا این کار را کردی. مگس داشت در گوش من لالایی می خواند. حالا می دانم چه کارت کنم. شیر تا این حرف را شنید پا به فرار گذاشت . حالا ندو کی بدو. مثل باد می دوید و پشت سرش را هم نگاه نمی کرد. همان طور که می دوید به روباه رسید. روباه پرسید. چه شده است. با این عجله کجا می روی. شیر گفت : نمی دانی دچار چه بلایی شده ام. زودباش زودباش تو هم فرار کن. روباه پرسید آخر برای چه. شیر گفت : توی این بیشه جانوری پیدا شده است که خیلی از من بزرگتر و قویتر است. روباه گفت : من که فکر نمی کنم چنین جانوری پیدا شود. چه شکلی است؟ اسمش چیست؟ شیر گفت: قدش از من بلندتر است. چشمهایش هم درشت تر است. گوشهای درازی هم دارد. اسمش هم شیر شکار است. روباه خندید و گفت : این نشانی هایی که می دهی نشانی الاغ است. تو بیخودی از او ترسیده ای. بیا برگردیم و بخوریمش. شیر گفت : فکر نمی کنم آن جانور الاغ باشد . من که خیلی از او می ترسم. روباه گفت : نترس . من جلو می روم و تو هم از پشت سرم بیا با هم راه افتادند و رفتند و رفتند تا به نزدیک الاغ رسیدند.الاغ که آنها را دید فکری کرد و با صدای بلند گفت : آفرین روباه ! کارت را خوب انجام دادی محکم او را نگهدار تا من بیایم. شیر تا این حرف را شنید گفت : ای روباه بدجنس. مرا گول می زنی. آن وقت روباه را بلند کرد و محکم به زمین زد و کشت. بعد هم پا به فرار گذاشت . از آن به بعد دیگر کسی شیر را آنطرف ها ندید . الاغ هم نفس راحتی کشید و مشغول چرا شد. قصه ما هم تمام شد. 👫@majaleh_khordsalan
،پیش مادر بمون - @mer30tv.mp3
4.04M
پیش مادر بمون 🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱 👫@majaleh_khordsalan
11.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخ جون کارتون😍 ماجراهای ‌ این قسمت:یک دوست خلاق 👫@majaleh_khordsalan