eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️واحد نوس شب شهادت فاطمیه ۱۴۰۳▪️ ▪️بند اول▪️ نرو بمون فاطمه جان روز منو سیاه نکن یاور و تکیه گاه من منو بی تکیه گاه نکن این خونه محتاج تو و نگاه مهربونته می گیره قلبم فاطمه به آسمون نگاه نکن تنها طرفدارم تنهات نمی ذارم تنهام نذار زهرا خیلی دوست دارم (رو نگیر ازم فاطمه دلم می گیره می گیره تو بری خدا شاهده علی می میره می‌میره) ▪️بند دوم▪️ تو درد پهلو می کشی از تو خجالت می‌کشم اینکه تو از جا پا نشی سخته برا من فکرشم پیش خودت یک وقت نگی زحمت برا حیدر شدم حتی هزار سالم بشه محاله از تو خسته شم ای گل بی خوارم طبیب بیمارم تنهام نذار زهرا خیلی دوست دارم جا به جا نشو پیش دخترت عزیزم عزیزم وا شده سر زخمه پیکرت عزیزم عزیزم (رو نگیر ازم فاطمه دلم می گیره می گیره تو بری خدا شاهده علی می میره می‌میره)
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤شاعر ومداح کربلایی محسن طالبی پور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
▪️زمینه کوچه بنی هاشم▪️ ◾️◾️◾️◾️◾️ می گن زمینگیر شد از زندگی سیر شد بعد غم کوچه امام حسن پیر شد کوچه کوچه کابوس شب حسن بود ای وای مادر حرف رو لب حسن بود حتی توی خوابم ناله می زد با درد مادرمو کشتی نزن دیگه نامرد (نزن دیگه نامرد مادرم افتاده ساکت و آرومه انگاری جون داده) ▪️بنددوم▪️ تو روضه هاش می گفت: که راهمون سد شد یه دست سنگین از روی سرم رد شد می گفت: دیدم مادرم روی زمینه از رخسارش داره آلاله می چینه یه روضه شم این بود الهی می مردم به جای تو مادر من سیلی می خوردم (نزن دیگه نامرد مادرم افتاده ساکت و آرومه انگاری جون داده)
328.1K
فاطمیه‌۱۴۰۳ 🎤شاعر ومداح کربلایی محسن طالبی پور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زمینه فاطمیه۱۴۰۳ ◾️◾️◾️◾️◾️◾️ کوچه‌های مدینه / رازم و خوب می‌دونه که گرفت راهمونو / بی‌حیای زمونه یادش نیومد نه حرمت نون و نمک و با پنجه گرفت قباله‌ی باغ فدک و بعدش بی‌هوا محکم یه سیلی ، زد قاصدک و آه مادر آآآه مادر کوچه‌های مدینه / رازم و خوب می‌دونه که چه جوری آوردم / مادرم رو به خونه تا حلقه زدم دست مادر و دور سرم با گریه می‌گفت: «به خدا که خوبم پسرم!» اما می‌دیدم راه خونه رو ، گم کرد مادرم آه مادر آآآآه مادر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جدیدترین اشعار،نوحه وروضه درکانال ما خوش آمدین🌹 توجه👇 شاعران گرامی جهت ارسال اشعار وسبک های خود درکانال به این آیدی ارسال بفرمایید 👇 @khadeem110 ➖➖➖➖➖➖➖➖ @majmazakerinee https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆👆👆 فعال ترین گروه در ایتا