eitaa logo
بشری (رسانه مجمع)
854 دنبال‌کننده
395 عکس
308 ویدیو
215 فایل
🔹" بُشْرىٰ " به‌‌عنوان‌‌رسانه‌‌ی‌خبری‌ " مجمع‌الذاکرین‌قائمشهر‌" به جهت ارتقای سطح کیفی مداحان شهرستان و حومه و حاوی مطالب ارزنده شامل پند، مدایح و مراثی اهل بیت، جملات ناب، بصیرت افزایی می باشد. 🔸ادمین 👈🏻 @Morteza1341
مشاهده در ایتا
دانلود
میگویَم از رودی کَزاو یَم می‌شود تأمین از اشک او باران نم‌نم می‌شود تأمین با دودِ آهَش شعله‌ی غم می‌شود تأمین از دست‌پختش رزق عالم می‌شود تأمین قربان فقری که مرا مسکین‌ترین نامید من را گدای سفره‌ی ام‌البنین نامید تو آمدی تا دست حق را آستین باشی مثل ستونی..، محکماتِ بیتِ دین باشی انگشتریِ عشق را نقش نگین باشی اصلاً به تو می‌آید عباس‌آفرین باشی هستیِ معشوقِ فرات از نورِ هست توست تربیت ماه بنی‌هاشم به دست توست فصل خزان را خنده‌های تو بهارش کرد جاروی تو عرش زمین را بی‌غبارش کرد بیتِ علی را نور چشم‌ات نو نَوارش کرد لفظِ ادب را نام تو بااعتبارش کرد این احترامی که به زهرا می کنی..،عشق است درقلب حیدرخویش راجا می‌کنی عشق است از آن زمان که نور تو در خطِّ دید آمد جبریل بالش را به خاک تو کشید..، آمد کوه صلابت از وقارت تا شنید..، آمد چار آینه از شیشه‌ی عمرت پدید آمد خرج علی کردی همین احساس‌هایت را نذر حسین‌ات کرده‌ای عباس‌هایت را ابر کبودی قاتل مهتاب باشد؟ نه با تو حسن در کوچه‌ها بی‌تاب باشد؟ نه زینب از این بی‌مادری بی‌خواب باشد؟ نه شب‌ها حسین فاطمه بی‌آب باشد؟ نه سرچشمه‌ی مِهرتودر این خانه می‌جوشد لب‌تشنه‌ی زهرا ز دستت آب می‌نوشد امّا امان از ساعتی که قلب دنیا سوخت از تشنگی لب‌های خشکِ روح دریا سوخت روی لب طفلان صدای آب..، بابا..، سوخت تا تیر بر مشکی اصابت کرد..، سقا سوخت رد سیاهی روی مهتابِ شبت افتاد عباس تا نقش زمین شد..، زینبت افتاد دیگر پس از او تیرهای بی‌درنگ انداخت آن نیزه‌داری که به سمت شاه سنگ انداخت خونابه روی رمل‌های سرخ‌، رنگ انداخت نامردی آنجا بر لباس کهنه چنگ انداخت سرنیزه‌ها شاه تو را از حال می‌بردند ارباب ما را تا تهِ گودال می‌بردند جسم حسین تو معما شد..، نبودی که نیزه میان حلق او جا شد..، نبودی که بالای تل، زینب قدش تا شد..، نبودی که پای حرامی در حرم وا شد..، نبودی که ای وای از اطفال، از اطفال، از اطفال... شمر از تهِ گودال آمد در پیِ خلخال زینب کجا و ناقه‌های بی امان..، بی بی زینب کجا و آن‌همه زخم زبان..، بی بی زینب کجا و مجلس نامحرمان..، بی بی زینب کجا و ضربه‌های خیزران..، بی بی نامحرمان اطراف زینب تاب می‌خوردند با حرمله پیش ربابت آب می‌خوردند شاعر: بردیا محمدی @majmaghaemshahr
آن روز که به داغ غمت مبتلا شدیم دل خون‌تر از شقایق دشت بلا شدیم مایادمان که نیست ولی راستی حسین با درد غربت تو کجا آشنا شدیم ممنون از اینکه آمدی آقای ما شدی ممنون از اینکه نوکر این خانه ما شدیم شکر خدا که فاطمه ما را خریده است شکر خدا که خرج بساط شما شدیم عزت سرای ماست عزا خانۀ شما با گریه بر تو بود عزیز خدا شدیم ما را خدا به عشق تو می‌بخشد عاقبت ما عاقبت به خیر تو در روضه‌ها شدیم @majmaghaemshahr
بالا بری پایین بیای جامعه ای را بالای سرش قرآن پهن کنیم  مادام که توی اون جامعه از یک سو گرسنهٔ بیچاره از سرما بلرزد وجود داره و در سوی دیگر متنعمان برخوردار از همه چیز  اون جامعه لجنه این جامعه تمام چهره اش را با قرآن بپوشانید لجنه شهیدبهشتی @majmaghaemshahr از دکتر چمران پرسیدند که تعهد بهتر است یا تخصص؟ ایشان گفتند :«می گویند تقوا از تخصص لازم تر است. آن را می پذیرم .اما می گویم آن کس که تخصص ندارد و کار را می پذیرد بی تقواست. @majmaghaemshahr
❤️ کسی که دربارۀ پول و دستمزدش زیاد اصرار نمیکند و خیال میکند دیگران انصاف و شعور دارند، احمق نیست، مناعت طبع دارد ❤️ کسی که به موقع می آید و برای با کلاس بودن، عده ای را منتظر نمیگذارد، احمق نیست، منظم و محترم است. ❤️ کسی که برای حل مشکلات دیگران به آنها پول قرض میدهد یا ضامن وام آنها میشود و به دروغ نمیگوید که ندارم و گرفتارم، احمق نیست. کریم و جوانمرد است. ❤️ کسی که معایب و کاستی های دیگران به رویشان نمی آورد و بدی ها را نادیده می گیرد، احمق نیست. شریف است. ❤️ کسی که در مقابل بی ادبی و بی شخصیتی دیگران با تواضع و محترمانه صحبت میکند و مانند آنها توهین و بددهنی نمیکند، احمق نیست. مودب و باشخصیت است... انسان بودن هزینه سنگینی دارد ! @majmaghaemshahr
کارگردان این دنیا خداست مهم نیست نقش ما در این مجموعه ثروتمند است یا تنگدست؛ سالم است یا بیمار؛ مهم این است که محبوب‌ترین کارگردان عالم نقشی به ما داده که باید به بهترین شکل آن را ایفا نماییم؛ نباید از سخت بودن نقش گله‌مند بود؛ چرا که سخت بودن نقش نشانه اعتماد کارگردان به شایستگی بازیگر است … امیدوارم در هر نقشی که هستی خوش بدرخش @majmaghaemshahr
نزد خالق هر کسی باشد فرودش بیشتر در مسیر بندگی باشد صعودش بیشتر اهل صوم و صمت باش و دل به پرحرفان مبند مزبله وقتی بسوزد هست دودش بیشتر خواست لیلا تا که مجنون را مقرب تر کند کاسه ی او را شکست و آزمودش بیشتر بهره ها دارد دل ویرانه... می دانم ولی دل که می گیرد، شود با گریه سودش بیشتر وادی عشق است کیش ما، شکسته تر شود هر کسی باشد دراین وادی ورودش بیشتر عاشقی که دل نبست اصلا به دنیا، می شود با امام عصر خود گفت و شنودش بیشتر @majmaghaemshahr
ببین باید چه دریایی از ایمان و یقین باشی، که همراه امیری، چون امیرالمؤمنین باشی ببین باید چقدر احساس باشد در دل شیرت، که در بین زنان، تنها تو عباس‌آفرین باشی شجاعت را، شرافت را، بلاغت را، ولایت را خدا، یک‌جا به تو بخشید، تا اُمّ البنین باشی همه عالم، پسر دارند، تو قرص قمر داری مگر بی‌نور می‌شد، مادر زیباترین باشی؟ مگر بی‌نور می‌شد، در دل خورشید بنشینی؟ تمام عمر با عباس و زینب همنشین باشی گرفتی دستِ ماهی را که از ما دست می‌گیرد رسیدی، باغبانِ غیرةٌ للعالمین باشی رسیدند و فقط پرسیدی از زینب: حسینم کو؟ تویی اُمّ الادب؛ آری! تو باید اینچنین باشی پسرهای تو را کشتند، اما اِرباً اِرباً، نه! نبودی شاهد تکرار اکبر، بر زمین باشی هوای پر کشیدن سوی حق داری و حق داری پس از کرببلا سخت است که اُمّ البنین باشی شاعر: قاسم صرافان @majmaghaemshahr
عصر پنجشنبه و بیاد گذشتگان بی خبر از هم دگر آسوده خوابیدن چه سود؟ بر مزار مردگان خویش نالیدن چه سود؟ زنده را تا زنده است باید به فریادش رسید؟ ور نه بر سنگ مزارش آب پاشیدن، چه سود؟ گر نرفتی سوی او تو در زمان بودنش خانه صاحب عزا تا صبح خوابیدن، چه سود؟ زنده را تا زنده است اکنون قدرش را بدان ور نه بر روی مزارش کوزه گل چیدن چه سود؟ زنده را در زندگی باید بدرد او رسید ور نه مشکی از برای مرده پوشیدن چه سود؟ با محبت دست پیران را عزیز من ببوس ور نه بر روی مزارش تاج گل چیدن چه سود؟ یک شبی با زنده‌ها غمخوار باش ور نه بر روی مزارش زار نالیدن چه سود؟ سه بیت را به نوعی دیگر هم گفته‌اند: بی‌خبر از حال هم بودن چه سود؟ ور نه بر سنگ مزارش آب پاشیدن چه سود؟ گر نرفتی خانه‌اش تـا زنده بود خانه‌ی صاحب عزا، تا صبح خوابیدن چه سود؟ زنده را در زندگی قدرش بدان ور نه مشکی از برای مرده پوشیدن چه سود؟ @majmaghaemshahr
منم سنگ صبور لانه ی عشق منم آن خانه دار خانه ی عشق منم در بزم مظلومانه ی عشق سرود نغز جاویدانه ی عشق اگر چه زن ولی مرد آفرینم كنیز فاطمه ام البنینم @majmaghaemshahr پس از عصیانگری های مدینه كه تنها ماند مولای مدینه پس از پرواز زهرای مدینه كه شد آتش سراپای مدینه مرا هفت آسمان قدرم قضا داد فلك دستم به دست مرتضی داد @majmaghaemshahr از آنروزیكه رفتم محضر او خرامان تا رسیدم بر در او كه گیرم جای یاس پرپر او به استقبالم آمد دختر او مرا مادر خطابم كرد زینب مرا از شرم آبم كرد زینب @majmaghaemshahr از آنروزیكه آن درگاه دیدم چهار اختر بدون ماه دیدیم علی را سر درون چاه دیدم هزاران صحنه ی جانكاه دیدم به گرد شمعشان پروانه گشتم نه بانو بل كنیز خانه گشتم @majmaghaemshahr زمان بگذشت تا نخلم ثمر داد مرا هم چرخ گردون بال و پر داد خدا پاداش كارم یك پسر داد پسر نه در كفم قرص قمر داد سراپا موجی از احساس گشتم كه من هم صاحب عباس گشتم @majmaghaemshahr چه عباسی كه هستم هست او بود چه عباسی كه دل پابست او بود برایم قبله چشم مست او بود گره بگشای كارم دست او بود ز طفلی گشت ماه عالمینم غلام حلقه در گوش حسینم @majmaghaemshahr از آنروزیكه مظلومانه رفتند كبوترهای من از لانه رفتند همه گلهایم از گلخانه رفتند به كف جان و پی جانانه رفتند چنین گفتم به گوش نور عینم مبادا باز گردی بی حسینم @majmaghaemshahr همه رفتند و من جا مانده بودم غریب و زار و تنها مانده بودم میان موج غمها مانده بودم به ره محو تماشا مانده بودم كه شاید كاروان یاس آید حسین و از پی اش عباس آید @majmaghaemshahr ولی افسوس دیدم كاروان را كه می آورد با خود خستگان را سیه پوش مصیبت كودكان را زنان خسته حال و نیمه جان را عیان شد هستیم از دست رفته ز دستم هر چه بود و هست رفته @majmaghaemshahr
دل که با دلبر نباشد چشم تر بی فایده است دیدگان خواب را شوق سحر بی فایده است از فراق آزرده ای فکر راه چاره باش بی عمل هی صحبت ازخون جگربی فایده است کربلا که می روی تصمیم بر تقوا بگیر دست خالی چون که برگردی سفربیفایده است من از این و آن خبر دارم ولی ازیار نه جز ظهوراصلا برایم هر خبر بی فایده است پای منبرها نشستن هم مرا آدم نکرد صحبت از انسانیت درگوش کر بی فایده است نفس را اول فدای مقدمش کن بعد سر ترک لذت تانکردی ترک سر بی فایده است شهرماوقتی که جای یوسف زهرا نشد در پی اش گشتن میان هرگذربی فایده است منتَظِر باید برای منتَظَر کاری کند هرچه هم باشد درخت بی ثمر بی فایده است صورت سرخ شهیدان برهمه اثبات کرد ادعای عشق بی میل خطر بی فایده است ازتوماآموختیم این درس را ای منتقم گریه جز بر کربلا از هر نظر بی فایده است @majmaghaemshahr
1_2633084449.mp3
6M
حاج محمود کریمی شام غم ام البنین @majmaghaemshahr باز برای مشک تو عباس چشم من و خواهرت دریاست من دیگه کنیزتم مادر مادر تو حضرت زهراست ممنونم فدایی غریب کربلا شدی ممنونم که اخرش برا حسین فدا شدی ای برای دستات ای برای چشمات ای برای اشکات من بمیرم مادر ای سر بر نیزه کشته سر نیزه ای برای زخمات من بمیرم مادر **** روز روشنم شب تاره حال و روز مادرت زاره هر کی با تو کربلا بوده مثل من برات عزاداره میدونم چه شد کنار علقمه پرت شکست میدونم چی شد که روی نیزه ها سرت شکست سرو رعنای من ماه شبهای من ای برای دردات من بمیرم مادر روی خاک افتادی تشنه لب جون دادی ای برای اشکات من بمیرم مادر **** از غم تو قد خمیدم من از همه عالم بریدم من دل خوشیم اینه فقط مادر پیش زهرا رو سفیدم من زینب گفت برادرم رسید و لب نزد به اب زینب گفت که تا ابد شرمندشیم من و رباب علقمه غوغا شد مادرت زهرا شد چشم تو دریا شد من بمیرم مادر پیش پای زهرا اسممو آوردی رو سفیدم کردی من بمیرم مادر @majmaghaemshahr
🔷سخنان بزرگان در مورد ام النبین 🔹امام باقر (ع) می فرماید: آن حضرت به بقیع می رفت و آن قدر جانسوز مرثیه میخواند که مروان با آن قساوت قلب گریه می کرد. 🔹شهید ثانی درباره حضرت ام ‌البنین(ع) می‌‌گوید: «ام ‌البنین از بانوان با معرفت و پر فضیلت بود. نسبت به خاندان نبوت، محبت و دلبستگی خالص و شدید داشت و خود را وقف خدمت به آن‌ها کرده بود. خاندان نبوت نیز برای او جایگاه والایی قائل بودند و به او احترام ویژه می گذاشتد. در روزهای عید، به احترام او به محضرش می‌رفتند و به ایشان ادای احترام می‌کردند.» 🔹سید محمود حسینی شاهرودی (متوفی ۱۳۹۴ ق) گوید: «من در مشکلات، صد مرتبه صلوات برای مادر حضرت ابوالفضل العباس(ع)، ام البنین(ع)، می‌فرستم و حاجت می‌گیرم.» 🔹سید محسن امین در کتاب اعیان الشیعه می‌نگارد: «ام البنین(ع) شاعری خوش بیان و از خانواده‌ای اصیل و شجاع بود.». 🔹مقرم می‌گوید: «ام البنین از بانوان با فضیلت به شمار می‌رفت. وی حق اهل بیت را خوب می‌شناخت و در محبت و دوستی با آنان خالص بود و متقابلا خود در میان آنان جایگاه بلند و مقام ارجمندی داشت.» 🔹علی محمد علی دُخَیل، نویسنده معاصر عرب در وصف این بانوی بزرگوار می‌‌نویسد: «عظمت این زن (ام البنین) در آن‌جا آشکار می‌‌شود که وقتی خبر شهادت فرزندانش را به او می‌‌دهند، به آن توجه نمی‌کند، بلکه از سلامت حضرت امام حسین(ع) می‌‌پرسد؛ گویی امام حسین(ع) فرزندِ اوست نه آنان.». ✅مقام صبر ، ادب و ایمان ام النبین در باب ادب، صبر و ایمان این بانوی باعظمت ماجرایی را نقل کرده اند که در این قسمت تقدیم میکنم؛ نقل شده که پس از واقعه عاشورا و هنگام ورود کاروان اهل بیت علیهم السلام به مدینه   بشیر در مدینه حضرت ام البنین را ملاقات می کند تا خبر شهادت فرزندانش را به او بدهد. ام البنین پس از دیدن وی می گوید: از حسین(ع ) مرا خبر بده. بشیر می گوید: سرت سلامت مادر! عباست به شهادت رسید. ام البنین باز می گوید: از حسین(ع ) مرا خبر بده. و به همین ترتیب خبر شهادت هر چهار فرزند بزرگوارش را به او می دهد. ام البنین با صبری بی نظیر می گوید: «یا بشیر اخبرنی عن ابی عبدالله الحسین(ع). اولادی و من تحت الخضراء کلهم فداء لابی عبدالله الحسین(ع ).» ای بشیر خبر از [امام من]اباعبدالله الحسین بده فرزندان من و همه آنچه زیر این آسمان  است فدای اباعبدالله(ع) . و آنگاه که بشیر خبر شهادت مولا و امام او، حسین بن علی(ع ) را می دهد آهی کشیده و با دنیایی از غم و اندوه می گوید:-«قطعت نیاط قلبی» آه که بندهای (رگهای) قلبم را پاره پاره کردی. @majmaghaemshahr