eitaa logo
مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی
253 دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
717 ویدیو
301 فایل
*نه‌ هر کس‌ شد‌ مسلمان‌ می‌توان‌ گفتش‌ که‌ سلمان شد‌ که‌ اول‌ بایدش‌ سلمان شد و‌ آنگه‌ مسلمان‌ شد.* «مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی» ‌درمنطقه‌مرکزی‌تهران‌دائرشده‌وباهدایت‌ خادم الشریعه شیخ محمدحسین شکروی ودیگراساتیدانجام‌وظیفه‌می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20211218-WA0086.opus
زمان: حجم: 1.89M
بریز آب روان اسما ولی آهسته آهسته...
(س) بریز آب روان اسما، ولی آهسته آهسته به جسم اطهر زهرا، ولی آهسته آهسته... همه خواب و علی بیدار،سرش بنهاده بر دیوار بگرید از فراق یار، ولی آهسته آهسته حسن ای نورچشمانم! حسین ای راحت جانم! بنالید ای عزیزانم، ولی آهسته آهسته بیا ای دخترم زینب به پیش مادرت امشب بخوان او را به تاب و تب،ولی آهسته آهسته روم شب‌ها سراغ او، به قبر بی‌چراغ او کنم زاری ز داغ او، ولی آهسته آهسته.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زبانحال حضرت علی (ع) بر بالین حضرت زهرا (س) حاج افشین بابک اردبیلی امشب ای جان مرتضی از این کاشانه مرو ای مرغ پر شکسته ام بنشین از لانه مرو . یار پهلو شکسته ام مظلومه همسر من آرام جان عاشقم ای خسته دلبر من . زهرا مرو از بر من تو بود و نبود منی ای رونق گلشن من تو یاس کبود منی زهرا مرو مرو . گل کوسمه آشیانه دن ای طاهانون مارالی سن بو گیزلین مزاریده یاتما یورقون یارالی . یوخدور میلیم بو ایوده من درب و دیواره باخوم ایندی سن سیز گیدوم نجه قانلی مسماره باخوم . ای یاره لی دلبر اویان هجرون منی درده سالوب همسنگریم آچ گوزی حیدر نجه گور قوجالوب...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
(ع) بر لشکــــر باطل ، علنــی لعنـــت بــر منکــر حـَـــق علـــوی لعنـــت تـا بـوده و تـا هست همین باشـد بـر دشمـن مرتضـی علـی لعنـــت. https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رحم الله الماضین من علمائنا العاملین و حفظ الله الباقین منهم و جعلنا الله و ایاکم من السالکین و الحافظین لنهجهم بحق محمد و آله الطاهرین. (سلام الله علیهم اجمعین) https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
(س) آنشب که اشک ازدیده مهتا ب می ریخت اسما بروی جسم زهرا آ ب می ر یخت آنشب علی ازدردو غم نا لید تا صبح چشم فلک ازغصه دور ناب می ر یخت آنشب علی می دید باچشم پر از خون از پهلوی زهرای او خو نا ب می ریخت آنشب زمین و آسمان می سوخت ازدرد بر دامن اشک ازصورت ارباب می ریخت آنشب حسین فریاد می زد مادرم کو زینب بدا مانش کهر بیتاب می ریخت آنشب تمام کهکشانها غرق د ر آ ه پیوسته مو لا کوهر نا یاب می ریخت آنشب که جسم فاطمه تشییع می شد خون جگر از دیده ا حباب می ریخت آنشب که شد درخاک جسم اطهر او اشک غریبی منبر و محراب می ریخت آنشب پیمبر درجنان از هوش می رفت خلد برین بر چهره دورناب می ریخت شیدا اگر آن صحنه رامی دید از غم خاک عزا بر سر برمهتاب می ر یخت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا