eitaa logo
مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی
255 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
557 ویدیو
292 فایل
*نه‌هرکس‌شد‌مسلمان‌می‌توان‌گفتش‌که‌سلمان‌شد‌ که‌اول‌بایدش‌سلمان‌شدو‌آنگه‌مسلمان‌شد.* «مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی» ‌درمنطقه‌مرکزی‌تهران‌دائرشده‌وباهدایت‌ خادم الشریعه شیخ محمدحسین شکروی ودیگراساتیدانجام‌وظیفه‌می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
(دفن شهدای کربلا) بنی اسد بیایید،من پسر حسینم بر روی خاک صحرا،افتاده نور عینم حسین کفن ندارد جز پاره تن ندارد بنی اسد ببینید،حسین غریب و تنهاست پیکر غرقه خونش،بر روی خاک صحراست حسین کفن ندارد جز پاره تن ندارد چرا ز من جدایید،بنی اسد بیایید برای یاری من،یک بوریا بیارید حسین کفن ندارد جز پاره تن ندارد بنی اسد ببینید،حسین کفن ندارد امام من به غیر از،خونین بدن ندارد حسین کفن ندارد جز پاره تن ندارد بنی اسد همین جا،خنجر ز کین کشیدند به موج خون سرش را،از پشت سر بریدند حسین کفن ندارد جز پاره تن ندارد بنی اسد همین جا،جانم رسیده بر لب دیدم سر بریده،همراه عمه زینب حسین کفن ندارد جز پاره تن ندارد بنی اسد من این جا،غیر از ستم ندیدم تنش به روی خاک و،سرش به نیزه دیدم حسین کفن ندارد جز پاره تن ندارد بنی اسد من این جا،غربت نمودم احساس در علقمه بدیدم،جسم عمویم عباس حسین کفن ندارد جز پاره تن ندارد بنی اسد ببینید،تنها عزیز مولی برادرم علی را،گردیده اربا اربا حسین کفن ندارد جز پاره تن ندارد بنی اسد همین جا،به روی دست بابا پرپر شد از ستم ها،اصغر عزیز زهرا حسین کفن ندارد جز پاره تن ندارد بنی اسد همین جا،گل های باغ هاشم پرپر شدند ز کینه،جعفر و عون و قاسم حسین کفن ندارد جز پاره تن ندارد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بعد از سه روز جسم عزیزش کفن نداشت یوسف‌ترین شهید خدا پیرهن نداشت او رفت تا که زنده کند رسم عشق را از خود گذشته بود، غم ما و من نداشت آنقدر عاشقانه به معراج رفته بود آنقدر عاشقانه که سر در بدن نداشت خورشیدِ شعله‌ور شده بر روی نیزه‌ها کنج تنور رفتن و افروختن نداشت هر کس شنید غربت او را سؤال کرد بعد از سه روز جسم عزیزش کفن نداشت؟!
(ذکر ورود اهل بیت ع به کوفه) در کوفه چو وارد شد،با اشک روان زینب رمزی ز اسیری اش،بنمود عیان زینب اندر بر اعدایش،در خطبه ی غرایش با لحن ید اللهی،بگشود زبان زینب بشنید ز روی نی،قرآن حسینش را خاموش شد از خطبه،بگذشت ز جان زینب از دست عدو دیدند،اطفال جفا بسیار حامی یتیمان بود،با آه و فغان زینب انبوه ستم ها را،چون کوه تحمل کرد اما قدش از غم ها،گردید کمان زینب شد صبر ز صبر او،بی طاقت و سرگردان الگوی صبوری شد،در دار جهان زینب یا رب ز مقدم کن،این رقعه قبول از لطف حق کلماتی که،فرمود بیان زینب. زمینه:ای تشنه لب عطشان،مظلوم حسینم وای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(ورود اهل بیت ع به کوفه) تا وارد کوفه شدند،اهل حریم شاه دین غم شد فزون تر بر دل،دخت امیرالمؤمنین زینب که روزی باب او،حاکم به کوفه بوده است الحال این بانو بود،اسیر دست مشرکین فرمود زینب اسکتوا،مردم همه ساکت شدند وان گاه خواند او خطبه ای،با اذن زین العابدین دشمن به وحشت اوفتاد،از خطبه ی غرای او سر برادر را چو دید،خاموش شد آن نازنین رأس حسین ابن علی،بر روی نی اعجاز کرد تا خواند ایشان آیه ای،از متن قرآن مبین مقدم از سوز جگر،گوید به حی دادگر حق حسین تشنه کام،نابود کن اعدای دین. زمینه:این فاطمه خیر النساست،او را میازار ای زمین
(ورود اهل بیت ع به کوفه) دخت حبل المتین،گفت زینب چنین دید تا روی نی،رأس سلطان دین ای به عالم امیر،زینبت شد اسیر تو شدی سرجدا،تشنه لب از جفا من شدم اسیر،فرقه ی بی حیا ای به عالم امیر،زینبت شد اسیر بهر نهضت تو،من پیام آورم گرچه بی معینم،یا که بی یاورم ای به عالم امیر،زینبت شد اسیر پیکر اطهرت،مانده در کربلا با سرت می روم،من به شام بلا ای به عالم امیر،زینبت شد اسیر. زمینه:همه جا کربلاست،همه جا نینواست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا