14.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واحد سنگین-شب دهم محرم ۱۴۴۳
آتیش زدی منو داداش باغربت توی نگات
بانوای حاج حمزه علیپور
شاعر ابوذر رئیس میرزایی
هدایت شده از آموزش عروض و قافیه و...
#درست_نویسی_3
اعتلاف ❌
ائتلاف ✅
سئوال ❌
سؤال ✅
حیز ❌
هیز ✅
دوست گرام ❌
دوست گرامی ✅
ناچاراً ❌
بناچار ✅
گاهاً ❌
گهگاه ، گاهی ✅
خواهشاً ❌
خواهشمندم ✅
پیشنهادات ❌
پیشنهادها ✅
گزارشات ❌
گزارشها ✅
حواسها ❌
حواس ✅
نواقصات ❌
نواقص ✅
نذورات ❌
نذور ✅
شؤونات ❌
شؤون ✅
وجوهات ❌
وجوه ✅
بوالهوس ❌
بلهوس ✅
امور مربوطه ❌
امور مربوط ✅
سِره وَ ناسِره ❌
سَره وَ ناسَره ✅
برحان ❌
برهان ✅
برحه ❌
برهه ✅
مطمعن ❌
مطمئن ✅
عایا ❌
آیا ✅
مشمّا ❌
مشمع ✅
توجیح ❌
توجیه ✅
بیافتاد ❌
بیفتاد ✅
بیافکند ❌
بیفکند ✅
بیاندیش ❌
بیندیش ✅
بیانداز ❌
بینداز ✅
شاعره ❌
شاعر ✅
معلمه ❌
معلم ✅
اینجانبه ❌
اینجانب ✅
آذوقه ❌
آزوقه ✅
اطاق ❌
اتاق ✅
اطو ❌
اتو ✅
باطلاق ❌
باتلاق ✅
طپیدن ❌
تپیدن ✅
رطیل ❌
رتیل ✅
ذغال ❌
زغال ✅
ذباله ❌
زباله ✅
ذکام ❌
زکام ✅
عرابه ❌
ارابه ✅
ازدهام ❌
ازدحام ✅
بی مهابا ❌
بی محابا ✅
اقلاً ❌
حداقل ، دست کم ✅
اکثراً ❌
حداکثر ، غالباً ✅
چرخ و فلک ❌
چرخِ فلک ✅
درد و دل ❌
دردِ دل ✅
سلامتی ❌
سلامت ✅
اشگ ❌
اشک ✅
سرشگ ❌
سرشک ✅
لشگر ❌
لشکر ✅
عسگری ❌
عسکری ✅
استعفا داد ❌
استعفا کرد ✅
ا─━⊰═•••❃❀❃•••═⊱━─ا
آموزش عروض و قافیه و...
سید محمدرضا شمس (ساقی)
https://eitaa.com/arozghafie
روابط عمومی کانال آموزش عروض
ابوالفضل عامری
#دیر_راهب
قدمت روی دیدهام خیر است
راهت امشب به گوشهی دِیْر است
سربریده عجب ملیحی تو
نکند که خود مسیحی تو
دیدم از روی نیزه میتابی
در دل شب شبیه مهتابی
نگران است از چه احوالت؟!
این زن و بچه کیست دنبالت؟!
تو که آواره بین هر شهری
لب چرا بستهای مگر قهری؟!
هرچه سرمایه داشتم دادم
تاکه امشب به دامت افتادم
شانه و ظرف آب آوردم
کوزهای از گلاب آوردم
مثل گل صورت تو میبویم
زخمهای سر تو میشویم
ناگهان دِیْر عرش اعلا شد
آن لبان ترک ترک واشد
گفت: ای پیرمرد نصرانی
تو از امشب دگر مسلمانی
زینت دوش مصطفایم من
پارهی قلب مرتضایم من
بانویی که کنار ما اینجاست
مادر قد خمیدهام زهراست
آه راهب! بدان أنا المظلوم
شدم از مِهر مادرم محروم
آه راهب! سرم جدا کردند
پیکرم بی کفن رها کردند
این اسیران که دستشان بستند
همه ناموس مصطفی هستند
✍ #قاسم_نعمتی
هدایت شده از Masafmusic
21.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 شعرخوانی آقای «مجتبی خرسندی» در مراسم عصر شعر عاشورایی اشتیاق
🗓 ۱۱ مرداد ۱۴۰۲ - تهران، مجموعه فرهنگی سرچشمه
🎼 @masafmusic
915K
◾ بند اول ◾
عشق حسین شیرینه
خیلی به دل می شینه
ذکر اباعبدالله...
به درد ما تسکینه
چه عشق بی نظیری، ای جانم
چه سرور و امیری، ای جانم
نمیره راه دوری
اگه براش بمیری، ای جانم
ما را سرور
ما را دلبر
ما را مولا
ما را رهبر
ارباب ماها تا روز محشر
ابی عبدالله... یا ثارالله
◾ بند دوم ◾
نام حسین درمونه
مریض اینو می دونه
گفتن یا ثارالله...
مثل دوا می مونه
عجب مه بلندی، ای جانم
چه نام بی گزندی، ای جانم
این اوج افتخاره
که دل بهش ببندی، ای جانم
مولای ما
آقای ما
دنیای ما
روئیای ما
آقا و مولای زیبای ما
ابی عبدالله... یا ثارالله
◾ بند سوم ◾
اسم حسین غمگینه
ماتم او سنگینه
برای جنت رفتن
حُبِّ حسین تضمینه
بر تن او کفن نیست، واویلا
لباس و پیرهن نیست، واویلا
سرش رو نیزه اما
نشونی از بدن نیست، واویلا
بی پیرهن
خونین بدن
صد پاره تن
ای بی کفن
مولا و آقای مظلوم من
ابی عبدالله... یا ثارالله
#هادی_همتی
#شور_امام_حسین
#اسارت_زمینه
#اسارت_شور
#کوفه
گریه پشت گریه/غصه پشت غصه
روزای اسارت/زینبو کشته غصه
غصه یکی دو تا نیس
غصه که قحط آب نیس
این روزا روضه اینه
جای زینب و سکینه
تو مجلس شراب نیس
میشه با این یه جمله هم جون داد
اسم زینب سر زبون افتاد
واسه روضه همین بسه امشب
دخلت زینب علی ابن زیاد
ــــــــــــــــــــــــ
سیلی پشت سیلی/نیزه پشت نیزه
چند تا دخترا رو/تا حالا کشته نیزه؟
غصه یکی دو تا نیس
غصه که بی شماره اس
روضه همینه آره
میگم با یه اشاره
روضه لباس پاره اس
روضه خون امشبو نزن فریاد
نرسه روضه هات به گوش باد
چشم سقا رو نیزه ها بسته س
دخلت زینب علی ابن زیاد
#وحید_محمدی
#اسارت_شور
رفتی و من ، از غم تو ، خون جگرم ، حسین جانم
از روی نی ، فکری بکن ، واسه حرم ، حسین جانم
حلالم کن ، اگه موندی روو خاک بیابون و صحرا
حلالم کن ، اگه رفته سرت روی نیزه ی اعدا
حلالم کن ، ای مظلومم
حسین جانم ، ای مظلومم
سایه ی تو ، کم شده از ، روی سرم ، حسین جانم
پاشو ببین ، حرمله شد ، همسفرم ، حسین جانم
چشت روشن ، روی ناقه ها می برنم به اسارت
چشت روشن ، واسه این همه درد و مصیبت و غارت
چشت روشن، ای مظلومم
حسین جانم ، ای مظلومم
یادمه که ، پیش چشام ، میزدنت ، حسین جانم
مرکباشون ، رد شدن از ، روی تنت ، حسین جانم
توی گودال ، نفساتو بریدن و هلهله کردن
توی گودال ، بدنت رو دریدن و هلهله کردن
توی گودال ، ای مظلومم
حسین جانم ، ای مظلومم
کُشتنتو ، بعد تو شد، غارت حرم ، حسین جانم
سوخته توو اون ، شعله و دود ، موی سرم ، حسین جانم
خبر داری ، به تموم زنای حرم شد اهانت
خبر داری ، اومدن توی خیمه برای غنیمت
خبر داری ، ای مظلومم
حسین جانم ، ای مظلومم
#عباس_قلعه
#غزل
#سیدالشهدا علیه السلام
#مرضیه_عاطفی
#عالیترینطبیبدوعالمفقطیکیست
عالی ترین طبیب دو عالم فقط یکیست
غیر از حسین(ع)؛ دل به امید شفای کیست؟!
در خیمۂ عزا به عبادت نشسته ایم
گریه میان روضه به والله بندگیست
زهرای أطهر(س) است که در محشرِ عظیم
می گوید ای گدای حسینم(ع) نرو! بایست
رو کرده به ملائکه می گوید این گدا-
بی روضۂ حسینِ(ع) غریبم دمی نزیست
سرمست و سربه زیر فقط عرض میکنیم:
این جنّة الحسین(ع) دقیقاً سزای چیست؟
از عرش ِ حق به گوش می آید که این مقام
از برکتِ دعای کریمانۂ علیست(ع)
با داغ کربلا به سر و سینه میزنیم
شکر خدا میانۂ ما با عزا قویست
موی سیاه داده؛ جوانی گذاشتیم...
این نوکری که مالِ همین چند روزه نی
▪️زمزمه مناجات امام زمان و گریز به روضه سید الشهداء
مهدی امید مایی
منتظرم بیایی
ذکرم شده شب و روز
یابن الحسن کجایی
یابن الحسن کجایی
منتظرم بیایی...
در رنج و در ملالم
منتظر وصالم
از لطف و جود و رحمت
نظر نما به حالم
یابن الحسن کجایی
منتظرم بیایی
ای نور چشم زهرا
مولا در انتظارم
در لحظه لحظه عمرم
بهر تو بیقرارم
تنها و زا رو خسته
با یک دل شکسته
سائل درگه تو
منتظرت نشسته
آقا مرا صدا کن
از رنج و غم رهاکن
ای مهربان عالم
برای من دعا کن
تنها تویی حبیبم
به درد من، طبیبم
خدا گواهه مهدی
بدون تو غریبم
ماه محرم آمد
تنگه دلم برایت
ای نورچشم حیدر
کرده دلم هوایت
از بس که با صفایی
تنها امید مایی
شب عزا و ماتم
منتظرم بیایی
تو شمس عالمینی
بر همه نور عینی
تا لحظه ی ظهورت
گریه کن حسینی
هستم به تاب و درتب
جانم رسیده برلب
افتاده ام به یاد
غم حسین و زینب
ای نور چشم زهرا
در شور و در نوایم
امشب دوباره مهدی
به یاد کربلایم
امشب دوباره یاد
علیِ اکبرم من
همچون حسین به یاد
صد پاره پیکرم من
یابن الحسن به یاد
علی اصغرم من
یاد رباب و طفل
بریده حنجرم من
یابن الحسن دوباره
غربت نمودم احساس
افتاده ام به یاد
چشم و دو دست عباس
یابن الحسن به یاد
وداع آخرم من
رفتن به سوی میدان
گریه ی خواهرم من
یابن الحسن ز جدت
حرمت دریده دشمن
دویده سوی مقتل
سرش بریده دشمن
بعداز شهادت او
آتش زدند به خیمه
به پیش چشم زینب
سرش زدن به نیزه
دشمن به کودکانش
با تازیانه میزد
به پیش چشم زینب
چه ظالمانه میزد
✍حاج رضا یعقوبیان