(حضرت ابوالفضل ع)
هستی مرتضایی،سر تا به پا وفایی
ای صاحب کرامت،سر منشاء سخایی
ای با وفا اباالفضل
کنز سخا اباالفضل۲
تو شمع عالمینی،پروانه ی حسینی
تو گل مرتضی در،گلخانه ی حسینی
ای با وفا اباالفضل
کنز سخا اباالفضل۲
حیدری در بلاغت،فاطمه در فصاحت
در صبر مجتبایی،حسینی در شجاعت
ای با وفا اباالفضل
کنز سخا اباالفضل۲
ای نور چشم حیدر،در بحر دین تو گوهر
بر شیعیان مولی،کرامت تو محشر
ای با وفا اباالفضل
کنز سخا اباالفضل۲
تو مهربانی عباس،آرام جانی عباس
بر شیعیان حیدر،کهف الامانی عباس
ای با وفا اباالفضل
کنز سخا اباالفضل۲
جنت شیعه عباس،بود حریم پاکت
ای روح با کرامت،عالم بود هلاکت
ای با وفا اباالفضل
کنز سخا اباالفضل۲
آمده دست خالی،بر درگهت پناهم
ای حامی ولایت،محتاج یک نگاهم
ای با وفا اباالفضل
کنز سخا اباالفضل۲
با توست گفت و گویم،از توست عطر و بویم
زیارت حریم،تو شده آرزویم
ای با وفا اباالفضل
کنز سخا اباالفضل۲
تو فاطمه نشانی،سقای تشنگانی
همسنگر حسین و،امید کودکانی
ای با وفا اباالفضل
کنز سخا اباالفضل۲
شهید ظلم و کین در،علقمه ای اباالفضل
مورد لطف و جود،فاطمه ای اباالفضل
ای با وفا اباالفضل
کنز سخا اباالفضل۲
از تو حسین زهرا،ادرک اخا شنیده
جسم تو غرق در خون،در علقمه بدیده
ای با وفا اباالفضل
کنز سخا اباالفضل۲
در راه دین و قرآن،دست از تنت جدا شد
قبر مطهر تو،زینت کربلا شد
ای با وفا اباالفضل
کنز سخا اباالفضل۲
ضرب عمود آهن،فرق تو را شکسته
تیر سه شعبه آقا،چشم تو را ببسته
ای با وفا اباالفضل
کنز سخا اباالفضل۲
شهید ظلم و کینه،شدی مه مدینه
کشیده ای در آخر،خجالت از سکینه
ای با وفا اباالفضل
کنز سخا اباالفضل۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا
(حضرت ابوالفضل ع)
تو عباسی و جان حیدر تویی
شفیع همه روز محشر تویی
تویی روح احساس
امیدی تو عباس
فدای حسین۲
به ام البنینی تو نور دو عین
اباالفضلی و نور چشم حسین
حسین را تویی یار
تو هستی علمدار
فدای حسین۲
برادر تویی بر حسین غریب
برای حسین بوده ای بی شکیب
خدا باوری تو
گل حیدری تو
فدای حسین۲
غریبی مولی تو دیدی عیان
بدیدی تو تشنگی کودکان
شده ذکرشان آب
بگشتی تو بی تاب
فدای حسین۲
به اذن حسین رفته آب آوری
به برگشت تو مرد کین گستری
دو دستت جدا کرد
تن تو فدا کرد
فدای حسین۲
صدا کرده ای یا اخایم حسین
نگر بر دو دست جدایم حسین
شده بی قرارت
رسیده کنارت
فدای حسین۲
کنار تن تو حسین پیر شد
پس از تو دگر او زمین گیر شد
شده صبر او کم
شده قامتش خم
فدای حسین۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا
(حضرت ابوالفضل ع)
امشب منم مهمان تو،دارم نوا عباس
شمس ولا عباس
ای منشاء جود و عطا،کنز سخا عباس
شمس ولا عباس
بنما نظر بر حال من،ای تکیه گاه من
بر تو نگاه من
گردم به یک نگاه تو،حاجت روا عباس
شمس ولا عباس
بنما ز لطف و مرحمت،دردم دوا عباس
شمس ولا عباس
تا که شوم حاجت روا،بنما دعا عباس
شمس ولا عباس
هستی گل ام البنین،حامی دین عباس
حبل المتین عباس
بودی علمدار حسین،در کربلا عباس
شمس ولا عباس
آن امت دور از خدا،بر تو جفا کردند
دستت جدا کردند
فرق تو را کرده دو تا،تیغ جفا عباس
شمس ولا عباس
با تیر و تیغ اشقیا،فرق تو بشکسته
چشم تو شد بسته
زدی صدا تو یا حسین،ادرک اخا عباس
شمس ولا عباس
اندر کنار پیکرت،آمد حسین تو
نور دو عین تو
در علقمه افتاده دید،جسم تو را عباس
شمس ولا عباس
سقای عطشان حرم،دستت جدا گشته
جانت فدا گشته
آمد کنار پیکرت،خون خدا عباس
شمس ولا عباس
تا دیده اندر علقمه،تو را شه خوبان
جسمت به خون غلتان
ریزد کنار پیکرت،اشک عزا عباس
شمس ولا عباس
در راه دین مصطفی،فدا شده جانت
عالم به قربانت
حرم شده از داغ تو،ماتمسرا عباس
شمس ولا عباس
اهل حرم بر سر زنان،با شیون و افغان
طفلان همه نالان
دارد به خیمه خواهرت،بزم عزا عباس
شمس ولا عباس
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا
(حضرت ابوالفضل ع)
گل ام البنین،بر حسینی معین
جان تو کربلا،شد فدایی دین
ابوفاضل مدد۲
کربلا همره،نور عین بوده ای
تا دم آخرت،با حسین بوده ای
ابوفاضل مدد۲
کربلا ساقی،تشنه کامان شدی
بهر لب تشنگان،دیده گریان شدی
ابوفاضل مدد۲
گوش جانت شنید،ناله ی کودکان
بهر طفلان شده،دیده ات درفشان
ابوفاضل مدد۲
رفتی سوی فرات،تا که آب آوری
بر گلان حسین،با شتاب آوری
ابوفاضل مدد۲
بین ره وای من،دست تو شد جدا
با عمودی ز کین،فرق تو شد دوتا
ابوفاضل مدد۲
تیر زد دشمنت،پاره شد مشک تو
از برای حسین،شد روان اشک تو
ابوفاضل مدد۲
تا زدی تو صدا،اخا ادرک اخا
شد روان سوی تو،شه کرب و بلا
ابوفاضل مدد۲
تا گل فاطمه،در کنارت رسید
پیکرت را بدید،قامت او خمید
ابوفاضل مدد۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا
#دوبیتی
یا اباالفضل ای علمدار حسین
باب حاجات تمام عالمین
حاجت ما را برآور از کرم
حقِّ حیدر فاتح بدر و حنین.
▪️
یا اباالفضل ای پناه ما همه
حرمت ام البنین و فاطمه
کن طلب ما را بنوشان از کرم
جرعه ای زآب فرات و علقمه.
#حسین_مقدم
#حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا
https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
در کنار علقمه، سروی ز پا افتاده است؟
یا گلی از گلشن آل عبا افتاده است؟
در فضای رزمگاه نینوا با شور و آه
نالهی جانسوز «ادرک یا اخا» افتاده است
از نوای جانگداز ساقی لبتشنگان
لرزه بر اندام شاه نینوا افتاده است
شه، سوار اسب شد با سر به میدان روی کرد
تا ببیند جسم عبّاسش کجا افتاده است
ناگهان از صدر زین، افکنْد خود را بر زمین
دید «بسم الله» از قرآن، جدا افتاده است
پارهی قرآن ببوسید و پی اصلش دوید
مصحف ناطق، کجا یا رب! ز پا افتاده است؟
تا کنار نهر علقم، بوی عبّاسش کشید
دید بر خاک سیه، صاحبلوا افتاده است
کرده در دریای خون، ماه بنیهاشم افول
تشنهلب، سقّای دشت کربلا افتاده است
دست خود را بر کمر بگْرفت و آهی برکشید
گفت: پشت من ز هجرانت، دوتا افتاده است
خیز و بر پا کن لوا، آبی رسان اندر حرم
از چه رو بر خاک، این قدّ رسا افتاده است؟
بهر آبی در حرم، طفلان من در انتظار
از عطش بنْگر چه شوری، خیمهها افتاده است!
هر چه شه نالید، عبّاسش ز لب، لب برنداشت
دید مرغ روح او، سوی سما افتاده است
گفت پس جسم برادر را برم در خیمهگه
دید هر عضوی ز اعضایش، سوا افتاده است
شد به سوی خیمه با پای پیاده، رهسپار
در حرم، شه دید افغان و نوا افتاده است
جمله میگفتند: سقّا، ای پدر جان! دیر کرد
بر سر عمّوی ما، بابا! چها افتاده است؟
حال زینب را مگو «علّامه»! از شه، چون شنید
دست عبّاس علمدارش، جدا افتاده است.
#محمد_علامه
#حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا
#دودمه
گرچه گمنامم ميان عالمى نام آورم
من خودم يك حيدرم (٢)
من اباالفضلم كه استاد نبرد اكبرم
من خودم يك حيدرم (٢)
رزم در كرب و بلا امروز صفين من است
من ز نسل حيدرم (٢)
اى بسا سلمان كه خاك بند نعلين من است
من ز نسل حيدرم (٢)
پاسبان خيمه ها در كربلا روز و شبم
كوفيان من حيدرم (٢)
تحت امر حضرت ام المصائب زينبم
كوفيان من حيدرم (٢)
محشرى با نام تو در كربلا برپا شود
يا ابوفاضل مدد (٢)
سينه زن هاى تو مى گويند بى حد و عدد
يا ابوفاضل مدد (٢)
در رجزهايم صداى شير يزدان منجلى ست
يا على حيدر مدد (٢)
مادرم ام البنين و نام بابايم على ست
يا على حيدر مدد (٢)
امنيت را من براى اين حرم مى آورم
من علم مى اورم (٢)
صبر كن اصغر برايت آب هم مى آورم
من علم مى اورم (٢)
من سرم را هم به راه زينبت اهدا كنم
يا حسين و يا حسين (٢)
واى بر من گر امانت نامه اى امضا كنم
يا حسين و يا حسين (٢)
اى برادر! چشم هاى من فداى اكبرت
من به قربان سرت (٢)
دست من گر شد جدا، نذر على اصغرت
من به قربان سرت (٢)
دست خود را كرده ام در راه اطفالت فدا
يا اخا ادرك اخا (٢)
شرم كردم كه بگويم خواهرم زينب بيا
يا اخا ادرك اخا (٢)
نيستم در نزد تو در بين آن بزم شراب
كن حلالم اى رباب (٢)
داده بودم من به اصغر وعده يك جرعه آب
كن حلالم اى رباب (٢)
#پيمان_طالبى
#حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا
(حضرت ابوالفضل ع)
تو گل ام البنینی،شیعه را حبل المتینی
در خصال و خلق و خویت،چون امیرالمؤمنینی
گل باغ ولا،همه امید ما
کنی از شیعیان،شفاعت در جزا
ابوفاضل مدد۳
شمع جمع عالمینی،بر علی نور دو عینی
گل گلزار ولایت،تو علمدار حسینی
الا صاحب کرم،گدای این درم
دعا فرما که من،شبی باشم حرم
ابوفاضل مدد۳
تو امید این جهانی،شیعه را آرام جانی
بر تمام اهل عالم،چون حسینت مهربانی
عزیز فاطمه،شهید علقمه
بود با یاد تو،به لب ها زمزمه
ابوفاضل مدد۳
کعبه ی دل ها تویی تو،شافع عقبی تویی تو
در شجاعت همچو حیدر،در صف هیجا تویی تو
تو پور حیدری،امید مادری
در عالم تا به حشر،تو از خوبان سری
ابوفاضل مدد۳
منم مهمان اباالفضل،غرق احسان اباالفضل
از طفولیت شدم من،از محبان اباالفضل
منم عبد فقیر،تویی مهمان پذیر
ز لطف و مرحمت،آقا دستم بگیر
ابوفاضل مدد۳
عمریه هستم گدایت،میهمانم در سرایت
یاد دستان بریده،سوزم و گریم برایت
تویی یار حسین،علمدار حسین
چراغ روشن،شب تار حسین
ابوفاضل مدد۳
دشمنان عترت و دین،در کمین تو نشسته
با عمود آهنین از،کینه فرقت را شکسته
کنار علقمه،دو دستت از جفا
ز ظلم کوفیان،شده از تن جدا
ابوفاضل مدد۳
تا حسین بشنید صدایت،ناله ی ادرک اخایت
شد روان سوی تو و دید،دست از پیکر جدایت
کنار هر دو دست،دگر از پا نشست
کنار پیکرت،حسین پشتش شکست
ابوفاضل مدد۳
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا
(حضرت ابوالفضل ع)
هستی مرتضایی،سر تا به پا وفایی
ای صاحب کرامت،سر منشاء سخایی
ای با وفا اباالفضل
کنز سخا اباالفضل۲
تو شمع عالمینی،پروانه ی حسینی
تو گل مرتضی در،گلخانه ی حسینی
ای با وفا اباالفضل
کنز سخا اباالفضل۲
حیدری در بلاغت،فاطمه در فصاحت
در صبر مجتبایی،حسینی در شجاعت
ای با وفا اباالفضل
کنز سخا اباالفضل۲
ای نور چشم حیدر،در بحر دین تو گوهر
بر شیعیان مولی،کرامت تو محشر
ای با وفا اباالفضل
کنز سخا اباالفضل۲
تو مهربانی عباس،آرام جانی عباس
بر شیعیان حیدر،کهف الامانی عباس
ای با وفا اباالفضل
کنز سخا اباالفضل۲
جنت شیعه عباس،بود حریم پاکت
ای روح با کرامت،عالم بود هلاکت
ای با وفا اباالفضل
کنز سخا اباالفضل۲
آمده دست خالی،بر درگهت پناهم
ای حامی ولایت،محتاج یک نگاهم
ای با وفا اباالفضل
کنز سخا اباالفضل۲
با توست گفت و گویم،از توست عطر و بویم
زیارت حریم،تو شده آرزویم
ای با وفا اباالفضل
کنز سخا اباالفضل۲
تو فاطمه نشانی،سقای تشنگانی
همسنگر حسین و،امید کودکانی
ای با وفا اباالفضل
کنز سخا اباالفضل۲
شهید ظلم و کین در،علقمه ای اباالفضل
مورد لطف و جود،فاطمه ای اباالفضل
ای با وفا اباالفضل
کنز سخا اباالفضل۲
از تو حسین زهرا،ادرک اخا شنیده
جسم تو غرق در خون،در علقمه بدیده
ای با وفا اباالفضل
کنز سخا اباالفضل۲
در راه دین و قرآن،دست از تنت جدا شد
قبر مطهر تو،زینت کربلا شد
ای با وفا اباالفضل
کنز سخا اباالفضل۲
ضرب عمود آهن،فرق تو را شکسته
تیر سه شعبه آقا،چشم تو را ببسته
ای با وفا اباالفضل
کنز سخا اباالفضل۲
شهید ظلم و کینه،شدی مه مدینه
کشیده ای در آخر،خجالت از سکینه
ای با وفا اباالفضل
کنز سخا اباالفضل۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا
(حضرت ابوالفضل ع)
گل ام البنین،بر حسینی معین
جان تو کربلا،شد فدایی دین
ابوفاضل مدد۲
کربلا همره،نور عین بوده ای
تا دم آخرت،با حسین بوده ای
ابوفاضل مدد۲
کربلا ساقی،تشنه کامان شدی
بهر لب تشنگان،دیده گریان شدی
ابوفاضل مدد۲
گوش جانت شنید،ناله ی کودکان
بهر طفلان شده،دیده ات درفشان
ابوفاضل مدد۲
رفتی سوی فرات،تا که آب آوری
بر گلان حسین،با شتاب آوری
ابوفاضل مدد۲
بین ره وای من،دست تو شد جدا
با عمودی ز کین،فرق تو شد دوتا
ابوفاضل مدد۲
تیر زد دشمنت،پاره شد مشک تو
از برای حسین،شد روان اشک تو
ابوفاضل مدد۲
تا زدی تو صدا،اخا ادرک اخا
شد روان سوی تو،شه کرب و بلا
ابوفاضل مدد۲
تا گل فاطمه،در کنارت رسید
پیکرت را بدید،قامت او خمید
ابوفاضل مدد۲
#رضا_یعقوبیان
#حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا
در کنار علقمه، سروی ز پا افتاده است؟
یا گلی از گلشن آل عبا افتاده است؟
در فضای رزمگاه نینوا با شور و آه
نالهی جانسوز «ادرک یا اخا» افتاده است
از نوای جانگداز ساقی لبتشنگان
لرزه بر اندام شاه نینوا افتاده است
شه، سوار اسب شد با سر به میدان روی کرد
تا ببیند جسم عبّاسش کجا افتاده است
ناگهان از صدر زین، افکنْد خود را بر زمین
دید «بسم الله» از قرآن، جدا افتاده است
پارهی قرآن ببوسید و پی اصلش دوید
مصحف ناطق، کجا یا رب! ز پا افتاده است؟
تا کنار نهر علقم، بوی عبّاسش کشید
دید بر خاک سیه، صاحبلوا افتاده است
کرده در دریای خون، ماه بنیهاشم افول
تشنهلب، سقّای دشت کربلا افتاده است
دست خود را بر کمر بگْرفت و آهی برکشید
گفت: پشت من ز هجرانت، دوتا افتاده است
خیز و بر پا کن لوا، آبی رسان اندر حرم
از چه رو بر خاک، این قدّ رسا افتاده است؟
بهر آبی در حرم، طفلان من در انتظار
از عطش بنْگر چه شوری، خیمهها افتاده است!
هر چه شه نالید، عبّاسش ز لب، لب برنداشت
دید مرغ روح او، سوی سما افتاده است
گفت پس جسم برادر را برم در خیمهگه
دید هر عضوی ز اعضایش، سوا افتاده است
شد به سوی خیمه با پای پیاده، رهسپار
در حرم، شه دید افغان و نوا افتاده است
جمله میگفتند: سقّا، ای پدر جان! دیر کرد
بر سر عمّوی ما، بابا! چها افتاده است؟
حال زینب را مگو «علّامه»! از شه، چون شنید
دست عبّاس علمدارش، جدا افتاده است.
#محمد_علامه
#حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا
57.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#دوبیتی
ببین حال دل ما را ابالفضل
گره از کار ما بگشا ابالفضل
به دل هر وقت حاجت داشتم من
فقط گفتم دخیلک یا ابالفضل.
#سید_علیرضا_شفیعی
#حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا
https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi