#در_محضر_قرآن
وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِينَ «قصص/5»
و ما اراده كردهايم بر كسانى كه در زمين به ضعف و زبونى كشيده شدند، منّت گذاريم و آنان را پيشوايان و وارثان (روى زمين) قرار دهيم.
نکته ها
كلمهى «منت» در اينجا به معناى نعمت بزرگ و با ارزش است، نه منّت زبانى كه بازگو كردن نعمت به قصد تحقير ديگران باشد و مسلّماً كار زشت و ناپسندى است.
شكّى نيست كه هرگاه ارادهى الهى بر تحقّق امرى تعلّق گيرد، آن مسئله قطعاً عملى خواهد شد و هيچ مانعى نمىتواند سدّ راه آن گردد، قرآن مىفرمايد: «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ» همانا فرمان اوست كه هرگاه چيزى را اراده كند كه باشد، پس آن چيز خواهد بود و محقّق خواهد شد.
با اينكه همه نعمتها از جانب خداوند است وبندگان در هر نعمتى رهين منّت او هستند، ليكن او در خصوص چند نعمت، تعبير به منّت فرموده كه طبعاً از اهميّت بالاى آنها حكايت دارد، از جمله:
الف: نعمت اسلام. «كَذلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ»
ب: نعمت نبوّت. «لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا»
ج: نعمت هدايت. «بَلِ اللَّهُ يَمُنُّ عَلَيْكُمْ أَنْ هَداكُمْ»
د: نعمت حاكميّت مؤمنان. وَ نُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ ...
در روايات بسيار، حضرت مهدى عليه السلام وحكومت آن بزرگوار در آخرالزمان مصداق اتمّ اين آيه معرّفى شده است
مسئله حاكميّت مستضعفان بر زمين، با عبارات و بيانهاى مختلفى در قرآن آمده است:
الف: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ» خداوند به كسانى كه ايمان آورده و كار شايسته انجام دادهاند، وعدهى خلافت در زمينرا داده است.
ب: وَ لَقَدْ أَهْلَكْنَا الْقُرُونَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَمَّا ظَلَمُوا ... ثُمَّ جَعَلْناكُمْ خَلائِفَ فِي الْأَرْضِ بعد از آنكه اقوام ستمگر پيشين را هلاك كرديم ... شما را جانشينان زمين قرار داديم.
ج: «أَنَّ الْأَرْضَ يَرِثُها عِبادِيَ الصَّالِحُونَ» بندگان صالح، وارث زمين مىشوند.
د: «وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا» ما مستضعفان را وارث شرق و غرب زمين گردانديم.
ه: «لَنُهْلِكَنَّ الظَّالِمِينَ. وَ لَنُسْكِنَنَّكُمُ الْأَرْضَ مِنْ بَعْدِهِمْ» ما ستمگران را نابود وبعد از آن شما را ساكن زمين مىگردانيم.
مراد از مستضعفان در اين آيه، با توجّه به مجهول بودن فعل «اسْتُضْعِفُوا»، كسانى هستند كه خود در اين امر نقش نداشته و استكبار آنها را به استضعاف كشيده باشد.
@majmaghaemshahr
#در_محضر_امیر
#حکمت۱۱۶
وَ قَالَ (علیه السلام): كَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ، وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَيْهِ، وَ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِيهِ؛ وَ مَا ابْتَلَى اللَّهُ أَحَداً بِمِثْلِ الْإِمْلَاءِ لَهُ.
امام(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه و هشدار دهنده به چهار نکته مهم اشاره مى کند که بر محور چهار واژه معنادار: «مستدرج»، «مغرور»، «مفتون» و «املاء» دور مى زند. مى فرماید: «چه بسیارند کسانى که به وسیله نعمتى که به آنها داده شده غافل مى شوند و به سبب پرده پوشى خدا بر آنها مغرور مى گردند و بر اثر تعریف و تمجید از آنان فریب مى خورند و خداوند هیچ کس را به چیزى مانند مهلت دادن (و ادامه نعمت ها و ترک عقوبت) آزمایش نکرده است»;
«مستدرج» از ریشه «استدراج» به معناى چیزى را تدریجاً به سمت و سویى بردن آمده است. و آن این که کسى را مرحله به مرحله بدون این که خود متوجه شود در دام مجازات گرفتار کنند درست مثل این که کسى از بیراهه به سوى پرتگاه مى رود اما نه تنها او را از این کار نهى نکنیم بلکه به دلیل آنکه مستحق مجازات و کیفر است او را نیز تشویق کنیم. ناگهان به لب پرتگاه مى رسد و خود را در دام مجازات مى بیند، وحشت مى کند و راه بازگشت در برابر خود نمى بیند و از همان جا مى لغزد و در پرتگاه سقوط مى کند. خدا به افرادى که طغیان را به اوج خود میرسانند نیکى مى کند، نعمت مى بخشد، مقام مى دهد و ناگهان در میان ناز و نعمت گرفتار مجازاتشان مى سازد، مجازاتى که در آن حالت بسیار دردناک است.
دومین جمله اشاره به کسانى است که مورد آزمون الهى از طریق پرده پوشى خداوند نسبت به گناهان آنها قرار مى گیرند. خدا، ستار العیوب است و تا آن جا که ممکن باشد بر گناهان بندگانش پرده مى افکند تا بیدار شوند و توبه کنند و به راه حق باز گردند ولى گروهى به عکس، مغرور مى شوند و از این ستر الهى فریب مى خورند و بر شدت و کثرت گناه مى افزایند. با توجه به این که «چون که از حد بگذرد رسوا کند» سرانجام پرده ها بالا مى رود و آنها رسواى خاص و عام مى شوند.
جمله سوم اشاره به یکى دیگر از راه هاى نفوذ شیطان و هواى نفس در انسان است; گاه مردم از روى حسن ظن و گاه از طریق تملق و چاپلوسى به مدح و ثناى افرادى مى پردازند; ولى گاه آنها که از حال خود باخبرند و وضع خود را با آنچه به صورت مدح و تمجید گفته مى شود کاملاً متفاوت مى بینند بیدار شده و سعى مى کنند خود را با حسن ظن مردم موافق کنند، گاهى با این سخنان، فریب مى خورند و خود را مقرب درگاه الهى و در اوج فضیلت و اخلاق مى پندارند، در حالى که در دام شیطان و هواى نفس گرفتارند.
چهارمین جمله اشاره به حال کسانى است که خداوندِ حلیم و غفور آنها را از طریق بخشیدن نعمت و گسترش روزى و مانند آن مى آزماید شاید به پاس نعمت هاى الهى بیدار شوند و باز گردند; این گسترش نعمت ها سبب غفلت و بى خبریشان شده و همچنان راه خطا را با شتاب ادامه مى دهند، ناگهان خدا آنها را گرفته و مجازات مى کند; مجازاتى که بسیار دردناک است، زیرا در میان نعمت هاى الهى غوطه ور و سرگرم لذاتند که در یک لحظه همه چیز دگرگون مى شود و همچون «قارون» که با داشتن آن همه امکانات در اوج غرور و غفلت قرار داشت، گرفتار عذاب ناگهانى الهى شده و در یک لحظه همه چیز خود را از دست مى دهند.
@majmaghaemshahr
بشری (رسانه مجمع)
#در_محضر_امام #اصول_المعاملات امام صادق علیه السلام مى فرمايند كه: اصول المعاملات تقع على اربع
#در_محضر_امام
#اصول_معامله
#معامله_چهارم
و اصول معاملة الدّنيا سبعة، الرّضا بالدّون، و الايثار بالموجود، و ترك طلب المفقود، و بغض الكثرة، و اختيار الزّهد، و معرفة آفاتها، و رفض شهواتها، مع رفض الرّياسة، فاذا حصلت هذه الخصال بحقّها في نفس، فهو من خاصّة اللَّه تعالى، و عباده المقرّبين، و اوليائه حقّا
مىفرمايد كه: اصول معامله هر شخص با دنيا نيز هفت است:
يكى- به اندك از دنيا راضى بودن و در پى بسيار نبودن.
دوم- آنچه باشد از دنيا، صرف كردن و به مصارف خير رساندن و به اهل حاجت و فقر مدد و اعانت كردن.
سوم- آنچه نباشد طلب نكردن و در پى او نرفتن، و عمر عزيز كه سرمايه تحصيل كمالات است، در تحصيل او نباختن و به قدر ضرورت راضى شدن.
چهارم- مال بسيار و اقبال دنيا را مبغوض داشتن، و ادبار او را دوست داشتن، و به قليل او اكتفا نمودن، و شكر الهى بجا آوردن.
پنجم- به زهد و ترك دنيا و لذّات دنيا، رغبت داشتن و از حرام و شبهه مجتنب بودن.
ششم- از آفات دنيا و مهالك وى غافل نبودن.
هفتم- طبق مضمون: «كن ذنبا و لا تكن راسا» ، دنبال رياست نرفتن و ترك رياست و مقامات و مناصب دنيوى نمودن.
@majmaghaemshahr
#در_محضر_بزرگان
آیت الله جوادی آملی:
اینكه درباره وجود مبارك ولیعصر فرمود:
«مَنْ ماتَ وَ لَمْ یعْرِفْ إمامَ زَمانِهِ مَاتَ مِیتَةً جَاهِلِیة»
معنایش این نیست كه اگر كسی امام زمانش را نشناخت و شصت سال یا هفتاد سال زندگی کرد این زندگی او صحیح هست ولی هنگام مرگ مرگش جاهلیت است؛ این «مات» یعنی «فهو الآن میةٌ» اگر كسی امام زمان را نشناخت مرده است اینكه حیات نیست حیات را در سورهٴ «انفال» فرمود، فرمود میخواهید زنده بشوید ببین پیامبر وآلش چه چیزی میگویند خب اگر كسی خدایی ناكرده با اینها رابطه نداشت دیگر زنده نیست نه اینكه فعلاً زنده است و بعد از شصت سال می میرد.
@majmaghaemshahr
#در_محضر_بزرگان
آیت الله بهجت رحمه الله علیه:
از آقا شیخ ابوالفضل زاهد نقل شده که فرمود:
برای تعجیل فرج دعا نکنید چون میخواهید بیاید و او را هم بکشید! قطع نظر از این که دیگران نیز ما را تهدیداً یا تطمیعاً برای کشتن آن حضرت وادار میکنند؛ چنان که جعده از سوی معاویه برای قتل امام مجتبی به تزویج با یزید تطمیع شد. مگر آنها که - تهديداً یا تطمیعاً - مرتکب جنایت شده اند، دیوانه بوده اند؟
@majmaghaemshahr
#استغاثه
یارب به ما تو قدرت ترک خطا بده
توفیق؛ بندگی بدون ریا بده
از ما بگیر کینه و بخل و حسد ولی
بر ما صفای باطن صدق و صفا بده
بیگانه بود گر دل ما با تو سالها
امشب ز راه لطف دلی آشنا بده
خم گشت پشت ما اگر از بار معصیت
بر دست ما ز خوان عطایت عصا بده
هستی تو ره گشا و جهان ریزه خوار تو
از خوان نعمتت نعمی بر گدا بده
تنها توئی طبیب دل دردمند ما
بر درد بی دوای دل، ما دوا بده
گوید به طعنه خصم که مهدیتان کجاست.
لطفی نما و مهدی ما را به ما بده.
@majmaghaemshahr
#ولادت_امام_زمان_عج
#نیمه_شعبان
دستِ محتاج تراز من، به درت نیست کریم
سر زدن به فقرا دردسرت نیست کریم
پس کجایی گل نرگس؟ خبرت نیست کریم
من و دیدار تو! ... شاید نظرت نیست کریم
نیست آلوده تر از نوکر تو هیچکسی
چقدر نیمه ی شعبان برسد، تو نرسی
باز هم فکرِ دلِ نوکری امشب یا نه؟
با من بی سر و پا، می پری امشب یا نه؟
آبرو ریخته را، می خری امشب یا نه؟
تومرا خیمه ی خود، می بری امشب یا نه؟
دستِ خالی من از دستِ تو وِل شد چکنم؟
مادرت از گنهم باز خجل شد چکنم؟!
معصیت کارم و این، قابل فهمیدن نیست
آنکسی آمده که لایق بخشیدن نیست
کاشکی عفو کنی، کار تو رنجیدن نیست
بهترین دوست من، مثل توفکر من نیست
آنچه من درتوندیدم، غضب وکم محلی است
ثمر عاشق تو بودن من، عشق علی است
قطره ی اشک، به دریای علی محتاج است
دل بیمار، به احیای علی محتاج است
هرکه اینجاست، به زهرای علی محتاج است
نجفم باز به امضای علی محتاج است
آنکه برنامه ی مهمانی ما را چیده
سفره های رمضان را به علی بخشیده
وقت تنگ است، پی راه حلی می گردم
شَرَّم و باعث خیرالعملی می گردم
باز دنبال همان نور جلی می گردم
دور زوار حسین بن علی می گردم
دل من را وسط آن همه زائر، جا کن
سفر کرببلای همه را امضا کن
چون خماریم، کمی مِی به پیاله برسان
عطری از باغچه ی آن گل لاله برسان
گرچه آواره شدیم آه، قباله برسان
پای جامانده ی ما را به سه ساله برسان
گفت؛ بابا رمقی نیست دگر در بدنم
دختری که وسط راه زمین خورد، منم
خواب بودم ز بلندی به زمین خورد سرم
سرت از نیزه بهم ریخت پس از چشم ترم
مادرت دید لگد خورد به روی کمرم
عمه دق کرد، شد آتش همه جای جگرم
از شرار نفسم خاک بیابان می سوخت
پای زخمم وسط خار مغیلان می سوخت
اینهمه موی بهم ریخته را باد کشید
معجرم روی سرم بود ... نیفتاد ... کشید
طرح این خنده ی من را پُرِ ایراد کشید
تو نبودی چقدر زجر، سرم داد کشید
گوش من رفت ولی گوش برایت مانده
بغلم کن، اگر آغوش برایت مانده
رضا دین پرور
@majmaghaemshahr
#امام_زمان_عج
دیر شد آمدنت یا مهدی
و به ما سر زدنت یا مهدی
نکند یار نداری مولا؟
کَس و غمخوار نداری مولا؟
نکند منتظرت نیست کسی؟
نکند چیره شده بُوالهَوَسی؟
نکند زمزمه و ذکر و دعا
رَخت بر بسته از اینجا آقا؟
نکند هر که به فکر خویش است؟
یا که بیهوده ، صَلاح اندیش است؟
نکند یاد تو رفته است ز سر ؟
نکند چشم به رَه نیست بشر؟
نکند زندگی دنیایی
کرده کم رنگ و رَمَق ، شیدایی؟
نکند زمزمه ی یا مهدی
شور و عرض ادب و هم عهدی
کم شده ، یا که فراموش شده؟
یا که با خاک هم آغوش شده؟
نکند دلخوشِ دنیا شده ایم؟
خسته از دوری مولا شده ایم
نکند مَهدَویَت گُم شده است؟
یا که خاموشی اَنجُم شده است؟
نکند شیعه دلش تاریک است؟
گر چه گوید که فرج نزدیک است
نکند وسوسه ی شیطانی
بِبَرَرد خاصیت انسانی؟
اَلغَرَض تشنه ی دیدار توایم
با همه فقر ، خریدار توایم
خسته و مانده و بیمار توایم
گر پسندید، همه یار توایم
جان ما باد فدایت آقا
این ( قریب) است گدایت آقا
ملتمس دعا . رضا کریمی ( قریب)
@majmaghaemshahr
#صل_الله_علیک_یااباعبدالله
امشب صدات میزنم از دل حسین جان
آقا تویی و ما همه سائل حسین جان
ای کشتی نجات مرا با خودت ببر
کشتی ما که مانده به ساحل حسین جان
اصلا خدا نخواسته دین را بدون تو
دین شد به کربلای تو کامل حسین جان
شیر حلال مادر ما ، برکت پدر
این بود حال اگر شده حاصل حسین جان
خاکم به سر که منبر جدت به ما رسید
گودال شد برای تو منزل حسین جان
با این تن مقطع حق داشت خواهرت
سر زد اگر به چوبه محمل حسین جان
امیر فرخنده
@majmaghaemshahr
#ولادت_امام_زمان_عج
درگلشن سرسبز دین،یک لالهٔ زیبا شکفت
گلخند شادی بر لب، پیغمبر و زهرا شکفت
خورشیدازشادی لبش،بایکجهان معناشکفت
آری گلی خوشرنگ وبو،ازگلشن طاهاشکفت
ای آسمان شادی نما، جشنی مؤیّد آمده
روز سرور و شادی، آل محمد آمده
ای شیعیان ای شیعیان،جشن امامت آمده
از بهر بیداری ما، نور هدایت آمده
ابر سخا، عشق و صفا، بحر عنایت آمده
هنگام شادی و طرب، تا بی نهایت آمده
در دستِ پاکش رایت، انّی انا المهدی بود
از حنجر هر عاشقی، آوای هم عهدی بود
بعدازپدرمهدی به ما،ازحق امامت می کند
بردوستان وشیعیان، لطف وکرامت می کند
تاج ولایت بر سرش، ما را حمایت می کند
بایک نگاه خویشتن، در دل قیامت می کند
هدیه برای دوستان، فتح و ظفر آورده است
نخل تنومند ولا، نیکو ثمر آورده است
بادست قدرتمند خود، پرچم فرازی می کند
مرده دلان رازنده با، صوت حجازی می کند
آرام با اخلاق خوش، هر تُرکتازی می کند
برخوان احسانش زما،مهمان نوازی می کند
حکم زعامت راخدا،تقدیم مهدی کرده است
داروندارخویش را، تسلیم مهدی کرده است
به به چه روزی با صفا، بر ملّت قرآن رسید
دریای احسان و کرم، فخر همه دوران رسید
بنیانگزار عدل و داد، حامی محرومان رسید
آری امام منتظر، ناحیه هر انسان رسید
بعد از امام عسکری، مولای ما مهدی بود
ذکر لب هرشیعه ای، آوای هم عهدی بود
فرمانروای کشور، دل های ما مهدی بود
ذکر شب و روز همه، آوای یا مهدی بود
فردا حساب ما همه، بی شبه با مهدی بود
آنکس که گیرددست ما،پیش خدامهدی بود
(شیدا)نشسته روزوشب، درانتظار یک نگاه
بارد ز دیده اشک غم، هر دَم به یاد قتلگاه
شیدا نیشابوری
@majmaghaemshahr
#صلوات_خاصهٔ_امام_زمان علیهالسلام
«اَللّهُمّ صَلِّ عَلَی الْکَهْفِ الْحَصِینْ
وَ غِیاثِ الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَکین،
حُجَّتِکَ وَ کَلِمَتِکَ النّامُوسِ الْاَکْبَر
اَلْاِمامِ الْمَهْدیِّ الْمُنْتَظَر
اَللّهُمَّ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَه،
وَاجْعَلْنا مِنْ اَنْصارِهِ وَ اَعْوانِهِ
وَالْفائِزینَ بِلِقائِهِ.»
📚کتاب لالهای از ملکوت، ج ۱
@majmaghaemshahr
#امام_زمان_عج
تمامِ غربتش از ماست، حضرت مهدی
غریب و یکه و تنهاست، حضرت مهدی
کسی که سبزتر است از هزار بار بهار
صفای جان و دل ماست، حضرت مهدی
بگفت حضرت خاتم: ز ما و از زهراست
گلی ز شاخهی طوباست، حضرت مهدی
غریبتر ز حسین و ز مجتبی مظلوم
تری که زاده آنهاست، حضرت مهدی
به زلف و خالِ لبش، یوسفان گرفتارند
چرا که یوسف زهراست، حضرت مهدی
کسی که خلعت یوسف به بَر، و در دستش
عصای حضرت موساست، حضرت مهدی
زفضل و جاه و مقامش، که روزِ وعدهشده
امامِ حضرت عیساست، حضرت مهدی
بنام و کنیه، پیمبر، به سیره چون زهراست
علیِّ عالیِ اعلاست، حضرت مهدی
سفير كرب و بلا زينب است بنت علي
سفير زينب كبراست حضرت مهدي
کسی که حضرت صادق خَدِمتُه گوید
تمام نکته همینجاست، حضرت مهدی
شد از ازل به ابد، هر چه دل! گرفتارش
امیرِ لشگرِ دلهاست، حضرت مهدی
به گَنجدان هدایت، بقیة اللهِ است
علیمِ حَیِّ تواناست، حضرت مهدی
تمام جن و ملک، گر ز وصف او گویند
نَمی ز قطرهی دریاست، حضرت مهدی!
دروغ گفته هر آنکس که کرده انکارت
وراست، هرچه شمارا است،حضرت مهدی!
تمام جمعه نشستیم و ادعا کردیم:
بیا! زمینه مهیاست، حضرت مهدی
به انتظار نشستیم و غافل از آنیم
امام، حاضر و برپاست، حضرت مهدی
برای خیل رکابش مدام معذوریم
که وقتِ گرمی و سرماست، حضرت مهدی
سیاه، روی من از کردههای بیمقدار
امامِ ناظر و بیناست، حضرت مهدی
ز من به حضرتتان یک سلام و یک حاجت
مرا همین به تمناست، حضرت مهدی
عنایتی بنما!، چون که چشم دَریوزان
همیشه بر درِ مولاست، حضرت مهدی
اگر چه من بدم، اما شهادت امضاء کن
که فوز اعظم و عُظماست، حضرت مهدی
زعیم شیعه، علمدار، گفته در جمعه:
عَلَم به دست تو زیباست، حضرت مهدی!
میانِ مردمِ شهر است و ما از او غافل
میانِ ما و شماهاست، حضرت مهدی
امام، نور و هدایت، به شام تاریک است
طلوعِ لحظهی فرداست، حضرت مهدی
غریب و یکه و تنهاست، حضرت مهدی
تمامِ غربتش از ماست، حضرت مهدی
نوید نظری
@majmaghaemshahr