eitaa logo
🌺مجمع شیفتگان روی یار🌺
2 دنبال‌کننده
279 عکس
189 ویدیو
46 فایل
فعالیت : نشراشعارمذهبی ، مقاتل ، روایات و احادیث با ذکر منبع
مشاهده در ایتا
دانلود
مرثیه حضرت عباس علیه السلام ************************ صحبت از چَشم و خَشمِ یک تیر است به خدا روضه اش نفس گیر است چشم هایش دو چشمه ی خون شد تیر در چشم او چو شمشیر است جگرم تیر می کشد ای تیر چه نیازی به خَلقِ تصویر است سر به زیر است آبِ مشک از شرم اشکِ عبّاس هم سرازیر است اشک در گوشِ مشک نجوا کرد : در حرم شیرخواره بی شیر است " ناگهان قرصِ ماه کامل شد " که همین روشنیِ تقدیر است به سرش زد عمود را عمداً نانجیبی که اهلِ تزویر است ماه از آسمان ، زمین افتاد لبِ او گرمِ ذکرِ تکبیر است یا اخا گفت ، تا رسد خورشید روی خاک است و از جهان سیر است جانِ زینب ، ز جای خود برخیز ای برادر ، برادرت پیر است غیرتُ الله ، بعدِ تو زینب دست هایش میانِ زنجیر است جان دهد گر کسی در این روضه روضه خوانش بدونِ تقصیر است ******************* لینک دعوت به کانال اشعار در ایتا http://eitaa.com/joinchat/4012048568Cec1fa19c2b
آسمان روی زمین زیر سُم اسبان است سر خورشید به نیزه وسط میدان است باز تکرار شده حیله ی صفین انگار بر زمین سوره ی فجر وسر نی ، . قرآن است نظم افلاک به هم ریخته در این صحنه چرخ حیرت زده در دایره سرگردان است نبض هستی بگمانم زتپش افتاده عالم انگار که روی گسلی لرزان است گوییا پاره شده رشته منظومه عشق که چنین دشت پر از کوکب نورافشان است آسمان ریخته دارایی خود را بر خاک هر ستاره که بخون خفته در این پیمان است حجت اکبری از تیره ی خورشید وشان ارباً اربا شده در مهلکه ی طوفان است دور او گله ی کفتار زده حلقه مرگ شیر افتاده و این هلهله ی گرگان است حلق یک غنچه پژمرده بریدند به تیر کس نفهمید که او منتظر باران است بر سر دست پدر داشت تلظی میکرد نتوانست بگوید که لبش عطشان است آن طرف تر لب شط پیکر ماه افتاده کز غمش سینه ی خورشید جهان سوزان است فرق نورانی او نسخه ی شق القمر است حیف در هاله ی خون معجزه اش پنهان است شد قلم دست بلندش که نویسد بر خاک عشق دردیست که در تیغ بلا درمان است تا ابد آب ز شرم لب او می سوزد عشق از اینهمه ایثار و ادب حیران است در طواف حرمش علقمه مانده ست هنوز اشک میریزد و در حسرت آن دستان است از در سوخته آتش به کمینگاه رسید سوخت آن خیمه که آرامگه طفلان است کرد خورشید غروب و شب هجران آمد تازه این اول راهیست که بی پایان است کهکشانها سر سجده به زمین آوردند این مقامیست که در خاک در سلطان است اشک خونین "شقایق" چکد از چشم قلم سرخی رنگ شفق خون دل یاران است حمید رضازاده " شقایق" کرمان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لشکریان خیره سر چند نفر به یک نفر فاطمه می کنه نظر لشکریان خیره سر چند نفر به یک نفر ######## جلو چشای مادرت جلو چشای خواهرت به پهلوت نیزه زدن با نیزه چقدر زدن تو رو خیلی بد زدن ######## غریب گیر آوردنت با اسبا رفتن رو تنت چقدر با نیزه زدنت با نیزه زد تو دهنت به روی خاک کشوندنت وای بمیره خواهرت لشکری ریخت روی سرت لشکریان خیره سر چند نفر به یک نفر ########