eitaa logo
مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی
252 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
715 ویدیو
301 فایل
*نه‌ هر کس‌ شد‌ مسلمان‌ می‌توان‌ گفتش‌ که‌ سلمان شد‌ که‌ اول‌ بایدش‌ سلمان شد و‌ آنگه‌ مسلمان‌ شد.* «مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی» ‌درمنطقه‌مرکزی‌تهران‌دائرشده‌وباهدایت‌ خادم الشریعه شیخ محمدحسین شکروی ودیگراساتیدانجام‌وظیفه‌می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
(قبرستان بقیع) افتاده دلم بار دگر یاد مدینه آن جا که برای همگان خلد برینه مهدی به کجایی۳ آن جا که بود جنت ما خاک بقیعش پنهان بود از عالمیان قدر رفیعش مهدی به کجایی۳ آن جا که همه صحن و سرایش شده تخریب با دست پلیدی همه جایش شده تخریب مهدی به کجایی۳ آن جا که بود مرقد خاکی امامان سوزد ز غم غربت شان قلب محبان مهدی به کجایی۳ آن جا که دو دست علی از کینه ببستند با ضرب لگد پهلوی زهرا بشکستند مهدی به کجایی۳ آن جا که زخم علی از کینه نمک خورد تنها گل او فاطمه در کوچه کتک خورد مهدی به کجایی۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
از جفاها و جور قوم دغا پر ز خون است قلب اهل ولا چون حریم چهار امام همام کرده تخریب فرقه ی اعدا. ▪️ از جور و جفای قوم بی شرم و حیا تخریب شده حریم انوار خدا در شهر مدینه و به وادی بقیع بنموده چنین جنایتی خصم دغا. ▪️ چون شده قبر چار امام خراب در بقیع مدینه یا احباب از جفای عدوی بی ایمان قلب اهل ولایت است کباب. ◾️ در بقیع باشد مزار چار امامِ ما خراب هرکه رفته در بقیع از دیدنش گشته کباب نی حریم و نی حرم دارد که باشد سایه اش آن قبور محترم را سایه باشد آفتاب. ◾️ برو بقیع ببین آن قبور بی حرمش مزار چار امام عزیز و محترمش اگر دهد ز عنایت خدا به ما توفیق بنا کنیم حرم را دوباره از کرمش.
(ره) : طهارت باطن مهمّ ترین شرط فهم و سلوک الی الله است. با آلودگی گناه نمی توان به عالم ملکوت که سر تا سر پاکی است ، وصال یافت. https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(قبرستان بقیع) سوزد از غم دل به سینه از غم داغ مدینه شیعه گشته ز غم دل پریشان در مدینه بقیع گشته ویران الامان یابن زهرا کجایی۲ آتش کین شعله ور شد خون دل اهل نظر شد از چه قبر ائمه خراب است قبرشان از چه در آفتاب است الامان یابن زهرا کجایی۲ یک طرف نور هدایت یک طرف غم شد حکایت یک طرف شیعه را داده عزت یک طرف می وزد عطر جنت الامان یابن زهرا کجایی۲ یک طرف بین غرق نورش یک طرف غمگین قبورش یک طرف نور حق تا به افلاک یک طرف گشته خاموش و غمناک الامان یابن زهرا کجایی۲ عالمی ماتم گرفته قلب ما را غم گرفته شور محشر در عالم به پا شد مهدی فاطمه در عزا شد الامان یابن زهرا کجایی۲ یابن زهرا یا حبیبی مانده شیعه در غریبی در مدینه شده شور محشر باغ گل های دین گشته پرپر الامان یابن زهرا کجایی۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(قبرستان بقیع) دوباره غم تازه گردیده یاد تخریب جنت شیعه بود پیدا از قبور خاکی آل الله غربت شیعه بود این غم در دلم امشب که سوزانده حاصلم امشب آجرک الله بقیه الله۲ بیا یابن الفاطمه مهدی بین غریبی و درد آل الله بقیع گشته با زمین یکسان در کنار قبر رسول الله بیا مهدی سوز ما را بین پر از ماتم قلب زهرا بین آجرک الله بقیه الله۲ نبی گرید مرتضی سوزد فاطمه گریان گشته زین ماتم از این رنج و درد و غم امشب می زند بر سر شیعه در عالم به هر دل شور و نوا باشد مدینه چون کربلا باشد آجرک الله بقیه الله۲ رسان یا رب مهدی زهرا شیعه ی مولی در تب و تاب است که با تیغ ذوالفقار او ظلم دشمن ها نقش بر آب است نصیب ما گشته محنت ها رسان یا رب مهدی زهرا یا ابا صالح یا ابا صالح۲ بیا مهدی بین محفل ما گریه کن بهر غربت زهرا که نبود بر ما گل نرجس یک نشانه ای از تربت زهرا بود نامت بر لبم مهدی شده ذکر هر شبم مهدی یا ابا صالح یا ابا صالح۲
شهر مدینه، شهر رسول مکرم است آنجا اگر که جان بِبَری رونما کم است شهر مدینه آینه‌دار پیمبری‌ست کز جمله انبیا به فضیلت مقدّم است شهری که رنگ وحی و نبوت گرفته است چشم و چراغ عالم و مسجود آدم است با چشم خویش، منظره‌هایی که دیده است بعد از هزار سال حدیث مجسم است شهر مدینه سنگ صبور است در حجاز هم ترجمان زمزمه، هم نقش زمزم است این شهر عشق، شاهد راز شب علی‌ست دامانش از سرشک وفا غرق شبنم است شهر مدینه، شهر شهادت، هنوز هم گیسوی نخل‌هاش پریشان و درهم است هر روز صبح سرمه به چشم ملک کِشد از تربت بقیع که اکسیر اعظم است یک سینه درد و داغ جگر سوز «مجتبی» دارد به یادگار که دنیایی از غم است این خاک پاک، انس گرفته‌ست با حسین این آب و خاک، آینه‌گردان ماتم است باران اشکِ «سید سجاد» را که دید چشمش پر از ستاره چو ماه محرم است شهر مدینه از نفس «باقرالعلوم» باغ بهشت و قبلۀ حاجات عالم است هر گوشه‌اش نشانه‌ای از «صبح صادق» است صبحی که تازه چون دَمِ عیسی‌بن‌مریم است دروازۀ مدینه که با زینب آشنا‌ست گویا هنوز بر لب او خیر مقدم است این باغ گل که گلشن احساس و آرزوست از اشک چشم فاطمه، سر‌سبز و خرم است شهر مدینه شاهد غم‌های فاطمه است یعنی که بوسه‌گاه قدم‌های فاطمه است.