مجلس شهدا
روحالله خیلی دقت میکرد که درطبیعت #آشغال نریزد.
یکبار وسط اتوبان داد زد: نگه دار
به سختی ماشین را زدم کنار و باتعجب پرسیدم چی شده؟
باناراحتی گفت: همین الان پیاده شو آشغال پستهای که انداختی بیرون رو بردار.
پوست پسته انقدرکوچک بود که به چشم من نمیآمد اما برای روحالله همان آشغال کوچک هم ناخوشایند بود که بیرون ریخته شود.
به سختی راضی اش کردم که بیخیال آن آشغال کوچک بشود.
#شهید_روح_الله_قربانی
🌷 @majles_e_shohada 🌷