هدایت شده از کانون مداحان
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
یک اربعین........
قافله با کاروان سالاری زینب رسید
خواهری باغصه واندوه جان برلب رسید
قافله بعد از چهل منزل اسارت آمده
کاروان در نینوا بهر زیارت. آمده
کاروانی که تمام راه بودش سلسله
جای تسکین سنگ شامی بود و دست و هلهله
کاروانی که بلا پشت بلا را دیده است
داغ روی داغ در دشت بلا را دیده است
دیده است اینجا پریشان گشتن احساس را
علقمه ، دریای خون افتادن عباس را
در همین جا دیده زینب آسمانی تار را
یک بدن در قتلگه با دشتی از نیزار را
یک بدن بود و هزاران زخم بود و همهمه
قتلگه بود و صدای ناله های فاطمه
یک بدن زخمی هزاران نیزه و شمشیر بود
پاره پاره پیکری پنهان به زیر تیر بود
در همین جا سنگ ها را نیزه ها را زد عقب
خواهری بوســید رگهای گــلو را با ادب
یاحسین (ع).......................
💠 اشعار #اربعین #کربلا
💠 #حب_الحسین_یجمعنا
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
هدایت شده از کانون مداحان
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
💠 شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام
غربت آن نیست که با ضربت سنگ
چهره از خون جبین گردد رنگ
غربت آن نیست که از داغ جوان
قد بابا شود از غصه کمان
غربت آن نیست که سر برسر نی
ره کند با سپه دشمن طی
غربت آن است که فردی مظلوم
شود از کینه یارش مسموم
غربت آن است که بعد از کشتن
بارش تیر ببارد به بدن
تیر بارید ز بس بر بدنت
بدنت گشت یکی با کفنت
سینه ها از الم فروخته شد
تن و تابوت به هم دوخته شد
ای بیاد تو دل هستی ، خون
وی حساب غمت از حد بیرون
قلب احمد که برایت خون بود
به همه مردم عالم فرمود
روز محشر که همه گریانند
اشک ریزان حسن خندانند
💠 #اربعین #کربلا #امام_حسن #مجتبی
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
هدایت شده از کانون مداحان
سلام(بخوانیدوارسال کنید):
💠 شهادت امام حسن علیه السلام
طفل بودم از جفاي روزگار
اوّل از داغ پيمبر سوختم
از سقيفه مردم هيزم به دست
آمدند و بار ديگر سوختم
چشم من شد سرخ همچون ميخ در
با شرار آتش در سوختم
مادرم در شعله ها تنها و من
از صداي آه مادر سوختم
خون مادر بود جاري پشت در
از غم مرگ برادر سوختم
خواهرم در زير دست و پاي بود
بهر حفظ جان خواهرم سوختم
مادرم در بين آن نامحرمان
من ز غيرت همچو حيدر سوختم
پهلويش بشکسته بود و مي دويد
بهر آن جانباز رهبر سوختم
از فلک تا ماه را سيلي زدند
بر زمين افتاد اختر سوختم
کرد او با دستهاي بي رمق
چادر خاکيش بر سر سوختم
خواهر مظلومه ام زينب بيا
در برم طشتي بياور سوختم
تو ز قحط آب مي سوزي حسين
من گر از آب اي برادر سوختم
💠 #اربعین #کربلا #امام_حسن #مجتبی
╭════•🍁•════╮
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
اینستاگرام
Www.instagram.com/kanonmadahanesfahan
سروش
http://sapp.ir/madahanesfahan
ایتا
https://eitaa.com/madahanesfahan
گپ
https://gap.im/Kanonmadahan
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
هدایت شده از 🌹کانال مولودی و اعیاد غریب آشنا (مبشری)
#امام_حسین_علیه_السلام
#مناجات
#شب_جمعه
#کربلا
نگفته ام به کسی آنچه در دلم دارم
ولی بدان که هزاران هزار غم دارم
فروختم به غمت عیش روزگارم را
ز برکت غم تو خیر دم به دم دارم
خوشم به مرگ، اگر نیست زندگی با تو
نفس برای چه وقتی که یار کم دارم؟!
من آنگدای بدِ بدحساب این شهرم...
که شب به شب ز درت خواهش کرم دارم
به نامه عملم طعنه زد کسی!گفتم..
اگرچه اهل گناهم امید هم دارم
حساب کار من افتاده است دست کریم
ز برکتش روی هر غفلتم قلم دارم
کسی مرا برساند به کربلای حسین
هوای سینه زنی بین آن حرم دارم
#سید_پوریا_هاشمی
به روزباشیدبااین کانال👇
══✼🍃🌹🍃✼══
#دعوتید_به_کانال ⤵️⤵️
#کانال_تخصصی_اشعار_و_نغمات_آیینی
#غریب_آشنا
#محمد_مبشری
@gharibe_ashena_mobasheri313
══✼🍃🌹🍃✼═
چرا نمی آید؟...💔💔
چه کرده ایم که آن آشنا نمی آید
پیامی از سر کویش به ما نمی آید
چه کرده ایم، گره خورده کارمان اینقدر
چه کرده ایم که مشکل گشا نمی آید
چه کرده ایم که خورشید را نمی بینیم
چه کرده ایم که آن رهنما نمی آید
چه کرده ایم که اینگونه مبتلا شده ایم
چه کرده ایم که دیگر دوا نمی آید
چه قدر ندبه ی "این الحسین" را خواندیم
چه کرده ایم جواب دعا نمی آید
چه کرده ایم که بر ما بهشت گشته حرام
نسیمی از طرف #کربلا نمی آید
به دست بسته ی #حیدر قسم، نمی دانم
جواب ناله ی #زهرا چرا نمی آید؟...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وحید محمدی
🌸🍃ألـلَّـھُـمَــ عجِّلْ لِوَلـیِـڪْ ألفَـرَج🍃🌸
امـــــامـ زمـــانـــے شــــو
#التماس_دعای_فرج_وعاقبت_بخیری
🌠☫﷽☫🌠
امام صادق علیهالسلام فرمود:
اگر مردم، فضیلت زیارت قبر حسین علیهالسلام را میدانستند، از شدت شوق میمردند!
راوی پرسید:
این چه فضیلتی است؟!
امام فرمود:
آنکه از روی شوق به زیارت قبر حسین رود،
۱. خداوند برای او مینویسد:
ثواب هزار حج مقبول
ثواب هزار عمره مقبول
ثواب هزار شهید از شهدای بدر
ثواب هزار روزهدار
ثواب هزار صدقه مقبول
ثوابِ آزاد کردن هزار بنده در راه خدا
۲. در طول سال از هر آفتی محفوظ میماند که کمترین آن، شیطان است
۳. خداوند فرشتهای بر او گمارد که پیوسته او را حفظ کند از جلو، عقب، چپ، راست، بالا و پایین
۴. اگر در آن سال از دنیا رفت ملائک الرحمن حاضر شده، او را غسل و کفن کنند، پیوسته برایش استغفار کنند تا درون قبر.
۵. به اندازه شعاع دید چشم، درون قبر برایش وسعت ایجاد شود
۶. خداوند، او را از فشار قبر و نکیر و منکر حفظ کند
۷. باب بهشت بر او باز شود و نامه عملش به دست راست داده شود
۸. در قیامت نوری به او داده شود که بین مشرق و مغرب را روشن کند
سپس منادی ندا دهد:
این کسی است که حسین را از روی شوق زیارت کرده!
از این ندا، احدی در قیامت نیست مگر آنکه آرزو میکند:
ای کاش از زوار حسین علیهالسلام بود!
کامل الزیارات ج۱ ص۱۴۲
✍🏻#اربعین #کربلا روزیتون ان شاءالله #حب_الحسین_یجمعنا🥀
174.9K
◾#نوحهوذکر سینه زنی
◾#شبجمعه
#کربلا
◾بنداول
🌷مادری با قد خم آومده در کربلا
نوحهگری میکند برای راس جدا
کنار ششگوشهی حرم نشسته علی
مجلس شور عزا دوباره کرده به پا
گشته همه روز و شبش
نام حسین ذکر لبش
🌷وای حسین وای حسین
🌷وای حسین وای حسین(۲)
◾بنددوم
علقمه بوی گل یاس علی میدهد
ساقی کرببلا بر قدمش سر نهد
به جای امالبنین عطر گل یاس شد
فاطمه در کربلا مادر عباس شد
به آه و شور و زمزمه
ناله زند در علقمه
🌷وای علمدار حسین
🌷وای علمدار حسین(۲)
◾بندسوم
دختر شیرخدا گریهکنون اومده
ساغر بزم بلا ضجهزنون اومده
روضه برای مادر ببین داره میخونه
کنار مادر اینجا تا به سحر میمونه
میگه که ای مادرمن
آتیش گرفته پر من
گشـته همـه روز و شبم
نام حسین ورد لبم
🌷وای حسین وای حسین
🌷وای حسـین وای حسین(۲)
#ذاکر-برادرتورجیزاده
#گروه-سبکاشعارمناسبتی
╭═━⊰༅࿇༅❃ ༅࿇༅❃༅࿇༅⊱━═╮
𝐉𝐎𝐈𝐍👉eitaa.com/joinchat/1568473647Caaf1a3d1c7
╰═━⊰༅࿇༅❃ ༅࿇༅❃༅࿇༅⊱━═╯
عضوشوید👆
الٰلّهُمَ؏َجِّلِلوَلیِّڪَاَلْفَـ💓رَجْ
هدایت شده از سفينة النجاة
enc_16729360041459412568054.mp3
3.46M
رسد روزی که در سجده بگویم
رسیدم کربــلا الحمــد الله❣️
__________________
#کربلا
#امام_حسین
═══✼🍃🌹🍃✼═══
اَللّهُمَ عَجّلْ لِوَلیّک الفَرَج
═══✼🍃🌹🍃✼═══
┏━━━🌷🌼🍃━━━┓
@bm_karbalaei
┗━━━🍃🌼🌷━━━┛
174.9K
◾نوحهوذکر سینه زنی
◾#شبجمعه
#کربلا
◾بنداول
🌷مادری با قد خم آومده در کربلا
نوحهگری میکند برای راس جدا
کنار ششگوشهی حرم نشسته علی
مجلس شور عزا دوباره کرده به پا
گشته همه روز و شبش
نام حسین ذکر لبش
🌷وای حسین وای حسین
🌷وای حسین وای حسین(۲)
◾بنددوم
علقمه بوی گل یاس علی میدهد
ساقی کرببلا بر قدمش سر نهد
به جای امالبنین عطر گل یاس شد
فاطمه در کربلا مادر عباس شد
به آه و شور و زمزمه
ناله زند در علقمه
🌷وای علمدار حسین
🌷وای علمدار حسین(۲)
◾بندسوم
دختر شیرخدا گریهکنون اومده
ساغر بزم بلا ضجهزنون اومده
روضه برای مادر ببین داره میخونه
کنار مادر اینجا تا به سحر میمونه
میگه که ای مادرمن
آتیش گرفته پر من
گشته همه روز و شبم
نام حسین ورد لبم
🌷وای حسـین وای حسین
🌷وای حسین وای حسین(۲)
الٰلّهُمَ؏َجِّلِلوَلیِّڪَاَلْفَـرَجْ
𝐉𝐎𝐈𝐍➤eitaa.com/joinchat/1568473647Caaf1a3d1c7
#سبکاشعارمناسبتی☝
#اجرا_برادرتورجیزاده🎙
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
شور امام حسین علیه السلام و کربلا
به شبکههایِ ضریحت قسم
دلم برات پر میزنه
خدا میدونه عمریه دلم
به عشقِ دلبر میزنه
ارباب
دلم هوایِ شیشگوشهَتو کرده
ارباب
الهی نوکر دورت بگرده
یا اباعبداللّه /۴/
به شبکههایِ ضریحت قسم
شبِ جمعه هواییام
حوالهیِ کربلا میگیرم
آخه امام رضاییام
ارباب
تو هر نفس به عشقِ تو دم میگیرم
ارباب
آخر یه روزی میونِ روضهت میمیرم
یا اباعبداللّه /۴/
به شبکههایِ ضریحت قسم
وقتی که میتپه دلم
هر ضربانش میگه غلامِ .....
حسین و ابوفاضلم
ارباب
یه سینه دارم لبریزه از عشق و احساس
ارباب
قلبِ عاشقایِ تو شده بیتالعبّاس
یا اباعبداللّه /۴/
#شور #کربلا #امام_حسین_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
💠 غبار بهشت
«ماجرای شیعه شدن خلیعی شاعر با عنایت امام حسین(علیهالسلام)»
🔹 پدر و مادرش ساکن موصل بودند و در زندگیشان به ظاهر چیزی کم نداشتند جز فرزند. دیدن اولاد همسایهها حسرت چند سالۀ مادرش را بیشتر میکرد. برای همین نذر کرد اگر خداوند به آنها فرزندی عنایت کند، او را در راه حسین(علیهالسلام) قرار دهد اما نه برای خدمت در این مسیر، بلکه برای آزار و قتل زائرانی که به زیارت حسین بن علی(علیهماالسلام) مشرف میشدند. از خانوادهای ناصبی غیر از این انتظار نمیرود. ناف این جماعت را با کینۀ علی(علیهالسلام) و آل علی و مریدان علی بریدهاند.
گذشت تا لطف عام الهی شامل آنها شد و خداوند پسری را در دامانشان گذاشت. جمالالدین روز به روز قد میکشید و بزرگتر میشد. حالا دیگر جوانی شده بود که در کنار انجام کارهای روزمرّه، دستی هم بر آتش شعر داشت و گاه گاهی در خلوت خود ابیاتی میسرود. روزی که مادرش احساس کرد جمالالدین میتواند از عهدۀ آن نذر برآید، ماجرا را با او درمیان گذاشت و از او خواست تا آن وعده را عملی سازد.
🔸 همواره کاروانهایی بودند که از منطقۀ جبل عاملِ شیعهنشین و برخی مناطق شام عازم زیارت سیدالشهدا(علیهالسلام) میشدند و در مسیر خود از موصل عبور میکردند. جمالالدین ناچار برای ادای نذر مادر به دنبال یکی از آن کاروانها رفت اما برای انجام آن فریضۀ شیطانی عجله نکرد. نمیدانم دو به شک بود که آیا دستش را به خون مظلوم آلوده کند یا اینکه میخواست مطمئن شود نیت کاروان، زیارت حسین بن علی(علیهماالسلام) است، تا بیگدار به آب نزده باشد. هرچه بود تا منطقۀ مسیّب که نزدیک کربلا قرار دارد کاروان را تعقیب کرد. بیش از ۹۰ فرسخ، حدود ۵۰۰ کیلومتر در طریق الحسین(علیهالسلام) راه طی کنی آن هم به نیت سوء قصد به جان زائران حسین(علیهالسلام)! چه حکایت غریبیست!
🔹 با مشاهدۀ عبور کاروان از فرات، خاطرجمع شد که آنها به زیارت حسین(علیهالسلام) میروند. همانجا بار سفر زمین گذاشت تا هنگام بازگشتن کاروان نذر مادرش را قربة الی الله ادا کند. آن روزها و ساعتها فرصت خوبی بود تا خنجرش را صیقل دهد، برای خودش شعر بخواند و به خیلی چیزها فکر کند؛ به خودش، به نذر مادرش، به عذاب وجدانش، به زائران حسین(علیهالسلام) به کربلا.
اوقات نفسگیری بود. در همین فکرها بود که خوابش برد. در عالم رؤیا دید که قیامت برپا شده و او را میبرند تا به خاطر عقاید باطلش راهی جهنم کنند. هرچه التماس کرد فایدهای نداشت و او را در دوزخ انداختند. بین شعلهها غوطهور بود اما احساس سوختن نمیکرد، گویا زبانههای آتش بر بدن او بیاثر بود! در آن هول و ولا ناگهان صدای مهیبی از قعر جهنم بلند شد: «من اجازه ندارم تنی را که غبار راه کربلا بر آن نشسته، بسوزانم...» آری آن گرد و خاک برخاسته از کاروان، بر سر و روی او نشسته بود. همان غبار بهشتی حائلی شد بین او و آتش. مگر جهنم میتواند بهشت را بسوزاند؟ حاشا و کَلّا!
🔸 پس از عمری دشمنی با اهلبیت پیامبر(صلواتاللهوسلامهعلیهوآله) از خواب غفلت بیدار شد. خدا خواست که بیدار شود تا حجتی باشد بر هممسلکان سابقش تا حسین(علیهالسلام) را بشناسند. حجتی باشد بر ما که غبار طریق الحسین(علیهالسلام) را دستکم نگیریم، تربت کربلا که جای خودش را دارد.
این رؤیای صادقه باعث شد خوابی که مادرش برایش دیده بود بیتعبیر و عقیم بماند. خاصیت اعجاز حسین(علیهالسلام) این است که هر سِحری را باطل میکند. با حالی آشفته به حرم رفت و این دو بیت را سرود:
اِذا شِئتَ النّجاةِ فَزُر حُسينا
لِكَی تَلقى الاِلهَ قريرَ عَينِ
فَاِنَّ النارَ لَيسَ تَمُسُّ جِسماً
عَلَيهِ غُبارُ زوارِ الحسينِ
اگر به دنبال رستگاری هستی پس حسین(علیهالسلام) را زیارت کن تا خداوند متعال را با چشمی روشن ملاقات کنی.
پس همانا جسمی را که بر آن غبار راه زائران حسین(علیهالسلام) نشسته باشد، آتش نمیسوزاند.
🔹 جمالالدین از باورهای اجدادیاش برگشت اما دیگر پای برگشتن از کربلا را نداشت. او مجاور حرم کربلا شد و برای جبران لطفی که در حقش شده بود اشعار بسیاری در ستایش خاندان رسالت خصوصا سیدالشهدا(علیهالسلام) سرود. این شاعر اهل موصل، صلهای از حضرت دریافت کرده است که حسرت هر شاعریست؛ صلهای که تخلص شعری او را نیز رقم زده است. روزی رو به ضریح ایستاده بود و یکی از قصایدش در مدح حضرت را میخواند، ناگاه پردهای که از در آویزان بود از جایش کنده شد و بر شانۀ او افتاد، کسانی که شاهد ماجرا بودند، پردۀ حرم را هدیه و خلعتی از طرف اباعبداللهالحسین(علیهالسلام) به جمالالدین دانستند. از آنجا بود که این شاعر قرن هشتم به خَلیعی یا خِلَعی مشهور شد و اشعارش را به این تخلص، متبرک میکرد.
✍🏻 #عباس_همتی
#فضیلت_زیارت
#کربلا
@hamzehalipoor
من که در پیچ و خم جاده ی دنیا ماندم
دردم این است چرا این همه تنها ماندم؟
یک نفر نیست به داد من تنها برسد؟
در پی" راه بلد" در دل صحرا ماندم
حل این مشکل امروز به دست فرداست
چند سالیست که در حسرت فردا ماندم
در حقیقت شده آیا که بپرسم از خود
چقدر منتظر #یوسف_زهرا ماندم؟
من به دنبال تو اما تو کنارم هستی
آه، من با لب تشنه، لب دریا ماندم
چه کسی گفته که تو غایبی آقا؟ غلط است
من آلوده در این غیبت کبری ماندم
نوکری رو سیه ام، جای تعجب دارد
با تمام بدی ام باز هم "آقا" ماندم
یا بگویید: بیا، یا که بگویید: برو
خسته ام بس که در این شاید و اما ماندم
پسر فاطمه، نگذار که ناکام شوم
جلوه کن منتظر جلوه ی طاها ماندم
#کربلا، پای پیاده، چه قدر می چسبد
من که امسال هم از کرب و بلا جا ماندم
#نـوكـر_نـوشـت:
#مـهـدی_جـان
شعرم نفس بریده به لکنت رسیده است
ای شرح اضطراب دلم، جمعه شد بیا
#صلی_الله_علیک_ياسيدناالمظلوم_يااباعبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، #آدینتون معطر بنام #منتقم_خون_اباعبدالله
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_ستار_عباسی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم