eitaa logo
مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی
253 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
734 ویدیو
308 فایل
*نه‌ هر کس‌ شد‌ مسلمان‌ می‌توان‌ گفتش‌ که‌ سلمان شد‌ که‌ اول‌ بایدش‌ سلمان شد و‌ آنگه‌ مسلمان‌ شد.* «مجمع‌الذاکرین‌سلمان‌فارسی» ‌درمنطقه‌مرکزی‌تهران‌دائرشده‌وباهدایت‌ خادم الشریعه شیخ محمدحسین شکروی ودیگراساتیدانجام‌وظیفه‌می‌کند.
مشاهده در ایتا
دانلود
(حضرت زهرا س) ‏(وصیت) بنشین کنارم یا علی،ای نور چشمانم مولی پریشانم از غربت تو یا علی،من دیده گریانم مولی پریشانم غسلم بده ای همسرم،با ذکر رب مولی در نیمه شب مولی بهر غریبی ات علی،سر در گریبانم مولی پریشانم در نیمه شب کفن نما،این جسم رنجورم من با تو محشورم مظلوم عالم پاک کن،اشک یتیمانم مولی پریشانم غسل و کفن بنما مرا،یار غریب من تنها حبیب من از کینه های دشمنان،بشکسته ارکانم مولی پریشانم بیرون ببر از خانه ات،پیکر زهرا را دختر طاها را در وقت رفتن یا علی،غمگین و نالانم مولی پریشانم کنار قبر فاطمه،قدری بمان حیدر قرآن بخوان حیدر قبرم شود روشن ز تو،شمس فروزانم مولی پریشانم.
(حضرت زهرا س) ‏(غسل و کفن و دفن) ای دخت ختم المرسلین،هستی تو گوهر ناب در لحظه های آخرت،بر حیدر بده جواب در کنار تو فاطمه،می سوزم از غم تو می گریم بر تو فاطمه،بر قامت خم تو ای بود و نبود علی ای یاس کبود علی زهرای من مرو بنگر به دو چشم ترم بشکسته ببین کمرم زهرای من مرو هنگام غسل پیکرت،بنگر که خونجگرم روی نیلی تو زده،زهرا بر جان شررم یادم افتاد از آن دمی،در بین آتش و دود با دست کینه ی عدو،شد رخسار تو کبود زهرا تو شدی سپرم بنگر که چو محتضرم زهرای من مرو بنگر که علی چه کشید قدم ز غم تو خمید زهرای من مرو از خانه می روی ببین،زینب در رنج و محن حسینت گریه می کند،سوزد همراه حسن نالم من در عزای تو،گردیده بی قرار تو سوزم هنگام رفتنت،با اشک یادگار تو ای دار و ندار علی بودی تو قرار علی زهرای من مرو ای محرم راز علی بین سوز و گداز علی زهرای من مرو.
باید پناه بُرد به نام گرامی‌ات ای جان ما فدای تو و نام نامی‌ات. https://eitaa.com/majmaolzakerinsalmanfarsi
(حضرت زهرا س) ‏(غسل و کفن و دفن) چگونه ای زهرای من کفن کنم پیکرت را چگونه من غسلت دهم این پیکر اطهرت را خون شد دلم زهرای من ای یار با وفای من زهرای من زهرای من۲ می سوزم و می گریم من بر صورت نیلی شده رخساره ات نیلوفری از ضربه ی سیلی شده خجلت کشم از روی تو ای روح با تقوای من زهرای من زهرای من۲ فضه ی خادمه نگر بهار من گشته خزان از بهر غسل فاطمه اسما بریز آب روان سوزانده قلب زینبم گریه ی بی صدای من زهرای من زهرای من۲ ای بانوی خانه ی من نمی کنم فراموشت چگونه با دست خودم زهرا کنم کفن پوشت بنگر به قامت خم و ناله ها و نوای من زهرای من زهرای من۲ در کنار پیکر تو زهرای من جان بر لبم حسین و مجتبی گریند همناله ی با زینبم غریب و تنها گشته ام ای یار آشنای من زهرای من زهرای من۲ چگونه من نیمه ی شب جسمت برم ز خانه ام بی تو صفا می رود ای گل من از کاشانه ام خون شد دلم با رفتنت همسر با وفای من زهرای من زهرای من۲ تابوت تو یا فاطمه باشد به روی دوش من می گریم و ناله زنم ای همدم خاموش من کنار قبرت فاطمه بنگر به گریه های من زهرای من زهرای من۲
(حضرت زهرا س) ‏(غسل و کفن و دفن) هنگام غسل و کفنت شبانه یا زهرا یا زهرا اشکم شده از دیده ام روانه یا زهرا یا زهرا پژمرده گشته همه گلشن تو یا زهرا یا زهرا اسما بریزد آب بر تن تو یا زهرا یا زهرا هنگام غسل جانم به لب رسیده یا زهرا یا زهرا رنگ از رخ زینب تو پریده یا زهرا یا زهرا تا پیکر مجروح تو کفن شد یا زهرا یا زهرا خون بر دل زینب و هم حسن شد یا زهرا یا زهرا زهرا بسوزد بر تو نور عینت یا زهرا یا زهرا با من کند گریه به تو حسینت یا زهرا یا زهرا کردم کفن پیکر تو شبانه یا زهرا یا زهرا تابوت تو بیرون برم ز خانه یا زهرا یا زهرا هنگام دفن تو کمک ندارم یا زهرا یا زهرا نالم ز سوز داغ و بی قرارم یا زهرا یا زهرا ای نور دیده ام در این زمانه یا زهرا یا زهرا باید بماند قبر بی نشانه یا زهرا یا زهرا من می کنم بهر تو سوگواری یا زهرا یا زهرا زینب کند بعد تو خانه داری یا زهرا یا زهرا.
(حضرت زهرا س) ‏(غسل و کفن و دفن) امید علی در کنار توام تو خاموش و من بی قرار توام دگر بی شکیبم،غریبم غریبم گلم فاطمه۲ علی بعد داغ تو تنها شده روان اشک من همچو دریا شده الا در نابم،غمت کرده آبم گلم فاطمه۲ برایم همیشه تو یاور شدی گل من ز کینه تو پرپر شدی علی گشته محزون،دل او شده خون گلم فاطمه۲ فدای غریبی و عمر کمت شده قامتم خم ز سوز غمت تو رفتی ز دستم،من از پا نشستم گلم فاطمه۲ چگونه بشویم تن پاک تو سرم را گذارم روی خاک تو برم مخفیانه،تنت را ز خانه گلم فاطمه۲ کنار بدن جان من بر لب است پریشان تو دخترت زینب است الا نور دیده،شدم قد خمیده گلم فاطمه۲ صفای دلم گو کجا می روی غریب مدینه چرا می روی تویی یاس چیده،که گشتی شهیده گلم فاطمه۲ از این غم بود قلب من چاک چاک چگونه گذارم تو را زیر خاک ز تن رفته جانم،شده کم توانم گلم فاطمه۲
(حضرت زهرا س) ‏(غسل و کفن و دفن) ز برم فاطمه،گل حیدر مرو سوزد از داغ تو،دل حیدر مرو این دم آخر جگرم خون است کفنت زهرا از چه گلگون است فاطمه جانم فاطمه جانم۲ ای امید علی،جان بود بر لبم چه کنم بعد تو،با دل زینبم ای که بودی تو نور عین من مجتبی گرید با حسین من فاطمه جانم فاطمه جانم۲ ای گل پرپرم،مهربان همسرم از تو شرمنده ام،دخت پیغمبرم فاطمه جانم رفتی از دستم تو چرا رفتی من چرا هستم فاطمه جانم فاطمه جانم۲ ای عزیز علی،جان من به فدات غربتم را ببین،دل گرفته عزات بنگر حیدر بی تو شد تنها خانه دارم شد زینب کبری فاطمه جانم فاطمه جانم۲ تو بگو به چه رو،من کنم کفنت می دهم غسلت از،زیر پیرهنت وقت غسل تو خون دل خوردم تا تو را شستم بارها مردم فاطمه جانم فاطمه جانم۲ آخرین لحظه ها،در کنار توام همه هست علی،بی قرار توام من چگونه با این دل صد چاک بر روی جسم تو بریزم خاک فاطمه جانم فاطمه جانم۲
(حضرت زهرا س) ‏(غسل و کفن و دفن) ای نور چشم حیدر،گریه کنم کنارت با اشک چشم طفلان،گردیده بی قرارت واویلتا واویلا۴ راحت شدی ز غم ها،روی به سوی عقبی بعد تو گشته زهرا،علی غریب و تنها واویلتا واویلا۴ کی بود باور من،دلخسته یاور من خسته شود ز دنیا،مونس و همسر من واویلتا واویلا۴ ای مونس و حبیبم،بنگر که بی مجیبم در وقت غسل و تدفین،غمگین و بی شکیبم واویلتا واویلا۴ روی به سوی جنت،با پهلوی شکسته علی کنار جسمت،دخیل گریه بسته واویلتا واویلا۴ هنگام غسل بدیدم،رخساره ی تو نیلی با چه دلی بشویم،من جای ضرب سیلی واویلتا واویلا۴ ای بانوی شهیده،یاس ز شاخه چیده تا بازوی تو دیدم،رنگ از رخم پریده واویلتا واویلا۴ سوزم از این مصیبت،غسلت دهم شبانه شود امید حیدر،دفن تو مخفیانه واویلتا واویلا۴ وقت کفن نمودن،جانم به لب رسیده با دیدن روی تو،شد قامتم خمیده واویلتا واویلا۴ آزرده پیکر تو،با دست من کفن شد هم ناله با حسینم،خونین جگر حسن شد واویلتا واویلا۴ تا پیکرت کفن شد،گریان تو حسن شد حسین و زینب تو،در رنج و در محن شد واویلتا واویلا۴ صفای خانه ی من،داغ تو کرده پیرم بعد تو فاطمه جان،دعا نما بمیرم واویلتا واویلا۴
(حضرت زهرا س) ‏(غسل و کفن و دفن) امشب شب غسل و کفن حضرت زهراست غرق محن و درد علی زین غم عظماست امان از دل حیدر۳ امشب همه نالند به عمر کم زهرا گرید علی با قامت خم در غم زهرا امان از دل حیدر۳ بنشسته علی با دل خون در بر زهرا شوید ولی با سوز درون پیکر زهرا امان از دل حیدر۳ آرام علی زینب و کلثوم و حسن کرد با اشک حسین پیکر زهراش کفن کرد امان از دل حیدر۳ آسوده بخوابند مدینه دگر امشب لب بسته و خاموش شده مادر زینب امان از دل حیدر۳ سوزانده غم فاطمه اش حاصل زینب گردیده دل خون حسن مشکل زینب امان از دل حیدر۳ ریزد ز بصر اشک حسن نور دو عینش گریان غم مادر خود گشته حسینش امان از دل حیدر۳
(حضرت زهرا س) ‏(غسل و کفن و دفن) چگونه من غسلت دهم،ای نور چشمانم با چشم گریانم زهرا تو را کفن کنم،با دست لرزانم با چشم گریانم هنگام غسلت فاطمه،دیدم رخ نیلی از ضربه ی سیلی غسلت دهم یا فاطمه،با اشک چشمانم با چشم گریانم چگونه وقت غسل تو،از جای برخیزم اشک از بصر ریزم کفن کنم تو را ولی،زار و پریشانم با چشم گریانم زینب برایت فاطمه،ریزد سرشک غم زین داغ و این ماتم بهر حسن بهر حسین،محزون و نالانم با چشم گریانم تابوت تو یا فاطمه،برم من از خانه همراه دردانه سنگ لحد چینم برات،با آه و افغانم با چشم گریانم شد مخفیانه دفن تو،ای بانوی خانه ای یار فرزانه کنار قبرت فاطمه،پیوسته نالانم با چشم گریانم.
(حضرت زهرا س) ‏(غسل و کفن و دفن) می دهم فاطمه،غسل تو نیمه شب آمده از غمت،جان حیدر به لب آه و واویلتا۲ ناله کم زن حسین،گریه کم کن حسن دیده گریان کنم،مادرت را کفن آه و واویلتا۲ می دهم غسل تو،ای گل چیده ام ریزد ای یار من،اشک از دیده ام آه و واویلتا۲ خونجگر از غمت،نور دیده شدم وقت غسل و کفن،قد خمیده شدم آه و واویلتا۲ آب ریزد کنیز،بر روی پیکرت شده هنگام غسل،خونجگر دخترت آه و واویلتا۲ شده ام فاطمه،دیده گریان تو گریه حیدر کند،بر یتیمان تو آه و واویلتا۲ ای صفای حرم،می روی از برم بی تو یا فاطمه،بشکسته پرم آه و واویلتا۲ بر علی فاطمه،تویی نور دو عین یاد غم های تو،نالد از غم حسین آه و واویلتا۲
ان زهره‌ای که مهر به نورش منور است دردانه‌ی پیمـــبر و زهــــرای اطهر است بر تارک زنان جـــــــهان تاج افتخــــــار بر گردن عروس فلک عِقـــد گوهر است بانوی بانوان جــــــهان ســـــــرور زنان درج عفـاف و عصمت کبرای داور است او را پدر رسول خدا صــــــــدر کائنات او را علی ولی خــداوند همســــر است بحری‌است پر ز درّ و گهـــرهای شاهوار یزدان وراستوده به قرآن که کوثر است کیهــــان تابــش دو فـــــروزنده آفتاب گردون گـردش دو رخشنده اختر است خونی که داد ســــرور آزادگان حسین مرهون حسن تربیت و شیر مادر است تا روزگار بــــوده و تا هسـت پایدار عرش خدا ز زهره‌ی زهــــرا منور است نوری که زیب‌بخش مکان است ولامکان از باختـر فروغ رخش تا به خاور است حورای انسی است و ز مشکین‌شمیم او گیسوی حورو روضه‌ی رضوان معطراست شهبانوی حجــــــاز ولی کار خــــــانه را با فضه‌ی کنــیز، شـــــریک و برابر است در خانه‌ای که جــای قـــــدم‌های جبرئیل گاه نزول وحـی خــدا زیب و زیور است از رنــــج کار آبله می‌زد به دســــــت او دســـــتی که بوســه‌گاه لبان پیمبر است در منتهـــای اوج بلاغـــــــت خطابه‌اش آهنگ چون پیمبرومنطق چوحیدر است این افتخار بس که«ریاضی»به درگهش عبد و غلام و بنده و مولا و چاکر است.