#ورود_به_محرم_زمینه
یه فرصت دوباره-یه زندگی تازه
برای گریه کردن-دادی بهم اجازه
پیرهن مشکی مارو-حضرت زهرا می دوزه
تو ظرف اسپند روضت-گناه عالم می سوزه
تو روضه با چشای تر می یاد
مادرت اولین نفر می یاد
با صدای اه فاطمه
اشک ما همیشه در می یاد
عزیز دلم حسین….
یه شکر از ته دل-یک نفس عمیقه
بذار برم ببوسم-پرچم و یک دقیقه
یه پیر غلام که یک عمره-تو روضه خیلی کار کرده
بازم بساط چایی رو-باگریه برقرار کرده
حس می شه توی مجلس عزات
دست امام رضا تو این بساط
شفا می ده نسیم پرچمات
یه روز می میرم اخرش برات
عزیز دلم حسین….
دور افتادم از عشقم_از همه ارزوهام
کرببلاتو می گم-کرببلاتو می خوام
خدا می دونه می میرم-اگه یه وقت قرار باشه
که این فراق طولانی-بخواد ادامه دار باشه
دلم می خواد تورو صدا کنم
گریه شبیه بچه ها کنم
دلم گرفته کربلا می خوام
کجا برم چه قدر دعا کنم
عزیز دلم حسین…
#علی_زمانیان
#ورود_به_محرم_زمینه
یه فرصت دوباره-یه زندگی تازه
برای گریه کردن-دادی بهم اجازه
پیرهن مشکی مارو-حضرت زهرا می دوزه
تو ظرف اسپند روضت-گناه عالم می سوزه
تو روضه با چشای تر می یاد
مادرت اولین نفر می یاد
با صدای اه فاطمه
اشک ما همیشه در می یاد
عزیز دلم حسین….
یه شکر از ته دل-یک نفس عمیقه
بذار برم ببوسم-پرچم و یک دقیقه
یه پیر غلام که یک عمره-تو روضه خیلی کار کرده
بازم بساط چایی رو-باگریه برقرار کرده
حس می شه توی مجلس عزات
دست امام رضا تو این بساط
شفا می ده نسیم پرچمات
یه روز می میرم اخرش برات
عزیز دلم حسین….
دور افتادم از عشقم_از همه ارزوهام
کرببلاتو می گم-کرببلاتو می خوام
خدا می دونه می میرم-اگه یه وقت قرار باشه
که این فراق طولانی-بخواد ادامه دار باشه
دلم می خواد تورو صدا کنم
گریه شبیه بچه ها کنم
دلم گرفته کربلا می خوام
کجا برم چه قدر دعا کنم
عزیز دلم حسین…
#علی_زمانیان
هدایت شده از عاشقان ثارالله مشهد و قم مقدس
#حضرت_اباالفضل_شور
پرچمدار اومد-به نظر که حیدر کرار اومد
پرچمدار اومد-یه نفر که نمی شه تکرار اومد
پرچمدار اومد-اونکه زیر دست حیدر بار اومد
چه قدر با جگر می ره-باهنر می ره
دشمن از مقابلش داره در می ره
زمین پیش پاش برخاست-پرچمش بالاست
می رسه سر می زنه از چپ و از راست
می گه یا علی-می ره با غضب
مجموعه ای از غیرت و ادب
تا جلو می ره-هی قدم قدم
دشمنش می ره-هی عقب عقب
نام اور عباس-اونکه رو کعبه می ره منبر عباس
نام اور عباس-یه سپاهن با علی اکبر عباس
نام اور عباس-یه کلام ختم کلام حیدر عباس
تاکه-قدعلم می کرد-قلع و غم می کرد
با یه ضربه شر چند تا رو کم می کرد
چه قدر-؛صف شکن می زد-سر و تن می زد
ضربه هاشُ مثل امام حسن می زد
همسمت یمین-هم سمت یسار
شد همهمهُ-شد گرد و غبار
سردار بنی هاشم اومده
اخمش رو ببین-تیغش به کنار
#علی_زمانیان
#حضرت_رقیه_زمزمه
یه وقتی اومدی که من نایی ندارم
ببخش که اسباب پذیرایی ندارم
غصه سرم ریخته ببخش
وضعم به هم ریخته ببخش
بعد اتیش خیمه ها
موهام یه کم ریخته ببخش
قافله شهر شام رفت-میون ازدهام رفت
با گل سر باباجون-چندتا النگوهام رفت
از این و اون سرت رو دست به دس گرفتم
از نیزه ها اخر بابامو پس گرفتم
تموم کن اینجا سفرو
حالا که اومدی نرو
از تو موهات پاک می کنم
با معجرم خاکسترو
نه راستی معجری نیست-یک تیکه روسری نیست
از استینای پاره-معجر بهتری نیست
تموم راهو اومدم پای پیاده
روی تنم جای کبودیا زیاده
با کیا بودم روبرو
چیزایی دیدم که نگو
محله یهودیا
خداروشکرنبود عمو
همونکه راه اب بست-دستموبا طناب بست
سر علی رو،رو نی-جلو چش رباب بست
#علی_زمانیان
#امام_حسین_زمینه
#قتلگاه_شور
#قتلگاه_زمینه
غصه روی سرم ریخت-اشک چشم ترم ریخت
دنیای من تو بودی-دنیامو شمر به هم ریخت
تورو تو قتلگاه بُرد-خولی سرت رو آه بُرد
بمیره اونکه مرکب-رو بدن تو راه بُرد
افتادی از رو ذوالجناح-مُغَسَلِ بدمِ الجراح
رد شد از رو بدنت سپاه-مُغَسَلِ بدمِ الجراح
نیزه خوردی کردن نگاه-مُغَسَلِ بدمِ الجراح
آه از گودال قتلگاه-مُغَسَلِ بدمِ الجراح
………
شد تنت پاره پاره-می زدن بی شماره
عدة بالصیوفُ-عدة الحجارة
کارو سنان شرو کرد-نیزه رو تو گلو کرد
نعلای تازه اخر-تنت رو زیر و رو کرد
افتادی زیر دست و پا-بَکَت ملائکةُ السما
رو خاک داغ کربلا-بَکَت ملائکةُ السما
می زدی مادر رو صدا-بَکَت ملائکةُ السما
بُردن عمامه و عبا-بَکَت ملائکةُ السما
#علی_زمانیان