(دم بازاری شب عاشورا) غم گرفته کربلا را سرزمین نینوا را سوز و آه از زمین تا ثریاست چون وداع حسین پور زهراست یا حسین،یا حسین،یا حسین جان۲ ‏ زینب امشب با حسینش در وداع نور عینش با خدا گوید ای چاره سازم بی حسینم چگونه بسازم یا حسین،یا حسین،یا حسین جان۲ ‏ گفت حسین ای خواهر من یادگار مادر من کشته گشتم چو در راه داور کودکان را تو شو یار و یاور یا حسین،یا حسین،یا حسین جان۲ ‏ زینب محزون مضطر گوید ای جان برادر گو چه سازم من ای پور زهرا بی شما اندر این دشت و صحرا یا حسین،یا حسین،یا حسین جان۲ ‏ کوفیان عهدی که بستند از جفا پیمان شکستند خیمه ها پر ز سوز و گداز است سبط احمد به راز و نیاز است یا حسین،یا حسین،یا حسین جان۲ ‏ آل هاشم با علمدار کرده خلوت بهر گفتار جمله محزون ز حزن حسینند فکر بی یاری زینبینند یا حسین،یا حسین،یا حسین جان۲ ‏ اکبر آن شمس دلارا در وداع ام لیلا گفت اکنون که بشکسته بالم جان مادر تو بنما حلالم یا حسین،یا حسین،یا حسین جان۲ ‏ قاسم و نجمه در افغان دل پر از خون دیده گریان مادرش گوید ای نوجوانم بی تو مادر چه سان زنده مانم یا حسین،یا حسین،یا حسین جان۲ ‏ از عطش اصغر کباب است مادرش در اضطراب است تشنه کامی ربوده قرارش روز روشن شده شام تارش یا حسین،یا حسین،یا حسین جان۲‏ کردگارا حق حیدر حرمت سبط پیمبر کن نصیب محبان خدایا کاظمین و نجف کربلا را یا حسین،یا حسین،یا حسین جان۲ #حسین_مقدم #شب_عاشورا

(دم بازاری شب عاشورا) یک امشب است عمر شه شهیدان فردا رود در بزم قرب جانان با کردگارش،در حال نجواست شب وداع،حسین زهراست حسین حسین جان۲‏ زینب او زین ماجرا غمین است عمر حسین را شام آخرین است اندر نماز آن،حجت یکتاست شب وداع،حسین زهراست حسین حسین جان۲‏ در خیمه ها فغان و شور و شین است فریاد یا زهرا و یا حسین است در آه و ماتم،زینب کبراست شب وداع،حسین زهراست حسین حسین جان۲‏ عقیله العرب ندارد آرام باشد به فکر راه کوفه و شام گاهی به فکر،غوغای فرداست شب وداع،حسین زهراست حسین حسین جان۲‏ سکینه هم امشب در اضطراب است وز تشنگی کودکان کباب است گریان برای،حالت باباست شب وداع،حسین زهراست حسین حسین جان۲‏ اصغر شش ماهه در التهاب است بی تاب اندر دامن رباب است پر اشک چشم،تمام زن هاست شب وداع،حسین زهراست حسین حسین جان۲‏ علی اکبر اسوه ی شهامت خود را کند آماده ی شهادت در گوش جانش،افغان لیلاست شب وداع،حسین زهراست حسین حسین جان۲‏ نجمه و قاسم از برای فردا با یکدگر دارند شور و غوغا محزون و غمگین،عترت طاهاست شب وداع،حسین زهراست حسین حسین جان۲‏ عباس ساقی و امیر لشکر خونین جگر از تشنگی اصغر هر عاشقی را،شوری هویداست شب وداع،حسین زهراست حسین حسین جان۲‏ ای کردگارا حرمت شهیدان کرب و بلا کن قسمت محبان یا رب تو دانی،این حاجت ماست شب وداع،حسین زهراست حسین حسین جان۲ #حسین_مقدم #شب_عاشورا

(دم بازاری شب عاشورا) امشب زمین کربلا پر شور و شین است شب وداع و آخر عمر حسین است حسین حسین جان۲‏ حسین بود در فکر ایثار و شهادت زینب بود در فکر فردا و اسارت حسین حسین جان۲ #حسین_مقدم #شب_عاشورا

(دم بازاری شب عاشورا) امشب حرم آل نبی آب ندارد چشمان حسین ابن علی خواب ندارد حسین محو نماز است به راز است و نیاز است ‏ زینب که به غم توأم و در شیون و شین است در فکر فداکاری فردای حسین است حسین محو نماز است به راز است و نیاز است ‏ اطراف حرم پاس دهد میر علمدار عباس جوان نور دل حیدر کرار حسین محو نماز است به راز است و نیاز است ‏ فرمود حسین من که رسیدم به شهادت آماده شو ای زینب من بهر اسارت حسین محو نماز است به راز است و نیاز است ‏ فردا شود این دشت پر از لاله ی پرپر گردد ز جفا جسم جوانان همه بی سر حسین محو نماز است به راز است و نیاز است ‏ این جاست منا بهر حسین زاده ی حیدر آورده به همراه فدا اکبر و اصغر حسین محو نماز است به راز است و نیاز است ‏ اطفال حرم از عطش اندر تب و تابند زن ها همه در ماتم این غمزدگانند حسین محو نماز است به راز است و نیاز است ‏ لیلا و علی اکبرش آرام ندارند در سینه به جز آه شرربار ندارند حسین محو نماز است به راز است و نیاز است ‏ در حال وداعند اگر نجمه و قاسم باشند ولی در ره دادار مقاوم حسین محو نماز است به راز است و نیاز است ‏ یا رب به حق خون حسین شاه شهیدان از لطف برآور همه حاجات محبان حسین محو نماز است به راز است و نیاز است. #حسین_مقدم #شب_عاشورا

(دم بازاری شب عاشورا) امشب حرم آل علی آب ندارد در خیمه کسی چهره ی شاداب ندارد امان از دل زینب فغان از دل زینب ‏ از سوز عطش اهل حرم در تب و تابند حتی علی اصغر لب سیراب ندارد امان از دل زینب فغان از دل زینب ‏ خوابد اگر امشب علی اصغر بی شیر فردا به روی دست پدر تاب ندارد امان از دل زینب فغان از دل زینب ‏ گوید به حسین ابن علی زینب محزون خواهر به جز از دیده ی پر آب ندارد امان از دل زینب فغان از دل زینب ‏ زینب چه کند بی تو ایا نور دو عینم این دیده ی من طاقت خوناب ندارد امان از دل زینب فغان از دل زینب ‏ بر سینه زنان سرور و ارباب حسین است چون سبط نبی هیچ کس ارباب ندارد امان از دل زینب فغان از دل زینب ‏ هر عاشق صادق به حسین دیده پر آب است جز اشک به چشمان در نایاب ندارد امان از دل زینب فغان از دل زینب ‏ بگذاشته جان در کف خود خون خداوند چون هیچ کسی این گهر ناب ندارد امان از دل زینب فغان از دل زینب ‏ اندر دو جهان باب حوایج کس دیگر چون اصغر او ماه جهانتاب ندارد امان از دل زینب فغان از دل زینب ‏ کن عفو خدایا همه را حرمت اصغر او مهر بود حاجت مهتاب ندارد امان از دل زینب فغان از دل زینب. #حسین_مقدم #شب_عاشورا

(شب عاشورا) امشب که بود آخر عمر شه عطشان،شد خیمه پر افغان شب قتل حسین است،فغان در حرمین است فردا بشود کشته ز کین جمله جوانان،از جفای عدوان شب قتل حسین است،فغان در حرمین است امشب که علی اصغر بی شیر به خواب است،بیدار رباب است شب قتل حسین است،فغان در حرمین است فردا به روی دست پدر حرمله با تیر،او را بدهد شیر شب قتل حسین است،فغان در حرمین است امشب که بود عقیله العرب به نجوا،با حسین زهرا شب قتل حسین است،فغان در حرمین است فردا چه کند چو می شود کشته برادر،زینب مکدر شب قتل حسین است،فغان در حرمین است امشب بدهد پاس حرم ساقی لشکر،عباس دلاور شب قتل حسین است،فغان در حرمین است در علقمه فردا دهد از دست دو دستش،این نیست شکستش شب قتل حسین است،فغان در حرمین است امشب بکند وداع قاسم مکدر،با مادر مضطر شب قتل حسین است،فغان در حرمین است فردا بشود قاسم او کشته ی اشرار،می شود عزادار شب قتل حسین است،فغان در حرمین است امشب علی اکبر که بود غرق مناجات،با قاضی حاجات شب قتل حسین است،فغان در حرمین است فردا که شود پیکر او فتد روی خاک،صد پاره و صد چاک شب قتل حسین است،فغان در حرمین است. زمینه:کافی #حسین_مقدم #شب_عاشورا

#دودمه زینب امشب بر نمی دارد ز رویت چشم را(یا ذبیحا بالقفا) کن نگاهی گاه گاهی در میان خیمه ها(یا ذبیحا بالقفا) ای که از کشته شدن هرگز نداری واهمه(ای عزیز فاطمه) در ره احیای دین بگذشتی از هستت همه(ای عزیز فاطمه) شب شب اشک است و غوغا در میان خیمه هاست(کربلا ماتمسراست) شام فردا ای خدا آتش به جان خیمه هاست(کربلا ماتمسراست) قصه ی عشق حسین امشب به آخر می رسد(یابن زهرا العجل) شام فردا دست نامحرم به معجر می رسد(یابن زهرا العجل) امشبی را شه دین در حرمش مهمان است(مکن ای صبح طلوع) عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است(مکن ای صبح طلوع) امشبی را عاشقان دارند به لب ذکر دعا(عصر فردا سرجدا) در میان خیمه ها نجوا نمایند با خدا(عصر فردا سرجدا) این شب آخر برای خواهرت قرآن بخوان(یا حبیبی یا حسین) کن دعا امشب بمیرد زینبت ای مهربان(یا حبیبی یا حسین) کاش بود امشب برادر شام عاشورای من(وای من ای وای من) من به فردای تو می گریم تو بر فردای من(وای من ای وای من) امشب عشاق به سیمای حسین می نگرند(مکن ای صبح طلوع) عصر فردا ز دم تیغ همه می گذرند(مکن ای صبح طلوع) باز هر جا بنگری آهنگ دل ها این شده(مکن ای صبح طلوع) آسمان هم از غم داغ حسین خونین شده(مکن ای صبح طلوع) امشب اگر فردا شود(خون بر دل لیلا شود) از تن جدا سرها شود(صاحب عزا زهرا شود) شام عاشوراست این یا محشر کبری بود(خونجگر زهرا بود) شاه دین در گفت و گو با زینب کبری بود(خونجگر زهرا بود) من حسینم تا سحر در ذکر یا رب یا ربم(میهمان زینبم) در میان خیمه ها می گردم و جان بر لبم(میهمان زینبم) عصر فردا کربلا غوغای محشر می شود(یابن زهرا العجل) عمه ات زینب دوباره بی برادر می شود(یابن زهرا العجل) می شود فردا در این جا شور و غوغایی به پا(سر مشو شام سیاه) رأس خونین شما فردا به روی نیزه ها(سر مشو شام سیاه) امشب از عرش خدا بانگ عزا آید به گوش(شام تیره سر مشو) دیگر از فرط عطش رفته علی اصغر ز هوش(شام تیره سر مشو) امشبی را چون امان عالمی دارد امان(غم ببار ای آسمان) عصر فردا می شود جسمش شکار دشمنان(غم ببار ای آسمان) #شب_عاشورا