#امام_عسکری_زمینه
یا امام عسکری
جون من فدای تو
کاش منم امشب بودم
بین زائرای تو
یا امام عسکری
تویی قبله مراد
تو خودت دعا بکن
پسرت مهدی بیاد
دل بی قرارش /با غمت دو نیم شد
توی کودکی بود/ پسرت یتیم شد
منم می شناسم یه سه ساله
اول شد یتیم ! بعد اسیر شد
چی اومد سرش بعد بابا
سر و دید و پیر شد
واویلا واویلا واویلا
یا امام عسکری
فرمودی که مادرت:
حجت خداس به ما
من فدای باورت
یا امام عسکری
شنیدیم توو روضه ها:
مادرت نقش زمین
مهدی و می زد صدا
غصه های مادر/ از یادش نمیره
میاد انتقامه/ محسن و می گیره
میاد تا با بغضی که داره
دو قاتل رو از قبر درآره
دل شیعه تا روز موعود
همش سوگواره
واویلا واویلا واویلا
یا امام عسکری
چه کنیم از سامرا
دل بی قرارمون
میره سمت کربلا
این نشون مومنه
گفتی ای امام دین
زائر حسین شدن
توی روز اربعین
به لب تو مهدی/ ظرف آب رسونده
غم تو گریز و/ به کجا کشونده
برا جد تو دل کباب و
غم مقتلش بی حساب و
چقد تشنه بود اما ریختن
زمین ظرف آب و
واویلا واویلا واویلا
#محمدحسین_مهدی_پناه
#امام_زمان_واحد
#امام_عسکری_واحد
ای دوای دردام یابن الحسن کجایی
ای تموم دنیام یابن الحسن کجایی
دستمو گرفته ، محبتت همیشه
زندگی بدون تو زندگی نمیشه
داره میره از دست ، غلامت ، ادرکنی یا صاحب زمان
آبرومو برده ، گناهام ، خلصنی یا صاحب زمان
ای عزیز دلم
چاره ی مشکلم
یا اباصالح دخیلک
یا امام زمان ....
وای من که سوم ، ابن الرضا رو کشتن
یادگار بی بی ، خیرالنسا رو کشتن
کوه خیر و رحمت ، با کوهی از غما رفت
وای ازین زمونه ، مهمون سامرا رفت
قبله روو به قبله است ، دوباره ، عرش خدا شد خون جگر
العطش نوای ِ ، پدر شد ، بهاریه چشم پسر
زنده شد توو دلا
روضه کربلا
وای حسین غریب مادر .....
#محمد_حسین_رحیمیان
4_5825805025976254913.mp3
4.54M
واحد 🎤🎧
#واحد_سنگین
#نوحه_امام_حسن_عسکری_ع
🏴بند اول
هوای سامراتو کرده این دل
اما زیارتت شده یه مشکل
نذار بمونه داغ اون (تو قلب سائل)۲
بذار کبوتری بشم رو گنبد
اگر چه سائلم یه سائلِ بد
پر میگیرم از صحن تو (تا شهر مشهد)۲
به قلب من تو دلبری
مولا امام عسکری
چرا منو به سامرا نمیبری
نوکرتم دریاب آقا
تویی برام ارباب آقا
مسبب الاسباب آقا
(مولا امام عسکری)
🏴بند دوم
تو قلب من غمت زده جوونه
توام غریب واقع شدی تو خونه
شدی تو خونه زندونی (گرفتی بونه)۲
شنیدم آقا که به حج نرفتی
از زهر معتمد آروم گرفتی
از این نامردا تو چقدر (طعنه شنفتی)۲
از همه دلبرا سری
مولا امام عسکری
چرا منو به سامرا نمیبری
سامرای تو جنتم
با پسر تو بیعتم
خوشنود از این ولایتم
(مولا امام عسکری)
🏴بند سوم
خبر دارم چقدر تو زجر کشیدی
خیری از این زمونه تو ندیدی
از پسرت مهدی چجور (تو دل بریدی)۲
داشتی میسوختی از آتیش کینه
سامرا شد برای تو مدینه
به یاد مادر میزدی (دائم به سینه)۲
دائم به یاد کوچه ها
میخوندی روضه بیصدا
میگفتی زیر لب که مادرم بیا
مادر اسیر محنتم
منم تو شهر غربتم
به یاد تو ناراحتم
(مادر بیا مادر بیا)
🏴بند چهارم
تشنه بودی برا تو آب آوردن
تو رو به مجلس شراب نبردن
ولی سر جد تو رو (رو نیزه بردن)۲
با احترام تو رو به خاک سپردن
برای جدت نعل تازه بردن
شمشیر و نیزه واسه ی (جدت آوردن)۲
اقوام فتنه کشتنش
به زیر دشنه کشتنش
بهش ندادن آب و تشنه کشتنش
مظلوم کربلا حسین
ذبیح بالقفا حسین
سردار سرجدا حسین
(مظلوم حسین مظلوم حسین)
به قلم:
✍کربلایی امیرحسین سلطانی
سبک:
🎵کربلایی سیدناصراسماعیل نسب
4_5825805025976254913.mp3
4.54M
واحد 🎤🎧
#واحد_سنگین
#نوحه_امام_حسن_عسکری_ع
🏴بند اول
هوای سامراتو کرده این دل
اما زیارتت شده یه مشکل
نذار بمونه داغ اون (تو قلب سائل)۲
بذار کبوتری بشم رو گنبد
اگر چه سائلم یه سائلِ بد
پر میگیرم از صحن تو (تا شهر مشهد)۲
به قلب من تو دلبری
مولا امام عسکری
چرا منو به سامرا نمیبری
نوکرتم دریاب آقا
تویی برام ارباب آقا
مسبب الاسباب آقا
(مولا امام عسکری)
🏴بند دوم
تو قلب من غمت زده جوونه
توام غریب واقع شدی تو خونه
شدی تو خونه زندونی (گرفتی بونه)۲
شنیدم آقا که به حج نرفتی
از زهر معتمد آروم گرفتی
از این نامردا تو چقدر (طعنه شنفتی)۲
از همه دلبرا سری
مولا امام عسکری
چرا منو به سامرا نمیبری
سامرای تو جنتم
با پسر تو بیعتم
خوشنود از این ولایتم
(مولا امام عسکری)
🏴بند سوم
خبر دارم چقدر تو زجر کشیدی
خیری از این زمونه تو ندیدی
از پسرت مهدی چجور (تو دل بریدی)۲
داشتی میسوختی از آتیش کینه
سامرا شد برای تو مدینه
به یاد مادر میزدی (دائم به سینه)۲
دائم به یاد کوچه ها
میخوندی روضه بیصدا
میگفتی زیر لب که مادرم بیا
مادر اسیر محنتم
منم تو شهر غربتم
به یاد تو ناراحتم
(مادر بیا مادر بیا)
🏴بند چهارم
تشنه بودی برا تو آب آوردن
تو رو به مجلس شراب نبردن
ولی سر جد تو رو (رو نیزه بردن)۲
با احترام تو رو به خاک سپردن
برای جدت نعل تازه بردن
شمشیر و نیزه واسه ی (جدت آوردن)۲
اقوام فتنه کشتنش
به زیر دشنه کشتنش
بهش ندادن آب و تشنه کشتنش
مظلوم کربلا حسین
ذبیح بالقفا حسین
سردار سرجدا حسین
(مظلوم حسین مظلوم حسین)
به قلم:
✍کربلایی امیرحسین سلطانی
سبک:
🎵کربلایی سیدناصراسماعیل نسب
4_5998984721600613191.mp3
534.8K
❣﷽❣
#زمزمه_امام_زمان_عج
#گریز_به_امام_حسن_عسکری_ع
⏺#سبک چو گیسوی تو من در پیچ و تاب
بمیرم یابن الزهرا من فدای اشک چشمت۲
فدای غربت و تنهایی و زخمای قلبت
شریک غمم، آقا نوکرم۲
سرت سلامت آقا
⏺آقا مهدی جان آقا مهدی جان عزیز دل زهرا۳
شب آه و فغان شیعه گشته یابن الزهرا ۲
میسوزن ازغمت آقای من دلهای شیدا۲
جون من فدات،اومده گدات
داره در میزنه باز
بمیرم آقا،امیرم آقا
بمیرم یابن الزهرا۳
شدی پرپر میان حجره ات ای داد بیداد ۲
که جان بر لب رسیدونرسید کسی به فریاد
بمیرم آقا،غریبم آقا
حسن ای یابن الزهرا۳
امام عسکری ادرکنی من دخیلم آقا ۲
همه حاجتمون باشه امشب فرج مولا
العجل آقا،العجل آقا
بیا دورت بگردم۲
⏺آقا مهدی جان آقا مهدی جان بیا ای یابن الزهرا۳
اللهم عجل لویک الفرج
( مریم صالحی مرزیجرانی)
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#روضه_امام_حسن_عسکری_ع
#بانوان_خادم
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَأهلِک أعدائَهُم..يا أَبا مُحَمَّدٍ، يا حَسَنَ بْنَ عَلِي، أَيُّهَا الزَّكِىُّ الْعَسْكَرِىُّ، يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ، يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ، يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا، إِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ، وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا، يا وَجيهاً عِنْدَ اللّهِ، اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ....
ای به قربان تو و عمر کَمت
قلبِ مهدی داغدار ماتمت
بی تو مهدی بی کس و یاور شده
طفلِ تنهای تو تنهاتر شده
آه از آن ساعت که با سوز و گداز
خواند مهدی بر تن پاکت نماز
*حضرت امامحسن عسکری مسموم بود، تشنه شده بود فرمود:"يَا سَيِّدَ أَهْلِ بَيْتِهِ اسْقِنِي الْمَاءَ"امام زمان علیه السلام پدر رو سیراب کرد وصایای امامت رو دریافت کرد. در حالیکه فرزند بزرگوارش سرش رو به دامن داشت رحلت فرمود.امام زمان بدن پدر رو تدفین کرد، غسل داد، بر بدن پدر نماز خواند. ....
اما کربلا، امام سجاد فرمود: پدرم برا خداحافظی آمد. آمد ودایع امامت رو بسپرد،بدنش در محاصره ی تیرها بود مجروح بود نفس میکشید، خون از زخمهای بدنش جاری میشد. سوال کردم احوالِ اهل بیت رو فرمود: همین قدر بهت بگم جز من و تو، مردی در این خیمه باقی نمانده...
وقتی ابی عبدالله میدان میرفت خیمه هاش،بی پناه بود یا بقیة الله..وقتی دیگه ذوالفقار از دستش افتاد توان دفاع به حسب ظاهر نداشت از اسب روی زمین آمد تشنه بود، مسموم بود، خسته بود، غصه دار بود مجروح بود، کسی نبود سرش رو به دامن بگیرد، خاکهای گرم کربلا رو جمع کرد صورت روی خاکها گذاشت زبانش به ذکر خدا مشغول بود،"إلهِى رِضاً بِقَضائِکَ تَسلِیمًا لأمْرِکَ لا مَعبودَ سِواکَ"
از یک طرف "وَ اَسرَعَ فَرَسُکَ شارِادً اِلی خِیامِکُ قاصِدَاً"ذوالجناح خبرشهادت رو آورد، اهل بیتِ حسین آمدند بالای تل زینبیه، ناگهان احساس کرد سینه اش سنگین شده...الشِّمرُ جالِسٌ عَلى صَدرِكَ*
↫
❣﷽❣
🔘#روضه_امام_عسکری_ع
سرسفره عزای امام عسگری بگو یا صاحب الزمان ما عزادار پدر بزگوارتیم
یازده بار جهان در دل زندان كم نیست
كنج زندان بلا گریه باران كم نیست
امام عسگری هم مثل جدغریبش سالها در زندان معتمد عباسی بود
قسمت كعبه نشد تا كه طوافت بكند
بر دل كعبه همین داغ فراوان كم نیست
خبر داری كه امام عسكری نتونست،در طول عمرش یه بار هم سفره حج بره،
گشت بابای تو مسموم از جفا یا بن الحسن
سوخت از زهر ستم سر تابه پا یا بن الحسن
بدستور معتمد ملعون امام عسگری رو مسموم کردن یه وقت امام به عقید خدمتکارش فرمود عقید به حجره برو کودکی در حال عبادته همراه خودت بیار – عقید میگه وارد حجره شدم کودکی پنج شش ساله سر به سجده گذاشته بود همراه خودم به نزد امام آوردم – تا امام نگاهش به میوه دلش افتاد اشک در چشمانش حلقه زد یه وقت دیدم امام با کمک فرزندش وضو گرفت و اسرار امامت رو به عزیز دلش انتقال داد – امام میفرمود تو حجت خدا بر زمینی – تو صاحب الزمانی هرجا نشستی بگو یا صاحب الزمان عقید میگه یوقت دیدم آقام جان به جان آفرین تسلیم کرده
آسمان ماتم گرفته از جفا يا بن الحسن
سر کشيده ساقي من جام بلا يا بن الحسن
بر دل ياران غمي نا گفتني بنشسته است
غرق ماتم گشته شهر سامرا يا بن الحسن
شیعیان خبر دار شدن بدن عزیز زهرا رو غسل دادن و کفن کردن با چه شکوهی - امام زمان بر بدن پدر نماز خواند - دلاتون آماده است يک جمله بگم عرضم تمام : به فداي اون آقایی که خواهرش زينب نبدن پاره پارشو شناختش ، ديدن زينب خيره خيره به اون بدن نگاه مي کند میگه آيا تو حسين مني همه صدا بزنين حسين جان
زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست
خارو خاشاک زمین منزل و مأوای تو نیست
حال همه با هم نوحه بخوانیم و به امام زمان تسلیت بگیم
تسلیت یابن الحسن
تسليت اي حجت ثاني عشر يابن الحسن
زود بود از بهر تو داغ پدر يابن الحسن
قلب بابت از شرار زهر دشمن آب شد
سوخت جسم و جانش از پا تا به سر يابن الحسن
تسلیت یابن الحسن
کودک شش ساله بودي بر پدر خواندي نماز
ريختي از چشم خود خون جگر يابن الحسن
زود گرد بي کسي بر ماه رخسارت نشست
زود کردي جامه ي ماتم به بر يابن الحسن
طفل بودي پيش چشمت چشم بابا بسته شد
تو نگه کردي و او زد بال و پر يابن الحسن
قرنها چشم تو گريان است بر جدت حسين
لحظه لحظه ريختي اشک از بصر يابن الحسن
دانم از داغ پدر گريان و سوزاني چو شمع
در کنار قبر او داري نوا يا بن الحسن
دوبیتی آخر :
اي اميد آخرين اي روشني بخش دلم
اي که مي باشي کنون صاحب عزا يا بن الحسن
کانال روضه دفتری👇👇
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
هدایت شده از سید ناصر آبیار
#مولانا_امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#لیله_المبیت اول ربیع الاول
#مثنوی
شب همان شب که سفر مبدأ دوران میشد
خط به خط باور تقویم مسلمان می شد
شب همان شب که جهانی نگران بود آن شب صحبت از جان پیمبر به میان بود آن شب
در شب فتنه شب فتنه شب خنجرها
باز هم چاره علی بود نه آن دیگرها
مرد مردی که کمر بسته به پیکار دگر
بی زره آمده در معرکه یک بار دگر
تا خود صبح خطر دور و برش میرقصید
تیغ عریان شده بالای سرش میرقصید
مرد آن است که تا لحظه آخر مانده
در شب خوف و خطر جای پیمبر مانده
گر چه باران به سبو بود و نفهمید کسی
و محمد خود او بود و نفهمید کسی
در شب فتنه شب فتنه شب خنجرها
باز هم چاره علی بود نه آن دیگرها
دیگرانی که به هنگامه تمرّد کردند
جان پیغمبر خود را سپر خود کردند
بگذارید بگویم چه غمی حاصل شد
آیه ترس برای چه کسی نازل شد
بگذارید بگویم خطر عشق مکن
جگر شیر نداری سفر عشق مکن
عنکبوت آیهای از معجزه بر سر در دوخت
تاری از رشته ایمان تو محکمتر دوخت
از شب ترس و تبانی چه بگویم دیگر؟!
از فلانی و فلانی چه بگویم دیگر؟!
یازده قرن به دل سوختهام میدانی
مُهر وحدت به لبم دوختهام میدانی
باز هم یک نفر از درد به من میگوید
من زبان بستهام و خواجه سخن میگوید
من که از آتش دل چون خُم مِی در جوشم
مُهر بر لبزده خون میخورم و خاموشم
طاقتآوردن این درد نهان آسان نیست
شِقْشقیّه است و سخن گفتن از آن آسان نیست
#سید_حمید_رضا_برقعی
https://eitaa.com/abiar110
هدایت شده از سید ناصر آبیار
عدد ابجد زینب به همه ثابت کرد
شصت و نه روز عزاداری ما حکمت داشت
https://eitaa.com/abiar110
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🩸بعد از دفن پیکر مطهر امام حسن عسکری علیهالسلام، به دستور خلیفه، به خانه إمام علیهالسلام هجوم آوردند ...
مرحوم شیخ صدوق در «کمالالدین» مینویسد:
🥀 وقتی که خبر شهادت امام حسن عسکری علیهالسلام در سراسر سامراء پیچید،
📋 فَصَارَتْ سُرَّ مَنْ رَأَی ضَجَّةً وَاحِدَةً: «مَاتَ ابْنُ الرِّضَا».
▪️سامراء ، یک پارچه عزادار شد؛ ضجه و فریاد ، تمام شهر را فرا گرفت و همگی ناله میزدند: «ابن الرضا علیهالسلام از دنیا رفت»
📋 وَ بَعَثَ السُّلْطَانُ إِلَی دَارِهِ مَنْ یُفَتِّشُهَا وَیُفَتِّشُ حُجَرَهَا، وَخَتَمَ عَلَی جَمِیعِ مَا فِیهَا، وَطَلَبُوا أَثَرَ وَلَدِهِ،
▪️سلطان، مأمورانی را فرستاد تا خانه امام علیهالسلام را تفتیش و بازرسی کنند و درب تمام اطاقها را مهر و موم کنند و دستور داد که از فرزندش جستجو نمایند.
📋 وَ جَاؤُوا بِنِسَاءٍ یَعْرِفْنَ الْحَبَلَ فَدَخَلْنَ عَلَی جَوَارِیهِ فَنَظَرَ إِلَیْهِنَّ
▪️چند زن را که وارد به حمل و بارداری زنان بودند آوردند و به آنها مأموریت دادند که بازرسی کنند، کدام یک از زنان و کنیزان آن جناب باردار است!
📚کمال الدین ج ۱ ص ۱۲۰
✍ آه یا أبا الحُجة ...
خدا لعنتشان کند که حُرمت اهلبیتتان را شکستند و هجوم به خانه شما آوردند... اما لااقل چند «زن» را به همراه خود بردند تا آنها به سراغ اهل و عیالتان بروند...
اما چه بگوییم و چگونه گریه کنیم بر آن ساعت دردناکی که «سید بن طاووس» نوشت:
📋 تَسابَقَ الْقَوْمُ عَلى نَهْبِ بُيُوتِ آلِ الرَّسُولِ وَ قُرَّةِ عَيْنِ الْبَتُولِ، حَتى جَعَلُوا يَنْتَزِعُونَ مِلْحَفَةَ الْمَرْاءَةِ عَنْ ظَهْرِها،
▪️لشكر اشقياء، در هجوم به خیمه های آل رسول و قرة العين بتول، بر یکدیگر پیشی میگرفتند و كار غارت به جايى رسيد كه از سر زنها، چادر مىربودند.
📋 ... ثم أُخْرَجوا النِّساءَ مِنَ الخَيْمَةِ وَاشْعَلُوا فِيهَا النّارَ، فَخَرَجْنَ حَواسِرَ مُسْلَباتٍ حافياتٍ باكياتٍ.
▪️پس از غارت خيمهها، زنان آل طاها را از خيمهها بيرون نمودند و آتش ظلم و عدوان بر آن خيمهها بر افروختند و زنان با سر و پاى برهنه و غارت زده و گريه كنان، بيرون آمدند.
📚لهوف ص۱۶۹
📝 وای من خیمهها به غارت رفت
گیسویی روی نی پریشان شد
وسط چند خیمه ی سوزان
خواهری دل شکسته حیران شد
وای من چادری به یغما رفت
بانویی معجرش در آتش سوخت
مرد بیمار این حرم تنهاست
نیمه ای از بسترش در آتش سوخت
باد تند خزان چه سوزی داشت!
چند برگی ز لالهای گم شد
در هیاهوی زیور زینب
گوشوارِ سه سالهای گم شد
وای از هق هق النگوها
آسمان هم به گریه افتاده
درشلوغیِ عصر عاشورا
حرمله یاد هدیه افتاده
حرف خلخال را دگر نزنید
درد ِسرساز میشود به خدا
دختران تازه یادشان رفته
زخم ها باز میشود به خدا
سرعباس را به نیزه زدند
تا ببیند چه بر حرم رفته
تا ببیند نگاه یک لشگر
سمت بانویی محترم رفته...
سید محسن بنی فاطمی|عضوشوید👇
🌐@seyedmohsenbanifatemi