eitaa logo
مجله خبری فرهنگی
169 دنبال‌کننده
319 عکس
1.8هزار ویدیو
7 فایل
پروردگارا! توفیق عمل،،، ارتباط با مدیر : @Hossein4735
مشاهده در ایتا
دانلود
1_1165342659.mp3
2.75M
شهادت حضرت رقیه، ، رقیه مریضی اش از کجا شروع شد،،، https://eitaa.com/majalekhabari
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_6319248146.mp3
13.85M
نا ندارم نگات کنم، قبول نیست،،،،،، لالالا. لالا زخمی ترین بابا خوب میشی ، انشاالله دردت به جونم، التماس دعا https://eitaa.com/majalekhabari
7.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما هیچ کاری نکردیم، ضعیفیم ما فقط وسیله ایم، فقط خداست که ما را یاری میکنه، عزیزاللهی
7.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مشکل خلبان پرواز نجف نوکری خوب نکردم، نوکری کم کردم، واسه امام حسین ببینید و از زبان خودش بشنوید، ⏰00:48 https://eitaa.com/majalekhabari
مجله خبری فرهنگی
#رقیه نا ندارم نگات کنم، قبول نیست،،،،،، لالالا. لالا زخمی ترین بابا خوب میشی ، انشاالله دردت به ج
واقعا چقدر شعرش بچه گانه ،جانسوز و زیباست، چندین بار گوش دادم، همخوانی با نوای مجتبی عزیز حال خوش معنوی وصف ناپذیر ی داره، خصوصا برای دختر دارها، پیشنهاد دانلود،
یادمه توی حرم امام رضا (ع) نشسته بودم.... تنهای تنها... حال خوشی پیدا کرده بودم و برا خودم میخوندم.... صورتم خیس اشک.... حواسم نبود سه چهار نفر پشت سرم نشستن و حال و هوایی دارن از حال و هوای من... یهو حواسم به یک زائر جلب شد.... دیدم داره تخمه میخوره و پوستاشو روی زمین میریزه.... از این حرکتش ناراحت شدم ... به حدی که خوندنم قطع شد و اشکامم خشک... نگاه کردم پشت سرم دیدم پیرمردی محاسن سفید نشسته.... بهش گفتم : اون زائر رو ببین... پوست تخمه هاش رو روی زمین میریزه... به صحبت من اهمیتی نداد و آرام در گوش من گفت : میدونستم شیطون اجازه نمیده این حال خوبت ادامه پیدا کنه.... با حرف پیرمرد تازه یادم اومد که من در حال زمزمه بودم و گریه.... پیرمرده گفت : تو سیمت وصل شده بود... سه چهار نفر دیگه هم با سیم تو ارتباطشون وصل شده بود ولی من مطمئن بودم شیطون اجازه نمیده این حال خوش ادامه پیدا کنه..... یهو حواست رفت به تخمه خوردن زائر .... پیرمرده رومو بوسید و گفت : حرم صاحب داره....تولیت داره..... حرم نظافت چی داره..... حرم خادم داره......شاید سلطان از تخمه خوردن زائرش ناراحت نشده باشه اما تو ..... او رفت و سالهاس هر از گاهی فکرم رو به جملاتش مشغول میکنه.... همشم باخودم میگم کاش اون روز فضولی نکرده بودم و به خوندنم ادامه میدادم.. 🔴دیگه گول نمیخورم.... حرفای پیرمرد رو مرور میکنم.... یا امام رضا خودت کمک کن... التماس دعا/ مجتبی رمضانی @mojtabaramezani
نشسته زیر نور آفتاب ظرفی از آب را روی سرش گرفته در صورتی که میتوانست ظرف را روی یک چهارپایه بگذارد خودش هم گوشه ای بنشیند و وقتی تمام شد مجدد پرش کند واضح است که برای حرمت گذاشتن به زوار چنین کرده اما حرکت این زائر بی نظیر تر از همه است بر خلاف همگان که آب بر میدارند و عبور میکنند ، او بر دست این آقای محترم بوسه میزند.