eitaa logo
مجید پاک‌نیت (صریح‌القلم)
40 دنبال‌کننده
630 عکس
360 ویدیو
9 فایل
طلبه سطح ٣ حوزه کارشناس ارشد علوم ارتباطات اجتماعی ارتباط با ادمین @majid_pakniyat_96
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از روشنگری
📷 با همین اشک ها، سیل بپا می‌کنیم 🏴 @Roshangari_ir
خدایا ثروث چشمانم گوهر اشک بر حسین فاطمه (ع) است...
هدایت شده از MESBAHYAZDI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📱 | اگر‌این عزاداری ها نبود ما اصلا با دین آشنا نبودیم 🔺 علیه‌السلام 🏴 @mesbahyazdi_ir
جوانان بنی هاشم بياييد...
چرا میگوییم: *بأبی انت و اُمی یا حسین* یک موقع من به ذهنم می آمد که چرا دائما می گوییم «بِأَبِي أَنْتَ‏ وَ أُمِّي‏»؟ این چه حرفی است؟! خوب از کیسه خودت خرج کن! چرا میگویی پدرم و مادرم به فدای تو؟! اهل و عیالم به فدای تو؟! بعد یک آقایی، یک داستانی را نقل کرد و متوجه شدم اصلا مسئله چی است. نقل میکرد که شخصی هر روز زیارت عاشورا میخواند و در زیارتش عرضه می داشت: «بِأَبِي أَنْتَ‏ وَ أُمِّي». یک روز که این زیارت را نخواند، پدر و مادرش در خواب آمدند و از او گلایه کردند که امروز چرا برای ما دعا نکردی؟ 🌟 این دعاست؛ بهترین دعا برای پدر و مادر این است که فدای امام حسین بشوند. ما اگر فدای امام حسین نشویم فدای دنیا می شویم. اگر کسی با امام حسین همراه نشود، فدای دستگاه شیطان خواهد شد. آنهایی که خودشان را به امام حسین رساندند بهشتی شدند. جاودانه شدند. این بهترین دعاست. در زیارت جامعه کبیره  از معصومین (ع) چنین میخواهیم «بِأَبِی أَنْتُمْ وَ أُمِّی وَ نَفْسِی وَ أَهْلِی وَ مَالِی» یک کاری بکن پدر و مادر من، اهل و عیال من، مالم و همه هستی ام را فدای تو کنم. .  🌟جبهه سید الشهدا  تماما نفع است و هیچ ضرری در آن نیست! جبهه دشمن هم تماما ضرر است. مگر اصحاب عاشورا  ضرر کردند؟ بله، غنایم طرف دشمن بود؛ به حسب ظاهر فتوحات و پیروزی ها آن طرف بود، ولی واقعا کدام ضرر کردند؟ 👈 جبهه حق همیشه همینطور بوده! الان هم سختی و عسر هست، ولی «إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْراً» خدای متعال در در دل همین سختیها، برای مومنین گشایش می کند. آنهایی که از وسط این سختی رد نمی شوند، برای همیشه در عسر می مانند؛ اما آنهایی که با حضرت راه می روند، از وسط این سختی به یُسر میرسند. (استاد سید مهدی میرباقری . شب ۴ محرم)
هدایت شده از وحید یامین پور
🔸️تحلیل راهبردی در تبیین ریشۀ اصلیِ قیامِ امام حسین در بیان حضرت آیت‌الله سیّدعلی خامنه‌ای: [۱]. نه می‌توانیم بگوییم که حضرت برای «تشکیلِ حکومت» قیام کرد، و نه می‌توانیم بگوییم حضرت برای «شهید شدن» قیام کرد. امام حسین - علیه‌السّلام - هدفِ دیگری داشت که رسیدنِ به آن «هدف»، حرکتی را می‌طلبید که این حرکت، یکی از این دو «نتیجه» را داشت. پس حکومت یا شهادت، هیچ‌کدام «هدف» نبودند، بلکه دو «نتیجه» بودند. [۲]. هدف آن حضرت عبارت بود از انجام‌دادنِ یک «واجبِ عظیم» از واجباتِ دین که آن را هیچ‌کس قبل از امام حسین انجام نداده بود؛ نه رسولِ اکرم این واجب را انجام داده بود، نه امیرالمؤمنین، نه امام حسن؛ چون زمینۀ انجامِ این واجب، در زمانِ امام حسین پیش آمد. [۳]. دو نوع انحراف وجود دارد: گاهی مردم، فاسد می‌شوند، امّا احکامِ اسلامی از بین نمی‌رود، امّا گاهی هم مردم، فاسد می‌شوند، هم حکومت‌ها، هم علمای دین، به‌طوری‌که حقایقِ اسلام، تحریف و منکر را معروف و معروف را منکر، و خطّ اسلام را «صدوهشتاد درجه» عوض می‌کنند. آن حکم، حکمِ «تغییرِ وضع» و «تجدیدِ حیات»، یا به‌تعبیرِ امروز، «انقلاب» است که مربوط به «برگرداندنِ جامعۀ منحرف به خطّ اصلی» و «تضمین‌کنندۀ زنده‌شدنِ اسلام» است، بعد از آن‌که مُشرف به مردن است، یا مرده و ازبین‌رفته است. مسأله این است که اگر جامعۀ اسلامی «منحرف» شد و این انحراف، به‌جایی رسید که «خوفِ انحرافِ کلّ اسلام» بود، تکلیف چیست؟! [۴]. افزون‌بر‌این‌که باید انحرافِ اساسی در دین رخ داده باشد، شرطِ دیگرِ انجامِ این حکم، آن است که «زمینه» و «موقعیّت» برای انجامِ آن، مساعد باشد؛ چون خدای‌متعال، به چیزی که «فایده» ندارد و «اثر» نمی‌بخشد، تکلیف نکرده است. البتّه مراد از فراهم‌بودنِ موقعیّت، این نیست که «خطر»ی در پی نباشد، بلکه غرض این است که «پیامِ» قیام، به مردم منتقل خواهد شد و مردم خواهند فهمید و در اشتباه، نخواهند ماند. وجودِ «خطر»، این «تکلیف» را ساقط نمی‌کند، بلکه این انجامِ این تکلیف، همیشه توأم با خطر است. در زمانِ ما، امام خمینی نیز از خطر نهراسید و هدف و تکلیفِ خود را قیام دانست. ازاین‎‌رو، انقلابِ اسلامی، پرتوی از قیامِ عاشورا است، با این تفاوت که آن قیام به نتیجۀ شهادت انجامید و این انقلاب، به نتیجۀ برپاییِ حکومتِ اسلامی. [۵]. در زمانِ امام حسین - علیه‌السّلام - هم «انحرافِ اساسی در اسلام» به‌وجود آمد و هم «فرصتِ مساعد برای اثرگذاری» پیدا شد. اوّلاً، بعد از معاویه، کسی به حکومت رسید که حتّی «ظواهرِ اسلام» را هم رعایت نمی‌کرد، چنان‌که اهلِ شُرب خَمر و فسادهای جنسیِ واضح و شعرسرایی بر رّد دین و مخالفتِ علنی با اسلام بود، ولی چون به‌عنوانِ ریاست بر جامعۀ اسلامی در قدرت قرار گرفته بود، نمی‌خواست اسمِ اسلام را براندازد. حاکمِ فاسد، جامعه را نیز فاسد می‌کند؛ چون بر جامعه و مردم، اثر می‌گذارد. ثانیاً، «زمینه» هم آماده است؛ یعنی فضای جامعۀ اسلامی، طوری است که ممکن است «پیامِ» امام حسین به گوشِ انسان‌ها در همان زمان و در طولِ تاریخ برسد، درحالی‌که اگر در زمانِ معاویه، امام حسین می‌خواست قیام کند، پیامِ او دفن می‌شد؛ زیرا سیاست‌ها به‌گونه‌ای بود که مردم نمی‌توانستند حقّانیتِ سخن را دریابند. ازاین‌رو، ایشان ده سال در زمانِ خلافتِ معاویه، امام بود، ولی قیام نکرد. [۶]. امام حسین قیام کرد تا آن واجبِ بزرگی را که عبارت از «تجدیدِ بنای نظام و جامعۀ اسلامی»، یا «قیام در مقابلِ انحرافاتِ بزرگ در جامعۀ اسلامی» است، انجام دهد، که این خودش، یک «مصداقِ بزرگِ امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر» است. [۷]. آن حضرت در مناسبت‌های مختلف، به همین معنا اشاره کرده است: وَعَلَی الاْسْلامِ الْسَّلامُ اِذ قَدْ بُلِيَتِ الاْمَّةُ بِراعٍ مِثْلَ يَزيدَ دیگر باید با اسلام، خداحافظی کرد، آن وقتی‌که اسلام به حاکمی مثلِ یزید، مبتلا گردد. وَ أَنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أَسِيرَ بِسِيرَةِ جَدِّی وَ أَبِي‏ عَلِيِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ و همانا من براى سركشى و خودنمایی و فساد و ظلم‌، قیام نكردم، به‌یقین كه من برای اصلاح در میانِ امّتِ جدّم، قیام كردم و می‌خواهم به نیكی، سفارش و از بدی، نهی كنم، و مطابقِ سيرۀ جدّم، و پدرم على‌بن‌ابى‌طالب رفتار می‌نمایم. وَ أَنَا أَدْعُوکُمْ إِلى کِتابِ اللّهِ وَ سُنَّةِ نَبِیِّهِ، فَاِنَّ السُنَّةَ قَدْ أُمیتَتْ، وَ إِنَّ الْبِدْعَةَ قَدْ أُحْیِیَتْ و من شما را به کتابِ خدا و سنّتِ پیامبرش فرا مى‌خوانم؛ چراکه سنّتِ او را میرانده و بدعت را زنده کردند. (در خطبه‌های نمازِ جمعه، ۱۹ خرداد ۱۳۷۴). ✅@yaminpour
قصه ما به سر رسید، اما؛ این جنگ تا صبح قیامت پایدار است بر خلق عالم حق و باطل آشکار است این نکته در فریاد خون هر شهیدی است ای اهل عالم! کی حسینی، کی یزیدی است؟
مرگ بر فتنه‌گر؛ چه در حصر، چه در قصر. فتنه شاید، روزگاری اهلِ ایمان بوده باشد آه! این ابلیس شاید، روزی انسان بوده باشد فتنه شاید، در لباسِ میش، گرگی تیزدندان در لباسی تازه شاید، فتنه چوپان بوده باشد فتنه شاید، کُنجِ پستوی کسی، لای کتابی؛ فتنه لازم نیست حتماً، در خیابان بوده باشد فتنه شاید، در صفِ صِفّین می‌جنگیده روزی فتنه شاید، در زمانِ شاه، زندان بوده باشد! فتنه شاید، با امام از کودکی همسایه بوده یا که در طیّاره‌ی پاریس- تهران بوده باشد فتنه شاید، تابی از زُلفِ پریشانِ نگاری فتنه شاید، خوابی از آن چشم فتّان بوده باشد فتنه شاید، این‌که دارد شعر می‌خواند برایت؛ وا مصیبت! فتنه شاید، از رفیقان بوده باشد ذرّه‌ای بر دامنِ اسلام، نَنْشیند غباری نامسلمانی اگر، همنامِ سلمان بوده باشد دوره‌ی فتنه‌ست آری، می‌شناسد فتنه‌ها را آن‌که در این کربلا، عبّاس دوران بوده باشد فتنه خشک و ‌تر نمی‌داند، خدایا وقتِ رفتن کاشکی دستم به دامان شهیدان بوده باشد
فتنه خشک‌تر نمی‌داند، خدایا! وقت رفتن کاشکی دستم به دامان شهیدان بوده باشد