eitaa logo
🌺مجمع شیفتگان روی یار🌺
2 دنبال‌کننده
279 عکس
189 ویدیو
46 فایل
فعالیت : نشراشعارمذهبی ، مقاتل ، روایات و احادیث با ذکر منبع
مشاهده در ایتا
دانلود
قمر المنیر، اَسد الامیر یَلِ بی‌نظیر، به کَرم شهید کاشِفَ الکربِ حسین، دستمو بگیر نوایِ سینه به هر دَم فقط ابالفضل است یگانه صاحب پرچم فقط ابالفضل است رعیت‌اند همه خلق و پادشاه است او بدان که صاحب ما هم فقط ابالفضل است قمر المنیر اَسد الامیر یَلِ بی‌نظیر به کرَم شهید کاشِفَ الکربِ حسین دستمو بگیر * کسی که زینبِ کبری بر او قسم می‌خورد یقین بدان که در عالم فقط ابالفضل است کسی که برده غم او نگاهِ زینب را میانِ هاله‌ای از غم فقط ابالفضل است قمر المنیر اَسد الامیر یَلِ بی‌نظیر به کرَم شهید کاشِفَ الکربِ حسین دستمو بگیر کاشِف الکَرب عَن وَجه الحسین * در آن مکان که دو دستِ بریده افتاده نوشته صاحبِ زمزم فقط ابالفضل است زِ چشمِ پاره‌ی او می‌توان چنین فهمید به چشمِ فاطمه محرم فقط ابالفضل است قمر المنیر اَسد الامیر یَلِ بی‌نظیر به کرَم شهید کاشِفَ الکربِ حسین دستمو بگیر کاشِف الکَرب عَن وَجه الحسین * همیشه رویِ لبم ذکرِ یا ابالفضل است چرا که حضرتِ مُشکل‌گشا ابالفضل است به جمله‌جمله‌ی یا کاشف الکروب قسم که استجابت صدها دعا ابالفضل است قمر المنیر اَسد الامیر یَلِ بی‌نظیر به کرَم شهید کاشِفَ الکربِ حسین دستمو بگیر ◾️◾️◾️◾️◾️◾️
زیباتر از جنته صحن بین الحرمین اونجایی که دل برده از تموم عالمین گرفتارم گرفتارم گرفتارم گرفتار حسین عزادارم عزادارم عزادارم عزادار حسین ای سلطان دلم ای جانان دلم ای ایمان دلم ای جان دلم **** میاد اسمت با گریه روی لبهای زائر لحظه سرودنت با گریه میگه شاعر السلام علی یا مظلومِ بِلاناصر بدهکارم بدهکارم بدهکارم بدهکار حسین هوادارم هوادارم هوادارم هوادار حسین ای شاه شهدا ای شاه با وفا ای دلبر خدا شاه کربلا **** خو به حال هر کی که کربلا مشرفه وعده سینه زنا ظهر روز عرفه هَلا بیکُم هَلا بیکُم هَلا بیکُم بزوار حسین بفرمائید بفرمائید بفرمائید به دیدار حسین ای زوار حسین ای اَحرار حسین ای انصار حسین ای یار حسین **** به پره چادر تو دست عالم دخیله ای الگوی حجابِ هر بانوی جلیله عُلیا مُخَدَره یا حضرت عقیله علمداره علمداره علمداره قیامی تو بواللهِ بواللهِ بواللهِ امامی تو ای نایب ولی ای نور منجلی ای تیغ صیقلی دختر علی ◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🍃صبحت بخیر ای غزل ناب دفترم ای اولین سروده و ای شعر آخرم 🍃صبحی که یادتو در آن شکفته شد گویا تلنگری زده بر صبح محشرم 🤲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مناجات با امام زمان – امام حسین تنگ غروب عرفه غم تو دلم پا مي گيره دلم هوايي مي شه و بونۀ آقا مي گيره اين روزايي كه دم به دم غريبي رو حس مي كنم با گريه ياد غربت عزيز نرگس مي كنم تا كه بياي تو از سفر تا كه ببيني حالمو نذر نگاهت مي كنم اين اشكاي زلالمو ميون طوفان غمت شكسته بال و پر من كاشكي بياي پا بذاري به روي چشم تر من كوچه رو صبح جمعه ها هم نفس بوي گلاب با مژه جارو مي زنيم با اشكامون مي پاشيم آب كاشكي بياي و سوغاتي برام بياري بوي سيب يا كه يه مهر و تسبيح از تربت ارباب غريب كاشكي بياي برامون از تشنگي و آب بخوني بياي رو منبر بشيني روضۀ ارباب بخوني مسلميه دم بگيري با گريه و شور و نوا بياي و با هم بخونيم “حسين من كوفه نيا” كوفه نيا كه اينجاها قحطي آبه به خدا حرمله چشم انتظار طفل ربابه به خدا اينجا تموم مردمش تشنۀ خون لاله اند با كعب ني منتظر رقيۀ سه ساله اند همه با فكر انتقام روز مي كنن شباشونو نعلاي تازه مي زنن تموم مركباشونو رو خاك گرم كربلا سه روز مي مونه پيكرت خورشيد نيزه ها مي شه اينجا سر مطهرت شاعر: یوسف رحیمی
عرفه – امام حسین (ع) دلم از غیر شما میل جدایی دارد پر و بالی بدهی شوق رهایی دارد لحظه ای رخ بنما ، در عوضش جان بستان… عالم عشق، عجب حال و هوایی دارد! سر کوی تو ، گدا هر که شد ، آقایی کرد هر که شد بی سر و پایت ،سر و پایی دارد!! روز محشر همه ی مدعیان می بینند… که غلام در این خانه ، چه جایی دارد!! دست بر سر مکن اینقدر مرا با مرهم طالب زخم چه حاجت به دوایی دارد! اجلم را نرساند گنهم … دل با تو… وعده ی یک سفر کرب و بلایی دارد! ای خوشا روزی هر کس عرفه پیش شماست صحن بین الحرمینت چه صفایی دارد دل اگر دل بشود ؛ هر قدمش با آقا… روضه ی دست و علم شور و نوایی دارد! سر از کاسه شکسته شده دیگر آخر… بین این پارچه ، بر نیزه چه جایی دارد؟؟!!! آنطرف جسم به همراه زره غارت شد… این طرف خواهرش انگار دعایی دارد… ای خدا بر گره معجر من رحمی کن حرمله دیده ی تیز و بی حیایی دارد!! شاعر: حبیب نیازی
عرفه – مناجات با امام حسین (ع) به تپش آمده با یاد تو از نو کلماتم باز نام تو شده باعث تجدید حیاتم بیم گرداب به دل داشتم اما تو رسیدی که شدی “ساحل امن من و کشتی نجاتم” باز از فرط عطش خشک شده کام من،آری تشنه ام؛تشنه ی لبهای عطش ناک فراتم باید احرام ببندم به طواف حرم تو من که در صحن تو در موقف دشت عرفاتم با دعای عرفه دست مرا کاش بگیری مات و مبهوت نمایان شدن جلوه ی ذاتم با تو هر لحظه مجسم شده یک روضه به چشمم باز گریان تماشای قتیل العبراتم شاعر: سیدعلیرضا شفیعی
لبیک که در دل عرفات است و منایم لبیک که از خویش نمودند جدایم لبیک که سر تا به قدم محو خدایم لبیک که امروز ندانم به کجایم پرواز کنان زین قفس جسم ضعیفم گه در جبل الرحمه و گه مسجد خیفم آن وادی سوزنده که دل راهسپارش پیداست دو صد باغ گل از هر سرخارش دارند همه رنگ خدائی زعبارش هر کس به زبانی شده همصحبت یارش قومی به مناجات و گروهی به دعایند از خویش سفر کرده در آغوش خدایند این جا عرفات است و یا روح من آن جاست هم شده آتشکده هم دیده دو دریاست پای جبل الرّحمه یکی زمزمه بر پاست این زمزمه فریاد دل یوسف زهراست این سوز حسین است که خود بحر نجات است می سوزد و مشغول دعای عرفات است دیشب چه شبی و چه مبارک سحری بود ما غافل و در وادی مشعر خبری بود در محفل حجاج صفای دگری بود اشک شب و حال خوش و سوز جگری بود هر سوخته دل تا به سحر تاب و تبی داشت اما نتوان گفت که مهدی چه شبی داشت ای مشعریان دوش به مشعر که رسیدید آیا اثر از گمشدهۀ شیعه ندیدید؟ آیاد دل شب نالۀ مهدی نشنیدید آیا زگلستان رخش لاله نچیدید؟ آن گمشده مه تا به سحر شمع شما بود دیشب پسر فاطمه در جمع شما بود امروز به هر خیمه بگردید و بجوئید گرد گنه از آینۀ دیده بشوئید در داخل هر خیمه بگردید و بجوئید یابن الحسن از سوز دل خسته بگوئید شاید به منی چهرۀ دلدار ببینید از یار بخواهید رخ یار ببینید امروز که حجاج به صحرای منایند از خویش جدایند و در آغوش خدایند لب بسته سراپا همه سرگرم دعایند در ذکر خدا با نفس روح فزایند کردند پر از زمزمه و ناله منی را یک قافله بگرفته ره کرب و بلا را این قافله از عشق به جان سلسله دارند این قافله با قافله ها فاصله دارند این قافله جا در دل هر قافله دارند این قافله تا مسلخ خون هر وله دارند این قافله تا کعبۀ جان خانه بدوشند از خون گلو جامۀ احرام بپوشند هفتادو دو حاجی همه با رنگ خدائی از مکه برون گشته شده کربلائی از پیر و جوان در ره معشوق فدایی جسم و سرشان کرده زهم میل جدائی اصغر که پدر بوسه زند بر سرو رویش پیداست شهادت زسفیدی گلویش خیزید جوانان که علی اکبرتان رفت ریحانۀ ریحانۀ پیغمبرتان رفت از مکه سوی کرب و بلا رهبرتان رفت گوئید به اطفال علی اصغرتان رفت ای اهل منا شمع دل ناس کجا رفت از کعبه بپرسید که عبّاس کجا رفت ای اهل منی کعبه پر از نور و صفا بود دیروز حسین بن علی بین شما بود سیلاب سرشکش به رخ و گرم دعا بود از روز ازل کعبۀ او کرببلا بود امروز به هجرش همه گریان بنشینید فردا سر او را به سر نیزه ببینید در مکّه بپرسید ز زن های مدینه زینب به کجا رفت کجا رفت سکینه کلثوم چرا ناله برآورده ز سینه کو دختر مظلومۀ زهرای حزینه ای دخترکان یکسره با شیون و ناله خیزید و بپرسید کجا رفته سه ساله زین قافله روزی به مدینه خبر آید کرببلا و بلا زینب خونین جگر آید با آتش هفتادو دو داغ از سفر آید از منبر و محراب نبی ناله برآید تا حشر از این شعله بلرزد دل (میثم) تنها نه دل (میثم) جان همه عالم شاعر: استاد غلامرضا سازگار