ساز شوم، نوا شوم، پرده شوم، صدا شوم
پر ز سر و صدا کنم دهر به ذکر یا علی
..
دل کند آرزو که او، نطق شود زبان شود
جان بودش امیدها، تا سخن و بیان شود
طبع فسرده را مدد، بلکه زآسمان شود
کاش که پنجه ها همه، خامه شود روان شود
تا که ثنا کنم مگر، از شه لافتی علی
..
جشنِ ولا به پا کنم، شعله به جانِ غم زنم
بر سر کاخ خرّمی، بر پرم و عَلَم زنم
بربط و چنگ و نی شوم، نغمۀ زیر و بم زنم
با ملکوتیان شوم، محفلشان به هم زنم
ساز کنیم در فلک، مدحتِ مرتضی علی
آن که ولای او بُوَد مایۀ عیش سرمدی
وآن که لوای او بُوَد، پرچم دینِ احمدی
وآن که مشیّد است از او، بارگه محمّدی
وآن که مرام اقدسش، هست خصال ایزدی
سایۀ لطف حق علی، پایۀ این بنا علی
..
پست به پیش رفعتش، هیمنۀ قیاصره
خوار به باب عزّتش، طنطنۀ اکاسره
مات ز شهسواری اش، شاه و وزیر یکسره
چون که به عرصه بر زند، میمنه را به میسره
بر سر عالمی زند از عَظمت لوا، علی
..
مشعل آفتاب و مه، مُقتَبسَی ز نور او
یافته خانۀ خدا، میمنت از ظهور او
جان سپرند دوستان، یکسره با حضور او
هست کلیم بی سخن، بر سر کوهِ طور او
جلوه علی، شجر علی، نور علی، صدا علی
..
غیب و شهود را علی، مطّلع است و باخبر
منشی دفتر قضا، حاکم لوحۀ قدر
آینۀ روانْش را، علم خدای جلوه گر
هست عزیز انس و جان، پیش ملک عزیزتر
بوده همیشه در خفا مرشد انبیا علی
..
خیل رسل به مقدمش، داشته انتظارها
بسته خدا به مهر او، با دل و جان قرارها
کرده به آشنایی اش، هر یکی افتخارها
در کتب سما از او، ذکر شده ست بارها
شمس علی، قمر علی، کوثر و «هل اتی» عل..
#حیدریه #شمس_اصطهباناتی #حیدریه_مدح