از قتلگاه بدم میاد
چکمه سیاه بدم میاد
از اونی که آتیش زده
به خیمه گاه بدم میاد
از هرچی جنگ بدم میاد
از چوب و سنگ بدم میاد
خدا میدونه چقد از
کوچه ی تنگ بدم میاد
آخه کی از فحش و کتک خوشش میاد
از موی سوخته و لب ترک ترک خوشش میاد
حالا تو از موی سرم خوشت میاد
از اینکه دست دراز کنن به معجرم خوشت میاد
از ساربون بدم میاد
از رد خون بدم میاد
چندروزه حتی از تنور
از بوی نون بدم میاد
از بوی دود بدم میاد
من از حسود بدم میاد
از اونی که پیروهنتو
دزدیده بود بدم میاد
فکر نکنم خوب بشه این کبودیا
چقد بدم میاد من از محلّه ی یهودیا
حالا تو از زیر چشام خوشت میاد
حالا که دندون ندارم از خنده هام خوشت میاد
حالا تو از موی سپید خوشت میاد
از اینکه زانو بزنم پیش یزید خوشت میاد
من از طناب بدم میاد
ازاضطراب بدم میاد
از خنده های حرمله
جلو رباب بدم میاد
از شهر شام بدم میاد
از ازدحام بدم میاد
به قسمت سکینه از
بزم حرام بدم میاد
به جون تو از خیزرون بدم میاد
از این که تو جمع عمّه رو بدن نشون بدم میاد
حالا تو از اشکم عزیز خوشت میاد
اینکه اینا به دخترات بگن کنیز خوشت میاد
عمو کجاست یعنی عمو خوشش میاد
از اینکه می خورم زمین جلو عدو خوشش میاد
#شعر
#روضه
#حضرت_رقیه
#دل تنگ شب سوم هستم.
@bitolhosain1