eitaa logo
مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی
254 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
570 ویدیو
295 فایل
*نه‌هرکس‌شد‌مسلمان‌می‌توان‌گفتش‌که‌سلمان‌شد‌ که‌اول‌بایدش‌سلمان‌شدو‌آنگه‌مسلمان‌شد.* «مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی» ‌درمنطقه‌مرکزی‌تهران‌دائرشده‌وباهدایت‌ خادم الشریعه شیخ محمدحسین شکروی ودیگراساتیدانجام‌وظیفه‌می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
من عصای مادرم بودم میان کوچه ها یا ابا صالح بیا همسرم شد قاتلم در شهر ختم الانبیا یا ابا صالح بیا من غریبم در مدینه شهر ختم الانبیا یا ابا صالح بیا قاتلم شد زهر کینه خواهرم زینب بیا یا ابا صالح بیا شد پاره جگر نور دل حضرت زهرا کریم آل طه گلگون کفنش در اثر کینه ی اعدا کریم آل طه سینه ی پاک حسن سوخته از زهر جفا یا اباصالح بیا می زند زینب به سر همراه شاه کربلا یا اباصالح بیا پا کشیدی روی خاک حجره از سوز جگر چشم مهدی گشته تر مثل حیدر کس نمی زد همسرت را پشت در چشم مهدی گشته تر توکریم بن کریمی حسنی آقایی لک لبیک حسن تو بزرگ همه اولاد بنی الزهرایی لک لبیک حسن گرچه می میرم ولی در فکر دیوار و درم بسته شد چشم ترم در میان کوچه ها بودم عصای مادرم بسته شد چشم ترم گرچه با زهر مرا با دل پر غم کشتند جگر من خون است مادرم که به زمین خورد مرا هم کشتند جگر من خون است آن که از جنگ جمل عقده به سینه دارد فتنه ها می بارد آمده تیر به تابوت حسن بگذارد فتنه ها می بارد مرد تنهای مدینه تو غریب وطنی مولانا حسنی تو امام زینب و عباس و ارباب منی مولانا حسنی فاتح جنگ جمل ای بانی کرب و بلا سیدی یا مجتبی تیر باران شد تنت بر دوش آل مصطفی سیدی یا مجتبی ای جگر پاره ی سیلی کشته ی غصب فدک یا امام مجتبی دوست و دشمن زدند بر زخم های تو نمک یا امام مجتبی سفره دار خانه ی زهرای اطهر یا حسن یابن حیدر یا حسن ای جگر پاره ترین فرزند کوثر یا حسن یابن حیدر یا حسن صورتی ماه تر از شمس و قمر داشت حسن يابن زهرا یا حسن جگرش پاره شد از بس که جگر داشت حسن يابن زهرا یا حسن من غریب گل یاسم به دو عالم حسنم خون چکد از کفنم تیر کین دوخته تابوت مرا بر بدنم خون چکد از کفنم ای زینب من زود بیا وقت سفر شد حسن پاره جگر شد با زهر عدو شام غریبی چه سحر شد حسن پاره جگر شد با که گویم هاله بر گرد قمر افتاده بود یاس حیدر شد کبود مادرم زهرای اطهر پشت در افتاده بود یاس حیدر شد کبود روز محشر بنوسید به پیشانی ما لک لبیک حسن ذکر نامش بُوَد آرام پریشانی ما لک لبیک حسن عالمی مست حسین و کربلا مست حسن لک لبیک حسن داده زهرا روزی ما نوکران دست حسن لک لبیک حسن کار ما گریه کنان روز جزا با حسن است صاحب ما حسن است رَجَز ما به صف حشر فقط یا حسن است صاحب ما حسن است ما حسینی شده از روح قیام حسنیم ما غلام حسنیم ما مسلمان شده ی دست امام حسنیم ما غلام حسنیم در مدينه اگر از غم جگرم می سوزد وای از روز حسين كربلا دامن طفلان حرم می سوزد وای از روز حسين پسر ارشد زهرا جمل انداز منم حسنم من حسنم اُسوه ی رزم اباالفضل و شه بی کفنم حسنم من حسنم تیرها دوخت تن زار مرا بر کفنم من غریب وطنم من جگر پاره،جگر گوشه ی زهرا حسنم من غریب وطنم خواهرم زینب کجایی دیدنی شد جگرم بسته شد چشم ترم کاش بودم پشت در من جای زهرا مادرم بسته شد چشم ترم خانه ام شد قتلگاه و قاتلم شد همسرم من غریبم من غریب من به والله قتیل زخم روی مادرم من غریبم من غریب.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 سخنان قابل تامل در خصوص عدم خدمات دهی به بی حجاب ها و بدحجاب ها : وقتی فردی بی حجاب و بدحجاب وارد مغازه تان می شود چه اصراری دارید جنسی به او بفروشید؟؟ شخصی با پوشش زننده به مغازه ما می‌آید بی تفاوت نباشیم و به او جنس و خدمت ندهید مگر انزجار بر ما واجب نیست؟ بعد انتظار داریم دعایمان مستجاب بشود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با زمزمۀ سرود یا رب رفتند چون تیر شهاب در دل شب رفتند تا زنده شود رسالت خون حسین(ع) با نام شکوهمند زینب(س) رفتند. https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
زهرای حزین، ز گرد راه آمده بود جبریل، غریق اشک و آه آمده بود در کنج خرابه، در میان طبقی خورشید به مهمانی ماه آمده بود. https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(امام حسن مجتبی ع) الا مسموم زهر کین حسن شد مدینه زین مصیبت در محن شد سبط پیمبر مجتبی فرزند حیدر مجتبی حسن آن اولین سبط پیمبر حسن نور و ضیاء چشم حیدر حسن نوباوه ی زهرای اطهر خزان از محنت و حزنش چمن شد پیمبر در عزایش ناله دارد علی از ماجرایش ناله دارد بلی زهرا برایش ناله دارد از این غم لرزه بر دهر کهن شد حسین ابن علی شد بی برادر از این غم زینب محزون مکدر بنالد ام کلثومش مکرر چو پیچیده تنش اندر کفن شد چو عباسش از این ماتم خبردار شد و دیگر برادرها عزادار دگر ام البنین با حزن بسیار اسیر غصه و رنج و محن شد چو آن شب تشنه شد آن شاه بی یار بشد سبط نبی از خواب بیدار کمی نوشید از آن آب شرربار که ناگه لرزه اش اندر بدن شد بگفتا زینبم ای جان خواهر بیا خواهر ببین حال برادر از این آب سبو گشتم مکدر جگرخون زینبش از این سخن شد بگفتا خواهرم بنما خبردار حسینم را بگو از بهر دیدار بیا اندر کنار این دل افگار که دنیا بهر تو بیت الحزن شد سپس ای خواهرا تشتی برایم بیاور تا تمام رنج هایم برون آید ز حلق و در عزایم تو را رخت عزا خواهر به تن شد چو زینب دید آه این ماجرا را ز دشمن کینه و جور و جفا را ز دل برزد چنان آه و بکا را به گردون سوز آهش شعله زن شد به سوی مجتبی زینب نظر کرد نظر بر تشت و بر لخت جگر کرد روان بر حال او خون از بصر کرد بسی آشفته بر آن ممتحن شد همین زینب که داغ مصطفی دید مصاب مادرش خیر النسا دید دوتا فرق علی مرتضی دید کنون رنجیده از بهر حسن شد چه دارد پیش رو این داغدیده چه آید بر سر این غم رسیده ببیند گه به نی رأس بریده به دشت کربلایش چون وطن شد به خون غلتیده بیند شش برادر دگر شمشیر کین بر فرق اکبر سپس تیر جفای قوم کافر به حلق اصغرش جای لبن شد سیه زاندوه و غم شد شام زینب شدی ام المصائب نام زینب که شد تلخ از الم ها کام زینب جوادی زین مصیبت در حزن شد. زمینه:لشکری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(امام حسن مجتبی ع) ای گل بی قرینه،ای کریم مدینه گل گلزار زهرا،کشته ی زهر کینه ای غریب وطن ادرکنی یا حسن یا حسن ادرکنی ای کریم ولایت،جنت ما حریمت هر گره می گشایی،تو به دست کریمت ای غریب وطن ادرکنی یا حسن یا حسن ادرکنی ای همه هست حیدر،جنتم تربت توست کار من یا حسن جان،گریه بر غربت توست ای غریب وطن ادرکنی یا حسن یا حسن ادرکنی ای که بر ما حبیبی،درد ما را طبیبی از چه در خانه ی خود،یا حسن جان غریبی ای غریب وطن ادرکنی یا حسن یا حسن ادرکنی از ستم زهر کینه،زد شرر حاصل تو یار نامهربانت،شد حسن قاتل تو ای غریب وطن ادرکنی یا حسن یا حسن ادرکنی از شرار ستم ها،شد خزانی بهارت خواهرت چشم گریان،آمده در کنارت ای غریب وطن ادرکنی یا حسن یا حسن ادرکنی در کنار تو زینب،ریزد اشک چون ستاره شده از زهر کینه،جگرت پاره پاره ای غریب وطن ادرکنی یا حسن یا حسن ادرکنی با دو دست حسینت،پیکرت شد کفن پوش از غم و سوز داغت،زینبت شد سیه پوش ای غریب وطن ادرکنی یا حسن یا حسن ادرکنی.