eitaa logo
🌺مجمع شیفتگان روی یار🌺
2 دنبال‌کننده
279 عکس
189 ویدیو
46 فایل
فعالیت : نشراشعارمذهبی ، مقاتل ، روایات و احادیث با ذکر منبع
مشاهده در ایتا
دانلود
امام زمان علیه السلام 10صفاری.mp3
6.75M
🎤استادحاج احمد صفاری *💠💠💠💠💠💠💠 *باران حریف اشک تو مولا نمی شود* *شاهی غریب تر ز تو پیدا نمی شود* *ارباب عالمی و نمی بینمت که چشم* *غرق گناه گشته و بینا نمی شود* *ترجیح میدهی که غریبانه سر کنی؟* *باشد، ولی حبیب که تنها نمی شود* *دلبر زیاد بود در این شهر بی فروغ* *هر دلبری که یوسف زهرا نمی شود* *رنگ ریا گرفته نفسهایمان، دریغ* *باعهد و ندبه این گره ها، وا* *نمیشود* *آقاخودت دعای فرج رابخوان که این* *زخم عمیق بی تو مداوا نمی شود* *پرونده ام سیاه و دلـم روسیاه تر* *بی اذنتان که نامه ام امضا نمی شود* *این جمعه از حوالی قلبم عبور کن* *یک شب بمان کنار ما، آیا نمی شود* @majmaozakerine
پروانه صفت با غم تو سوخته ام من چشمان دلم را به رَهَت دوخته ام من لطفی کن و من را زِ فِراقت نده آزار جانا تو بیا دست از این فاصله بردار ای عشق ببین بی سر و سامان تو باشم چندی است که دیوانه و حیران تو باشم من سائلم و دست  به دامان  تو هستم بیمار توام ،  چشم به درمان  تو هستم دیدی که سر راه  تو  بر خاک فِتادم بر گِرد رَهَت صورت خود را بنهادم جز خال لب صورت تو در نظرم نیست یعنی که به جز ذکر تو وِرد سحرم نیست مجنونم  و  هر لحظه  گرفتار  تو گشتم خون از مُژه می بارم و من زار تو گشتم مَپسند که از  کوی  تو  آواره  شوم من در راه  رسیدن  به  تو  بیچاره  شوم من گر  رُخ بِنمایی همه جا  یار تو گردم من مشتریِ  یوسفِ  بازارِ  تو گردم ای یوسف گُم گشته ی زهرا  مددی کن حالا  که  به  راه  تو  نشستم نظری کن 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
186.4K
برادر🔻تورجی_زاده🎙 💔💔💔 ✨اومدم تنهای تنها ✨من همون تنهاترینم ✨اومدم تو این غریبی ✨زیرسایه تن بشینم ✨اومددوباره اونکه ✨بیقرار و سر به زیره ✨همه حاجتش اینه ✨پای پرچمت بمیره 💠 یابن زهرا یابن زهرا 🔻اومدم با آه و گریه 🔻این قشنگترین سلامه 🔻همه ی دار و ندارم 🔻اشک رویگونه هام 🔻ازخودمگلایه دارم 🔻منوازخودم جدا کن 🔻روسیاهم یابن زهرا 🔻 تو برای من دعا کن 💠 یابن زهرا یابن زهرا 🔅 نکنه تو التهاب 🔅رو سیاهی ها بمونم 🔅امشبم بگذره و من 🔅از رفیقام جا بمونم 🔅 دل من هواتو کرده 🔅من هواموازتومیخام 🔅اومدم بگم که امسال 🔅کربلامو از تو میخوام 💠 یـابن الزهرا یابن الزهرا ‌‌‌‌‌‌‌‌‌ أللَّہُمَ؏َجِّڸْ لِوَلیڪَ ألْفَرَج ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌𝐉𝐎𝐈𝐍➤eitaa.com/joinchat/1568473647Caaf1a3d1c7 ┄═‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎•❥💠❅❁❅💠‌‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‎‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌❥═┄ 🔻🔅🔻🔅🔻🔅🔻🔅
)🍂 🎶سبک:دامن کشان رفتی ،دلم زیروروشد.... ❣️یابن الحسن مولا،(کجایی کجایی)۳بار* *می سوزم ازهجرت ،(امان ازجدایی)۳بار* *بیاامشب ببین حال پریشانم* *که ازداغ فراقت دیده گریانم* ❣️*اباصالح اباصالح* *بیا جهان به غیرتو،امیدی ندارد ندارد* *مگرکه ابررحمتی ،زکویت ببارد ببارد* *ای یوسف پنهان،(توراجان زهرا)۳* *کی می رسد پایان ،(شب تارغمها)۳* *زمین غرقِ دراندوه وبلاگشته* *جهان برسنگین دلیها مبتلا گشته* ❣️*اباصالح اباصالح* *امیدقلب عالمی ،کجایی کجایی کجایی* *طبیب غصه وغمی ،کجایی کجایی کجایی* *شرمنده ام آقا (صدایت نکردم)۳* *آنگونه که باید،(دعایت نکردم)۳* *شکستم عهدخود را با گناهانم* *از این بار گناهانم (پشیمانم)۳* *تمام آرزوی من( که یارتوباشم)* *اگراجازه می دهی (کنارتوباشم)* *هرجاصداکردم (صدایم شنیدی)۳* *من با تو بد کردم،(تو اما ندیدی)۳* *برای غصه هایم گریه ها کردی* *برای رفع حاجاتم (دعاکردی)۳* *الهی جان من شود ،(فدای توآقا)۲* *تمام اشکهای من، (برای توآقا)۲*
هدایت شده از حمزه علی پور
رباعی زبانحال امام حسین علیه السلام- آقاحمزه علیپور.mp3
1.17M
عباس تویی کنار دریا مانده دست و علمت بگو کجا جا مانده خوش خفته نگاه می کنی فاطمه را برخیز و ببین حسین تنها مانده شاعر : مرحوم حسین یارجانلی ( یاری) @mahfelkarimeh10
هدایت شده از حمزه علی پور
15.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺 روضه جانسوز مرحوم حاج اشرف کاشانی ▪️بعد از گذشت حدود ۲۶ سال روضه عطش و غربت سیدالشهداء علیه‌السلام- محرم الحرام 1419 @hamzehalipoor
وای علمدار من یار وغمخوار من وای اباالفضل وای ابا الفضل وای ابا الفضلم بر لب علقمه قامتم خم شده پیش چشم همه طاقتم کم شده چشم خود بسته است چشم بیدار من کار زینب فقط اشک وماتم شده وای علمدار من یار وغمخوار من وای ابا الفضل وای ابا الفضل وای ابالفضلم رفته عباس ومن بی برادر شدم وقت غربت رسید زار ومضطر شدم داغ اکبر مرا قدکمان کرده بود قدکمان بودم وقدکمان تر شدم وای علمدار من یار وغمخوار من وای ابالفضل وای ابا الفضل وای ابا الفضلم دست مشکل گشا شده ازتن جدا رفته این دستِها به زیر دست وپا یاعلی سر بزن سوی دشت بلا بوسه باران نما دست افتاده را وای علمدارمن یار وغمخوار من وای اباالفضل وای ابا الفضل وای ابا الفضلم پیش چشم عدو خورده ام بر زمین حال وروزم ببین یل ام البنین غم ببر از دلم کاشف الکرب من خنده ی دشمنان کرده حالم حزین وای علمدار من یار وغم خوار من وای اباالفضل وای ابا الفضل وای ابا الفضلم تشنگی برده است تاب طفل رباب ناله ی کودکان مانده است بی جواب قطره آبی رسان بر لب تشنگان ازعطش حنجر اصغرم شد کباب وای علمدار من یار وغمخوار من وای ابا الفضل وای ابا الفضل وای ابا الفضلم یل نام آورم بهترین یاورم چشم و دستت چه شد ساقی لشکرم قامتم خم شده ناتوانم خدا سوی خیمه برم تنِ نام آورم وای علمدار من یار وغمخوار من وای ابا الفضل وای ابا الفضل وای ابا الفضلم مطهره حسینی
تابید بر آب، ماهتابی در آب، قدم زد، آفتابی گفتند: گرفته آب در دست راوی سخنی به جا نگفته‌ست از ذهن بلند این علمدار حتی نگذشت، فکر این کار این دست در آب؟ نه! خیال است نزدیک دهان؟ مگو، محال است لب تشنه حسین و تر لبانش؟ حتی نگذشت از گمانش هیهات! اگر عموی اصغر حتی به خیال، لب کُند تر حتی نگذشت از ضمیرش سیراب ببیندش، امیرش ای بی‌خبر از مرام عباس! این ننگ کجا و نام عباس کی بگذرد از خیال دریا نوشیدن آب، قبل مولا؟ سقای حرم! دوباره برخیز منگر تو به مشک پاره، برخیز این مشک، عمود اگر گذارد اندازه‌ی اصغر آب دارد برخاست عمو و مشک برداشت افسوس! که آن عمود نگذاشت ای بارگه ادب، اباالفضل! ای ساقی تشنه‌لب، اباالفضل! از چهره، بکش نقاب امشب ماهی تو، بیا بتاب امشب بنگر قمرا ! که بی‌قراریم داریم تو را و غم نداریم ای کارگشای ارمنی‌ها سوگند دعای ارمنی‌ها حق است که دارد این همه مست دستی که دل از حسین برده ست زنجیر فراق، بسته ما را بی دست، بگیر دست ما را حیدر نسبی، علی تباری تو وارث برق ذوالفقاری سقا و برادر حسینی دلداده و دلبر حسینی احوال زمانه بس عجیب است ای میر حرم! حرم غریب است ماییم و غم و دعای عهدی ای ماه عمو! بگو به مهدی: عالم، همه بی‌قرار اویند عمری‌ست در انتظار اویند او که حسنی است در کرامت تکرار حسین، در شجاعت مانند علی‌ست، هیبت او مثل قمر است، غیرت او ای دست گره گشا، اباالفضل! یا عشق! دخیل یا اباالفضل! ✍
تا تو بودی خیمه‌ها آرام بود دشمنم در کربلا ناکام بود تا تو بودی من پناهی داشتم با وجود تو سپاهی داشتم تا تو بودی خیمه‌ها پاینده بود اصغر ششماهه‌ی من زنده بود تا تو بودی خیمه‌ها غارت نشد گوشوار بچه‌ها غارت نشد تا تو بودی دست زینب باز بود بودنت بهر حرم اعجاز بود تا تو بودی چهره‌ها نیلی نبود دست‌ها آماده‌ی سیلی نبود تا که مشکت پاره و بی آب شد دشمنت در خنده و شاداب شد پهنه‌ی پیشانی‌ات در هم شکست خیمه‌ات مثل حسین از پا نشست ای که تو دست خدائی داشتی هستی‌ات را بر زمین بگذاشتی ای که زینب خواهرت گردیده است فاطمه دور سرت گردیده است آنکه طاق ابروانت را شکست بعد تو بر سینه‌ی یارت نشست بعد تو دشمن هیاهو می‌کند وحشیانه بر حرم رو می‌کند ✍ مرحوم
از خمیده شدنم کوفه دگر فهمیده بی برادر شده ام قوتم رفت ، همه لشگر من پاشیده بی برادر شده ام آسمان سینه زن ماه بنی هاشم شد وای از کرببلا قامت سرو اباالفضل قد قاسم شد وای از کرببلا چشمها مات شد از شیوه جنگاوری ات یابن قتال العرب کربلا گشته نجف با رجز حیدری ات یابن قتال العرب
▪️نوحه تاسوعا ساقی طفلان حسین ای ماهه بین الحرمین یا حضرت سقا،صاحب تاسوعا دسته نیاز عالمی در هر نشاط و در غمی باشد به سوی تو، سائل به کوی تو (مولا ابوفاضل مدد)۲ یا ساقی العطشان،آب آور طفلان فرقت ز تیغ کین دوتا دستت شده ز تن جدا ادرک اخا گفتی،ازجان تودست شستی چشمت زدند این کوفیان گرید ز داغت آسمان مشکت شده صدچاک،افتاده ای برخاک (مولا ابوفاضل مدد)۲ یاساقی العطشان،آب آوره طفلان ام الادب ام الوفا ام البنین ام الحیاء نازد براین غیرت،عباس با عزت استاد رزمت مجتبی هستی پسر بر مرتضی قدت بودرعنا،ای منصبت سقا (مولاابوفاضل مدد)۲ یا ساقی العطشان،آب آوره طفلان برفاطمه نور دو عین هستی برادر بر حسین با کرم و بذلی، مولا اباالفضلی دشمن بوَد در مشت تو زره ندارد پشت تو جنگت بوَد محشر، ای نائب الصفدر (مولا ابوفاضل مدد)۲ یاساقی العطشان،آب آوره طفلان اسطوره ی ایثاری و اسوه ی فداکاری و ای حیدری شمائل، ای فاطمی خصائل دستت به دست فاطمه باشد شفیع ما همه عباس علمداری، تو میر و سرداری (مولا ابوفاضل مدد)۲ یا ساقی العطشان،آب آوره طفلان ✍الیاس محمد شاهی
علمدارنیامد توفان غم آمد زره و، ماه نیامد ازسینه برون غیرغم وآه نیامد جزخون دل وناله ی جانکاه نیامد دل رفت زکف دلبرو دلدار نیامد «ای اهل حرم میر وعلمدار نیامد» فریاد غمی، ازطرف علقمه آمد گویا غم دیگربه سراغ همه آمد ناگاه که عطر نفس فاطمه آمد فریاد برآمد گُل ایثار نیامد ای اهل حرم میر وعلمدار نیامد طفلان مصیبت زده با همهمه گریند با زینب ماتم زده وفاطمه گریند دور وبر گهواره ی اصغر همه گریند مرهم به دل خسته وغم بار نیامد ای اهل حرم میر وعلمدار نیامد اورفت ودل مازغمش تاب ندارد این باغ دگریک گُل شاداب ندارد ازبعد عمو دل هوس آب ندارد افسوس که آن محرم اسرار نیامد ای اهل حرم میر وعلمدار نیامد افسوس که غم دردل ما حجله ی غم بست افسوس که پشت پدرم خم شدوبشکست آمد خبراز علقمه سقا شده بی دست سقای حرم جانب گلزار نیامد ای اهل حرم میر وعلمدار نیامد برروی زمین تا که دو دست و علم افتاد آتش به دل اهل حرم از ستم افتاد وقتی به روی خاک ،ستون حرم افتاد غم بردل ما آمد وغم خوار نیامد ای اهل حرم میر وعلمدار نیامد