حضرت رقیه(سلام الله علیها)
رقیه ای تو جوهر جلالت و جلالها
رقیه ای تو اکمل کمال هر کمالها
تو شاهباز قاف دل که پر زدی به اوج جان
مگر رسد به اوج تو ز پر زدن خیالها
مگرکه پیک حق کند به سحر خودمدد مرا
نگارم از تو شمّه ای خلاصه ی خصالها
ز همت بلند تو به آزمون تشنه گی
خدایرا که تشنه شد به لعل تو زلالها
جلالت علی و هم وقار فاطمی مگر
بود ز شان و هیبت تو در جهان مثالها
به حیرتم سه ساله ات چگونه من بخوانمت
که پیر دهر را بود غم تو از محالها
تو آنکه درد را ز پا فکندی از صبوریت
که سر فرو بیاورد به پیش تو جبالها
چه غم ترا که عاقبت به شامگاه وصل یار
شکسته گر بلور جان به سنگ غم ملالها
تو عاشقی که سر ز پا ندانی از وصال یار
نگنجد عشق را سخن به دفتر و مقالها
به روزگار غربت و فراق و حسرت پدر
خوش است جان بگیردت نویدی از وصالها
چو بلبلی به وصل گل به گلشن وجود تو
وزیده از وصال گل نسیمی از شمالها
به سالها بنالی از غم برادران خود
که گم شد ازسپهر جان دوهمچو جان هلالها
#فغانی ازتبار نورچه خرد وچه کبارشان
به عمر خویش دیده ام چه جودها نوالها.
#حضرت_رقیه_مدح
#فغانی_تبریزی
مدح حضرت ام البنین (س)
حاج یحیی فغانی تبریزی
کوکب رخشنده برج ولا امُّ البنین
نیر تابنده چرخ وفا امُّ البنین
بانوی عرش آشیان و مادر گردون جلال
همسر شایسته شیر خدا امُّ البنین
ساحت عز و جلال او فراسوی خیال
آسمان مجد و کوه کبریا امُّ البنین
بر بلندای مقامش ره ندارد عقل ها
می نگنجد در بیان و لفظ ها امُّ البنین
از غبار مقدمش گیرد اگر حوری به چشم
می فزاید عزتش را اعتلا امُّ البنین
با یکی لطف نظر از گوشه چشم کرم
می دهد آئینه جان را جلا امُّ البنین
خاکسار مقدم او امهات اربعه
حکمرانی می کند بر ماسوا امُّ البنین
مظهر آئینه پر انجلای عاطفه
یک جهان مهر و وفاصدق و صفا امُّ البنین
بنگر اقبالش که از بخت بلند آخر شدی
مادر از جان عزیز مجتبی امُّ البنین
گلشن زهرا از او دارد طراوت در جهان
باغبان لاله زار هل اتی امُّ البنین
خط زر بر دفتر عشق این چنین اش ثبت کرد
عاشق شاه شهید کربلا امُّ البنین
زینب از دامان او کسب محبت می کند
گرچه از زینب برد فیض لقا امُّ البنین
روزگاری در غم جانسوز زهرای بتول
در مدینه شد به زینب همنوا امُّ البنین
معنی گلواژه صدق و صفا عباس او
داده چون عباس را شیر وفا امُّ البنین
مکتب آزادگی و عشق را آموزگار
گفت الفبای وفا عباس را امُّ البنین
فارغ ازفرزند خودعمری به صحرای جنون
دل پریشان غریب نینوا امُّ البنین
روستائی کی سلام بی طمع گوید به کس
دست طمّاع #فغانی و تو یا امُّ البنین.
#حضرت_ام_البنین
#فغانی_تبریزی
┄━═✿♡﷽♡✿═━┄
مدح حضرت ام البنین (س)
حاج یحیی فغانی تبریزی
.
کوکب رخشنده برج ولا امُّ البنین
نیر تابنده چرخ وفا امُّ البنین
.
بانوی عرش آشیان و مادر گردون جلال
همسر شایسته شیر خدا امُّ البنین
.
ساحت عز و جلال او فراسوی خیال
آسمان مجد و کوه کبریا امُّ البنین
.
بر بلندای مقامش ره ندارد عقل ها
می نگنجد در بیان و لفظ ها امُّ البنین
.
از غبار مقدمش گیرد اگر حوری به چشم
می فزاید عزتش را اعتلا امُّ البنین
.
با یکی لطف نظر از گوشه چشم کرم
می دهد آئینه جان را جلا امُّ البنین
.
خاکسار مقدم او امهات اربعه
حکمرانی می کند بر ماسوا امُّ البنین
.
مظهر آئینه پر انجلای عاطفه
یک جهان مهر و وفا صدق و صفا امُّ البنین
.
بنگر اقبالش که از بخت بلند آخر شدی
مادر از جان عزیز مجتبی امُّ البنین.
برچسبها: #حضرت_ام_البنین #حضرت_ام_البنین_فغانی_تبریزی #فغانی #فغانی_تبریزی #کوکب_رخشنده_برج_ولا_ام_البنین(س)