🌸 خـدایا
اگر بخواهی که از ما درگذری
این گذشت نشانه فضل توست
و اگر بخواهی که ما را کیفر دهی
این نشانه عدل توست
پس به رسم نعمت بخشی ای که داری
به آسانی از ما در گذر
و در سایه بخشایشت ما را از کیفر پناه ده
زیرا که یارای تحمل عدل تو را نداریم
و برای هیچ یک از ما، بیگذشت تو
راه رهایی نیست
🌸 ای بی نیازترین نیازمندان
این مائیم بندگان تو
که در پیش رویت ایستادهایم
و من از همه نیازمندان درگاهت نیازمندترم
و نیازم از همه بیشتر
پس به عطای خویش فقر ما را جبران کن
و رشته امید ما را به تیغ دریغت مبر
که اگر چنین کنی
کسی را که به امید سعادت
دلبرده رحمت توست نگون بخت کردهای
و آن را که از فضل تو مدد میطلبد
نومید ساختهای
تو منزه و بی نقصی
و ما همان درماندگانیم که اجابت
خواندنشان را بر خود واجب کردهای
پس بر ناله و زاری ما به درگاهت رحم آور
بحق مهربانيت يا رب
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
بستهشدن_زبان_بدگو
آیہ ۵۲ سوره یس را در نشادر
بخواند و بہ آتش بیندازد تا زبان
خلق بر او بستہ شود
✺《قالوا یٰوَیلنا من ...
(تا) و صدق المرسلون
📚 زادالمعاد ۱۵۹
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
یکی از شاگردان مرحوم شيخ انصاری
میگوید: در زمانی که در نجف در محضر
شيخ به تحصيل علوم اسلامی اشتغال داشتم
يک شب شیطان را در خواب ديدم که بندها
و طنابهای متعددی در دست داشت
از شيطان پرسيدم: اين بندها برای چيست؟
پاسخ داد: اينها را به گردن مردم میافکنم
و آنها را به سوی خويش میکشانم
و به دام میاندازم
روز گذشته یکی از این طنابهای محکم را
به گردن شيخ مرتضی انصاری انداختم
و او را از اتاقش تا اواسط کوچهای که
منزل شيخ در آنجا قرار دارد کشيدم
ولی افسوس که عليرغم تلاشهای زيادم
شيخ از قيد رها شد و رفت
وقتی از خواب بيدار شدم در تعبير آن
به فکر فرو رفتم پيش خود گفتم:
خوب است تعبير اين رؤيا را از خود شيخ
بپرسم از اين رو به حضور معظم له مشرف
شده و ماجرای خواب خود را تعريف کردم
شيخ فرمود: آن ملعون (شيطان) ديروز
میخواست مرا فريب دهد ولی به لطف
پروردگار از دامش گریختم
جريان از اين قرار بود که ديروز من پولی
نداشتم و اتفاقاً چیزی در منزل لازم شد
که بايد آن را تهيه میکردم
با خود گفتم: يک ريال از مال امام زمان عج
در نزدم موجود است و هنوز وقت مصرفش
فرا نرسيده است آن را به عنوان قرض
برمیدارم و ان شاءالله بعداً ادا میکنم
يک ريال را برداشتم و از منزل خارج شدم
همين که خواستم جنس مورد احتياج را
خریداری کنم با خود گفتم: از کجا معلوم که
من بتوانم اين قرض را بعداً ادا کنم؟
در همين انديشه و ترديد بودم که ناگهان
تصميم قطعی گرفته و از خريد آن جنس
صرف نظر نمودم و به منزل بازگشتم
و آن یک ريال را سرجای خود گذاشتم
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
332.mp3
زمان:
حجم:
1.29M
#ترتیل _صفحه_۳۳۲
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
@hazin14دنیا نقده یا آخرت؟.mp3
زمان:
حجم:
2.71M
دنیانقدهیاآخرت؟
#مجتهدی
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
@hazin14 مسئله شرعیتسلی بازماندگان میت.mp3
زمان:
حجم:
3.37M
تسلایبازماندگانمیت
💕🌺 مسئله شرعی🌺💕
#احڪام
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
من در دوران دبیرستان برای مطالعه به کتابخانه فرهنگسرای کومش می رفتم. عباس هم مرتب به کتابخانه می آمد. آن جا با هم یک گپ و گفتی داشتیم و گاهی کنار هم می نشستیم. آن خاطره ای که بیادم هست وقتی اذان در محوطه فرهنگسرا پخش می شد او خودکارش را روی میز می گذاشت و کتاب را می بست و به نمازخانه ی کتابخانه می رفت. این صحنه را بار ها من دیده بودم.
#شهید_عباس_دانشگر
#نماز
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰