eitaa logo
بشری (رسانه مجمع)
854 دنبال‌کننده
396 عکس
308 ویدیو
215 فایل
🔹" بُشْرىٰ " به‌‌عنوان‌‌رسانه‌‌ی‌خبری‌ " مجمع‌الذاکرین‌قائمشهر‌" به جهت ارتقای سطح کیفی مداحان شهرستان و حومه و حاوی مطالب ارزنده شامل پند، مدایح و مراثی اهل بیت، جملات ناب، بصیرت افزایی می باشد. 🔸ادمین 👈🏻 @Morteza1341
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰ما در مقابله‌ با استکبار 📌همه‌ آنچه باید و شاید برای آمادگی ملت ایران انجام بگیرد 🔹چه از لحاظ نظامی 🔹چه تسلیحات 🔹چه کارهای سیاسی 👈هر آنچه لازم باشد حتماً انجام میدهیم... ( بیانات رهبر انقلاب در دیدار دانش‌آموزان و دانشجویان ۱۴۰۳/۸/۱۲) @majmaghaemshahr تقدیم به رهبر عزیزتر از جانم درد از چشم تو پیداست ، فقط فرمان ده امر تو تاج سر ماست ، فقط فرمان ده دارد از جور ستمگر دلمان می سوزد بانی معرکه پیداست فقط فرمان ده مرگ هر فتنه گر و آل سعودی امروز بسته بر امر تو آقاست ، فقط فرمان ده حرم امن خدا دست یزید افتاده ست بین شان هلهله بر پاست ، فقط فرمان ده لشکرت منتظر توست که ثابت بکند بهترین لشکر دنیاست ، فقط فرمان ده هیچ کس باعث خشنودی ماها نشود خنده ی روی تو زیباست فقط فرمانده محمد درّودی @majmaghaemshahr
اسدالله چشم تو روشن صاحب شیر دختری شده ای یا حسین، بهر کربلای خودت صاحب چه پیمبری شده ای بستری دارد از پر طاووس بالشی از پر پری دارد و ان یکادی بخوان رسول الله دختر تو چه دختری دارد دختری از تبار نور و غزل معنی عفت و حیا زینب همدم روز سختی حسن است گل شکفت از گل حسن امشب زندگی را به کام بابایش لحظه لحظه عسل ترش کرده مادرش اشک شوق میریزد معجری از جنان سرش کرده هم اقامه و هم بجای اذان خواند، نام حسین در گوشش تا دم مرگ هم نشد هرگز لحظه ای یاد او فراموشش بوسه باران پنج تن شده است حرز هر پنج تن به تن دارد بیشتر به حسین زل زده است به دلش عشق بی کفن دارد آفریده خدا برای حسین صبر را بیشتر به او داده روضه خوان ها دروغ می‌گویند معجرش از سرش نیفتاده بهمن ترکمانی @majmaghaemshahr
زینب رسیده پای پیمبر بایستد از شوق روی فاطمه حیدر بایستد زینب رسیده باز که قرآن بخواند و چشمش به روی سوره کوثر بایستد زینب رسیده است که وقت تنزلش قلب فرشته در صف محشر بایستد زینب رسیده زینت اسم علی شود اسمش کنار واژه ی مادر بایستد زینب که جمعِ پنج تن از نور داور است باید قبول کرد که زهرای دیگر است قرآن یکی، حساب یکی و خدا یکی زهرا یکی، علی یکی و مصطفی یکی در ازدحام ِ دور و بر خانه ی علی این دستِ خالی است یکی و گدا یکی زنجیره های عشق حسینیم و زینبیم `ما عاشقیم غالباً از هر دو تا یکی” تنها قنوت فاطمه خیرش به ما رسید می گیرد از هزار دم ربنا یکی با او یکی یکی به خدا می رسیم ما دور ضریح کرببلا می رسیم ما باید دلیل، آیه ی قرآن بیاورند یعنی به پای مردی ات ایمان بیاورند از سر گذشته آب، اگر حرف غیر توست سر را برای چه؟ تو بگو جان بیاورند موران کنار بارگهت صف کشیده اند بانو اشاره کن که سلیمان بیاورند وقتی تویی مدافع حرم آل فاطمه اصلا” چرا که زیره به کرمان بیاورند دوران غربت تو گذشته اشاره کن عباس های لشکر دوران بیاورند ما را هنوز این دم و این نوحه برلب است بعد از حسین، قافله سالار زینب است رضا دین پرور @majmaghaemshahr
سحر است و دمیده دولت عشق نوبتی باشد است نوبت عشق کوه می لرزد از اُبُهَت عشق می نویسم به نام
حضرت عشق” 
ما همه عاشقیم و شیداییم 
همه مجنون عشق لیلاییم 

عرش خوشبو شده است با کرمت 
می چکد عطر مریم از قدمت 
قُدسیان مات ذات محترمت 
عرشیانند خادم و حشمت 
آمده سوره ی وفا،”زینب” 
السلام ای عقیله یا زینب 

بال جبریل بالِش سر توست 
کوچه باغ بهشت معبر توست 
ظلمت شب نخی ز معجر توست 
شاه کرببلا برادر توست 
ما همه نوکر حسین تواییم 
تا قیامت به زیر دِین تواییم 

نوکری تو کار نوکرها 
ای همه اعتبار نوکرها 
مایه ی افتخار نوکرها 
حرمِ تو قرارِ نوکرها 
شرزه شیرانِ دشت ایرانیم 
دشمنت را ز شام می رانیم 

ما همه ریزخوار خوانِ حرم 
لاله ی سرخ بوستان حرم 
تنمان فرشِ آستان حرم 
لقبِ ما:”مدافعان حرم” 
از عدوی تو کشته می سازیم 
و از این کشته پُشته می سازیم 

مقتدای نماز من زینب 
خواهر شاه بی کفن زینب 
فاطمه،حیدر و حسن..،زینب یک تنه کلِّ پنج تن زینب” تو صدای رسای قرآنی تو تجلّی روحِ ایمانی ای کران تا کرانه ی کوثر آیه ی دخترانه ی کوثر غزل عاشقانه ی کوثر روشنی بخش خانه ی کوثر پای مادر چقدر غم خوردی مثل یاس مدینه پژمردی نقشه ای شوم،روزگار،کشید ناگهان ابر تیره گون بارید باد پائیزی مدینه وزید دست ظلمت ستاره ای را چید کاش می شد همیشه مدح سرود ختم شعرم شروع روضه نبود رُخ آئینه تا مُکَدَّر شد روزگارِ خوش علی سر شد حرف مسمار و آتش و در شد پیش چشم تو یاس پرپر شد کهکشان سوخت تا دمِ خانه آتش افتاد روی پروانه تا در افتاد پیکرش افتاد وسط خانه حیدرش افتاد رد مسمار بر پرش افتاد صدف افتاد،گوهرش افتاد آه!اهل سقیفه بد کردند چادرش را چرا لگد کردند بردیا محمدی @majmaghaemshahr
5.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تودهنی استاد رحیم‌پور ازغدی به مزدور فارسی‌زبان اسرائیل که کمک مردم ایران به لبنان را اشتباه جلوه داد و گفت: چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است @majmaghaemshahr
تاریخ به‌جز عبرت ایام ندارد هر آینه روز خوش و آرام ندارد هر جا سخنی از شرر و شیوۀ گرگ است از لانۀ جاسوسی شیطان بزرگ است آن لانه که تسخیر جوانان وطن شد جاسوسی آن فاش برای تو و من شد از گورِ هم او آتش امروز بلند است صهیون به هواداری او اهل گزند است با این همه، آن وعدۀ شیرین شده نزدیک پیروزی لبنان و فلسطین شده نزدیک سنوار نشان داد که با پیکر صد چاک باید که سلاح تو نیفتد به روی خاک سیدحسن و هَنْیه، فؤاد و صفی‌ّالدین از خیل شهیدان ره قدس و فلسطین سیدرضی و زاهدی و نیل‌فروشان سنوار که تکبیرزنان بود خروشان گفتند بدانید که بسیار عیان است این‌ها نفس آخر صهیون به جهان است از حزب خدا در دلشان وحشت و بیم است سیدحسن بعدی ما شیخ نعیم است با این‌که غم و غصه به هر ناحیه برپاست سرزنده‌تر از پیش، ولی ضاحیه برپاست سیدحسن آن روز به خطِّ خوش و خوانا بر صفحه نوشته سپس آن را زده امضا ما صاعقه در روز نبردیم بدانید قطعاً همه پیروز نبردیم بدانید شمشیر به کف آیۀ فتح‌اند دلیران آمادۀ صد وعدۀ صادق شده ایران داریم می‌آییم به میدان، بهراسید آری بهراسید از ایران بهراسید.. خود را وسط معرکه محبوس ببینید تا مردنتان یک‌سره کابوس ببینید ای خیبریان از شب پیکار بترسید از زمزمۀ حیدر کرار بترسید هنگام نبرد آمده، خوشحالی‌تان کو؟! آن دبدبۀ گنبد پوشالی‌تان کو؟! باید که بفهمی سر تسلیم نداریم ما از تو و ارباب تو هم بیم نداریم فتّاح به تو یاد دهد فتح مبین را ایران به تو تعلیم دهد نظم نوین را ایران به تو اثبات کند جنگ‌بلد کیست آن‌کس که در این غائله پیروز شود کیست پا را ز حد خویش فراتر تو نهادی شلیک به ایران؟ چه غلط‌های زیادی! ای باند تبهکار! بزن زور خودت را با موشک خود حفر کنی گور خودت را ای باند تبهکار! تو در آخر کاری بی صاحب خود هیچ تو در چنته نداری بر هم بزند حملۀ ما سرخوشی‌ات را پایان بدهد قصۀ کودک‌کشی‌ات را تو اِبن‌زیادی و سگ هار یزیدی بیچاره! نگهبان در کاخ سپیدی آن کاخ که نزدیک شده صبح زوالش فرقی نبوَد بین سگ زرد و شغالش آن کاخ که بر پایۀ تدلیس نشسته بر صندلی قدرتش ابلیس نشسته آدم‌کشی و فتنه و غارت هنر اوست هر شر که به عالم بشود زیر سر اوست بیدادگری‌های جهان ریشه‌اش آن‌جاست ویران شود این کاخ که ویران‌گر دنیاست یک خون، طلب ماست از این قوم ستم‌کار یک روز می‌آییم به خون‌خواهی سردار هیهات که ما عزت خود را بفروشیم از خون سلیمانی‌مان چشم بپوشیم سوگند به او، مرهم این داغ تقاص است با قاتل او حرفی اگر هست قصاص است ما صاحب عزمیم، اِذا زُلزِلَتِ الاَرض آمادۀ رزمیم، اِذا زُلزِلَتِ الاَرض ما کالجبل راسخ امروز نبردیم این وعدۀ قطعی‌ست که پیروز نبردیم نه جای شتاب است نه هنگام درنگ است سیدعلی خامنه‌ای فاتح جنگ است ما زنده‌تر از پیش به خون شهداییم در معرکه‌ها لشکر این مرد خداییم او اذن دهد در صف پیکار ردیفیم لب تر کند امروز، سحر قدس شریفیم امروز که اوضاع جهان مایۀ شرم است «ای عشقِ دل‌افروز، دلِ ما به تو گرم است» سرودهٔ مشترک جوادمحمدزمانی مجیدتال محمدرسولی @majmaghaemshahr
پایهٔ آمال محکم در جهان کردن چرا خویش را غافل ز مرگ ناگهان کردن چرا خلقت باغ جنان بهر تو شد ای بیخبر اندرین ویرانه چون جغد آشیان کردن چرا پای لنگ و راه دور و تن ضعیف وتوشه کم اینقدر بار گناه خود گران کردن چرا مرکب نفس اردهی جولان لگدکوبت کند این شرارت پیشه آزاد از عنان کردن چرا حب دنیا بت بود دل خانهٔ حق ای عجب در درون خانهٔ حق بت نهان کردن چرا مرگ لایستأخرونست و لایستقدمون عمر طی بیهوده در وقت امان کردن چرا خلق را دانی چو عاجز در گذر از زید و عمر شرح عجز خویش نزد این و آن کردن چرا پخته شو خامی بنه تا ایمن از آتش شوی همچوگندم سینه چاک ازبهر نان کردن چرا ناتوانی ها تو را بعد از توانائی بود بی مروت ظلم بر هر ناتوان کردن چرا گوش کن پند "صغیر" و مردم آزاری مکن زانچه رنجد از تو یکدل آنچنان کردن چرا صغیر اصفهانی @majmaghaemshahr
شمس حجاب کبریا زینب است تجلی شرم و حیا زینب است روح مناجات و دعا زینب است شان نزول انما زینب است فاطمه کرببلا زینب است دوای درد بی دوا زینب است ای نفس حضرت ختمی مآب دختر آسمانی بوتراب در صدف بحر وفا درّ ناب روی تو حسرت دل آفتاب موی تو شب ندیده حتی به خواب مصحف مستور خدا زینب است شب که به امید سحر آرمید صدای تکبیر فلک را شنید شب زدگان نسیم رحمت وزید دوباره شمس روی حیدر دمید آینه ای به دست  زهرا رسید فاطمه ی علی نما زینب است دانه تسبیح تو شمس ضحی چادر تو، پرچم حجب و حیا به زیر سایه تو عرش خدا نه فلک از خاک رهت شد بنا خانه تو مطاف ارض و سما کعبه سیار خدا زینب است بیا و جلوه  ی پیمبر ببین شیرزنی چون یل خیبر ببین ادامه سوره کوثر  ببین حسن حسن نیز مکرر ببین دوباره یک حسین دیگر ببین پنج تن زیر کسا زینب است آمدی ای جان جهان حسین آمدی ای روح و روان حسین آمدی ای دل نگران حسین جان حسین جان تو جان حسین آمدی و زد  ضربان حسین حسین مروه و صفا زینب است شمس چراغ در این خانه ات ماه غبار در کاشانه ات ارض و سما گر شده پروانه ات  یافته این گونه شفاخانه ات تهمت عقل است به دیوانه ات دوای ما نعره ی یا زینب است هیبت روی تو سر ا پا علی فاطمه ای به شکل مولا علی نیست کسی مثل تو الّا علی میوزد از نطق تو هرجا علی لعن علی عدوک یا علی کوری چشم خصم با زینب است کرببلا دیده که پیغمبری فاطمه ای و یک تنه لشگری فاتح هر رزم چنان حیدری نیست اگر چه مثل تو خواهری حسین را برادر دیگری حسن به دشت کربلا زینب است  پلک بزن شام و سحر خلق کن چشم بچرخان و قمر خلق کن حماسه ای بار دگر خلق  کن به بانگ اسکوتو جگر خلق کن خطبه بخوان تیغ دو سر خلق کن آیینه دار مرتضی زینب است گرمی عشق و هرم این تب یکی است تا به سحر مسیر هر شب یکی است هر چه نوشتیم مرکب یکی است چنان که نام خالق و رب یکیس نام حسین و نام زینب یکیست   جان میان هر دوتا زینب است روز قیامت که جهان مضطر است بی سر و سامان صف محشراست عرصه حشر  از نم گریه تر است هر که خودش مانده  و بی یاور  است غم نخورد آن که تورا نوکر است  سایه روی سر ما زینب است در کف تو چرخ چو دستاس بود با نفست دهر پر از یاس بود خاک رهت گوهر و الماس بود بس که به اکرام تو حساس بود پله منبر تو عباس بود ستون خیمه سما زینب است سیل کرم لحظه باریدنت گل بکشد منت گل چیدنت یاس در آرزوی بوییدنت هیچ گلی ندیده خندیدنت مگر به لحظه حسین دیدنت حسین را چهره گشا زینب است از نگهت نور خدا منجلی هرچه خدا خواست تو گفتی بلی هیبت تو قصه هر محفلی خواست که غم دست تو بندد ولی غم که بود در بر دخت علی حیدر صحرای بلا زینب است آمده بر جنگ تو غم از الست کرببلا  غم به بلا داد دست جنگ تورا حق به تماشا نشست قامت تو قامت غم را شکست دخت علی را تنوان دست بست فصل خطاب  خطبه ها زینب است موسی علیمرادی @majmaghaemshahr
جلوه‌ی مُشترک حیدر و زهرا ؛ زینب فیض جاری شده از عالم بالا ؛ زینب نه‌‌ فقط‌ فخرِ تو؛فخرِ پدرت‌ هم بوده به تو گفتند اگر زینت بابا ؛ زینب نیمی‌از هیمنه‌ی‌تو به‌خدیجه‌‌‌رفته‌ست‌‌ نیمه‌ی‌ دیگر تو رفته به طاها؛ زینب مادرت اُمِّ‌أَبیهاست از این رو باید لقب تو بشود "سِرّ أَبیها" ؛ زینب مادرت مرتبه‌‌ی عصمت کبری دارد توازاین‌روشده‌ای‌عصمت‌ِصغری؛زینب کعبه‌راضی‌ست؛اگرمَضجع‌ِتوسَمت‌خودش بِکشد عقربه‌ی قبله نما را؛زینب .... اشتباه است اگر فکر کنم در عالم فاطمه نائبه‌ای داشته اِلّا زینب سینه‌ام را که ببویند ملائک در قبر می‌نویسند به روی کفنم "یا زینب" مِنّت از هیچ‌طبیبی‌ نکشم چون که مرا اشک‌ در داغ تو کرده‌ست مداوا ؛ زینب اشک خونین اباالفضل دلیلش این بود دستِ‌تو بسته‌شد؛او کرد تماشا ؛ زینب نیزه دار سر ارباب دلش سنگی بود با دلت چون‌که نمی‌کرد مدارا ؛ زینب نیزه‌داران همه مستند؛در این راه دراز بی‌سبب‌نیست‌زمین‌خُوردن‌ِسرها؛زینب حرمله،شمر،سنان،زجر ؛ مُقصّر هستند که‌ شدی غرق کبودی‌ تو سراپا ؛ زینب محمد قاسمی @majmaghaemshahr
ای‌ دختر‌ جلالت‌ و ای خواهر وقار بانوی‌مُلکِ‌عصمت‌و‌ ناموس‌ِ کردگار ای‌مانده‌درتو هیبت حیدر به‌یادگار ای‌انعکاسِ فاطمه در چشم‌ِ‌ روزگار پیشت چراغ‌ها همه بی‌ استفاده‌اند از سایه‌ی تو نور به خورشید داده‌اند تو آمدی که مظهر اهل کسا شوی تا جلوه‌گاه آیه‌ی قالوا بلی شوی در قامت زنان شرف"لافتی" شوی زینب‌شدی‌که زینتِ‌ شیرخدا شوی هر چند گفته‌اند که امّ المصائبی با جوشن حجاب اسدُاللهِ غالبی جایی که امر نام‌گذاریت با خداست اسم تو مثل اسم علی فوق کیمیاست آری‌ حسابِ‌فهم تو از دیگران جداست علم لَدُنّی تو همان علم انبیاست باآن‌زبان که‌گفته‌ای"یک" "دو"نگفته‌ای ای سِرّ اَعظمی که کماکان نهفته‌ای کوه‌از صلابتِ‌ تو در عالم اشارتی‌ست هفت‌آسمان‌؛زِ وُسعتِ‌قلبت‌ کنایتی‌ست نقل‌ روایت تو چه‌ نیکو عبادتی‌‌ست این‌که غلام کوی تو باشم سعادتی‌ست منّت خُدای را که همین است مذهبم من شیعه‌ی حسینیِ اسلامِ زینبم از هردو سمت؛نسبتِ‌تو می‌رسد به‌ نور خورشیددرحضورتو چون‌می‌کند ظهور از ظِلّ سایه ات به ادب می‌کند عبور فَخر المُخدّراتِ حرم ؛ زینب‌ الصّبور اُختُ‌الحسین،درعظمت‌کیست‌مثل‌تو؟ اقرار می‌کنم احدی نیست‌ مثل‌تو ازتو به‌وقت‌حادثه‌طوفان‌شکست‌خورد اولاد عاهه در دل میدان‌ شکست‌خورد از زخم پات خار مُغیلان‌ شکست‌خورد کوفه‌دُرست‌لحظه‌ی‌طُغیان‌شکست‌خورد این شهر مثل صید اسیر کمند شد فریاد اُسکُتوی تو وقتی بلند شد دیدی هلال را به سرِ نِی به‌وقت‌ظُهر دیدی خمیده شد کمرِ نِی به‌وقت‌ظُهر آتش نشست بر جگر‌ِ نِی به‌وقت‌ظُهر جا ماند بر تنت اثرِ نِی به‌وقت‌ظُهر آنهاکه‌مَست؛دور و برت نعره‌می‌زدند باخُطبه خواندن تو به زانو در آمدند با اینکه مثل فاطمه بی‌بال و پر شدی تو یک تنه حریف هزاران نفر شدی هشتاد و چند کودک و زن را سِپَر شدی هرجا که شعله بود تو پروانه‌تر شدی آه دل‌ِ شکسته‌ات از عرش هم گذشت وقتی‌که ریخت دُرّ حسینی میان طشت محمد قاسمی @majmaghaemshahr
توراخبربُوَد امشب چه دل‌پذیر شبی است؟ بلی بلی؛ شب میلاد دخت دخت نبی است مه جمادی الاولی و پنجمین شب و روز چه ماه مهرفروزی! چه روزی وچه شبی است! رسیده مولد بانوی آسمان و زمین چه مهرپرده‌نشینی!چه ماه مُحتجبی است! چه بانویی! که عقیله میان هاشمیان لقب گرفت و سزاوار این چنین لقبی است ز بس به خاطر او شد روا حوائج خلق به هرکه می‌نگرم، فکر حاجت و طلبی است اگر خدای تو را خوانده زین اب، زینب! دگر که باخبر از آن مقام «زین ابی» است؟ چه خوش سروده!هرآنکس که بوده امّا حیف! ندانم آنکه چه کس شاعراست وازچه لبی است: «هزار مرتبه شستم دهان به مُشک و گلاب هنوز نام تو بردن کمال بی‌ادبی است» جواد هاشمی تربت @majmaghaemshahr
چه خوب شدکه ذکردل، علی علیست روز و شب پناه اول آخرم ، فاطمه شد به لطف رب چه خوب شد که گشته ام غلام قنبر کسی که عالم از شجاعتش،هنوز مانده در عجب فراری اُحُد کجا ، دلاور احُد کجا کجاست شان مصطفی، نایب عافیت طلب امان ازآن که حُرمت ِ امین وحی را شکست کشیده دین چه ها ازین،خلیفه های بی ادب به زیر دین ِ حضرت خدیجه ایم و فاطمه اگر علی علی علی ، نشسته است روی لب بناز شیعه تا ابد ، به دین آسمانی ات سهم کدام مکتبی ، شده عقیله العرب چه همتی،چه غیرتی،چه کرده است پای دین فاطمه ی کرببلا ، زینب صبر آفرین سلام ای عقیله ی ، تمامی زمانه ها کسی نداشت مثل تو ، ز فاطمه نشانه ها تو بی معلم عالمه ، فهیمه ای و فاضله تو جاودنه گوهری ، در یم بی کرانه ها نشانده کوه غیرتت ، وقار و صبر و هیبتت حماسه ی حسین را ، به صدر جادوانه ها تودست بسته بسته ای ، دست بنی امیه را حریف عزم راسخت ، نمی شود بهانه ها چه گویم از کرامتت ، سرم فدای قدرتت توروضه ات بهشت را ، می آورد به خانه ها سلام سایه ی سر و ، ملیکه ی حسینیان سلام مطمئن ترین، پناه آخر الزمان در آسمان عاشقی ، تو سرترین ستاره ای سرآمد حسینیان ، میان هر زمانه ای زمین و آسمان همه ، فدای آن خدای که نکرد خلق غیر تو ، فاطمه ی دوباره ای توسلی به حضرت ِ خطیبه ی فدک نما بهم بریز کوفه را ، فقط به یک اشاره ای علی حسین مجتبی ، فاطمه و محمدی برای جمع پنج تن ، فقط تو استعاره ای خطبه شام و کوفه ات ، شبیه خطبه فدک نهیب زد سر ِ ستم :" هنوز هیچ کاره ای" بت شکنی و دخترِ بت شکن مدینه ای شیر زنی و دختر ِشیر زن مدینه ای حماسه های حیدری، نشسته در کلام تو به ظلم پشت پا زده ، فاطمه مرام تو همیشه بهر یاورش ، امام می کند دعا بود ولی ملتمس ِ دعای تو امام تو به غیر چارده نفر ، خدا به کس نمی دهد اجازه ورود را ، به کعبه ی مقام تو تو قبله ی فضیلتی ،تو منتهای عزتی بلند می شود حسین ، ز جا به احترام تو گفته خدا تو زینت ِ شیر دلاور منی مادر حیدری تو ، فخر کُنَد به نام تو معجزه مانده عاجز از ، نام‌گره گشای تو کار مسیح می کند ،بنده ی بنده های تو تویی که حسرت همه،ملائک است خدمتت تهمت وسنگ وکعب نی ،نبودحق عصمتت رواست کل سال ما ، محرم و صفر شود گرفته جان شیعه را ، مصیبت اسارتت مطهره ترین چرا ، تو را زدند با وضو کاش نداشت نام دین، قصهٔ هتک حرمتت کوری چشم حرمله ، فاتح شام و کوفه ای معجر پاره پاره ات ،نکرد کم ز عزتت تو در میان سلسله ، بخوان نشسته نافله بخوان که بازهم خدا ، فخر کند به خلقتت شکست پیش چشم تو ، غرور نازدانه ها چه قدر داده غصه ی ، حرم تو را خجالتت خدای صبر با دلت ، چه کرده اند شامیان که بی رقیه روزوشب،مرگ شده است حاجتت تواز زمانه دیده ای ، چه غیر داغ پشت داغ بگوکه جزتواینهمه،کشیده است از فراق ؟! محمدحسین رحیمیان @majmaghaemshahr