4_5873025382487167185.mp3
1.56M
#حضرت_رقیه_واحد
تو سه سالگی شبیه مادرت زهرا خمیدم
دوس دارم زودتر بمیرم خیری از دنیا ندیدم
از تمام عُمرِ تو ، تنها سه سالش سهم من شد!
طعم بابا داشتن و اونطور که باید نچشیدم
بابا جونم
سرت رُو که رو نیزه ها دیدم
لُکنت گرفتم خیلی ترسیدم
شبِ بیابون خیلی سرده
بابا جونم
منو زدن اونجا به قصدِ کُشت
با تازیانه و لگد ، با مُشت
چیزی که واسم مونده درده
مث زهرا شکست پهلوم
ابالمظلوم ابالمظلوم
فکرشم حتی نمیکردم بابا از تو جداشم
بعد تو همراه عمه راهیِ بیابونا شم
خسته شد عمه منو از بس میون راه بغل کرد
لحظه های آخر و میخوام توو آغوش تو باشم
دیگه بابا
رقیه ت اونی که تو دیدی نسیت
به زنده موندنم امیدی نیست
دارم میمیرم توو خرابه
دلم سیر از
این زندگیِ سخت و بی رحمه
اگه لبم شبیه تو زخمه
تأثیر مجلسِ شرابه!
شدم از داشتنت محروم
ابالمظلوم ابالمظلوم
#بهمن_عظیمی
#حضرت_رقیه_واحد
خوش اومدی گوشه این خرابه بابا
ببین که دستام میون طنابه بابا
حالا که اومدی خودت بیا ببین که
دختر تو شبا کجامیخوابه بابا
هرجایی که اسم تورو به لب آوردم
از دست زجر و حرمله سیلی میخوردم
بسکه منو زدن دیگه جونی ندارم
عمه به دادم رسیده اگه نمردم
نزار دیگه بهم جسارت شه
همین لباس پاره غارت شه
عمه بجای من کتک خورده
منو ببر که عمه راحت شه
چرا تو خونین دهنی بابا
بدون غسل و کفنی
لباتو واکن و بگو امشب
من الذی ایتمنی بابا
۰۰۰۰
منم شبیه مادرت کبوده چشمام
سه سالمه ولی شبیه پیرزنهام
بسکه دویدم عقب قافله بابا
ببین پراز آبله و زخمی پاهام
به من بگو گناه دخترت چی بوده
شبیه لبهای تو صورتم کبوده
یه جای سالم توی پیکرم ندارم
زخم سرم برا محله یهوده
به جون تو نمیره از یادم
شبی که از رو ناقه افتادم
وقتی که بالگد به پهلوم زد
مادر تو رسید به فریادم
به سختی با همین چش تارم
لبامو رو لب تو میزارم
دونه دونه زخماتو میبوسم
بابا حسین خیلی دوست دارم
#حسن_کاتب