┄┅─✵💔✵─┅┄
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
اِلهی
یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد
یا عالی بِحَقِّ علی
یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه
یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن
یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن
عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
هدایت شده از مجمع الذاکرین
AUD-20210812-WA0021.mp3
1.22M
#دعــاے_عهـــد»
🎤 محسن فرهمند
📝عهد بستم همه ی نوکری و اشکم را
💥نذر تعجیل فرج،هدیه به ارباب کنم
قرائت دعای فرج به نیت تعجیل در #ظهور_مولا (عج )هر روز صبح
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
هدایت شده از مجمع الذاکرین
4_468051916576786804.mp3
4.02M
❣️ #زیارٺ_عاشـورا ❣️
#هر_روز_یڪ_زیارت_عاشورا_بخوانیم
به نیت ظهور و سلامتی 😍
#مولا_صاحب_الزمان_عج
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
#سلام_امام_زمانم 💚
#بمیرم_برای_غربتت💔
اے ڪاش ڪسے براے آقا تب داشت
یادے ز امام منتظر بر لب داشت
قرباڹ غریبےات شوم °•مهدے(عج)جان•°
اے کاش ڪه صاحب الزماڹ زینب داشت
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#احادیث_حسینی
✨امام صادق (علیه السلام) فرمودند:
هر كس كه امام حسين عليه السلام را در روز عاشورا زيارت كند بهشت بر او واجب مىشود.✨
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
#ستارگان_دشت_کربلا
⇦ علی بن الحسین (ع) «علی اکبر»
علی بن الحسین (علی اکبر): نام مادرش لیلی، شبیهترین مردم در خَلق و خُلق به پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله. در سن ایشان اختلاف است. گفته شده هنگام شهادت ۱۸ یا ۱۹ یا ۲۵ ساله بودهاند. به صورت گروهی او را به شهادت رساندند. مرة بن منقذ شمشیرى بر فرق نازنینش زد که طاقت نشستن روى اسب را از ...
● سید مهدى مرعشى نجفى، حوادث الایام، صفحه ۲۸.
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
#السلام_علیک_یا_اصحاب_الحسین_ع
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
#درسهای_عاشورایی
❧ نترسیدن از مرگ
امام حسین علیه السلام در روزگاری که ارزش های اصیل اسلامی نظیر شهادت طلبی، در نتیجه حاکمیّت یزیدیان به فراموشی سپرده می شد، آنها را از نو در جامعه زنده کردند و ...
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
✨ مناجات ✨
خدايا ما بتو پناه مى بريم از وسوسه هاى شيطان رجيم،
و مكرهاى او،
و از اعتماد به هوسهاى باطلش كه در دل ما مى افكند
و وعده هايش
و فريب و دامهايش
و از آنكه در گمراه كردن ما از طريق طاعت تو
و استخدام ما در معصيت تو،
خود را به طمع اندازد،
و يا چيزى كه او پيش ما زيبا جلوه داده در نظرمان زيبا آيد
و يا چيزى را كه بما ناپسند نشان داده بر ما گران آيد.
خدايا او را بوسيله عبادتت از ما بران،
و به سبب سعى ما در راه محبتت به خاك ذلت بسر در افكن،
و ميان ما و او حجابى قرار ده،
كه آن را ندرد،
و سد نيرومندى كه آن را نشكافد
خدايا بر محمد و آلش رحمت فرست،
و شيطان را بوسيله سرگرمى با بعضى از دشمنانت از ما منصرف ساز،
و ما را به حسن رعايت خود،
از او نگاهدار،
و مكرش را از ما دفع كن،
و او را از برابر ما به هزيمت بران
و نقش پايش را از حدود ما بزداى
اے مهربانترین مهربانان.
📚صحیفه سجادیه
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
خاطرهای شنیدنی از روحانی زندان رجایی شهر تهران درباره حکم قصاص یک قاتل وقتی حضرت ابوالفضل علیهالسلام پادرمیانی میکند
حدود ۲۳ سال پیش جوانی که تازه به تهران آمده بوده در کبابی فردی مشغول به کار میشود
بعد از مدتی یک شب بعد از تمام شدن کار صاحب کبابی دخل آن روز را جمع میکند و میرود در بالکن مغازه تا استراحت کند
درآمد آن روز کبابی، شاگرد جوان را وسوسه میکند و در جریان سرقت پولها صاحب مغازه به قتل میرسد و او متواری میشود
خلاصه بعد از مدتی او را دستگیر میکنند
و به اینجا منتقل میشود
بعد از صدور حکم قصاص اجرای حکم
حدود ۱۷-۱۸ سال به طول میانجامد
میگویند شاگرد جوان در طول این مدت حسابی تغییر کرده بود و به قول معروف پوست انداخته و اصلاح شده بود آنقدر تغییر کرده بود که همه زندانیها عاشقش شده بودند
خلاصه بعد از ۱۷-۱۸ سال خانواده مقتول که آذری زبان هم بودند برای اجرای حکم میآیند
همسر مقتول و سه دختر و هفت پسرش آمدند و در دفتر نشستند، فضا سنگین بود و من با مقدمه چینی از اولیای دم خواستم که از قصاص صرف نظر کنند
همسر مقتول گفت: من قصاص را به پسر بزرگم واگذار کردهام و پسر بزرگ هم گفت که قصاص به کوچکترین برادرمان واگذار شده
به هر حال برادر کوچکتر هم زیر بار نرفت و گفت اگر همه برادر و خواهرهایم هم از قصاص بگذرند من از قصاص نمیگذرم!
زمانی که پدرم به قتل رسید من خیلی بچه بودم و این سالها یتیم بودم و واقعاً سختی کشیدم به هر حال روی اجرای حکم مصر بود
من پیش خودم گفتم شاید اگر خود زندانی بیاید و با آنها روبرو شود ممکن است چیزی بگوید که دلشان به رحم بیاید بنابراین گفتم زندانی خودش بیاید
یادم هست هوا به شدت سرد بود
و قاتل هم تنها یک پیراهن نازک تنش بود
وقتی آمد، رفت کنار شوفاژ کوچکی که
در گوشه اتاق بود ایستاد
به او گفتم اگر درخواستی داری بگو
او هم آرام رو به من کرد و گفت تنها یک نخ سیگار به من بدهید کافی است
یک نخ سیگارش را گرفت و هیچ چیز دیگری نگفت
وقت کم بود و چاره دیگری نبود
بالاخره مادر و یکی از دختران در دفتر ماندند و ۹ نفر دیگر برای اجرای حکم وارد محوطه اجرای احکام شدند
جالب بود که مادرشان موقع خروج فرزندانش از دفتر به آنها گفت که اگر از قصاص صرف نظر کنند شیرش را حلالشان نمیکند!
به هر حال شاگرد قاتل پای چوبه ایستاد و همه چیز آماده اجرای حکم بود که در لحظه آخر او با همان آرامشش رو به اولیای دم کرد و گفت:
من فقط یک خواسته دارم
من که منتظر چنین فرصتی بودم گفتم دست نگهدارید تا آخرین خواستهاش را هم بگوید
شاگرد قاتل گفت: هجده سال است که حکم قصاص من اجرا نشده و شما این مدت را تحمل کردهاید حالا هم تنها ده روز تا محرم باقی مانده و تا تاسوعا بیست روز
میخواهم از شما بخواهم که اگر امکان دارد علاوه بر این هجده سال، بیست روز دیگر هم به من فرصت بدهید
من سالهاست که سهمیه قند هر سالم را جمع میکنم و روز تاسوعا به نیت حضرت عباس علیهالسلام شربت نذری به زندانیهای عزادار میدهم
امسال هم سهمیه قندم را جمع کردهام
اگر بگذارید من شربت امسالم را هم به نیت حضرت ابوالفضل علیهالسلام بدهم
هیچ خواسته دیگری ندارم
حرف او که تمام شد یک دفعه دیدم پسر کوچک مقتول رویش را برگرداند و گفت من با ابوالفضل علیهالسلام در نمیافتم
من قصاص نمیکنم
برادرها و خواهرهای دیگرش هم به یکدیگر نگاه کردند و هیچکس حاضر به اجرای حکم قصاص نشد!
وقتی از محل اجرای حکم به دفتر برگشتند مادرشان گفت چه شد قصاص کردید؟
پسر بزرگ مقتول هم ماجرا را کامل تعریف کرد جالب بود مادرشان هم به گریه افتاد و گفت به خدا اگر قصاص میکردید شیرم را حلالتان نمیکردم
خلاصه ماجرا با اسم حضرت عباس علیهالسلام ختم به خیر شد و دل یازده نفر با اسم ایشان نرم شد و از خون قاتل عزیزشان گذشتند
گر چه بیدستم ولی من دستگير دستهايم
نام من عباس و مفتاح در باب الشفايم
مادرم قنداقهام را دور بيرق تاب داده
من ابوالفضلم دوای دردهای بیدوايم
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
🌺توسل بسیارمجرب به حضرت عباس(ع)🌺
👈می گویند زنهای عرب دلشان که میگیرد، غصه که میافتد به جانشان، راه کج میکنند سوی حرم تو آقا!
مینشینند یک گوشه، چادرشان را روی صورتشان میکشند هی میگویند یا عباس ادرکنی، ادرکنی بحق اخیک الحسین،
اصلا حرمت معروف است به عقدهگشایی و باز کردن سفرهی دل...
👈میگویند شیعیان مدینه کارشان که گیر میکند، روزگار که سخت میگیرد، یک راست میروند پشت دیوارهای بقیع،
ستون دوم روبروی حرم نبوی آدرس مزار مادرتان است.
میروند و مادر تان را قسم میدهند به شما.
به شمایی که مشگلگشای دلهایی...
👈میگویند شما کاشف الکرب حسینی آقا... .
میگویند هر که میرود کربلا،
غمهای دلش حواله میشود به سوی حرم شما.
عقدههای دلش باز میشود در آن صحن، دلش آرام میگیرد...
یا عباس! امشب...
• کربهایم را برایت آوردهام. • غصههایم را آوردهام. • نه راهی به مدینه دارم نه به کربلا. • ماندهام در این شهر پر التهاب. ماندهام در این خستگی.
نذر کردهام برای دل خستهام، نذر کردهام امشب بنشینم گوشهای و برای دل خستهام 133 بار بخوانم: "یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِکْشِفْ کَرْبى بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْنِ علیه السلام�
👈.در کتاب منتخب التواریخ آمده است:
👈نام مبارک حضرت قمر بنی هاشم که عباس است، به شمار ابجد می شود ۱۳۳ و آنکه می گویند:
👈یکی از ختم های تجربه شده این است که هرکس ۱۳۳ مرتبه این عبارت را بخواند حاجتش روا خواهد شد:
👈"یا کاشِفَ الْکَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِکْشِفْ کَرْبى بِحَقِ اَخْیکَ الْحُسَیْنِ علیه السلام�.
#تاسوعا
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰