هدایت شده از واعظین _ سخنرانی🎤🎤🌍🌍🌍🌍
وضوی ناقص.mp3
1.65M
🕌 وضوےناقص
ــــ💐 مسئله شرعی💐ــــ
#احڪام
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
هدایت شده از واعظین _ سخنرانی🎤🎤🌍🌍🌍🌍
ما دو بار می میریم.mp3
2.3M
🔷🔹مادوبارمےمیریم👆
ڪَلاَمُڪُمنُور
ــ💐 بیانحدیث و موعظہ 💐 ــ
#بیان
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
🔻 او را در زندان خیلی شکنجه کردند تا اینکه به امام زمان (عج) ، متوسل شده و به زندان دیگری منتقل می شود .
او به پیروی از امام موسی کاظم (ع) ، زندان و شکنجه را برای اسلام ، به جان خرید اما سازش را نپذیرفت .
🔅 می گفت ، امام کاظم (ع) برای همه ما می تواند الگو باشد که اگر نیاز باشد باید برای اسلام چندین سال زندانی بکشد.....
➖حجت الاسلام #شهیدعبدالله_میثمی
📕 امام سجاد و شهدا ، ص35
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
*از تعزیه خوانی تا شهادت در سوریه*🕊️
*شهید امیر علی محمدیان*🌹
تاریخ تولد: ۱۳۷۱
تاریخ شهادت: ۲۱ / ۱۰ / ۱۳۹۴
محل تولد: تهران
محل شهادت: خان طومان
🌹مادرش← اميرعلی دربارهی كارهايی كه میكرد خيلی حرف نمیزد🍂 *و كسی هم نميدانست كه او حقوقش را خرج نيازمندان ميكند🥀تنها دارايی اميرعلی يك موتور بود🏍️ كه آن را هم با قرض خريده بود🏍️ وقتي هم رفت به من سفارش كرد اگر برنگشتم آن را بفروشيد و بدهیهای مرا بدهيد*🌷 از همه خداحافظی كرد و حلاليت طلبيد🍂 *مدت زيادی در سوريه نبود كه خبر شهادتش را آوردند*🕊️ همرزم← دشمن كه حمله كرد هركدام از ما پناه گرفتيم💥 *اميرعلی پايش تير خورد و روی زمين افتاد*🖤 خواستيم كمكش كنيم، نگذاشت. گفت برويد، من خودم را به شما ميرسانم🍃 *اما ديگر كسی خبری از او ندارد🥀اميرعلی خيلی حضرت فاطمه(س) را دوست داشت💚و هميشه میگفت دلم ميخواهد مثل مادرم حضرت زهرا(س) گمنام باشم*🌷دوست← *او تعزیه خوان بود☘️ و در روز عاشورا به جهت اینکه درشت اندام بود همواره در تعزیه ها نقش شمر لعنت الله علیه♥️❌را اجرا می کرد*🍃 اما وقتی خیمه ها را آتش می زدند🔥 *گوشه ای می نشست و اشک می ریخت*🥀در نهایت او در سوریه *به دست تکفیری ها به شهادت رسید💥و پیکرش پیدا نشد و مفقود ماند*🕊️🕋
*جاویدالاثر*
*شهید امیر علی محمدیان*
*شادی روحش صلوات*💙🌹
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قبر حضرت ام البنین در بقیع 🖤🖤🖤🖤🖤 🔹زمانی که کاروان حسینی به سمت کرب و بلا میروند، ام البنین میرود دم دروازه و به یک نفر میگوید که بروید عباسم رو صدا بزنید و بیاید،بگویید مادرت با تو کاردارد.
🔸عباس می اید و اورا در آغوش میگیرد.و میگوید نخواستم جلوی حسین تورو در آغوش بگیرم مبادا حسین حسرت بخورد...
🔹بعد به عباس میگوید مواظب برادرت حسین باش.
🔸از طرفی هم وقتی که خبرهای شهادت پسرانش رو بهش میدن اول میگوید از حسین چه خبر؟؟؟
🔹بعد که خبر شهادت حسین رو گفتند آهی کشید و گفت مگر عباس من زنده نبود؟؟؟
🔸اگر عباس من زنده بود محال بود بگذارد حسین رو شهید کنند...
ای به فدایت ام البنین🖤