eitaa logo
مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی
254 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
735 ویدیو
311 فایل
*نه‌ هر کس‌ شد‌ مسلمان‌ می‌توان‌ گفتش‌ که‌ سلمان شد‌ که‌ اول‌ بایدش‌ سلمان شد و‌ آنگه‌ مسلمان‌ شد.* «مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی» ‌درمنطقه‌مرکزی‌تهران‌دائرشده‌وباهدایت‌ خادم الشریعه شیخ محمدحسین شکروی ودیگراساتیدانجام‌وظیفه‌می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
(امام محمد باقر ع) تو مظهر خدایی،سر منشاء صفایی پنجم گل ولایت،تنها امید مایی مولی امام باقر۴ در گلشن تو خارم،حب تو اعتبارم ولایت تو باشد،مدال افتخارم مولی امام باقر۴ امام مهربانم،از تو بود توانم امشب امید عالم،از درگهت مرانم مولی امام باقر۴ ای کوه استقامت،سر تا به پا کرامت زین همه جود و احسان،تو کرده ای قیامت مولی امام باقر۴ مولای بی قرینه،پر زده دل ز سینه این دل غم گرفته،رفته سوی مدینه مولی امام باقر۴ فدای غربت تو،بقیع و تربت تو دشمن ز ظلم و کینه،شکسته حرمت تو مولی امام باقر۴ ای نور چشم سجاد،کرده دلم ز تو یاد از ظلم و کینه گشتی،شهید زهر بیداد مولی امام باقر۴ هشام ز زهر کینه،آتش زده به جانت بمیرم از برایت،رفته ز تن توانت مولی امام باقر۴ در دم آخر آقا،در شور و در نوایی با ذکر یا حسینت،به یاد کربلایی مولی امام باقر۴ تو شمع عالمینی،از چه به شور و شینی در همه حال به یاد،اباالفضل و حسینی مولی امام باقر۴ دیدی علی اکبر،چون لاله گشته پرپر در پیش چشم بابا،شد پاره پاره پیکر مولی امام باقر۴ دیدی به دیده ی تر،شش ماهه یاس پرپر به روی دست جدت،حنجر بریده اصغر مولی امام باقر۴ آن لحظه های حساس،بشنیده ای بوی یاس روی زمین چو مشکش،دیدی دو دست عباس مولی امام باقر۴ دیدی سر بریده،جسم به خون تپیده بر تل زینبیه،عمه ی قد خمیده مولی امام باقر۴ آتش به خیمه دیدی،گوش بریده دیدی در عصر روز عاشور،سرها به نیزه دیدی مولی امام باقر۴ بمیرم از برایت،دیدی که مردم شام بر اهل بیت ز کینه،سنگ می زدند ز هر بام مولی امام باقر۴ دیدی تو تاب زینب،قلب کباب زینب شیعه به آه و افغان،از التهاب زینب مولی امام باقر۴ در مجلس شرابش،دشمن دین و قرآن بر دو لب حسین زد،یزید با چوب خزران مولی امام باقر۴ در شهر شام تو دیدی،در گوشه ی خرابه رقیه دفن گردید،چون مادرت شبانه مولی امام باقر۴
(امام محمد باقر ع) مدینه در عزاست،بزم ماتم به پاست از غم باقرش،همچو ماتمسراست آه و واویلتا۲ ای گل ساجدین،تویی حبل المتین در مدینه شدی،شهید از زهر کین آه و واویلتا۲ هشام بی حیا،خون نموده دلت در مدینه شده،زهر کین قاتلت آه و واویلتا۲ باقر علم دین،از ستم شد شهید در غریبی امام،در بقیع آرمید آه و واویلتا۲ صادقت آمده،غرق رنج و محن شد تن پاک تو،به دست او کفن آه و واویلتا۲ شده بیت الحزن،از ستم خانه ات در عزای تو باز،در کاشانه ات آه و واویلتا۲ دم آخر تویی،یاد کرب و بلا گریه ی زینبین،ستم اشقیا آه و واویلتا۲ دیدی صد پاره تن،علی اکبر است پاره با تیر کین،حنجر اصغر است آه و واویلتا۲ دیدی از ظلم و کین،دست عباس جداست با عمود ستم،فرق پاکش دوتاست آه و واویلتا۲ دیده ای شمر دون،خنجرش را کشید از قفا بین خون،سر جدت برید آه و واویلتا۲
(امام محمد باقر ع) امام باقر و،فرزند ساجدینی شیعه را تا جزا،مولی حبل المتینی امام بی قرینه،شهید ظلم و کینه۲ با زهر کین مولی،شدی شهید قرآن صادق در عزایت،گردیده دیده گریان امام بی قرینه،شهید ظلم و کینه۲ در ماتمت مولی،مدینه در عزا شد از سوز غم تو،بزم عزا به پا شد امام بی قرینه،شهید ظلم و کینه۲ همچنان ساجدین،مولی بودی تو مظلوم به دست دشمنان،گردیده ای تو مسموم امام بی قرینه،شهید ظلم و کینه۲ همچنان ساجدین،مولی تو بودی مظلوم به دست دشمنان،گردیده ای تو مسموم امام بی قرینه،شهید ظلم و کینه۲ زهر هشام دون،شرر زده حاصلت ز دست دشمنان،خون شده مولی دلت امام بی قرینه،شهید ظلم و کینه۲ ای گل ساجدین،تو کشته ی بیدادی در مدینه مولی،تو از نفس افتادی امام بی قرینه،شهید ظلم و کینه۲ دم آخر مولی،بودی یاد کربلا دوباره افتادی،یاد ظلم اشقیا امام بی قرینه،شهید ظلم و کینه۲ دیدی پاره پاره،پیکر اکبر شده دیده ای غرق خون،حنجر اصغر شده امام بی قرینه،شهید ظلم و کینه۲ شنیدی ناله ی،ادرک اخای عباس دیده ای بر زمین،دست جدای عباس امام بی قرینه،شهید ظلم و کینه۲ دیده ای شمر دون،خنجر از کینه کشید روی سینه نشست،رأس جدت را برید امام بی قرینه،شهید ظلم و کینه۲ دیده ای آتش زد،دشمن دین بر خیمه تن جدت بر خاک،سرش به روی نیزه امام بی قرینه،شهید ظلم و کینه۲ دیده ای دشمنان،سوی خیمه آمدند کعب و تازیانه،بر کودکان می زدند امام بی قرینه،شهید ظلم و کینه۲ دیده ای ظلم و کین،در کوفه و شهر شام بر شما می زدند،سنگ کینه ز هر بام امام بی قرینه،شهید ظلم و کینه۲ با گریه و ناله،دیدی در شام خراب اهل بیت را بردند،به سوی بزم شراب امام بی قرینه،شهید ظلم و کینه۲ دیدی حسین در تشت،دم می زند ز محبوب یزید بی حیا،زد بر لبان او چوب امام بی قرینه،شهید ظلم و کینه۲
(امام محمد باقر ع) شد امام باقر،کشته از زهر کین از جفا و جور،دشمنان لعین شد شهید از جفا،حجت کبریا زهر اعدا اثر،کرد بر پیکرش جانفدا گشت او،بهر دین مبین شد شهید از جفا،حجت کبریا شد شهید از جفا،آن امامی که بود پنجمین وصی،خاتم المرسلین شد شهید از جفا،حجت کبریا باقر العلوم از،این جهان دیده بست حضرت صادق از،داغ او شد حزین شد شهید از جفا،حجت کبریا آن که در کربلا،ناظر صحنه بود همره باب خود،سید الساجدین شد شهید از جفا،حجت کبریا الغرض شد شهید،از جفای عدو در بقیع دفن شد،جسم آن نازنین شد شهید از جفا،حجت کبریا یا رب از چشمه ی،علم او از کرم قطره ای ده به ما،حق حبل المتین شد شهید از جفا،حجت کبریا. زمینه:همه جا کربلاست،همه جا نینواست
قاتل من قلب من سوزاند با زهر جفا یا اباصالح بیا قاتل جدم سر او را جدا کرد از قفا یا اباصالح بیا باقر آل پیمبر کشته شد از زهر کین یا اله العالمین مادرش زهرای اطهر در جنان گشته غمین یا اله العالمین مادرم فاطمه دریاب مرا جان حسین جگرم پاره شده می زنم ناله به یاد لب عطشان حسین جگرم پاره شده جگرم پاره شد و پیرهنم پاره نشد یا حسین یا جداه دلم آواره شد و خواهرم آواره نشد یا حسین یا جداه شد سراپای وجودم شعله از زهر جفا من غریبم ای خدا گه بسوزم من ز زهر کینه گه از کربلا من غریبم ای خدا من که عمری گریه کردم در غم کرب و بلا یا اباصالح بیا همچو جدم می زنم بر خاک‌حجره دست و پا یا اباصالح بیا پا کشیدی روی خاک حجره از سوز جگر چشم مهدی گشته تر مثل حیدر کس نمی زد همسرت را پشت در چشم مهدی گشته تر مثل جدم کی شدم پا مال مرکب ای خدا من کجا و کربلا رأس او می رفت پیش خواهرش بر نیزه‌ها من کجا و کربلا خنده ی اهل جفا می کرد قلبم را کباب وای من از این عذاب یادم آمد نیشخند حرمله اشک رباب وای من از این عذاب خیز و بنگر پدرت شد کشته ی زهر جفا مهدی زهرا بیا ناله ی زهرا رسد بر گوش جان در این عزا مهدی زهرا بیا باقرم من یادگار دشت پر درد و بلا یا اباصالح بیا خاطرات تلخ من باشد ز دشت کربلا یا اباصالح بیا زاده ی زین العبادم یادگار کربلا یا اباصالح بیا پیش من بر عمه ام زد خنده شمر بی حیا یا اباصالح بیا گشته ام از زهر کینه چون عمویم مجتبی یا اباصالح بیا دیده ام من در اسیری رأسها بر نیزه ها یا اباصالح بیا یادگار کربلا از زهر کین مسموم شد یا اباصالح بیا حضرت زهرا به عرش کبریا مغموم شد یا اباصالح بیا من که مرگم را همان شام غریبان دیده ام بر لبم جان دیده ام خیزران را بر لب قاری قرآن دیده ام بر لبم جان دیده ام بر روی مشک عمویم جای دندان دیده ام بر لبم جان دیده ام مادر شش ماهه را با چشم گریان دیده ام بر لبم جان دیده ام حاجی ام را در دل گودال عطشان دیده ام بر لبم جان دیده ام عصر عاشورا به جای عید قربان دیده ام بر لبم جان دیده ام
پاره دم قاتل من زهر شرر بار شد قاتل مادر در و دیوار شد راس حسین به نیزه دیده ام من قد کمان عمه دیده ام من امام پنجم شیعه فدا شد فدایی غم دست جدا شد مسموم از زهر جفا امام باقر راوی دشت کربلا امام باقر.
(امام محمد باقر ع) نور حی مبین،پسر ساجدین شیعیان را آقا،تویی حبل المتین یم عصمت را گوهری باقر شافع روز محشری باقر حضرت باقر حضرت باقر۲ همچو بابت علی،بی قرینه تویی کشته ی زهر کین،در مدینه تویی شهر یثرب شد در عزا امشب از غم داغت کربلا امشب حضرت باقر حضرت باقر۲ ای شهید ستم،سوزم از رنج و غم از غم داغ تو،صبر من گشته کم ای که بودی چون پدرت مظلوم شده ای با زهر ستم مسموم حضرت باقر حضرت باقر۲ زده زهر هشام،شرری بر دلت یابن فاطمه سوخت،همه ی حاصلت در مدینه از نفس افتادی یابن حیدر کشته ی بیدادی حضرت باقر حضرت باقر۲ ای به غم مبتلا،دیده ای کربلا بر گل فاطمه،ستم اشقیا دیده ای دشمن روز عاشورا کرده خون قلب حضرت زهرا حضرت باقر حضرت باقر۲ دیده ای غرق خون،حنجر اصغر است پاره پاره ز کین،پیکر اکبر است دیده ای صبر جد تو کم شد از غم و اندوه قامتش خم شد حضرت باقر حضرت باقر۲ دیده ای ناله ی،اخا ادرک اخا دیده ای بر زمین،دست از تن جدا دیده ای پرپر شد گل یاست بر زمین افتاد عمو عباست حضرت باقر حضرت باقر۲ دیده ای شمر دون،خنجر از کین کشید بین گودال خون،سر جدت برید ای گل زهرا شدی جان بر لب دیده ای اشک عمه ات زینب حضرت باقر حضرت باقر۲ دیده ای آتش،کینه بر خیمه ها سر جدت حسین،بر روی نیزه ها دیده ای گشته عمه ات تنها بر سر و سینه زند از غم ها حضرت باقر حضرت باقر۲ دیدی بعد از حسین،دشمنان آمدند جای هر تسلیت،عمه را می زدند دیده ای از غم همه پژمردند نام بابا برده کتک خوردند حضرت باقر حضرت باقر۲ دیده ای ظلم و کین،کوفه و شهر شام بر شما می زدند،سنگ کینه ز بام دیده ای دشمن بر شما خندید زین مصیبت ها عمه می نالید حضرت باقر حضرت باقر۲ زین همه رنج و غم،همچو شمع شدی آب عمه زینب کجا،رنج بزم شراب دید حسینش می زد دم از محبوب بی حیا دشمن بر لبش زد چوب حضرت باقر حضرت باقر۲
(امام محمد باقر ع) نور دل سجاد تویی حضرت باقر پنجم گل بستان نبی طیب و طاهر یا حضرت باقر۳ دل های همه گریه کنان تو ز سینه پرواز نموده به سوی شهر مدینه یا حضرت باقر۳ دل های محبان شما غرق عزا شد یثرب ز غم داغ شما کرب و بلا شد یا حضرت باقر۳ روشنگر دل ها تویی و ماه تمامی تو کشته ی ظلم و ستم زهر هشامی یا حضرت باقر۳ پایان بگرفته همه رنج و الم تو سوزانده وجود همه را سوز غم تو یا حضرت باقر۳ مولی دم آخر تو به شوری و به شینی سوزی ز غم زینب و گریان حسینی یا حضرت باقر۳ دیدی که شده نقش زمین پیکر اکبر با تیر ستم پاره شده حنجر اصغر یا حضرت باقر۳ حس کرده ای در کرب و بلا عطر گل یاس دیدی که جدا گشته ز تن دست های عباس یا حضرت باقر۳ دیدی تو تن غرق به خون رأس بریده طفلان کتک خورده و گوش های دریده یا حضرت باقر۳ دیدی که بریزد ز بصر اشک سکینه زینب زند از داغ حسین بر سر و سینه یا حضرت باقر۳
(امام محمد باقر ع) گویم دوباره من ز سوز سینه واویلا واویلا وای از غم هجران تو مدینه واویلا واویلا دارم به دل داغ امام باقر واویلا واویلا شهید ظلم و کین امام طاهر واویلا واویلا زد داغ تو بر سینه ها شراره واویلا واویلا امشب ز سوگت شیعه بی قراره واویلا واویلا شد خون ز ظلم دشمنان دل او واویلا واویلا زین به زهرآلوده قاتل او واویلا واویلا دشمن ز کین شرر زده به جانش واویلا واویلا سوزانده است تا مغز استخوانش واویلا واویلا آن کس که قدرش چون علی رفیع است واویلا واویلا تربت پاکش زینت بقیع است واویلا واویلا آن که به درد عالمی طبیب است واویلا واویلا قبرش مدینه خاکی و غریب است واویلا واویلا آن که مقامش در دو عالم عالی است واویلا واویلا شب شهادتش مدینه خالی است واویلا واویلا او پیرو شهید کربلا بود واویلا واویلا نور دل حسین سرجدا بود واویلا واویلا از سوز غم جانش رسیده بر لب واویلا واویلا بوده همی یاد حسین و زینب واویلا واویلا دیده به چشمش داغ کربلا را واویلا واویلا العطش طفلان بی نوا را واویلا واویلا صد پاره دیده او علی اکبر واویلا واویلا غلتان به خون دیده علی اصغر واویلا واویلا دیده عمو دستش ز تن جدا شد واویلا واویلا فرق مبارکش ز کین دو تا شد واویلا واویلا دیده فدا گردیده هست عباس واویلا واویلا نقش زمین گشته دو دست عباس واویلا واویلا دیده حسن را در وداع آخر واویلا واویلا گرم سخن با غمرسیده خواهر واویلا واویلا دیده که شمر خنجر ز کین کشیده واویلا واویلا سر حسین را از قفا بریده واویلا واویلا دیده به روی تل زینبیه واویلا واویلا عمه بسوزد زین همه بلیه واویلا واویلا دیده عدو آتش زده به خیمه واویلا واویلا رأس حسین را دیده روی نیزه واویلا واویلا دیده که زخم عمه اش نمک خورد واویلا واویلا سکینه پیش چشم او کتک خورد واویلا واویلا دیده عدو در شهر کوفه و شام واویلا واویلا اهل حرم را سنگ زدند ز هر بام واویلا واویلا دیده سر ببریده صوت قرآن واویلا واویلا می زد یزید بر لب به چوب خزران واویلا واویلا
(امام محمد باقر ع) تو مظهر خدایی،سر منشاء صفایی پنجم گل ولایت،تنها امید مایی مولا امام باقر۴ در گلشن تو خارم،حب تو اعتبارم ولایت تو باشد،مدال افتخارم مولا امام باقر۴ امام مهربانم،از تو بود توانم امشب امید عالم،از درگهت مرانم مولا امام باقر۴ ای کوه استقامت،سر تا به پا کرامت زین همه جود و احسان،تو کرده ای قیامت مولا امام باقر۴ مولای بی قرینه،پر زده دل ز سینه این دل غم گرفته،رفته سوی مدینه مولا امام باقر۴ فدای غربت تو،بقیع و تربت تو دشمن ز ظلم و کینه،شکسته حرمت تو مولا امام باقر۴ ای نور چشم سجاد،کرده دلم ز تو یاد از ظلم و کینه گشتی،شهید زهر بیداد مولی امام باقر۴ هشام ز زهر کینه،آتش زده به جانت بمیرم از برایت،رفته ز تن توانت مولی امام باقر۴ در دم آخر آقا،در شور و در نوایی با ذکر یا حسینت،به یاد کربلایی مولی امام باقر۴ تو شمع عالمینی،از چه به شور و شینی در همه حال به یاد،اباالفضل و حسینی مولی امام باقر۴ دیدی علی اکبر،چون لاله گشته پرپر در پیش چشم بابا،شد پاره پاره پیکر مولی امام باقر۴ دیدی به دیده ی تر،شش ماهه یاس پرپر به روی دست جدت،حنجر بریده اصغر مولی امام باقر۴ آن لحظه های حساس،بشنیده ای بوی یاس روی زمین چو مشکش،دیدی دو دست عباس مولی امام باقر۴ دیدی سر بریده،جسم به خون تپیده بر تل زینبیه،عمه ی قد خمیده مولی امام باقر۴ آتش به خیمه دیدی،گوش بریده دیدی در عصر روز عاشور،سرها به نیزه دیدی مولی امام باقر۴ بمیرم از برایت،دیدی که مردم شام بر اهل بیت ز کینه،سنگ می زدند ز هر بام مولی امام باقر۴ دیدی تو تاب زینب،قلب کباب زینب شیعه به آه و افغان،از التهاب زینب مولی امام باقر۴ در مجلس شرابش،دشمن دین و قرآن بر دو لب حسین زد،یزید با چوب خزران مولی امام باقر۴ در شهر شام تو دیدی،در گوشه ی خرابه رقیه دفن گردید،چون مادرت شبانه مولی امام باقر۴
(امام محمد باقر ع) حضرت باقر امام بی قرینه در مدینه شد شهید ظلم و کینه واویلا واویلا واویلا واویلا۲ باقر العلم نبی امام مظلوم از زهر به زین مالیده شده مسموم واویلا واویلا واویلا واویلا۲ هشام دون خونجگر نموده دل ها در جنان می سوزد از این ماتم طاها واویلا واویلا واویلا واویلا۲ امشب مدینه از غم ماتمسرا شد بیت امام باقر بزم عزا شد واویلا واویلا واویلا واویلا۲ عاقبت از زهر کین پرپر شد باقر در جنان میهمان مادر شد باقر واویلا واویلا واویلا واویلا۲ در بقیع خاکی بود تربت باقر از قبر او معلوم است غربت باقر واویلا واویلا واویلا واویلا۲ همیشه بوده به یاد کرب و بلا پیکر در خون و سر روی نیزه ها واویلا واویلا واویلا واویلا۲ تشنگی و عطش طفلان را دیده پرپر از کینه دیده یاس و سپیده واویلا واویلا واویلا واویلا۲ دیده پیکر اکبر را اربا اربا کنار اکبر بر سر می زند بابا واویلا واویلا واویلا واویلا۲ غرقه در خون دیده قنداقه ی اصغر با تیر سه شعبه بریده شد حنجر واویلا واویلا واویلا واویلا۲ خون از دو چشمش جای گریه چکیده دیده عمویش را با دست بریده واویلا واویلا واویلا واویلا۲ دیده با چشمان خود آن روح احساس در کنار علقمه پیکر عباس واویلا واویلا واویلا واویلا۲ دیده به مقتل شمر دون خنجر کشید رأس جد غریبش از قفا ببرید واویلا واویلا واویلا واویلا۲ دیده غلتیده در خون ماه مدینه دیده اشک رقیه اشک سکینه واویلا واویلا واویلا واویلا۲ در کربلا بوده باقر جانش بر لب آن لحظه که دیده اشک عمه زینب واویلا واویلا واویلا واویلا۲ دیده که آتش زد دشمن به خیمه ها بر روی نیزه دیده رأس شهدا واویلا واویلا واویلا واویلا۲
(امام محمد باقر ع) از غم داغت مدینه در عزاست بین خانه شور و غوغایی به پاست (ای گل پرپر ز کین،صادق از داغت غمین)۲ ای شهید کینه و ظلم هشام بر تو ای نور خداوندی سلام (ای گل پرپر ز کین،صادق از داغت غمین)۲ خون نموده از ستم قلبت هشام عمر تو با زهر کین گشته تمام (ای گل پرپر ز کین،صادق از داغت غمین)۲ زد هشام از کینه بر جانت شرر زهر کین بر جان تو کرده اثر (ای گل پرپر ز کین،صادق از داغت غمین)۲ از ستم های عدو گشتی خموش صادقت از سوز داغت در خروش (ای گل پرپر ز کین،صادق از داغت غمین)۲ ای که بودی بر همه نور دو عین بوده ای در کربلا تو با حسین (ای گل پرپر ز کین،صادق از داغت غمین)۲ دیده ای در کربلا ظلم فزون اصغر شش ماهه را در موج خون (ای گل پرپر ز کین،صادق از داغت غمین)۲ غرق خون فرزند لیلا دیده ای اکبرش را اربا اربا دیده ای (ای گل پرپر ز کین،صادق از داغت غمین)۲ بوده ای یاد گلان یاس او غرق خون در علقمه عباس او (ای گل پرپر ز کین،صادق از داغت غمین)۲ غربت جدت حسین را دیده ای ناله هل من معین بشنیده ای (ای گل پرپر ز کین،صادق از داغت غمین)۲ دیده ای از روی زین افتاده است صورتش بر خاک غم بنهاده است (ای گل پرپر ز کین،صادق از داغت غمین)۲ دیده ای شمر از کمر خنجر کشید از قفا رأس گل زهرا برید (ای گل پرپر ز کین،صادق از داغت غمین)۲ دیده ای آتش میان خیمه ها دیده ای سرها به روی نیزه ها (ای گل پرپر ز کین،صادق از داغت غمین)۲