#امام_صادق(علیهالسلام) :
《عَنْ أَبِی عَبْدِاللهِ قَالَ مَنْ أَرَادَ أَنْ یَکُونَ
فِی جِوَارِ نَبِیِّهِ وَ جِوَارِ عَلِیٍّ وَ فَاطِمَةَ
فَلَا یَدَعْ زِیَارَةَ الْحُسَیْنِ》
هر که میخواهد در همسایگی
رسول خدا ﷺ و حضرت علی
و حضرت فاطمه علیهاالسلام باشد
زیارت امام حسین علیهالسلام را
ترک نکند.
#وسائل_الشیعه، جلد۱۴، صفحه۴۲۵
https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
شعر توسط مرحوم کربلایی #محمود_بهجت پدر آیه الله العظمی بهجت سروده
متن کامل شعر امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
{ شب وصل است و تبِ دلبری جانان است }
{ ساغر وصل لبالب به لب مستان است }
{ در نظر بازیشان اهل نظر حیران است }
{ گوئیا مشعله از بامِ فلک ریزان است }
{ چشم جادوی سحر زین شب و تب گریان است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
*
{ « یارب این بوی خوش از روضة جان می آید ؟ }
{ یا نسیمی است کزان سوی جهان می آید ؟ » }
{ « یارب این نور صفات از چه مکان می آید ؟ » }
{ « عجب این قهقهه از حورِ جنان می آید ! » }
{ یارب این آبِ حیات از چه دلی جوشان است ؟ }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
#####
{ « چه سَماع است که جان رقص کنان» می آید ؟ }
{ « چه صفیر است که دل بال زنان می آید ؟ » }
{ چه پیامی است ؟ چرا موج گمان می آید ؟ }
{ چه شکار است ؟ چرا بانگ کمان می آید ؟ }
{ چه فضائی است ؟ چرا تیر قضا پران است ؟ }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
*
{ گوش تا گوش ، همه کرّ و فرِ دشمنِ پست }
{ شاه بنشسته ، بر او حلقة یاران الست }
{ « پیرهن چاک و غزلخوان و صراحی در دست » }
{ چار تکبیر زده یکسره بر هر چه که هست }
{ خیمه در خیمه صدای سخن قرآن است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع }
#####
{ وَه از آن آیتِ رازی که در آن محفل بود }
{ « مفتی عقل در این مسئله لایعقل بود » }
{ « عشق می گفت به شرح آنچه بر او مشکل بود » }
{ « خم می بود که خون در دل و پا در گل بود » }
{ ساغر سرخ شهادت به کف مستان است }
{ امشبی را شه دین در حرمش مهمان است }
{ ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است }
{ مکن ای صبح طلوع ، مکن ای صبح طلوع.
به ناصران حسین کشتگان تیغ ستم
به یاوران غریب دیار محنت و غم
به مسلم و به حبیب و به حر پاک صفات
به روح کل شهیدان کربلا #صلوات. #یحیوی_اردبیلی
اللهم صَلِّ عَلیٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم.
https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
(حضرت رقیه س)
آمدی بابا،کنج ویرانه
تو چنان شمعی،من چو پروانه
ای پدرجانم۴
سوزم از بهرت،با دو چشم تر
تازه مهمانم،آمدی با سر
ای پدرجانم۴
شد دل من خون،گریه ام افزون
تا تو را دیدم،با رخ گلگون
ای پدرجانم۴
بنگر بابا،قامتم خم شد
در فراق تو،صبر من کم شد
ای پدرجانم۴
آمدی بابا،بهر دیدارم
دشمن بی دین،داده آزارم
ای پدرجانم۴
هر کجا بابا،نام تو بردم
از عدوی تو،من کتک خوردم
ای پدرجانم۴
شکر لله تو،کرده ای یادم
تو نبودی از،ناقه افتادم
ای پدرجانم۴
در دل صحرا،دشمنت آمد
از ستم بابا،زجر مرا می زد
ای پدرجانم۴
زجر مرا بابا،تازیانه زد
گه به کعب نی،وحشیانه زد
ای پدرجانم۴
زد به من دشمن،ضربه ی سیلی
همچو زهرا شد،صورتم نیلی
ای پدرجانم۴
این مصیبت ها،زد شرر بر من
عمه ام زینب،شد سپر بر من
ای پدرجانم۴
بنگر تو بر،آه شبگیرم
دگر از دنیا،ای پدر سیرم
ای پدرجانم۴
دیگر از دنیا،خسته ام بابا
دل خود بر تو،بسته ام بابا
ای پدرجانم۴
باشد ای بابا،عمر من کوتاه
دختر خود را،ببرم همراه
ای پدرجانم۴
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_رقیه_س
(حضرت رقیه س)
گل ولا رقیه،شمس هدی رقیه
هستی تو روز محشر،امید ما رقیه
رقیه جان رقیه۲
مایه ی افتخاری،بر شیعه اعتباری
باشد به قلب عالم،ولایت تو جاری
رقیه جان رقیه۲
صحن و سرات بهشتم،مهر تو در سرشتم
نام تو یا رقیه،بر قلب خود نوشتم
رقیه جان رقیه۲
مهر امام خود را،با نقد جان خریدی
فردا به نزد زهرا،رقیه روسپیدی
رقیه جان رقیه۲
بی بی چه ها کشیدی،زخم زبان شنیدی
در گوشه ی خرابه،رقیه آرمیدی
رقیه جان رقیه۲
امشب تمام دل ها،رفته سوی خرابه
از داغ تو رقیه،دل ها همه کبابه
رقیه جان رقیه۲
ای نور قلب و دیده،کس مثل تو ندیده
پیکر غرقه در خون،بر نی سر بریده
رقیه جان رقیه۲
تو گل بوستان،محمدی پدرجان
امشب تو در خرابه،خوش آمدی پدرجان
یا ابتا حسین جان۲
عدو پس از تو بابا،آتش به خیمه ها زد
رأس مقدس تو،بر روی نیزه ها زد
یا ابتا حسین جان۲
بابا به زخم عمه،دشمن تو نمک زد
کنار جسم پاکت،سکینه را کتک زد
یا ابتا حسین جان۲
ندیدی چه کشیدم،از داغ تو خمیدم
پس از تو از عدویت،زخم زبان شنیدم
یا ابتا حسین جان۲
بنگر به روی زردم،زین همه رنج و دردم
از ناقه تا فتادم،یاد مدینه کردم
یا ابتا حسین جان۲
از بس که زجر مرا زد،درد می کند سر من
کبوده ای پدرجان،تمام پیکر من
یا ابتا حسین جان۲
مظلوم مهربان ارث،از مادر تو بردم
بابا به کوفه و شام،من تازیانه خوردم
یا ابتا حسین جان۲
چون مرغ پر شکسته،بابا دلم شکسته
از زندگی پس از تو،رقیه گشته خسته
یا ابتا حسین جان۲
از داغ جانگدازت،بابا کشم ز دل آه
سیرم ز زندگانی،من را ببر به همراه
یا ابتا حسین جان۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_رقیه_س