خدا گر ز حکمت ببندد دری
ز رحمت گشاید در دیگری
تنها بازمانده یک کشتی شکسته
به جزیره کوچک خالی از سکنهای افتاد
او با دلی لرزان دعا کرد که خدا نجاتش دهد
اگرچه روزها افق را به دنبال یاری رسانی
از نظر میگذراند اما کسی نمیآمد
سرانجام خسته و از پا افتاده مؤفق شد
از تخته پارهها کلبهای بسازد تا خود را
از عوامل زیانبار محافظت کند
و دارائیهای اندکش را در آن نگه دارد
روزی که برای جستجوی غذا بیرون رفته بود
به هنگام برگشت دید که کلبهاش در حال
سوختن است و دودی از آن به آسمان میرود
متأسفانه بدترین اتفاق ممکن افتاده
و همه چیز از دست رفته بود
از شدت خشم و اندوه درجا خشکش زد
و فریاد زد: خدایا چطور راضی شدی
با من چنین کاری کنی؟
صبح روز بعد با صدای بوق کشتیای
که به ساحل نزدیک میشد، از خواب پرید
یک کشتی آمده بود تا نجاتش دهد
مرد خسته از نجات دهندگانش پرسید:
شما از کجا فهمیدید من در اینجا هستم؟
آنها جواب دادند ما متوجه علائمی که
با دود میدادی شدیم
به یاد داشته باش اگر کلبهات سوخت
و خاکستر شد ممکن است دودهای
برخاسته از آن، علائمی باشد که
عظمت و بزرگی خدا را به کمک میخواند
و فراموش نکنید هیچ کار خدا
بدون حکمت نیست ...
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
510.mp3
1.16M
#ترتیل _صفحه_۵۱۰
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
نبش قبر.mp3
3.34M
نبش قبر
💕🌺 مسئله شرعی🌺💕
#احڪام
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ماجرای خداحافظی شهید همت با همسرش در آخرین دیدار🌹
همسر شهید همت درباره آخرین دیدار و خداحافظی با شهید همت می گوید: آن شب بریدن حاجی را دیدم. برخورد سرد او گویای همه چیز بود. به خودم لرزیدم، یک لحظه احساس کردم نکند آخرین شب دیدارمان باشد.
حاجی گفته بود که صبح روز بعد ماشین جلوی منزل باشد. کمی زودتر بلند شد و خود را آماده کرد؛ اما ماشین نیامد.
ساعت ۷ راننده بدون ماشین آمد و گفت: "ماشین دچار نقص فنی شده!" حاجی تا ساعت ۹ صبح در خانه ماند. دو ساعت تمام بی آنکه چیزی بگوید .
قطرات پیوسته اشکی را که از گونه هایش جاری بود، دیدم. ماشین که از راه رسید حاجی آماده حرکت بود.
وقت خداحافظی سرش را پایین انداخت و گفت: "خدا رو شکر ماشین دیر اومد و تونستم بیشتر پیش شما باشم! ... خب دیگه ما رفتیم. اگر ما رو ندیدی حلالمون کن."
معنی حرفهای او را کاملا میدانستم. با اینحال گفتم: امکان نداره که شهید بشی.
پرسید: "چطور مگه؟"
گفتم: "باور نمیکنم خداوند در یک لحظه همه چیز بنده اش را از او بگیرد... "
وقتی صدای حرکت ماشین به گوشم رسید، احساس از دست دادن او در قلبم قوت گرفت.
شهادت ۱۷ اسفند ۱۳۶۲
عملیات خیبر - جزیره مجنون
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
┄┅─✵💝✵─┅┄
با نام و یاد خــدا
میتوان بهترین روز را
براے خـود رقم زد
پس با تمام وجـود بگیم
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
خـدایا بہ امید تو
نه بہ امید خلق تو
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰
┄✦۞✦✺﷽✺✦۞✦┄
#حدیث_نور
✨حضرت محمد(صلیاللهعلیهوآلهوسلم) فرمودند:
محبوب ترین بندگان خدا بنزد وی کسی است که با بندگان او دلسوزتر و مهربانتر باشد.✨
#التماس_دعا_برای_ظهور
🔴کانال مجمع الذاکرین
🌐 @majma_alzakerin🔰