دیر یا زود می‌فهمید که تو زندگی تعداد آدم‌هایی که واقعا نگران‌تون می‌شن و به فکرتون‌ن شاید به کمتر از انگشت‌های یه دست برسه! می فهمید خیلی‌ها هستن، خوب هم حرف می‌زنن اما به وقت‌ش سراغی هم ازتون نمی‌گیرن‌. از یه جا به بعد دیگه واسه‌ت مهم نیست دایره‌ی ارتباطی‌‌ت چقدر گسترده‌س، مهم اینه چقدر آدم‌ِ واقعی داخلشه! -مغموم|.

عشق مانند نماز است که بعد از نیت نادرست است نگاهی به چپ و راست کنی.

دوسه تا کلمه معمولی باهاش حرف میزنم حالم خوب میشه ، بعد تو میپرسی چرا انقدر دوسش داری؟

شمارو میگه امام رضا:)

دوستان یه آدم درست حسابی پیدا کنید و باهم بسازید، کنار هم پیشرفت کنید و همدیگه رو به سمت موفقیت هل بدین، دوره‌ی خیلی کارا دیگه تموم شده.

دل نهادم به صبوری که جز این چاره ندارم.

- من از لیلی و مجنون درس عشقم را نمی‌گیرم .. - که باشد حضرتِ‌ زهرا هنوزم لیلیِ‌ حیدر ..

روح اینجا اونقدر برام قشنگ و مقدسه؛ یه سری وقتا که میخواد خطایی ازم سر بزنه،میام میشینم پیامارو از همون اول میخونم،ناخودآگاه از کارم منصرف میشم.

عشق خیرات شب جمعهٔ اموات که نیست ، که به هرکس که رسیدید نثارش کردید .

ای غم شیرینم، یا اباعبدالله:)

امان امان.. همه جا آدمو گیر میاره، گلوگیرت میکنه تا جایی که بغضت بترکه. مولف عزیزُم، با این مصدر محبوبه مقدسه این شوخیا رو نکن واضحه انقطاع از قطع شدن ( قاف، طا، عین) میاد.. بریدن از وابستگی ها.. معنی گسستن قلبی و دور شدن انسان از تعلقات دنیایی و پیوستن و تعلّق خاطر او به حضرت دوستست که حاصل تزکیه و اخلاص و تقواست . طىّ این منزل، منافاتى با بودن سالک در دنیا و اشتغال به مشاغل اولیه خود ندارد.. اما متذکر شوم که همین بودن دردنیاهم چقدر برايش دردسرساز میشود و زمین گیرش میکند.

گریه انقطاع تمام ماجراست.

آقا نیاورد آن روز را که من سرگرم میشوم به گناهی ببینمت #یا_صاحب_الزمان

حرف #خیلی دلی @sajedifr

و لیس الانسان إلّا ما سعی.

'' و لسوف یعطیک ربّک فترضی'' «و پروردگارت آنقدر به تو عطا خواهد کرد که راضی شوی‌..

راست میگفتن.. کوه کندن از دل کندن آسون تره.

من دلم میخواد یه بار بشه، همون موقع که ذوقش رو دارم، همون وقتی که منتظرشم بشه، نه وقتی که بیخیالش شدم و دیگه برام مهم نیست.

اسم تو رو میزارم رو دخترم رقیه..

شب سوم محرم چه گره هایی با دستای کوچیک خانم سه ساله باز میشه.

امروز یه چیزی تو فلسفه خوندم خیلی قشنگ بود.. میگفت وقتی دوتا چیز همیشه همراه هم بیانو جزئیی از هم باشن ، ذهن آدمی اینجور در نظر میگیره که اینا واقعا با وجود هم دیگه هستن که شناخته میشن ینی تا یه جزءشو ببینی یاد اون یکی دیگش میفتی.. بهش میگن‌'' تداعی روانی ''