#در_فراق_صاحب_الزمان_عج
#دیماه۱۴۰۱
پروانه صفت با غم تو سوخته ام من
چشمان دلم را به رَهَت دوخته ام من
لطفی کن و من را زِ فِراقت نده آزار
جانا تو بیا دست از این فاصله بردار
ای عشق ببین بی سر و سامان تو باشم
چندی است که دیوانه و حیران تو باشم
من سائلم و دست به دامان تو هستم
بیمار توام ، چشم به درمان تو هستم
دیدی که سر راه تو بر خاک فِتادم
بر گِرد رَهَت صورت خود را بنهادم
جز خال لب صورت تو در نظرم نیست
یعنی که به جز ذکر تو وِرد سحرم نیست
مجنونم و هر لحظه گرفتار تو گشتم
خون از مُژه می بارم و من زار تو گشتم
مَپسند که از کوی تو آواره شوم من
در راه رسیدن به تو بیچاره شوم من
گر رُخ بِنمایی همه جا یار تو گردم
من مشتریِ یوسفِ بازارِ تو گردم
ای یوسف گُم گشته ی زهرا مددی کن
حالا که به راه تو نشستم نظری کن
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@mortaza110shahmandi ایتا
کانال چهارم واتساپ شعر و سبک
ذاکر و شاعر اهلبیت (ع)
کربلایی مرتضی شاهمندی
https://chat.whatsapp.com/CidQcwFE8LuC9rw9Z6Eb8c
#مصائب_گودال_قتلگاه
🩸سهساعت بیحال در بین گودال افتاده بود … | چهلحرامی به دنبال بریدن «سر» بودند که در آخر شمر …
ما را کُشته است آن ساعت دردناکی که مقاتل نوشتهاند:
📜 ... وَ بَقِيَ الحُسينُ علیهالسلام مَكبُوبًا عَلَى الأرضِ مُلَطّخًا بِدَمِهِ ثَلاثَ سٰاعاتٍ
▪️حدود سه ساعت بود که سیدالشهدا علیهالسلام بیرمق بین گودال، در خون خودش غوطهور افتاده بود.
🥀 دائماً لبهای خشکش به هم میخورد و میفرمود: صَبرًا عَلَى قَضائِك لا الٰهَ سِواكَ يا غياَث المُستَغيثين
📜 فَابْتَدَرَ إلَيْهِ أربَعونَ رَجُلاً كُلٌّ مِنهُم يُريدُ حَزَّ نَحرِهِ و عُمَرُ بنُ سَعدٍ لَعَنَهُ اللّهُ يَقولُ: يا وَيلَكُم! عَجِّلوا عَلَيْهِ
▪️در آخر چهل حرامی پیشی گرفتند تا سرِ مطهر سیدالشهداء علیهالسلام را جدا کنند؛ عمر بن سعد ملعون هم دائمًا میگفت: وای بر شما! هرچه زودتر کارش را تمام کنید!
🥀 شَبث و سنان ملعون به ترتیب وارد گودال شدند تا سر مطهرش را جدا کنند؛ اما پس از لحظاتی یکی پس از دیگری وحشتزده از گودال قتلگاه بیرون آمدند.
🥀 تا اینکه در نهایت شمر ملعون به سنان لعین گفت: مادرت به عزایت بنشیند! چرا دست کشیدی؟ سنان گفت: وای بر تو! چشمانش را به رویم باز کرد و شجاعت پدرش را به خاطرم آورد که از کشتن او دست کشیدم. پس شمر به او گفت:
📜 إنّي لأقتُلُهُ سَواءً شَبِهَ المُصطفىٰ أو عَلِيّ المُرتضىٰ؛ فأخَذَ السّيفَ مِن يَدِهِ، و رَكِبَ صَدرَ الحُسينِ علیهالسلام...
▪️این من هستم که او را میکشم؛ حال چه شبیه مصطفی صلیاللهعلیهوآله باشد و چه شبیه علیّ مرتضی علیهالسلام؛ پس شمشیر را از دست سنان گرفت و وارد گودال قتلگاه شد و از سینه مبارک سیدالشهداء علیهالسلام بالا رفت...
📚مقتل أبومخنف (مشهور)،ص۹۳
📚اسرارالشهادة ص ۴٢۶
📝 ناله بزن ؛ با ناله از گودال لشگر را ببر
زینب بیا ، این شمرِ با پا رفته منبر را ببر
چون مادر خود بر کمر چادر ببند ای شیرزن
از زیر دست و پای این مردم برادر را ببر
این فرصت پیش آمده دیگر نمیاید به دست
دامن کشان، دامن بیاور با خودت سر را ببر
ناله بزن، فریاد کن؛ اما همهش بیفایده است
این شمر، از اینجا نخواهد رفت؛ مادر را ببر
ای لشگر بی آبرو اینگونه عریانش مکن
پیراهنش را بر زمین بگذار، معجر را ببر
انگشتری که ضربه خورده در نمیآید ز دست
جایش، النگوی من و این چند دختر را ببر
من در میان این شلوغی خیمه را گم کرده ام
از بین نامحرم بیا عباس! خواهر را ببر...
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
دور گودال ازدحامی شد
معرکه غرق در حرامی شد
تکیه داده به نیزه ای آقا
خاطرش محو خیمه ها می شد
لشگر کوفه دوره اش کردند
سنگ و تیرش زدند، تا می شد
آنقدر نیزه خورد بر جسمش
نیزه بر روی نیزه جا می شد
زخمی و ناتوان به خاک افتاد
داشت روح از تنش جدا می شد
تا می آمد دوباره برخیزد
استخوان شکسته تا می شد
لشگر آن دم که بر سرش می ریخت
همه آفاق نینوا می شد
پیکرش را که پشت و رو کردند
زخمها تازه خوب وا می شد
لگد شمر، با غرور و غضب
بر سر و صورتش رها می شد
شمر وقتی که روی سینه نشست
کربلا تازه کربلا می شد
سینه سنگین و حنجره پر خون
نفسش سخت و با صدا می شد
از گلو خنجرش نشد ببرد
ولی افسوس، از قفا می شد
کاش می شد که زینبش نرسد
یا که از روی سینه پا می شد
کاش زینب به خیمه بر می گشت
عرش مبهوت این عزا می شد
آه، ناموس حق در آن غوغا
صید صد چشم بی حیا می شد
ناله ی مادرش شنیده که شد
راز گودال برملا می شد
صبح فردا و نعل تازه و اسب
بدنش مثل بوریا می شد
رضا فراهانی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
#در_فراق_صاحب_الزمان_عج
#دیماه۱۴۰۱
پروانه صفت با غم تو سوخته ام من
چشمان دلم را به رَهَت دوخته ام من
لطفی کن و من را زِ فِراقت نده آزار
جانا تو بیا دست از این فاصله بردار
ای عشق ببین بی سر و سامان تو باشم
چندی است که دیوانه و حیران تو باشم
من سائلم و دست به دامان تو هستم
بیمار توام ، چشم به درمان تو هستم
دیدی که سر راه تو بر خاک فِتادم
بر گِرد رَهَت صورت خود را بنهادم
جز خال لب صورت تو در نظرم نیست
یعنی که به جز ذکر تو وِرد سحرم نیست
مجنونم و هر لحظه گرفتار تو گشتم
خون از مُژه می بارم و من زار تو گشتم
مَپسند که از کوی تو آواره شوم من
در راه رسیدن به تو بیچاره شوم من
گر رُخ بِنمایی همه جا یار تو گردم
من مشتریِ یوسفِ بازارِ تو گردم
ای یوسف گُم گشته ی زهرا مددی کن
حالا که به راه تو نشستم نظری کن
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
@mortaza110shahmandi ایتا
کانال چهارم واتساپ شعر و سبک
ذاکر و شاعر اهلبیت (ع)
کربلایی مرتضی شاهمندی
https://chat.whatsapp.com/CidQcwFE8LuC9rw9Z6Eb8c
دور گودال ازدحامی شد
معرکه غرق در حرامی شد
تکیه داده به نیزه ای آقا
خاطرش محو خیمه ها می شد
لشگر کوفه دوره اش کردند
سنگ و تیرش زدند، تا می شد
آنقدر نیزه خورد بر جسمش
نیزه بر روی نیزه جا می شد
زخمی و ناتوان به خاک افتاد
داشت روح از تنش جدا می شد
تا می آمد دوباره برخیزد
استخوان شکسته تا می شد
لشگر آن دم که بر سرش می ریخت
همه آفاق نینوا می شد
پیکرش را که پشت و رو کردند
زخمها تازه خوب وا می شد
لگد شمر، با غرور و غضب
بر سر و صورتش رها می شد
شمر وقتی که روی سینه نشست
کربلا تازه کربلا می شد
سینه سنگین و حنجره پر خون
نفسش سخت و با صدا می شد
از گلو خنجرش نشد ببرد
ولی افسوس، از قفا می شد
کاش می شد که زینبش نرسد
یا که از روی سینه پا می شد
کاش زینب به خیمه بر می گشت
عرش مبهوت این عزا می شد
آه، ناموس حق در آن غوغا
صید صد چشم بی حیا می شد
ناله ی مادرش شنیده که شد
راز گودال برملا می شد
صبح فردا و نعل تازه و اسب
بدنش مثل بوریا می شد
رضا فراهانی
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi
7838.mp3
423.4K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#اربعین_حسینی__ع__شور
باز به شب های تماشاییه تو محتاجم
اربعین به موکب و چاییه تو محتاجم
برای نفس کشیدن توی صحنت آقا
به نفس های مسیحاییه تو محتاجم
محتاجم۲مثل پاپیاده های اربعینت آقا
محتاجم۲به تووُبه جاده های اربعینت آقا
اربعین آقا تو راهه
سینه ی ما غرق آهه
خیلی دل تنگ تو هسیتم
اشک چشمامون گواهه
«یاحسین جان»
-------------------------------
مثل روزاول محرمت خودجوشم
پیرهَنِ مشکیه ماهِ صفر و میپوشم
همه آرزومه تو شلوغیه اربعین
ببینم که روبروی ضریح شیش گوشم
محتاجم۲به حرم های مطهّر حسین وعباس
محتاجم۲به بوی سیب معطّرحسین و عباس
کربلا و بوی سیبش
جان به قربان حبیبش
خوش به حالِ اونکه روز ِ
اربعین گشته نصیبش
«یاحسین جان»
-------------------------------
بند۳
این روزای آخری خیلیاگفتن آقا
که باگریه چمدون بستن و رفتن آقا
بعضیام نرفتن و دل خوشیشون هیأت شد
نشده قسمتشون موندن و سوختن آقا
محتاجم۲به نگاه و کَرَمو فضل اباعبدالله
محتاجم۲به یه امضای ابالفضل اباعبدالله
من کجا وُ صبرِ ایوب
میبینی که هستم آشوب
یک حرم صَد انتظارو
ناتوانم مثل یعقوب
«یاحسین جان»
-------------------------------
به قلم :
کَــربَــلــٰــائــي سَـعـیـدعَـلّٰامـه
و سبک سازی و اجرا :
کَــربَــلــٰــائــي هادی یزدانی
اربعین حسینی (ع)
شور
↷↓سبکاشعارمذهبےمناسبتے
↷↓
°ْ↯🇯🇴🇮🇳°ْ↯
eitaa.com/joinchat/1568473647Caaf1a3d1c7
7908.mp3
277.8K
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#اربعین_حسینی__ع__نوحه
بطلب ما رو
حرم یک هفته
نوکرت چند وقتیه
حرم نرفته
مونده چندروز
دیگه ای آقا
رفیقام راهی بشن
سمت کربلا
دلتنگم
پای پیاده بیام زیارت
ای آقا
بده بهم اربعین لیاقت
که آقا
شده دل توکرت بی طاقت
حرمت آرزوم
کربلات گفتگوم
میبینم خوابشو
ضریحت روبه روم
﴿عزیز فاطمه - ببرم کربلا.....﴾
بخر این زارو
بحق زینب
یک نگاهی کن
امضا کن امشب
بده ای آقا
به من سعادت
اربعین میخوام
منم زیارت
مجنونم
خادم اون موکبای راتم
مدیونم
یک عمره آقا غلام سیاتم
من هیچم
خلاصه اینکه خاک پاهاتم
صحن تو قبله گام
روضه هات تکیه گام
که شدم من گدات
محتاج یک نگام
﴿عزیز فاطمه - ببرم کربلا....﴾
بنویس من رو
سائل این در
فاطمه مادر
بابامه حیدر
میکشم باتو
نفس امیرم
حرم ببینم
بعدش بمیرم
دریابم
منم کبوتر جلد رو بامت
یک کلبم
جونمو آقا زدم به نامت
بیتابم
مست ضریح و جام مدامت
ذکر تو چون عسل
تویی دنیا مثل
من غلام توام
آقاجون از ازل
﴿عزیز فاطمه ببرم کربلا...﴾
✍مرتضــی نوریان
اجراسیدرضا حسینی
اربعین حسینی (ع)
نوحه
↷↓سبکاشعارمذهبےمناسبتے
↷↓
°ْ↯🇯🇴🇮🇳°ْ↯
eitaa.com/joinchat/1568473647Caaf1a3d1c7
💐✨⭐️✨🌟✨⭐️✨💐
#اربعین_حسینی__ع__مناجات
سنگ هم آتش گرفت از حال ما جامانده ها
گریه باید کرد بر اقبال ما جامانده ها
درد را همدرد ، جور دیگری حس می کند
فطرس امروز آمده دنبال ما جامانده ها
ظهر روز اربعین و یک سلام از راه دور
این دگر شد عادت هر سال ما جامانده ها
باز هم قربان گریه ، آن رفیق کودکی
داده یاری بر زبان لال ما جامانده ها
جور دیگر داد از داغ رقیه می زنند
دم به دم ، این چند روز ، امثال ما جامانده ها
محمدحسین رحیمیان
اربعین حسینی (ع)
مناجات
↷↓سبکاشعارمذهبےمناسبتے
↷↓
°ْ↯🇯🇴🇮🇳°ْ↯
eitaa.com/joinchat/1568473647Caaf1a3d1c7
421.4K
﷽
#شبجمعه
#نوحه
#شبزیارتیامامحسینعلیهالسلام
شب جمعه حرم غوغاس
شب جمعه چشا دریاس
آخه بازم با قدّ خم
مهمون کربلا زهراس
دوباره کنار ضریح حسین
رسیده صدای ِ( بُنَیَّ) به گوش
با هر روضه که مادحین میخونن
زده لطمه زهرا و رفته ز هوش
نگاهش بازم خیره به مقتله
پر از ماتم یک تن بی سره
هزاران جراحت روی پیکر و
جای بوسه روی رگ حنجره
میگه رأس حسین من
چرا رفته روی نیزه
مونده روی تن پاکش
نشون نعلای تازه
😭😭😭
#غریب فاطمه ارباب💚
شب جمعه س امام ما
روضه می گیره باز تنها
نداره مستمع ای وای
خیمه ی یوسف زهرا
یه عمره که ما می کشیم انتظار
بیاد مهدی عقده ز دل وا بشه
دیگه درد بی درمون این نگاه
با دیدار مهدی مداوا بشه
بیاد کوری چشم آل سعود
بده بر همه شیعیان آبرو
بیاد و با سربند یا مرتضی
بگیره دیگه انتقام از عدو
کار ابر چشام عمری
توی هجر تو بارونه
آقا جونم بیا قلبم
از دست دشمنا خونه
😭😭😭
#العجل یوسف زهرا...💚
🖌#علی_مهدوی_نسب(عبدالمحسن)
✍#مداح_شاعر_سبک_گذار🎤
🎧#استاد_حاج_پیرزاده🖌
عشق حسین ع
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
عشق تو را به سینه دارم حسین
کرده غم تو بیقرارم حسین
در همۀ عمر تو را نوکــری
گشته کمـال افتخارم حسین
داده به من مهر تو فخر و شرف
هرچه که دارم از تو دارم حسین
از در لطفت نشوم نا اُمیـــد
من که گدای کهنه کارم حسین
بهر یکی گوشه ی چشمت به عمر
دیده به ره، در انتظارم حسین
پشت من از بار گنه گشته خَم
ز محضر تو شرمسارم حسین
گرکه بــرانیم ز درگاه خود
رو به که و چه درگه آرم حسین
من که بر این درگه و دولتسرا
بنده ام و خدمتگزارم حسین
در خط سرخ تو علیـه یزید
دشمن شمر روزگارم حسین
در ره تبیین قیــام به حق
به مکتب تو پاسدارم حسین
تا که مقیمم به دیار جنون
دور ز شهر و ز دیارم حسین
نیستم ار بندۀ پرهیــزکار
به عشق تو امیدوارم حسین
آرزویم هست فقط دیدنت
در دم مرگ و احتضارم حسین
من که ز خود هیچ ندارم بحق
از تو بُوَد دار و ندارم حسین
نیست مرا حسرت باغ بهشت
چونکه تویی باغ و بهارم حسین
کاش غبـــار قــدم زائرت
رد شود از سنـگ مزارم حسین
؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛
اثر از: جناب آقای محمّد موحدیان قمی
التماس دعا ـ وطنی
24/مرداد/1403 شمسی
السلام علیک یا اباعبدالله
***************
گریه کردن بر تو دل را خالی از غم می کند
این سیاهی ها جهان را سبز و خرّم می کند
قطره ی اشکی که در بزم عزایت ریختم
کارها روز قیامت با جهنّم می کند
چای ریز روضه ات می گفت با چشمان خیس
چایِ اینجا را خودِ خیر النسا دم می کند
هر که آمد روضه قطعاً انتخاب فاطمه است
رفت و آمدهای ما را او منظّم می کند
سربلندیِ جهان را می کند از آنِ خود
در مسیرِ عشقِ تو هر کس که قد خم می کند
باز آمد اربعین و غبطه خوردم یا حسین
بر کسی که کوله بارش را فراهم می کند
اربعین پای پیاده از نجف تا کربلا
این قدم ها از غم صاحب زمان(عج) کم می کند
***************
#رضا_یزدی_اصل
#امام_حسین_علیه_السلام
#پیاده_روی_اربعین
لینک دعوت به کانال اشعار در ایتا
http://eitaa.com/joinchat/4012048568Cec1fa19c2b
وقتی به شاهچراغ حمله شد، گفتند: جای گشت ارشاد، امنیت مردم رو تامین کنید.
▪︎ولی وقتی تروریستها را دستگیر کردند، هشتگ نه به اعدام راه انداختند.
◾️ اسرائیل، نطنز و اصفهان را زد و شهیدان شهریاری و احمدی روشن را ترور کرد، گفتند: دیدید روسیه اس۳۰۰ نداد.
▪︎ غزه اسرائیل را با طوفان الاقصی زد، نوشتند: خون رو با خون جواب نمیدن.
▪️ طالبان، پنجشیر را تصرف کرد: غوغا راه انداختند که : حکومت، حاضر به دفاع از مظلومان افغانی نیست!
اما از مظلومین فلسطین که دفاع شد، گفتند: نه غزه، نه لبنان!
تحریم که شدیم، تحلیل کردند که : به خاطر دشمنی تان با آمریکا است.
◾️ اما وقتی امریکا از برجام خارج شد: نوشتند :به خاطر حمله شما به سفارت عربستان بود!
▪︎رییسی بدون برجام، تحریم را بی اثر کرد، گفتند: پولش رو که نمیتونید بیارید چه فایده!
▪︎ پولها که آزاد شد، گفتند: همه رو دادید فلسطین!
▪︎ یه همت دانشمندان جوانمان واکسن ساختیم. توییت زدند که :آب مقطره.
▪︎ واکسن را با پیگیری آقای رئیسی وارد کردیم، نوشتند: چینیه به درد نمیخوره!
▪️ با عربستان جنگ دیپلماتیک داشتیم، فریاد زدند: دیپلماسی بلد نیستید.
▪︎با عربستان ارتباط برقرار کردیم، ناگهان گفتند: چی شد از شعارهای انقلاب عقب نشینی کردید؟!
▪︎هیاتها رونق گرفت، نوشتند: عزا بسه مردم نیاز به شادی دارند.
▪︎جشن شادی چند کیلومتری غدیر برگزار شد، گفتند: امارات ماهواره فرستاده هوا شما ایستگاه صلواتی می زنید.
▪️ماهواره فرستادیم هوا، ناجوانمردانه گفتند: وقتی مردم تو اجاره خونه ماندهاند، ماهواره چه فایده داره!
▪︎با چین قرارداد ساخت مسکن و با روسیه قرارداد همکاری بلند مدت نوشتیم، تحلیل نوشتند که:کشور رو فروختید به چین و روسیه.
▪︎روسیه اسلحه از ما خرید: گفتند در جنگ اوکراین دخالت کردید!
▪︎اعلام بی طرفی کردیم: گفتند از اسرائیل ترسیدید.
▪︎اسرائیل رو بزنیم: مقصر مائیم،چون چوب کردیم لانه زنبور.
▪️نزنیم میگن: ایران ترسید.
▪️خلاصه ما هر کاری بکنیم زیر سئوالیم. چون نوکران کدخدا شبانه روز مشغول کارند
▪️واقعا عمروعاص باید در کلاس درس اینا شاگردی کنه