#السلام_علیک_یا_ابالفضل_العباس
مرثیه حضرت ابالفضل سلام الله علیه
لب آبی و لبت داغ تر از خورشید است
آنچه بعد از تو نبیند دل من امید است
من چگونه خبرت را برسانم به حرم
مانده ی بال و پرت را برسانم به حرم
همچنان دخترم از خیمه تو را می خواند
خواهرت منتظر آمدنت می ماند
هلهله ها خبر از دست بریده داده
خبرم را به حرم قدِ خمیده داده
قامتم از غم بی دستی تو تا مانده
کوهی از تیر به روی بدنت جا مانده
بدنت پر شده از تیر تماشا سخت است
حرِکت دادن این جسم از اینجا سخت است
فرصت کندن تیر از تن تو نیست مرا
طاقت هلهله ی دشمن تو نیست مرا
بروم پیکر بی دست تو را پس چه کنم
کینه ی دشمن بد مست تو را پس چه کنم
تن بی دست تو با نیزه لگد کوب شده
حرمله با غم تو حال دلش خوب شده
#حضرت_عباس_علیه_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اثر_جدید
#حسن_کردی
السلام علیک ایتها الصدیقة الشهیده
زمزمه
عزیز زخمیِ من میشه نری ز پیشم
بی تو من اون علیِ همیشگی نمیشم
اگه بمونی من از چشاتو جون می گیرم
اگه بری با یاد مهربونیت می میرم
هوای گریه دارم با یاد غربت تو
هیچ وقت نمیره از یاد زخمای صورت تو
کی دیده محرمی از عزیزش رو بگیره
یه خانوم جوونی دس به پهلو بگیره
خمیده می گرفتی پهلو با دست زخمی
جبیره می گرفتی وضو با دست زخمی
جراحتهای سیلی رو صورتت زیاده
امروز دیدم توو کوچه مغیره خیلی شاده
وقتی که می گرفتی اشک منو با زحمت
سوختگیا رو دیدم مونده به روی دستت
فراموشم نمیشه به خاطرم چه دیدی
با زخم باز مسمار دنبال من دویدی
قلاف و تازیانه امون تو بریدن
با خون دست و بازوت تو کوچه خط کشیدن
من بمیرم برای اون قلب بی قرارت
چند روز دیگه قرار بود محسن باشه کنارت
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#زمزمه
#اللهم_العن_الجبت_والطاغوت
#اثر_جدید
#حسن_کردی
https://eitaa.com/madhanshora
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
زمزمه
خونه بی لبخند زهرا آسمون بی ستاره ست
اینو حیدرت می دونه دنبال یه راه چاره ست
بعد زندگی با تو به چی دل خوش کنه حیدر
قلب من رو کن تصور وقتی زینب میگه مادر
با چی حالت خوب می شه ای فدای اون ناز ابروت
جون محسنت نگی که با نگاه به چوب تابوت
کی گمون می کرد یه روزی عوض گهواره ساختن
برا تو تابوت بسازم توو حیات خونه ام من
شبا می پرم ز خواب با صدا خس خس نفس هات
دیگه بی عصا سه ماهه نمی تونی پاشی از جات
با خداحافظی تو جلو چشمام مرگ و دیدم
مثله اون روز پشت در که عبامو روتو کشیدم
سپرم شدی تلافی اُحد و زخمای بسیار
اون نود تا زخم کجا و پهلو و شکاف مسمار
شنیدم که توو حکومت قنفذ از خراج معافه
اشک من میگه که این کار مزد ضربه ی قلافه
قلاف قنفذ چه جوری جلو چشمام با تو لج کرد
میخ در که داغ شد و بعد راهشو به پهلو کج کرد
با فشار درب و دیوار داغ محسن و چشیدی
نمی دونم که چه جوری میخ و از پهلوت کشیدی
ناحلةُ جسم تویی که چیزی از تنت نمونده
ردِ پنجه ی کیه که رُخ ماهتو پوشونده
در و با هیزم سوزوندن آتیشا به بازوت افتاد
بعد این که در شکستش افتادی و در روت افتاد
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_العن_الجبت_والطاغوت
#اثر_جدید
#حسن_کردی
https://eitaa.com/madhanshora