#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
اگر با غصه وغم هم ندیمی
غبار غم رسد با هرنسیمی
بیا همراه با مهدی بگوئیم
«یتیمی درد بی درمان یتیمی»
#سيدهاشم_وفايي
سرود میلاد امام عسکری علیه السلام
حصن حصین
ای که ذره پروری یاامام عسکری
به ساحل آرزو رسد، به عشق تو سفینه ام
زیمن میلاد تو کنون، هوایی مدینه ام
ای که دل می ربایی، با نسیم دلبری
یاامام عسکری یاامام عسکری
مدینه از یمن مقدمت، بهشت اهل دل بود
خوشا دلی که به بحر تو، چوقطره متصل بود
هم دراین جا هم آن جا،ماگدا تو سروری
یاامام عسکری یاامام عسکری
به جان مهدی به چهره ی، پراز فروغ ونور او
بیا دعا کن خدا دهد، احازه ی ظهور او
او بود بعد از شما، آینه ی رهبری
یاامام عسکری یاامام عسکری
کنون که شد باغ آرزو ، مدینه از سیادت
بگو به مهدی که سرزند، به محفل ولادتت
کی زفیض مقدمش ، می کند روشنگری
یاامام عسکری یاامام عسکری
#سیدهاشم_وفایی
گلخانه ی وحی
گلخانه ی وحی بس که زیباشده است
جبـریل درآن محو تماشا شده است
وقتی که نظرکرد دراین گلشن، دید
یک غنچه به نام عسکری شده است
گل محمدی
برخلق فروغ ایزدی داده خدا
سرچشمه ی فیض سرمدی داده خدا
در دست امام هادی ازباغ بهشت
امروز گل محمدی داده خدا
تهنیت
تانغمه ی شادی ازدل باغ شنفت
گل بانفس بهارخندیدوشکفت
میلاد امام عسکری را به همه
بایک صلوات تهنیت باید گفت
تبسم
جبریل چوبلبلی ترنم کرده است
گوئی که زشوق دست وپاگم کرده است
می گفت که درباغ امام هادی
بر غنچه ی خود گلی تبسم کرده است
شکوه حیدری
گفتند شکوه حیدری را نگرید
آئینه ی حسن و دلبری رانگرید
گفتم که شکوه در کدام آینه است؟
گفتند امام عسکری رانگرید
#سیدهاشم_وفایی
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
امید جان خسته ام، ازبرمن سفرمکن
بمان به پیش من مرو، مرا توخونجگرمکن
بی تو غریب وبی کسم ، مرومرو هم نفسم
آتش سینه ی مرا ، بیا وشعله ور مکن
میان سوزو ساز خود، به چشم نیمه باز خود
به یاد محسنت دگر ، نظر به سوی درمکن
زدل که آه می کشی، مرا زغصه می کُشی
نثار قلب وجان من، زآه خود شررمکن
روح من وروان من، سوخت چوشمع جان من
برای غُربت علی گریه تواز جگر مکن
صبرمن وقرار من، دلبرو غم گسار من
به سوگ وهجرروی خود، مرا تونوحه گر مکن
بین حصار دردوغم، زسنگ هجران والم
توای شکسته بال من، مرا شکسته پرمکن
تو گفته ای که یاعلی ، مراکفن نما ولی
نگفته ای که بررُخ کبود من نظر مکن
غم دلت نهفته ای، شب وداع گفته ای
هیچ کسی راتو علی، زتربتم خبرمکن
«وفایی» شکسته دل ، که گشته ای زمن خجل
جز به عزای فاطمه، زاشک دیده ترمکن
#سیدهاشم_وفایی
https://eitaa.com/madhanshora
نمازآخر
ازروی بستر برنمی دارم سرم را
آهسته می بندم دوچشمان ترم را
تاآن كه پرپر گشتنم راكس نبيند
کردم برون گُل های یاس و پرپرم را
پوشانده ام رخسار نيلی را،كه شايد
حيدر نبيند گوشه ی چشم ترم را
چون روبرو گشتند با من غنچه هايم
اسماتوخود درياب حال دخترم را
هجده ورق از دفتر عمرم تمام است
آماده ام بندد شهادت دفترم را
كردم وضو ازاشك وهنگام شهادت
خواندم دراين بسترنماز آخرم را
چيزی نمانده تا نهان ازچشم دشمن
پنهان كند در شب علی خاكسترم را
ترسم علی از پا بيفتد ای «وفایی»
بردوش خود وقتی بگيردپيكرم را
#سیدهاشم_وفایی
https://eitaa.com/madhanshora
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه
امید جان خسته ام، ازبرمن سفرمکن
بمان به پیش من مرو، مرا توخونجگرمکن
بی تو غریب وبی کسم ، مرومرو هم نفسم
آتش سینه ی مرا ، بیا وشعله ور مکن
میان سوزو ساز خود، به چشم نیمه باز خود
به یاد محسنت دگر ، نظر به سوی درمکن
زدل که آه می کشی، مرا زغصه می کُشی
نثار قلب وجان من، زآه خود شررمکن
روح من وروان من، سوخت چوشمع جان من
برای غُربت علی گریه تواز جگر مکن
صبرمن وقرار من، دلبرو غم گسار من
به سوگ وهجرروی خود، مرا تونوحه گر مکن
بین حصار دردوغم، زسنگ هجران والم
توای شکسته بال من، مرا شکسته پرمکن
تو گفته ای که یاعلی ، مراکفن نما ولی
نگفته ای که بررُخ کبود من نظر مکن
غم دلت نهفته ای، شب وداع گفته ای
هیچ کسی راتو علی، زتربتم خبرمکن
«وفایی» شکسته دل ، که گشته ای زمن خجل
جز به عزای فاطمه، زاشک دیده ترمکن
#سیدهاشم_وفایی
https://eitaa.com/madhanshora
رجبیون
مگذار که دل خسته ودل خون باشیم
بگذار که برلطف تو مدیون باشیم
در ماه رجب آرزوی ما این است
ای کاش که ما از رجبیون باشیم
#سیدهاشم_وفایی
بلور نور
امروز که عرشیان برانگیخته اند
برعرش بلور نور آویخته اند
درمقدم باقر العلوم ازفردوس
یک باغ گل محمدی ریخته اند
#سیدهاشم_وفایی
سماوات وزمین
امروز که جبریل امین می خندد
شادند سماوات و زمین می خندد
میلاد امام باقر است و ازعرش
دیدند امام ساجدین می خندد
#سیدهاشم_وفایی
مژده فرج
خواهم که مرا حال کبوتر بدهند
دل را به هوای وصل گل پر بدهند
ای کاش به لیله الرغائب ای دوست
گل نغمه و مژده ی فرج سر بدهند
#سیدهاشم_وفایی
دیدن
مهری که مه رجب درخشیدن داشت
گلهای پراز فروغ او چیدن داشت
گرسید سجاد نگاهش می کرد
گنجینة علم نبوی دیدن داشت
#سیدهاشم_وفایی
#مولودی_امام_زمان_عج
#رباعیات
#نیمه_شعبان
┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅
ای نور خداوند مبین در ظلمات
وی آن که توئی آل علی را جلوات
گفتم به دلم چه هدیه داری امشب
گفتا به گُل چهرۀ مهدی صلوات
┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅
امروز ملک ز آسمان گل ریزد
رضوان بهشت از جنان گل ریزد
جبریل به شادی دل آل علی
در مقدم صاحب الزمان گل ریزد
┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅
یوسف ز تماشای تو دل باخته است
جبریل زحُسنت عَلَم افراخته است
نرگس چو نظر کرد به تو دید رخُت
از بوسۀ عسکری گُل انداخته است
#صلوات
#سیدهاشم_وفایی
┅═┄⊰🌿༻🌺༺🌿⊱┄═┅