#قابل_تامل
آقای محدثزاده یک بار در قم منبر میرود و منبر را بدون مطالعه و معمولى تحويل میدهد. بعدا پدرش مرحوم حاج شيخ عباس را در خواب ديده که فرموده بود:
«حتی مال و آبرو قابل جبران و تدارک است ولی وقت دیگران قابل جبران نیست. اشخاصى كه پاى منبر شما مىآيند، وقت گذاشتهاند و بايد منبرى تحويل بدهيد كه در آن حديث باشد تا آنها چيزى ياد بگيرند و وقت آنها تلف نشود».
@majmaghaemshahr
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#در_محضر_عالمان
امروز تضعیف رهبری بالاترین گناه است
@majmaghaemshahr
#اطلاعیه
#جان_فدا
مراسم سالروز حماسه ۹ دی و سالگرد شهادت شهید حاج قاسم سلیمانی ساعت ۱۹ روز پنج شنبه ۸ دی ۱۴۰۱ درحسینیه عاشقان ثارالله برگزار می گردد۰
سخنران: برادر ابوالحسنی همرزم شهید سلیمانی از دفاع مقدس تا سوریه۰
مداح: حاج عباس طهماسب پور
شماهم دعوتید.
هیئت رزمندگان اسلام
@majmaghaemshahr
15.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#جان_فدا
🔺انتشار برای اولین بار/ فیلم منتشر نشده از اشکها و نگرانیهای حاج قاسم در روز تودیع از فرماندهی سپاه کرمان و معرفی به عنوان فرمانده نیروی قدس
@majmaghaemshahr
#نه_دی
نُه دی، یعنی ادای طلبِ طینت ها
نُه دی، روز قیام همه ی هیئت ها
عضوهیئت شدن وبی طرفی؟بی معناست
هان بدان معنی هیهات منا الذلّت ها
زیر یک پرچم نورند محبّان حسین
نازِ لبیک حسین گفتنِ جمعیت ها
هر که وصل است به حبل الشرف عاشورا
در زمانه ندهد باج به بی غیرت ها
نُه دی، یعنی اگر ما همه با هم باشیم
می گریزند از این صحنه دنی خصلت ها
نه دی روز بصیرت بُود و روز وفاق
روز تاریخی جبران همه غفلت ها
نُه دی، یعنی از آه شهدا ترسیدن
متحد بودن و همسو شدن ملّت ها
نه دی یعنی امام از تو مدد می خواهد
یا علی گفتن و محکم شدن بیعت ها
آتش فتنه به پا بود و هوا گرد و غبار
بسته شد در نهم دی کمر همت ها
هرکه پرسَد نُه دی چیست؟بگوخوردآنروز
سیلی محکم ایران به ابر قدرت ها
نتواند کند اهریمن بُزدل غلطی
در درون گر نبود سستی کم جرئت ها
نه دی یعنی از اندیشه باطل بگریز
صورت نیک رها کن بنگر سیرت ها
نُه دی، روز شناسائی پیمان شکن است
نُه دی، روز گرفتن ز زمان عبرت ها
واعظان گر چه به منبر جلواتی دارند
می نمایند بسی توطئه در خلوتها
پشت پرده همه جا بحثِ براندازی بود
خصم در صحنه و حساس ترین ساعت ها
ششم ماه دی آن سال که بود عاشورا
گشت حرمت شکنی بر علم هیئت ها
گوئی آمد خود عباس علمدار به خشم
زد چنان ضربه که لرزید بُت نفرت ها
چه جوابی به شهیدن خدا خواهی داد؟
ای که خاموش نشستی عوض صحبت ها
گر بهانه بدهی دست اجانب ای دوست
فتنه می آید و از یاد رود خدمت ها
ای «کلامی» مگر این نیست پیام شهدا؟
که بگیریم در اخلاص ز هم سبقت ها
یار اصلاحی و اصحاب اصولی را گوی
هان بکوشید که کفران نشود نعمت ها
.
استادکلامی زنجانی
@majmaghaemshahr
#سالگرد_نهم_دی
دی خاطره ی زنده بیداری ماست
جلوه ی حادثه ی پر ثمر عاشوراست
نه دی فصل شکوفا شدن امّت بود
نه دی صبح طلوعِ غزلِ بیعت بود
یادمان هست چه کردند بسیجی هامان
پای اسلام و ولایت بِگُذشتند از جان
یادمان هست چه کردند به یاری ولی
یادمان هست که تنها نشد این بار علی
در دل حادثه دل تنگ شهادت بودند
از دل و جان همه عمّار ولایت بودند
یادمان هست کسانی که جنایت کردند
به امام و شهدا باز خیانت کردند
آتش فتنه کشیدند به جان اسلام
هجمه بردند حسودان به کیان اسلام
یادمان هست که در فتنه چه ها می کردند
چه جفایی به امام و شهدا می کردند
یادمان هست چه کردند به مسجدهامان
یادمان هست چه کردند به دین و قرآن
یادمان هست چه با عکس خمینی کردند
کافران چه به تکایای حسینی کردند
یادمان هست که آتش زده شد پرچم نور
مملکت سوخت در آن ظهر عطش در غم نور
یادمان هست که در ظهر عزا خندیدند
آل سفیان شده و کف زده و رقصیدند
فتنه ای سبز در این مملکت ایمانی
سبز بودند ولی سبز ابوسفیانی
سبزشان سبز، ولی سبز لجن مال شده
سبزشان سبز ولی پرچم دجال شده
آتش افروخت چنان آتش دنیا خواهی
که خودش سوخت در آن آتش دنیا خواهی
روز قدسی که نه غزّه و نه لبنان گفتند
همه از دادن جان در ره ایران گفتند
پس کجائید پلیدان که خطرها مانده
فتنه ی شام گذشته ست و خبرها مانده
عزّت این نیست که هم سفره ی ظالم باشی
عزّت این است که در قائله قائم باشی
به خدا فرق ندارد که کجا... ایرانی
یا که سوریه، عراقی، یمنی، افغانی
مرد آن است که در صحنه ی میدان مانده
پایِ جمهوریِ اسلامیِ ایران مانده
عزّت آن بود که در صورت محسن دیدیم
غیرت آن بود که در سیرت محسن دیدیم
عزّت این است که سردارِ سلیمان باشی
پایِ جمهوریِ اسلامیِ ایران باشی
هر که در راه خدا مانده حسینی شده است
یاور سید علی، یار خمینی شده است
خنده بر دشمن اسلام چه سودی دارد
چشم امید به برجام، چه سودی دارد
قصّه ی عبرت برجام که دیدید چه شد
سر یک میز نشستند، ببینید چه شد
مگر از قصّه ی برجام چه طرفی بستند
که کنون در پی برجام دو و سه هستند؟
وقت سازش همه ی عزّت ما رفت به باد
رمز پیروزی اسلام جهاد است جهاد
فتنه امروز همان فتنه ی آمریکایی است
سنگ آن روز همین دشنه ی آمریکایی است
غصّه امروز همین قصّه ی کرمانشاه است
قصّه ی غصّه ی یک کارگر پر آه است
غصّه امروز مدیران شکم سیر شده است
غصّه امروز مدیران زمین گیر شده است
غصّه امروز همین خصلت اشرافی هاست
غصّه امروز همین خوی سیاسی شماست
غصّه امروز همین فاصله ی فقر و غناست
آن همه وعده که دادید به این خلق کجاست؟
یادتان هست خمینی که جمارانی بود
سیره ی روح خدا یادِ شما رفت چه زود
او چه می کرد در آن خانه ی صاف و ساده
پس چه کردید شما حضرت آقا زاده
غصّه امروز دگر کاسه ی لبریز شده
غصّه امروز همین قصّه ی تبعیض شده
غصّه این است که آنانکه نجومی خوردند
کیسه کیسه زر از این سفره ی رنگین بردند
به خدا عدل علی خانه نشین است هنوز
امر رهبر به خدا روی زمین است هنوز
شاهدش اینکه رهایند نجومی خواران
آن طرف کارگران حدّ ستم بر تنشان
باز هم آتش فتنه وسط این شهر است
فتنه امروز همان فتنه ی جام زهر است
فتنه امروز نفاق است و دو رویی و ریا
فتنه یعنی که بچسبیم به مال دنیا
وای اگر فتنه مان فتنه ی تزویر شود
وای اگر یاری فرمانده مان دیر شود
هر کسی دیر در این حادثه بیدار شود
زیر ضرب لگد دشمن خود خوار شود
فتنه امروز همان فتنه ی صفین و ولی است
فتنه امروز همان غربت شب های علی است
کور خواندند که این بار ولی تنها نیست
هست این بار علمدار و علی تنها نیست
پای این پرچم سرخ شهدا می مانیم
زیرلب نغمه ی القدس لنا می خوانیم
بعدِ نابودی این داعش و این آل سعود
می رسد نوبتِ نابودی آن قومِ یهود
به سرم نغمه ی آن روح خدا می گذرد:
"راه قدس از حرم کرببلا می گذرد"
لشکر فاطمه در کرببلا جمع شده
تحت فرماندهی کل قوا جمع شده
اندکی صبر، نسیم سحری نزدیک است
خبری هست که گویا خبری نزدیک است
غصّه ای نیست که این فاصله سر می گردد
آخرین مرد از این سلسله بر می گردد
می رسد بانگ انالمهدی اش از کعبه به گوش
می رسد پرچم خون رنگ لثارات به دوش
"هر که دارد به سرش شور و نوا بسم الله
هر که دارد هوس کرببلا بسم الله"
شاعر: وحیدمحمدی
@majmaghaemshahr
# نه دی
مظهر اقتدار شد نه دی
سبب افتخار شد نه دی
در هیاهوی ظلمت فتنه
ماه شبهای تار شد نه دی
هم چنان بیست و دوم بهمن
تا ابد یادگار شد نه دی
وحدت و همدلی چه غوغا کرد
در زمستان بهار شد نه دی
در مسیر دفاع از اسلام
رژه ای ماندگار شد نه دی
چهرههای پلید را رو کرد
لطف پروردگار شد نه دی
هر منافق که داشته وجههی دین
چهرهاش آشکار شد نه دی
ریشه نهروانیان را کَند
غرش ذوالفقار شد نه دی
با حضور حسینیان غیور
بهتر از انتظار شد نه دی
هر کسی که مطیع «آقا» بود
آمد و جان نثار شد نه دی
انقلاب بصیرت و غیرت
عزت این دیار شد نه دی
زن و مرد و جوان و پیر، همه
حرف شان یک شعار شد نه دی
ما همه از تبار زهراییم
همگی جان نثار آقاییم
@majmaghaemshahr
ابتدا، انتها، ولی فقیه
هادی راه ما ولی فقیه
نائب اصلح امام زمان (عج)
جانشین خدا ولی فقیه
شد اطاعت از او به ما واجب
بهترین مقتدا ولی فقیه
گشته فصل الخطاب ما سخنش
گفته اش رهنما ولی فقیه
غم نداریم تا علی داریم
علی عصر ما ولی فقیه
آخر کار صلح و سازش نیست
وارث کربلا ولی فقیه
از تبار بزرگ مرد جمل
نوه مجتبی ولی فقیه
نقشه عمروعاص و اولادش
میکند برملا ولی فقیه
یک سخنرانیاش به هم ریزد
همهی فتنه ها ولی فقیه
طبق فرمودههای روحالله
وقت برخورد با ولی فقیه،
حکم او همزمان بود حکم
نبی مصطفی ولی فقیه
ای خدا! باش یار رهبر ما
تا ظهور امام و صاحب ما
قاسم نعمتی
@majmaghaemshahr
#قابل_تامل
گفتند:
آقا ابراهیم چراجبهه رو ول
نمیکنی بیایی دیدارامام؟
گفت:
مارهبری رابرای تماشا نمیخواهیم❗️
مارهبری رابرای اطاعت میخواهیم✌️
مداح اهلبیت شهید_ابراهیم_هادے❤️
یاد دعاهای خودمون افتادم :
دیدار روی مهدی نصیب ما بگردان
@majmaghaemshahr
#قابل_تامل_مسئواین
جمعی از فرشتگان که لقمان قادر به رؤیت آنها نبود، نظر لقمان را در مورد خلافت و پیغمبری خدا جویا شدند.
لقمان در پاسخ فرشتگان گفت: اگر خدای متعال مرا به حتم به قبول این امر خطیر امر کند، فرمان او را با دیده منت خواهم پذیرفت و امید و یقین دارم که در آن صورت او مرا در این کار یاری خواهد کرد و علم و حکمتی که لازمه این وظیفه باشد به من عطا خواهد کرد و مرا از خطا و اشتباه حفظ می کند، ولی اگر اختیار رد یا قبول این امر با من باشد، از پذیرش این مسئولیت بزرگ عذر خواهم خواست و عافیت را اختیار می کنم.
چون فرشتگان علت امتناع لقمان از پذیرش این مسئولیت را جویا شدند، لقمان گفت: حکومت بر مردم اگرچه منزلتی عظیم دارد، ولی کاری بس دشوار است و در جوانب آن فتنه ها و بلاها و لغزشها و تاریکی های بیکرانی وجود دارد که هرکس را خدا به خود واگذارد گرفتار آن شود و از صراط مستقیم و راه رستگاری منحرف گردد و هرکس از آنها برهد به فلاح و رستگاری نائل خواهد شد.
خواری و گمنامی دنیا در برابر عزت و بزرگواری آخرت گوارا است ولی اگر هدف کسی جاه و جلال دنیوی باشد، دنیا و آخرت هر دو را از کف خواهد داد، زیرا عزت و نعمت دنیا موقت و عاریه است و چنین کسی به نعمت و عزت جاودان اخروی نیز دست نخواهد یافت.
فرشتگان که به عقل سرشار لقمان پی بردند او را تحسین کردند
@majmaghaemshahr
#حضرت_زهرا_سلام_الله
باور نداشت زينب كبري كه مادرش
رفته است وجاي خالي او در برابرش
چادر نماز فاطمه لالايي شبش
دستان پر ز مهر علي بالش سرش
چشمان پرستاره ي زينب به در هنوز
يادي كند زمادر و محسن برادرش
هرنيمه شب به كنج دلش روضه ميگرفت
باخاطرات كوچه و سيلي و مادرش
وقتي دلش بهانه ي مادر گرفته است
چادرنماز مادر خود را كند سرش
مادركبوترانه پريده به آسمان
بابا دلش گرفته براي كبوترش
@majmaghaemshahr
#حضرت_زهرا_سلام_الله
زبانحال امام حسین(ع)
تا چند دسته گل شود امشب نثار تو
خون گریه میکنم سر خاک مزار تو
برخیز و موج چشم ترم را نگاه کن
شمعی نداشتم جگرم را نگاه کن
مادر ز جای خیز که مهمانت آمده
مهمان دلشکسته و گریانت آمده
اینکه نشسته است کنارت حسین توست
این بی قرار گرم زیارت حسین توست
برخیز و حالی از پسر کوچکت بپرس
حال بقیه را هم از این کودکت بپرس
رفتی و نیستی که ببینی برادرم
هر روز آب میشود از غصه در برم
بر سینه اش گرفته حسن چادر تو را
گوید مدام زیر لب ای وای مادرم
از لحظه ای که رفتی از این خانه تاکنون
شانه نخورده است به گیسوی خواهرم
از اینکه بغض کرده و خانه نشین شده
ترسم که جان دهد پدرم در برابرم
آیا تو بر حسین جوابی نمیدهی؟
تشنه رسیده کاسه آبی نمیدهی؟
برخیز و با حسین ز بازو سخن بگو
از دردِ زخم سینه و پهلو سخن بگو
مادر بگو که خوب شده زخم ابرویت؟
بهبود یافته آن چشم کم سویت؟
یادم نرفته بر در و دیوار خوردنت
یادم نرفته سیلی بسیار خوردنت
یادم نرفته روی زمین دست و پا زدی
بابا نبود خادمه ات را صدا زدی
رفتی و ماند خاطره هایت برای من
زنده شود عزای تو در کربلای من
یعنی که بعدها تو می آیی به دیدنم
در قتلگاه وقت سر از تن بریدنم
وقتی که رفت بر سر نیزه سرم بیا
وقت هجوم اسب روی پیکرم بیا
فکر رباب باش که در بین سلسله است
وقتی می افتد از سر نی اصغرم بیا
نیمه شب است و قافله در دشت می رود
افتد ز روی ناقه اگر دخترم بیا
علی صالحی
@majmaghaemshahr
#حضرت_زهرا_سلام_الله
شده ام بی قرار، بی زهرا
مثل ابر بهار، بی زهرا
وای بر زندگی پس از یارم
اُف بر این روزگار، بی زهرا
مانده ام که چرا نمُردم من
چه کنم بی نگار، بی زهرا ؟
کودکانم یتیم ، بی مادر
همگی داغدار ، بی زهرا
خانه ام سوت و کور و خاموش و
پُر ز گرد و غبار ، بی زهرا
حسنم مانده با تماشای
چادری وصله دار ، بی زهرا
یار در خاک خفته ای دارم
حرفهای نگفته ای دارم ...
@majmaghaemshahr
تو مثالی نداشتی زهرا
دست خالی نداشتی زهرا
زیر این خاک هم تو خورشیدی
پس زوالی نداشتی زهرا
ختم تو شد غریب چون یاری ...
این حوالی نداشتی زهرا
چقدر فکر حال من بودی
گرچه حالی نداشتی زهرا
مانده ام که چطور پر زده ای
تو که بالی نداشتی زهرا
چقدر زود رفتی آخر تو
سن و سالی نداشتی زهرا
از برای عروسی زینب
تو خیالی نداشتی زهرا ؟
به جز این چادر پُر از وصله
هیچ مالی نداشتی زهرا
رفتی و خاطرات تو باقی است
فاطمه التفات تو باقی است
@majmaghaemshahr
رفتی و بودن تو یادم هست
دیده ی روشن تو یادم هست
گوشه ی خانه ام کنار تنور
یاد نان پختن تو یادم هست
یاس نیلوفری من ... زهرا
روز پژمردن تو یادم هست
من هنوز هم میان این کوچه
به زمین خوردن تو یادم هست
چه کنم با در لگد خورده
آه ، افتادن تو یادم هست
سختی و سوزش نفسها و
خون پیراهن تو یادم هست
گریه سرخ بیت الاحزان و
خنده دشمن تو یادم هست
کوثرم ، همسرم سفر کردی
یار و همسنگرم سفر کردی
جواد پرچمی
@majmaghaemshahr