#حضرت_علی_اکبر علیهالسلام
#قصیده_واره
سلامٌ علی آل یاسین و طاها
سلامٌ علی آل خیر البرایا
سلام خدا و سلام رسولش
به ماهی که همتا ندارد به دنیا
اگر در فضائل... جمیل الثنایا
اگر در خصائل... کریم السجایا
به صورت حمید است و محمود و احمد
به سیرت علی است و عالی و اعلی
به هنگامۀ کارزار است حیدر
به هنگام ذکر و مناجات، زهرا
حسین است در علم و حلم و سیادت
شده عین عباس ساقی و سقا
که ساقی عشق است و مرد شهادت
که سقای آب حیات است و یحیی
خوشا آن اذانی که باران فیضش
کند خاک دلمُرده را باز اِحیا
فدای نمازی که وقت قیامش
سراسر شود دشت چشم تماشا
فدای قنوتی که پرواز داده
به افلاک دلهای دردآشنا را
فدای سجودی که با اشتیاقش
به خاک حرم سجده آورده طوبی
فدای سلامی که گفتهست پاسخ
به صد شوق آن را نبی البرایا
خوشا آن جوانی که در خلق و خویش
شود سورۀ حُسن یوسف سراپا
برای پدر چیست زیباتر از این؟
جوانش شود سرو خوش قد و بالا
برای حسین است از این چه خوشتر؟
که هر جا سخن گفت با ماه لیلا،
به غیر از سَمِعتُ به غیر از اَطَعتُ
نیاورد آن ماه حرفی به لبها
ببینید در این بیابان، چه ماهی
مهیا شده تا زند دل به دریا
که دریادل است و به لب دارد اینک:
ألَسنا علی الحق؟ ألَسنا؟ ألَسنا؟
چه سخت است از او چنین دل بریدن
مگر تاب میآوَرَد قلب بابا
بپرسید از چشم یعقوب، مردم!
از این هست جانکاهتر؟ هست آیا؟
نگاه حسین است حرزی به جانش
به لبهای زینب خدایا خدایا
به بازی گرفته چنان مرگ را او
که شد مست از آن رزم، شمشیر حتی
گرفتهست در دست خود ذوالفقاری
که برخاسته بانگ لا سیف الا...
چه شوریست در سر،چه شوقیست در دل
شگفتا از این جانفشانی شگفتا
شهادت شده مست چشمان مستش
که مشتاقتر پر گشودهست حالا
برای تماشای صبح نگاهش
دل قدسیان است غرق تمنا
ملائک همه صف به صف در طوافش
بهشت است دلتنگ آن ماهسیما
ببین کیست آغوش وا کرده سویش؟
ببین کیست کوثر به دست آمد اینجا؟
به بعثت رسیده مگر مصطفایی؟
و یا رفته تا آسمانها مسیحا؟
ذبیح است سوی منا پر گشوده؟
و یا این بیابان شده طور سینا؟
رسیدهست دیگر زمان عروجش
شنیدهست از سوی حق «ارجعی» را
زبان لال مانده به توصیف ذاتش
همان ذات ممسوس در ذات یکتا
سلامٌ علی اهل بیت النبوه
سلامٌ علی آل یاسین و طاها.
#یوسف_رحیمی
#امام_کاظم علیهالسلام
#قصیده_واره
خورشید هفتم
امشب تمام مُلک و مَلک در ترنم است
چون موسم دمیدن خورشید هفتم است
آن فیض لایزال که مشتق ز نور او
خورشید آسمان رضا، نور هشتم است
آن پرتو جمال خدایی که طور او
آیینهزار حضرت معصومه در قم است
موسای طور قرب که در پیشگاه او
صدها کلیم بی «اَرِنی» در تکلم است
بگرفت دست عیسی مریم ولای او
کز پای دارِ فتنه، به چرخ چهارم است
هر صبحدم فریضۀ حق بر امین وحی
بر حضرتش ادای سلام ٌعلیکم است
دلتنگیاش مباد که در غنچۀ لبش
لطف شکوفهباری باغ تبسم است...
نور خدا در آینۀ آفتاب تو
حیرتفزای دیدۀ افلاک و انجم است
عدل مجسمی تو و هر دادخواه را
در بارگاه لطف تو شوق تَظَلُّم است
یزدان نخواست تا غم روزی خورد کسی
با لطف تو که قاسم الارزاق مردم است
آن سر که نیست خاک درت در تنزُّل است
وان دل که نیست جای تو، جای تألُّم است
طاعات منکران تو در روز رستخیز
آتشبیار معرکه مانند هیزم است
در روز حشر جز تو شفیعی مبادمان
جایی که آب هست چه جای تیمم است؟
با نعمت ولای تو «پروانه» را چه غم
عمریست در بهشت که غرق تنعم است.
#محمدعلی_مجاهدی
#حضرت_علی_اکبر علیهالسلام
#قصیده_واره
🔹کریم السجایا🔹
سلامٌ علی آل یاسین و طاها
سلامٌ علی آل خیر البرایا
سلام خدا و سلام رسولش
به ماهی که همتا ندارد به دنیا
اگر در فضائل... جمیل الثنایا
اگر در خصائل... کریم السجایا
به صورت حمید است و محمود و احمد
به سیرت علی است و عالی و اعلی
به هنگامۀ کارزار است حیدر
به هنگام ذکر و مناجات، زهرا
حسین است در علم و حلم و سیادت
شده عین عباس ساقی و سقا
که ساقی عشق است و مرد شهادت
که سقای آب حیات است و یحیی
خوشا آن اذانی که باران فیضش
کند خاک دلمُرده را باز اِحیا
فدای نمازی که وقت قیامش
سراسر شود دشت چشم تماشا
فدای قنوتی که پرواز داده
به افلاک دلهای دردآشنا را
فدای سجودی که با اشتیاقش
به خاک حرم سجده آورده طوبی
فدای سلامی که گفتهست پاسخ
به صد شوق آن را نبی البرایا
خوشا آن جوانی که در خلق و خویش
شود سورۀ حُسن یوسف سراپا
برای پدر چیست زیباتر از این؟
جوانش شود سرو خوش قد و بالا
برای حسین است از این چه خوشتر؟
که هر جا سخن گفت با ماه لیلا،
به غیر از سَمِعتُ به غیر از اَطَعتُ
نیاورد آن ماه حرفی به لبها
ببینید در این بیابان، چه ماهی
مهیا شده تا زند دل به دریا
که دریادل است و به لب دارد اینک:
ألَسنا علی الحق؟ ألَسنا؟ ألَسنا؟
چه سخت است از او چنین دل بریدن
مگر تاب میآوَرَد قلب بابا
بپرسید از چشم یعقوب، مردم!
از این هست جانکاهتر؟ هست آیا؟
نگاه حسین است حرزی به جانش
به لبهای زینب خدایا خدایا
به بازی گرفته چنان مرگ را او
که شد مست از آن رزم، شمشیر حتی
گرفتهست در دست خود ذوالفقاری
که برخاسته بانگ لا سیف الا...
چه شوریست در سر، چه شوقیست در دل
شگفتا از این جانفشانی شگفتا
شهادت شده مست چشمان مستش
که مشتاقتر پر گشودهست حالا
برای تماشای صبح نگاهش
دل قدسیان است غرق تمنا
ملائک همه صف به صف در طوافش
بهشت است دلتنگ آن ماهسیما
ببین کیست آغوش وا کرده سویش؟
ببین کیست کوثر به دست آمد اینجا؟
به بعثت رسیده مگر مصطفایی؟
و یا رفته تا آسمانها مسیحا؟
ذبیح است سوی منا پر گشوده؟
و یا این بیابان شده طور سینا؟
رسیدهست دیگر زمان عروجش
شنیدهست از سوی حق «ارجعی» را
زبان لال مانده به توصیف ذاتش
همان ذات ممسوس در ذات یکتا
سلامٌ علی اهل بیت النبوه
سلامٌ علی آل یاسین و طاها. #یوسف_رحیمی
#امام_کاظم(علیهالسلام)
#قصیده_واره
🔹خورشید هفتم🔹
امشب تمام مُلک و مَلک در ترنم است
چون موسم دمیدن خورشید هفتم است
آن فیض لایزال که مشتق ز نور او
خورشید آسمان رضا، نور هشتم است
آن پرتو جمال خدایی که طور او
آیینهزار حضرت معصومه در قم است
موسای طور قرب که در پیشگاه او
صدها کلیم بی «اَرِنی» در تکلم است
بگرفت دست عیسی مریم ولای او
کز پای دارِ فتنه، به چرخ چهارم است
هر صبحدم فریضۀ حق بر امین وحی
بر حضرتش ادای سلام ٌعلیکم است
دلتنگیاش مباد که در غنچۀ لبش
لطف شکوفهباری باغ تبسم است...
نور خدا در آینۀ آفتاب تو
حیرتفزای دیدۀ افلاک و انجم است
عدل مجسمی تو و هر دادخواه را
در بارگاه لطف تو شوق تَظَلُّم است
یزدان نخواست تا غم روزی خورد کسی
با لطف تو که قاسم الارزاق مردم است
آن سر که نیست خاک درت در تنزُّل است
وان دل که نیست جای تو، جای تألُّم است
طاعات منکران تو در روز رستخیز
آتشبیار معرکه مانند هیزم است
در روز حشر جز تو شفیعی مبادمان
جایی که آب هست چه جای تیمم است؟
با نعمت ولای تو «پروانه» را چه غم
عمریست در بهشت که غرق تنعم است.
#محمدعلی_مجاهدی
#امام_حسن_عسکری علیهالسلام
#قصیده_واره
اى آفتاب مهر تو روشنگر وجود
در پیشگاه حکم تو ذرات، در سجود
اى میر عسکرى لقب،اى فاطمى نسب
آنرا که نیست مهر تو از زندگى چه سود؟
علمت محیط، بر همه ذرات کائنات
فیضت نصیب،بر همه در غیب و در شهود
تاریخ تابناک حیاتت، گر اندک است
بر دفتر مفاخر اسلامیان فزود
عیسى دمى و پرتو رأى منیر تو
زنگار کفر از دل نصرانیان زدود
این افتخار گشته نصیبت که از شرف
در خانۀ تو مصلح کل دیده برگشود
اى قبلۀ مراد که در برکة السّباع
شیران به پیش پاى تو آرند سر فرود
قربان دیدهاى که به بزم تو فاش دید
جاى قدوم عیسى وموسى و شیث و هود
قرآن ناطقى تو و قرآن پاک را
الحق مفسّرى، ز تو شایستهتر نبود
دشمن بدین کلام ستاید تو را که نیست
در روزگار،چون تو به فضل و کمال و جود
شادى به نزد مردم غمدیده نارواست
جانها فداى لعل لبت کاین سخن سرود
مدح شما، ز عهدۀ مردم برون بود
اى خاندان پاک، که یزدانتان ستود
از نعمت ولاى شما خاندان وحى
منّت نهاد بر همگان، خالق ودود...
#سیدرضا_مؤید
#حضرت_علی_اکبر علیهالسلام
#قصیده_واره
🔹کریم السجایا🔹
سلامٌ علی آل یاسین و طاها
سلامٌ علی آل خیر البرایا
سلام خدا و سلام رسولش
به ماهی که همتا ندارد به دنیا
اگر در فضائل... جمیل الثنایا
اگر در خصائل... کریم السجایا
به صورت حمید است و محمود و احمد
به سیرت علی است و عالی و اعلی
به هنگامۀ کارزار است حیدر
به هنگام ذکر و مناجات، زهرا
حسین است در علم و حلم و سیادت
شده عین عباس ساقی و سقا
که ساقی عشق است و مرد شهادت
که سقای آب حیات است و یحیی
خوشا آن اذانی که باران فیضش
کند خاک دلمُرده را باز اِحیا
فدای نمازی که وقت قیامش
سراسر شود دشت چشم تماشا
فدای قنوتی که پرواز داده
به افلاک دلهای دردآشنا را
فدای سجودی که با اشتیاقش
به خاک حرم سجده آورده طوبی
فدای سلامی که گفتهست پاسخ
به صد شوق آن را نبی البرایا
خوشا آن جوانی که در خلق و خویش
شود سورۀ حُسن یوسف سراپا
برای پدر چیست زیباتر از این؟
جوانش شود سرو خوش قد و بالا
برای حسین است از این چه خوشتر؟
که هر جا سخن گفت با ماه لیلا،
به غیر از سَمِعتُ به غیر از اَطَعتُ
نیاورد آن ماه حرفی به لبها
ببینید در این بیابان، چه ماهی
مهیا شده تا زند دل به دریا
که دریادل است و به لب دارد اینک:
ألَسنا علی الحق؟ ألَسنا؟ ألَسنا؟
چه سخت است از او چنین دل بریدن
مگر تاب میآوَرَد قلب بابا
بپرسید از چشم یعقوب، مردم!
از این هست جانکاهتر؟ هست آیا؟
نگاه حسین است حرزی به جانش
به لبهای زینب خدایا خدایا
به بازی گرفته چنان مرگ را او
که شد مست از آن رزم، شمشیر حتی
گرفتهست در دست خود ذوالفقاری
که برخاسته بانگ لا سیف الا...
چه شوریست در سر، چه شوقیست در دل
شگفتا از این جانفشانی شگفتا
شهادت شده مست چشمان مستش
که مشتاقتر پر گشودهست حالا
برای تماشای صبح نگاهش
دل قدسیان است غرق تمنا
ملائک همه صف به صف در طوافش
بهشت است دلتنگ آن ماهسیما
ببین کیست آغوش وا کرده سویش؟
ببین کیست کوثر به دست آمد اینجا؟
به بعثت رسیده مگر مصطفایی؟
و یا رفته تا آسمانها مسیحا؟
ذبیح است سوی منا پر گشوده؟
و یا این بیابان شده طور سینا؟
رسیدهست دیگر زمان عروجش
شنیدهست از سوی حق «ارجعی» را
زبان لال مانده به توصیف ذاتش
همان ذات ممسوس در ذات یکتا
سلامٌ علی اهل بیت النبوه
سلامٌ علی آل یاسین و طاها.
#یوسف_رحیمی
#امام_کاظم علیهالسلام
#قصیده_واره
امشب تمام مُلک و مَلک در ترنم است
چون موسم دمیدن خورشید هفتم است
آن فیض لایزال که مشتق ز نور او
خورشید آسمان رضا، نور هشتم است
آن پرتو جمال خدایی که طور او
آیینهزار حضرت معصومه در قم است
موسای طور قرب که در پیشگاه او
صدها کلیم بی «اَرِنی» در تکلم است
بگرفت دست عیسی مریم ولای او
کز پای دارِ فتنه، به چرخ چهارم است
هر صبحدم فریضۀ حق بر امین وحی
بر حضرتش ادای سلام ٌعلیکم است
دلتنگیاش مباد که در غنچۀ لبش
لطف شکوفهباری باغ تبسم است...
نور خدا در آینۀ آفتاب تو
حیرتفزای دیدۀ افلاک و انجم است
عدل مجسمی تو و هر دادخواه را
در بارگاه لطف تو شوق تَظَلُّم است
یزدان نخواست تا غم روزی خورد کسی
با لطف تو که قاسم الارزاق مردم است
آن سر که نیست خاک درت در تنزُّل است
وان دل که نیست جای تو، جای تألُّم است
طاعات منکران تو در روز رستخیز
آتشبیار معرکه مانند هیزم است
در روز حشر جز تو شفیعی مبادمان
جایی که آب هست چه جای تیمم است؟
با نعمت ولای تو «پروانه» را چه غم
عمریست در بهشت که غرق تنعم است.
#محمدعلی_مجاهدی
#امام_حسن_عسکری علیهالسلام
#قصیده_واره
🔹آفتاب مهر🔹
اى آفتاب مهر تو روشنگر وجود
در پیشگاه حکم تو ذرات، در سجود
اى میر عسکرى لقب، اى فاطمى نسب
آن را که نیست مهر تو از زندگى چه سود؟
علمت محیط، بر همه ذرات کائنات
فیضت نصیب، بر همه در غیب و در شهود
تاریخ تابناک حیاتت، گر اندک است
بر دفتر مفاخر اسلامیان فزود
عیسى دمى و پرتو رأى منیر تو
زنگار کفر از دل نصرانیان زدود
این افتخار گشته نصیبت که از شرف
در خانۀ تو مصلح کل دیده برگشود
اى قبلۀ مراد که در برکة السّباع
شیران به پیش پاى تو آرند سر فرود
قربان دیدهاى که به بزم تو فاش دید
جاى قدوم عیسى و موسى و شیث و هود
قرآن ناطقى تو و قرآن پاک را
الحق مفسّرى، ز تو شایستهتر نبود
دشمن بدین کلام ستاید تو را که نیست
در روزگار، چون تو به فضل و کمال و جود
شادى به نزد مردم غمدیده نارواست
جانها فداى لعل لبت کاین سخن سرود
مدح شما، ز عهدۀ مردم برون بود
اى خاندان پاک، که یزدانتان ستود
از نعمت ولاى شما خاندان وحى
منّت نهاد بر همگان، خالق ودود...
#سیدرضا_مؤید