eitaa logo
مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی
255 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
575 ویدیو
295 فایل
*نه‌هرکس‌شد‌مسلمان‌می‌توان‌گفتش‌که‌سلمان‌شد‌ که‌اول‌بایدش‌سلمان‌شدو‌آنگه‌مسلمان‌شد.* «مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی» ‌درمنطقه‌مرکزی‌تهران‌دائرشده‌وباهدایت‌ خادم الشریعه شیخ محمدحسین شکروی ودیگراساتیدانجام‌وظیفه‌می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
مدینه کارواني سوي تو با شيون آوردم ره آوردم بود اشکي که دامن دامن آوردم مدينه!دربرويم وامکن چون يک جهان ماتم نياورد ارمغان با خود کسي تنها من آوردم مدينه،يک گلستان گُل اگر در کربلا بُردم ولي اکنون گلاب حسرت از آن گلشن آوردم اگر موي سياهم شد سپيد از غم ولي شادم که مظلوميت خود را گواهي روشن آوردم اسيرم کرد اگردشمن،به جان دوست خرسندم که پيروزي به کف در رزم با اهريمن آوردم مدينه، اين اسارت ها نشد سدّ رهم بنگر چها با خطبه هاي خود به روز دشمن آوردم مدينه، يوسُف آل علي را بردم و اکنون اگر او را نياوردم، از او پيراهن آوردم مدينه، از بني هاشم نگردد باخبر يک تن که من ازکوفه پيغام سرِ دور از تن آوردم مدينه، گربه سويت زنده برگشتم مکن عيبم که من اين نيمه جان را هم به صد جان کندن آوردم. غفورزاده - شفق
ڪریم زاده زهرا(س)-مدح فاطمه ای ڪه بر رُخَش،ماه سجود میڪند یاڪه ثناومدح او,، رَب ودود میڪند همان حبیبه ی خدا، ڪه حق به یڪ اشارتش زیرو زبَر زخشم او، بودونبود میڪند پشت نماز او زند، صف سپه ملائڪه فاطمه چون قیام ڪرد، عرش قعود میڪند ڪارتمام انبیاء،جلوه ی نوراولیا ازگُل روی فاطمه،جمله نمود میڪند زان دم روح پرورش ،زنده مسیح از دمَش وز نفسش فرشته بو، عطر وجود میڪند دردوغم ارفزون. شود،خواه مدد زفاطمه درد ز سینه میپرد،غصه فرود میڪند خیل فرشته ومَلَڪ، به عشق صاحب فدڪ جان بفدای گُلرخ، یاس ڪبود میڪند هرڪه به دل ولای او،داشت واز برای او جان بدهد به قله ی، عشق صعود میڪند اوست ڪه جبرئیل شد، خادم آستانه اش بعدنبی به فاطمه، گفت وشنود میڪند حال رواست ناڪَسی،به پای درب خانه ای ڪه جبرئیل خادم است،آتش و دود میڪند.
امام (علیه السلام) : سه چیز اگر در آدمی باشد، هرگز به پشیمانی در نیفتد، ترک شتاب و ، بر خداوند متعال هر آنگاه که به کاری تصمیم بگیرد. ، ص٢۴٧ https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
امام (عليه السلام) : ⬅️ تَاخير التُّوبَة اِغتِرار، و طُول التَسويف حَيرَة. تاخير توبه نوعى غرور و بى‌خبرى و طولانى نمودن آن نوعى حيرت و سرگردانى است. ، ج ٣، ص ۵١