دیروز داده های تورمی ( cpi) امریکا منتشر شد و علیرغم پیش بینی ها در خصوص تاثیر تعرفه ها، تورم مصرف کننده کاهشی شد.
داده های تورم تولید کننده نیز امروز منتشر می شود. از این شاخص، آینده تورم را در این کشور بهتر می توانیم تشخیص دهیم.
سایه سنگین تعرفه ها همچنان وجود دارد و می تواند سیر تورم را در امریکا صعودی نماید. هر چند تاثیرات کنونی آن بر شاخص شرکت های بزرگ در حال وقوع است.
ایالات متحده با کاهش قیمت نفت جهانی به دنبال کاهش تاثیر تعرفه های کانادا و مکزیک و فشار بر ایران است. کاهش قیمت نفت در ایران می تواند تا ۳۷۰ همت کسری بودجه بر ایران تحمیل نماید.
چنانچه ایالات متحده بتواند با کاهش قیمت نفت و استفاده از نرخ بهره، وضعیت را مدیریت نماید، همه چیز به نفع ارزش دلار و اقتصاد آمریکا تمام خواهد شد.
#علی_محمدی
🔘این کانال یک اتاق تحلیلی و تبیینی است :
https://eitaa.com/majmaehadianbasir
چرا غرب با غنیسازی در ایران مخالف است؟
مذاكرات غیر مستقیم با امریکا ادامه دارد و دولت ایالات متحده برخلاف حق ذاتی و قانونی ایران، در استفاده از غنیسازی هسته ای در کشور مخالفت می کند. غرب دستکم به سه دلیل بنیادین با غنیسازی در ایران مخالف است؛ مخالفتی که ریشه در ساختارهای قدرت، الگوهای سلطه و نگاه بلندمدت به موقعیت ایران دارد، نه صرفاً ملاحظات فنی یا پادمانی. این دلایل چه مواردی هستند:
1⃣ دلایل توسعهمحور:
غنیسازی اورانیوم، نقطه آغاز بسیاری از فناوریهای آینده است؛ همانگونه که نفت، ماده خام تحول صنعتی در قرن گذشته بود. دستیابی به این فناوری، میتواند زمینهساز ورود ایران به حوزههایی چون انرژیهای نو، پزشکی هستهای، پیشرانها و صنایع پیشرفته شود. غرب نمیخواهد انحصار تاریخی خود بر علم و فناوری بهویژه در کشورهای مستقل، شکسته شود. از دید آنان، گشودهشدن مسیر دانش در ایران، میتواند انحصار علم در غرب را به چالش بکشد؛ بهویژه آنکه ایرانیان به لحاظ استعداد و هوش، توان عبور از مرزهای دانش غربی را دارند.
2⃣ دلایل استقلالمحور:
تسلط ایران بر چرخه کامل سوخت هستهای، اهرم وابستگی به غرب را تضعیف میکند و قدرت ملی را در مسیر خودکفایی تقویت مینماید. چنین کشوری، دیگر نیازی به تأمین سوخت از بیرون ندارد و ابزارهای فشار همچون تحریم، ناکارآمد میشوند. از منظر غرب، کشوری مستقل و مقاوم که قابل مدیریت نباشد، تهدیدی برای نظم جهانی مطلوب آنان محسوب میشود. بنابراین، مخالفت با غنیسازی در واقع مخالفت با استقلال راهبردی ایران است.
3⃣ دلایل الگوسازانه:
ایرانِ دارای فناوری هستهای، با تکیه بر هویت اسلامی-انقلابی خود، میتواند الگویی الهامبخش برای ملتهای مستقل باشد. الگویی که به آنان نشان میدهد میتوان بدون اتکا به قدرتهای جهانی، به پیشرفت دست یافت. غرب از تکثیر این الگو در جهان هراس دارد، زیرا چنین روندی سلطه جهانی آنان را تهدید میکند.
البته یک نکته اساسی و فنی نیز در فرامتن مخالفت غرب با غنی سازی در ایران وجود دارد.حذف غنیسازی، تنها کنار گذاشتن یک فعالیت فنی نیست، بلکه به معنای نابودی همه زیرساختها، دانش بومی، منابع انسانی و تأسیسات مرتبط با آن است. این امر، ایران را از یک دارایی راهبردی محروم و آن را به شرایط وابستگی گذشته بازمیگرداند. در حقیقت، خواسته غرب از ایران، نه توقف یک فعالیت، بلکه تسلیم کامل در برابر الگوی سلطه است.
#علی_محمدی
🔘این کانال یک اتاق تحلیلی و تبیینی است :
https://eitaa.com/majmaehadianbasir
♨️همتی؛ خیانت دیروز، توهین امروز!!!
🎙عبدالناصر همتی، پس از استیضاح، مدعی شده «همه نمایندگان یا پست میخواستند یا عضویت در هیأت مدیره» و چون فایدهای نداشته، نخواسته با مجلس «کلکل» کند.
این اظهارات همتی، نمونه کلاسیک فرافکنی یک مدیر ناکام و ناکارا است که بهجای پاسخ به افکار عمومی درخصوص بی تدبیری هایش و معیشت سوزی از مردم، به تخریب نهاد قانونگذاری کشور روی آورده تا با گرای اشتباه، خود را مبرا نماید.
تردیدی نیست که در مجلس فساد موردی وجود دارد اما اینکه کلیات آن را مفسد می دانید، تداعی کننده بازی نخنمای مدیرانی است که تا وقتی بر صندلی قدرت تکیه دارند، ساکتاند و مصلحتسنج، و همینکه کنار میروند، مدعی عدالت و شفافیت میشوند.
جناب همتی، اگر در زمان مسئولیت با چنین فسادی مواجه بودید، چرا همان زمان سکوت کرد؟ چرا اکنون، پس از برکناری، زبان به اعتراض گشوده اید؟ آیا ترس از دست دادن صندلی قدرت داشتید و برای حفظ آن از منافع ملت گذشتید؟
جناب همتی، کارنامه شما در دو دوره مسئولیت در وزارت، پر از ناکامی و تصمیمهای پرهزینه برای اقتصاد و معیشت مردم است. تو نهتنها نتوانستی بحرانها را مدیریت کنی، بلکه با ارائهی آمارهای نادرست و آدرسهای غلط در دولت شهید رییسی، فضای اجتماعی و اقتصادی را آشفتهتر کردید و تهمت( چاپ پول و ارز) زدید و زمانی که خودتان بر مسند وزارت قرار گرفتید، فاجعه ایجاد نمودید.
ادعای «کلکل نکردن» با مجلس هم نشانه تعقل نیست، بلکه نشانه ضعف و بیتعهدیست. مدیری که با انحراف مبارزه نمیکند، شریک آن است. آقای همتی، شما برکنار نشدید چون سکوت کردید؛ بلکه چون عملکردتان فاجعهبار بود. اگر مدیر بودید به قانون احترام می گذاشتید، نه اینکه مثل رئیس دولت اسبق وارونه نمایی و تحریف کنید تا از خود قهرمان بسازید.
جناب همتی، با فرض درستی ادعایتان، سکوت آن روزتان خیانت بود، و فرافکنی امروزتان، توهین به شعور ملت.
#علی_محمدی
🔘این کانال یک اتاق تحلیلی و تبیینی است :
https://eitaa.com/majmaehadianbasir
♨️راهبرد «ضربه دوم» در دفاع جمهوری اسلامی ایران
راهبرد نظامی جمهوری اسلامی ایران بر اصل «بازدارندگی» استوار است. بهمعنای آنکه کشور ما آغازگر جنگ نیست، اما در برابر هرگونه تجاوز، با قدرت پاسخ میدهد. یکی از پایههای این راهبرد، «استراتژی ضربه دوم» است که در اتاق های جنگ نیروهای مسلح بارها تمرین شده است.
🔸 منظور از ضربه دوم این است که حتی اگر دشمن حمله اول را انجام دهد، ایران بتواند پاسخی قاطع و ویرانگر بدهد. این پاسخ بهقدری باید سنگین باشد که طرف مقابل از ادامه جنگ پشیمان شود و هزینه سنگینی را متحمل گردد.
در این مسیر، پنج مؤلفه کلیدی در طراحی دفاع کشور مورد توجه قرار گرفتهاند:
۱. پراکندگی و پایداری نیروها: نیروهای نظامی در نقاط مختلف کشور و در پایگاههای متنوع مستقر شدهاند. این کار باعث میشود حتی پس از حمله اولیه، امکان دفاع و پاسخگویی حفظ شود.
۲. یگانهای واکنش سریع: نیروهای موشکی و مراکز فرماندهی زیرزمینی با حفظ پراکندگی، آمادهاند تا در لحظه مناسب، به دشمن پاسخ دهند.
3. ساختار فرماندهی چندلایه: حتی اگر بخشی از فرماندهی آسیب ببیند، فرماندهی جایگزین به سرعت وارد عمل میشود.
۴. سامانههای اطلاعاتی و سایبری مقاوم: شبکههای اطلاعاتی کشور به شکلی طراحی شدهاند که در برابر حملههای سایبری هم پایدار باشند.
۵. چالش زمان پاسخدهی: نقطهضعف احتمالی این راهبرد، نیاز به زمان برای ارزیابی و تصمیمگیری است که ممکن است دشمن بخواهد از آن سوءاستفاده کند. اما افکار عمومی نباید طاهر را ببینند.
🟢 نمونههای تاریخی مثل جنگ تحمیلی( عملیات بتح المبین و بیت المقدس) یا تجربیات روسیه و ناتو نیز نشان دادهاند که «ضربه دوم» میتواند تعادل جنگ را تغییر دهد.
🔚در نهایت، راهبرد ضربه دوم ستون اصلی دفاعی ایران است. مهم این است که فریب حمله اول دشمن را نخوریم؛ چون بازی واقعی تازه بعد از آن شروع میشود.
#علی_محمدی
🔘این کانال یک اتاق تحلیلی و تبیینی است :
https://eitaa.com/majmaehadianbasir
ژئوپلیتیک نفت؛ فرصت راهبردی برای ایران
افزایش قیمت نفت در این شرایط، بار دیگر «امنیت انرژی» را بهعنوان اولویتی راهبردی برای قدرتهای جهانی مطرح کرده است. در این میان، ایالات متحده با وضعیتی متناقض روبهروست: از یکسو، شرکتهای نفتی آمریکا از قیمتهای بالا منتفع میشوند؛ اما از سوی دیگر، این روند تورم داخلی را تشدید کرده و بر محبوبیت دولت فشار وارد میکند. واشنگتن میکوشد تنشها را در سطحی کنترلشده نگاه دارد؛ تا به زیان رژیم، و رکود در اقتصاد جهانی و امریکا ختم نشود. در این شرایط و در حالی که آمریکا با تکیه بر ذخایر راهبردی، متحدان منطقه ای و تولید نفت شیل میکوشد نوسانات را مهار کند، انسداد یا تهدید به استداد تنگه هرمز یا تهدید ضمنی حمله به تأسیسات انرژی منطقه میتواند اقتصاد جهانی و امریکا را با چالش های جدی مواجه کند. البته این موضوع در چارچوب عقلانیت و مدیرت جنگ انجام خواهد شد نه در فضای احساسی.
از سوی دیگر، چین بهعنوان بزرگترین واردکننده نفت، از بیثباتی در خلیج فارس متضرر میشود. همین وابستگی، انگیزه پکن برای افزایش نقش سیاسی و امنیتی در منطقه را تقویت کرده است. ایران میتواند با هوشمندی دیپلماتیک، از این ظرفیت برای مقابله با سلطه انرژیمحور آمریکا و مهار رژیم صهیونیستی استفاده کند.
برای ایران، افزایش قیمت نفت در کوتاهمدت، در کنار چالش تورم جهانی، فرصت افزایش درآمدهای ارزی را فراهم میکند؛ بهشرط آنکه صادرات ادامه یابد. با این حال، افزایش دامنه جنگ توان ایران در بهرهبرداری کامل از این مزیت را محدود میسازد. در این صورت راهبرد ایران این خواهد بود، نفت یا برای همه یا برای هیچ کس.
*سه سناریو در پیش است:
۱. ثبات نسبی و کنترل تنش – نفت زیر ۱۰۰ دلار
۲. تنش محدود بدون انسداد هرمز – نفت حدود ۱۲۰ دلار
۳. جنگ گسترده و تهدید زیرساختها – جهش تا ۱۵۰ دلار یا بیشتر
در هر سه سناریو، استفاده هوشمندانه از اهرم انرژی، هماهنگی با شرکای آسیایی و آمادگی اقتصادی داخلی، میتواند ایران را بیشتر به موضع ابتکار راهبردی برساند.
#علی_محمدی
🔘این کانال یک اتاق تحلیلی و تبیینی است :
https://eitaa.com/majmaehadianbasir
⚠️چرا تاکنون ایران از اهرم نفت در جنگ استفاده نکرده است؟
این سوال وجود دارد که در شرایطی که جنگ رژیم با ایران ادامه دارد، چرا ایران از اهرم ژئوپلیتیک خود، یعنی نفت و تنگه هرمز، برای وارد آوردن فشار به آمریکا و واداشتن آن به توقف جنگافروزی تلآویو استفاده نمی کند؟
بهنظر میرسد این خویشتنداری ناشی از محاسبات راهبردی تهران باشد.
نخست آنکه، ایران تمایلی به بینالمللی شدن جنگ و ورود مستقیم بازیگران بیشتری ندارد. از نگاه تهران، استفاده از ابزار نفت میتواند مستقیماً منافع حیاتی آمریکا در خلیج فارس را تهدید کند و بهانهای به دست واشنگتن دهد تا با اجماعسازی داخلی و منطقهای، به شکل مستقیم وارد میدان شود. چنین تحولی موجب شعلهورتر شدن جنگ، و ابتکار عمل را از دست ایران خارج کرده و دست چهرههایی چون ترامپ را برای ورود فعال به جنگ باز میگذارد. دقت شود که ورود آمریکا به جنگ یعنی تحقق خواسته نتانیاهو.
دوم، ایران ترجیح میدهد درگیر یک جبههی کنترلپذیر باقی بماند. فعالسازی اهرم نفتی در شرایط کنونی، جغرافیای نبرد را به خلیج فارس میکشاند و این یعنی درگیر شدن در جبههای تازه و تقسیم نیروی آفند در چند جبهه به جای تمرکز بر یک جبهه.
سوم آنکه، از نگاه ایران، روند فعلی در میدان، بدون نیاز به گسترش جبههها، به مرور ابتکار عمل را به ایران خواهد داد. بنابراین ضرورتی برای تغییر فاز نبرد به مرحلهای پرهزینهتر دیده نمیشود؛ زیرا ورود قدرتهای فرامنطقهای میتواند توازن آفندی ایران را بر هم بزند.
ایران معتقد است که میدان دیپلماسی و افکار عمومی جهانی نیز جبههای تعیینکننده در این نبرد است. لذا با پرهیز از استفاده از اهرم نفت، تلاش دارد موقعیت خود را بهعنوان بازیگری مسئول، منطقی و مدافع ثبات منطقهای تثبیت کند. این رویکرد هوشمندانه، موجب تقویت جایگاه ایران در محافل بینالمللی، جلب حمایت افکار عمومی جهانی و خنثیسازی تبلیغات غرب علیه آن میشود؛ چراکه در چنین میدانی، دست بالا تنها با قدرت نظامی بهدست نمیآید، بلکه با مشروعیت سیاسی و حقانیت در افکار جهانی نیز تقویت میشود.
در نتیجه، آنچه دیده میشود نه انفعال، بلکه نوعی از صبر فعال و مدیریت ظرفیتهای راهبردی است که هدف آن، حفظ ابتکار عمل و جلوگیری از تحول میدان نبرد به نفع دشمن است. اما کاملا بدیهی است که در صورت تغییر شرایط، ایران از این مزیت خود ( ژئوپلیتیک نفت) به خوبی استفاده خواهد کرد.
#علی_محمدی
🔘این کانال یک اتاق تحلیلی و تبیینی است :
https://eitaa.com/majmaehadianbasir
♨️پیام" ای ایران بخوان"
در لحظهای که افکار عمومی کشور و ملت های مقاومت منطقه با ابهامات و چه بسا نگرانی هایی مواجه است، رهبری بدون اعلام قبلی، وارد مراسم عزاداری شب عاشورا میشوند، و به آقای کریمی می فرمایند: «ای ایران» بخوان. این صرفا یک درخواست احساسی نیست بلکه توأم با چند پیام راهبردی است:
* به لحاظ مضمون، "ای ایران" فقط یک نوحه نیست؛ بلکه سرودی ملی با مضمون کربلا، شهدا، غیرت حسینی، ذوالفقار علی(ع) و امام رضا (ع) است که وطن و ایمان مذهبی را درهم میآمیزد. رهبری با تمرکز بر مضمون نوحه، در واقع پیامی صادر میکنند: ما ملتی هستیم که وطندوستیمان، برخاسته از ایمان است؛ ایران ما، فقط جغرافیا نیست، بلکه عین مذهب و دین ماست. و دقیقا همین موضوع، کانون شکست ناپذیری ایران است.
* رهبر انقلاب مردم را به درون ایران، به وحدت، عشق به وطن، و ریشههای معنوی هویت ملی و تمدنی متوجه می کنند. موضوعی که در سومین پیام تلویزیون خود در اثنای جنگ نیز بر آن تأکید نمودند. درخواست به خواندن این نوحه، نمایش نرم و بیواسطه از وحدت ملی و الهی پیرامون وطن و دین است.
* پیام رهبری این می باشد که محور، ایران است. ستون خیمه مقاومت، ایران است. و این ایران، ایمانی است نه صرفاً خاکی. بیان رهبری اگرچه در ظاهر، یک جملهی ساده است: « ای ایران را بخوان»؛ اما در باطن:بازسازی روانی ملّت با هنر، ادغام وطندوستی و ایمان، بازتعریف اقتدار بدون جنگ، و تمرکز بر کانون مقاومت یعنی ایرانِ ایمانی است.
🔚این، همان حکمت الهی رهبر ماست؛ وقتی همه منتظر اعلام موضع سختاند، او با یک شعر، یک نوحه و سرود ملی، یک رمز، صحنه را آرام اما معنادار بازآرایی و دشمن را مایوس میکنند.
#علی_محمدی
🔘این کانال یک اتاق تحلیلی و تبیینی است :
https://eitaa.com/majmaehadianbasir
ایلان ماسک و توصیف نظام حزبی آمریکا
ایلان ماسک در شروع تأسیس حزب خود، تصویری منتشر کرد که در آن دو حزب آمریکا در قالب یک مار دوسر به نمایش درآمده. در ورای نیت ایلان، این تصویر نمادی گویا از حقیقتی است که سالهاست جمهوری اسلامی ایران بر آن تأکید میکند: اینکه هر دو حزب، علیرغم تفاوتهای ظاهری و شعارهای متضاد، در عمل بدنهی واحدی را تشکیل میدهند که منافع و اهداف مشترکی را در استثمار بشریت دنبال میکنند. این مار دوسر، با ظاهری خوشخط و خال و فریبنده ( شعار فریبنده حقوق بشر)، در واقع نماینده نظامی است که جنگ، سلطهطلبی و بهرهکشی از ملتها را در دستور کار دارد. هرچند یکی با نقاب دموکراسی و حقوق بشر و دیگری با شعار امنیت و قدرت ملی به میدان میآید، اما حاصل عملکرد هر دو، چیزی جز جنگ، نابودی ملتها و قربانی شدن انسانیت نیست.
این دو سر، به ظاهر در تقابلاند، اما از یک بدن تغذیه میکنند و به یک مسیر میروند: مسیر استثمار و جنگ. بنابراین، این تصویر اگرچه در ظاهر طنز سیاسی است اما در باطن واقعنمایی از ساختاری می باشد که ماهیتش نابودی بشریت است.
اما تشکیل حزب سوم توسط ایلان ماسک نیز در بهترین حالت، افزودن سری دیگر به همان مار قدیمی است؛ سری که اگرچه با چهرهای تازه و ادبیاتی متفاوت ظاهر میشود، اما از همان بدن تغذیه میکند و در همان مسیر گام برمیدارد؛ مسیری که سرنوشت آن برای ملتها چیزی جز سرکوب و جنگافروزی نخواهد بود.
#علی_محمدی
🔘این کانال یک اتاق تحلیلی و تبیینی است :
https://eitaa.com/majmaehadianbasir
1.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️شکستی در مقیاس جنگ جهانی؟
ترامپ می گوید از دست دادن جایگاه دلار ، معادل شکست در یک جنگ جهانی است. این تشبیه، حقیقتی بنیادین را نمایان میکند؛ اینکه قدرت آمریکا، بیش از آنکه بر قدرت نظامیاش استوار باشد، بر مقوله دلار استوار است. البته ترامپ به بال دیگر قدرت امریکا اشاره نمی کند، روایتسازی جهانی از طریق هالیوود.
سخنان ترامپ همزمان با نشست بریکس که بهدنبال طراحی سازوکاری برای کنار گذاشتن دلار هستند گفته شد. در شرایطی که موجی از کشورها – از چین و روسیه گرفته تا ایران، هند، و برزیل و حتی دول عربی – در حال گسترش استفاده از ارزهای ملی خود در تبادلات خارجیاند. این تلاشها پاسخی مستقیم به تحریمهای اقتصادی و استفاده ابزاری از دلار توسط واشنگتن است.
آمریکا با استفاده از جهان روایی دلار، بدون دغدغه از کمبود منابع مالی، هزینه ها و بدهی های خود را به دیگران تزریق میکند و مخالف خود را با تحریم فلج می نماید. حال، اگر این جایگاه بهتدریج تضعیف شود، آنگونه که روندهای کنونی نشان میدهند، سلطه جهانی آمریکا نیز تضعیف می شود.
روندهای جهانی در استفاده از ارزها و سازوکارهای جایگزین دلار نشان می دهد که دنیا بهسوی چندقطبیشدن مالی، در حال حرکت است. لذا ایران نیز باید به سمت دلار زدایی در تجارت خارجه و ممانعت از دلاریزه شدن اقتصادش( مبنا نبودن دلار در قیمتگذاری ها)تلاش کند.
در مجموع که اگر دلار سقوط کند، افسانه قدرت یکجانبه آمریکا نیز فرو خواهد ریخت؛ و همانطور که ترامپ می گوید این چیزی کمتر از یک فاجعه در مقیاس جنگ جهانی برای امریکا نیست.
#علی_محمدی
https://eitaa.com/majmaehadianbasir
♨️علت استمرار دبیری آیت الله جنتی بر شورای نگهبان چیست؟
✅با وجود کهولت سن آیتالله احمد جنتی، استمرار انتخاب او بهعنوان دبیری شورای نگهبان، پرسشهایی را در فضای عمومی و نخبگانی برانگیخته است. این انتخاب، که توسط خود اعضای شورا و نه با حکم مستقیم رهبری انجام میشود، ناشی از مجموعهای از علل و عوامل است.
1⃣اولا همچنان که بیان شد، طبق قانون، رئیس شورای نگهبان را خود اعضای شورا از میان خود برمیگزینند؛ نه رهبری و نه هیچ نهاد دیگری در این انتخاب دخالت مستقیم ندارد.
2⃣ثانیا تجربه کمنظیر و سابقهی طولانی آیتالله جنتی در حوزه فقه، قانونگذاری و نظارت انتخاباتی، برای نهادی همچون شورای نگهبان که در خط مقدم حراست از جمهوریت و اسلامیت نظام قرار دارد، یک مزیت کلیدی است. او در موقعیتهای حساس، نظیر تأیید صلاحیتها یا تفسیر قانون اساسی، با ثبات و قاطعیت عمل کرده و همین سابقه موجب اعتماد درونسازمانی اعضای شورا به مدیریت او شده است و تاکنون اعضای شورا، نقصی جسمی و فکری در ایشان ندیده اند.
3⃣ثالثا داشتن رئیسی ثابت و با تجربه برای نهادی مثل شورای نگهبان که نقش کلیدی در نظارت بر قوانین و انتخابات دارد، از نظر اعضا باعث ثبات و تداوم عملکرد میشود. این موضوع در همه نظام های سیاسی،حتی آمریکا پذیرفته شده است. مثلا برخی قضات دیوان عالی آمریکا ۸۸سال سن دارند.
4⃣رابعا در سطح کلانتر، رهبری نظام نیز گرچه دخالتی مستقیم در انتخاب رئیس شورا ندارند، اما از آن حمایت میکنند؛ دلیل آن را نیز باید از منظر صیانت از ثبات و انسجام نهادی شورای نگهبان باید تفسیر کرد. درواقع رهبری همواره بر عدم مداخله در سازوکارهای انتخابی نهادها تأکید کردهاند، مگر در موارد خاص که مصلحت عالی نظام ایجاب کند.
🔚در این میان، البته نقدهایی هم وجود دارد. منتقدان بر ضرورت جوانگرایی، چرخش نخبگان و تجدید ساختار نهادهای کلیدی تأکید دارند. اما تحقق این نقد مستلزم این است که اعضای شورا به اجماع درونی بر ریاست فردی باتجربه تر برسند. لذا استمرار آیتالله جنتی در ریاست شورا، بازتاب نوعی تجربه در ساختار حکمرانی است که غالبا در همه نظام های سیاسی دیده می شود.
#علی_محمدی
🔘این کانال یک اتاق تحلیلی و تبیینی است :
https://eitaa.com/majmaehadianbasir
پنج نکته مهم از روابط نفتی ایران_چین
۱_ با وجود فشارهای شدید آمریکا علیه شرکتهای چینی و تحریمهای گسترده علیه ایران، چین همچنان به خرید نفت از این کشور ادامه میدهد. سهم چین از نفت ایران از حدود ۲۵ درصد در سال ۲۰۱۷ به نزدیک ۹۵ درصد در سال ۲۰۲۴ رسیده است. این رفتار پکن را نمیتوان صرفاً در قالب یک معامله اقتصادی تحلیل کرد، بلکه نشاندهنده اراده سیاسی چین برای مقابله با هژمونی آمریکا و مقاومت در جنگ اقتصادی است که دولت ترامپ علیه این کشور به راه انداخته است.
۲_ اما چرا چین اینگونه مصمم است؟ نخست، تنوع در مبادی تأمین انرژی و کاهش وابستگی به منابع نفتی تحت کنترل آمریکا و متحدانش( دول عربی) برای چین ضروری است. دوم، چین با ادامه روابط نفتی با ایران پیامی تلافیجویانه به واشنگتن ارسال میکند که قصد ندارد تحت فشارهای آمریکا تسلیم شود. سوم، همکاریهای اقتصادی و سیاسی میان ایران و چین، بهویژه با توجه به جایگاه ژئوپلیتیک ایران اهمیت بالایی دارد. چهارم، قیمت پایینتر نفت ایران و روسیه، ریسکهای اقتصادی ناشی از تحریمها را تا حدی کاهش میدهد.
۳_ بر این اساس می توان ادعا کرد که حتی پس از فعالسازی مکانیسم ماشه، احتمالا چین در همین سطح، همچنان به خرید نفت از ایران ادامه میدهد.
۴_ با این حال، تعامل با چین را باید به عنوان یک استراتژی اقتصادی در شرایطی از تحریم و جنگ اقتصادی فهم کرد که در آن، گزینههای پیشروی ایران محدودند اما سنجیده. در عین حال وابستگی ایران به یک شریک تجاری، به ویژه در شرایط تحریم و فشارهای بینالمللی، مضررات و ریسکهایی را به همراه دارد.
۵_ از طرفی شکافها و تنشهای ژئوپلیتیکی بین آمریکا و کشورهایی مثل چین، روسیه، برزیل و… که به دلیل سیاست های اقتصادی دولت ترامپ حاصل شده، فرصتی برای ایران ایجاد کرده تا بتواند از این فضا برای کاهش تأثیر تحریمها بهره ببرد. این فرصت زمانی فعلیت می یابد که کشور معطل مذاکرات ( هسته ای) نشود.
#علی_محمدی
🔘این کانال یک اتاق تحلیلی و تبیینی است :
https://eitaa.com/majmaehadianbasir
🔰آیا حجم دولت در ایران کوچک است؟
🔰 نسبت مخارج دولت به تولید ناخالص داخلی (GDP) در ایران حدود ۱۲/۹٪ است، که در مقایسه با بسیاری از کشورها بسیار پایینتر است. بر این اساس آیا میتوان نتیجه گرفت که دولت ایران کوچک است؟ پاسخ ساده نیست و ابتدا باید موارد دیگری هم بررسی شود:
ابتدا باید بدانیم که بزرگی دولت فقط به معنای سهم مخارج دولت از GDP نیست و معیارهای دیگری هم اهمیت دارند:
🔺اندازهی بخش عمومی (تعداد کارمندان و سازمانها).تعداد کارمندان و سازمانها در ایران نسبت به بعضی کشورهای توسعهیافته زیاد است.( بهرهوری پایین و تودرتوی نهادی ).
🔺میزان تصدیگری و مالکیت دولت در اقتصاد (شرکتهای دولتی، نهادها، بانکها، صنایع بزرگ). که در ایران زیاد است.
🔺قدرت تنظیمگری و میزان مداخلهگری دولت (کنترل قیمتها، سیاستهای ارزی و تجاری) نیز به دلایل متعددی در ایران بالا می باشد.
🔶با لحاظ جمیع شرایط، دولت ایران، حجیم و مداخلهگر است. حتی اگر مخارج مستقیم آن در بودجه ( شاخص GE/GDP) پایین باشد.
🔸اما واقعا چرا نسبت مخارج دولت به GDP در ایران پایین است؟
اولا بخش بزرگی از اقتصاد ایران در آمار رسمی بودجه منعکس نمیشود. مثل شرکتهای دولتی، نهادهای عمومی غیردولتی، صندوقها و بنیادها سهم بالایی دارند اما در این نسبت حساب نمیشوند.
ثانیا بخشی از هزینهها مستقیماً از محل فروش نفت و صندوقها تأمین میشود و لزوماً در قالب مخارج دولت در بودجه عمومی ثبت نمیشود. مثل تخصیص ارز ترجیحی یا بخش هایی از تبصره ۱۴.
ثالثا سهم بالای اقتصاد غیررسمی و یارانهها باعث میشود مخارج واقعی دولت در ظاهر کوچک دیده شود.
رابعا در ایران ، به نسبت، دولت کمتر از کشورهای اروپایی خرج آموزش، بهداشت و خدمات اجتماعی میکند، بنابراین سهم هزینههای رفاهی در GDP پایین است. مثلا وقتی فنلاند یا فرانسه بالای ۵۰٪ GDP را صرف مخارج دولت میکنند، بخش عمدهای از آن در قالب خدمات عمومی باکیفیت و رفاه اجتماعی به مردم برمیگردد. اما در ایران، با اینکه نسبت پایین است، دولت همچنان کنترل گسترده بر اقتصاد دارد، و خدمات عمومی و رفاه اجتماعی متناسب با آن کنترل گسترده، ارائه نمیدهد.
🔚دولت ایران از نظر هزینههای ثبتشده در بودجه کوچک به نظر میرسد (۱۲/۹٪ GDP). اما تاکید صرف بر این شاخص، ما را به اشتباه می اندازد. چراکه از نظر حجم واقعی، مداخلات، تصدیگری و نفوذ بر اقتصاد، دولت ایران بزرگ و گسترده می باشد.
#علی_محمدی
🔘این کانال یک اتاق تحلیلی و تبیینی است :
https://eitaa.com/majmaehadianbasir