هدایت شده از روضه دفتری
روضه ملیکه مخدره حضرت رباب سلام الله علیها🌹
نيمه جانيست مرا تا كه نثارش باشم
سوگواره سر بر نيزه سـوارش باشم
سايه ي روي سرم بود كه رفت از سر من
بگذاريد كه چون سـايه كنارش باشم
شمر نگذاشت كنار بدنش گريه كنم
بگذاريد كنون شـمع مـزارش باشم
غصه خون كرد دل فاطمـه را بگذاريد
تا نفس هست مرا مونس و يارش باشم
لاله ي فاطمه لب تشنه به خاك است اينجا
بگذاريد ز جـان ابر بـهـارش باشم
صحبت از تشنگي و سايه نشستن مكنيد
مهلتي تا كه دمي آيـنـه دارش باشم
به مدينه مبريدم به چه دلخوش دارم
بگذاريد كه بي صبر و قرارش باشم
اصغر كوچك من خفته به گهواره ي خاك
بگذاريد كه ماه شـب تـارش بـاشـم🥀
روضه *
@roze_daftari
جانم.یا حضرت رباب
امان از اون لحظه ای که مولامون امام حسین وقتی دید این طفل رو دستش داره پرپر میزنه عبا رو انداخت رو طفل هی میخواد به طرف خیمه برگرده ( اخه اقامون همه شهدا را به خیمه اورد) اما روای میگه نگاه میکردم( یا صاحب الزمان منو ببخش اقا) 😭چرا حسین مضطر شده ، هی میخواد به طرف خیمه بیاد ولی باز انگار پشیمون میشه ، میگه خوب نگاه کردم دیدم یه خانم جلوی خیمه منتظره ...فهمیدم خانم ربابه منتظره علی جانشه که سیراب برگرده😭
با هر زحمتی مولا علی رو اورد داره با نوک خنجر قبر کوچکی اماده میکنه (قربون بی کسی ات برم حسین) ..یه وقت شنید صدایی از پشت سرش داره میاد
صبر کن حسین جان ..آخه من مادرم ، من ربابم حسین ...اجازه بده برای آخرین بار علی جانم را در آغوش بگیرم
(مادرا هم ناله شوید با خانم رباب.. صدای ناله ات را ببر بالا . ..حالا که میتونی حالا که قوت داری وقتشه صدای ناله اتو ببری بالا ) 😭😭 امروز برای بی اولادین خیلی دعا کنید
ای وااای بی بی جااانم بمیرم برای ان لحظه ی عصر عاشورا ...ااااخخخ وقتی آب را برای این زن و بچه ها اوردن .. ااخخخخ وقتی چشمشان به آب افتاد ای وااای ای وااای
هر کسی ناله ای داره ..یکی میگه باباجون قربون اون لبای خشکیده و ترک خورده ات برم باباااا...بابا چطوری اب بنوشم بابااا... وقتی دیدم لبات از خشکی ترک خورده بود و خون ازش جاری بود😭
ااخخخ یکی صدا میزد عموجااانممم عمو عباس... بیا بین برامون آب آوردن ...عموجانم عموی باغیرتم عموعباسم عمو بیا عموجاااان ( یا باب الحوائج... شفای مریضا و ملتمسین دعا یادت نره)
اوج روضه*
ببین خانم رباب چیکار کرد ، ای واای بگم تو هم خوب ناله بزنیا همدردی کن با بی بی رباب
اومد گهواره خالی علی اصغرش رو برداشت داره هی صدا میزنه علی جااان علی اصغرم ، غنچه نشکفته ام علی ...بیا ببین برامون آب اوردن علی،
فقط بهم بگو علی جاان ... اگه من آب بنوشم..... اگه از سینه ام شیر جاری شه ... بگو به جای اشک خون از چشام جاری کنم اصغرممم😭😭
دشتی آخر روضه*👇👇
خداوندا اگر زهرا نمی سوخت
اگر مسمار در جسمش نمیدوخت
اگر درب حرم نشکسته بودن
اگر دست علی نابسته بودند
دگر تیری گلویی را نمی دوخت
شبانه دامن طفلی نمی سوخت
دگر زینب غریبانه نمی رفت
رقیه کنج ویرانه نمی رفت😭😭😭😭
از هویدای دلت بلند صدا بزن یااا حسیییین یاااا حسیبین
یا مظلوم یا ابا عبدالله
بابی انت و امی یاحسین
به فدای لب عطشان حسین
این سر ما و قدمت یاااحسییین
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون🙏
التماس دعا
روضه دفتری👇
@roze_daftari
Taheri_Monajat_Babolharam.mp3
4.64M
|⇦•من آن کبوترِ هر جایی ام..
#مناجات و توسل به امام زمان روحی له الفدا به نفس حاج محمد رضا طاهری
.
#مناجات و توسل به #امام_زمان روحی له الفدا به نفس حاج محمد رضا #طاهری
∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞
اگر چه عاشقِ تو در بدی زبانزد بود
ولی همیشه به من خوبیِ تو بی حد بود
من آن کبوترِ هر جایی ام که بر بامت
به شوقِ دام دلم گرمِ رفت و آمد بود
من آن سلامِ پس از هر نمازِ هر روزم
*سلام هایی که بعد از نماز به آقا میدید،چون ما نمی شنویم فکر میکنیم که آقا جواب مارو نمیده،نه،حضرت سلام میکنه،خاصیت این سلام ها نوری میشه و در جاهایی ودر بزنگاهایی به فریادت میرسه...بعد از نماز سلام به امامِ عصر دادی، آقا هم یه جا کمکت کرده...*
من آن سلامِ پس از هر نمازِ هر روزم
که در تلاشِ رسیدن به تو مُقَیَّد بود
چگونه میشود آقا که با وجودِ تو باز
درونِ برزخِ عاشق شدن مُرَدد بود
همیشه حرف زدن با تو مهربانِ آقا
برای عاشقی ام فرصتی مُجَدد بود
*اگه تو نگاهم نمی کردی، این شبا یه شب هم توفیق پیدا نمی کردم بیام*
چقدر خوب نگاهت مرا به روضه کشاند
چقدر خوب شدم حالِ من اگر بد بود
مرا همیشه به جَدَّت شناختی گفتی
*وقتی برای حضرت، ملائک، دوستانِ امام زمان، شکایتِ مارو می برند،هرچند حضرت نامۀ اعمال مارو می بینند، آقا مارو به عنوان گریه کن دَرِ خونه امام حسین میشناسه...*
مرا همیشه به جَدَّت شناختی، گفتی
همان که بینِ حسینیه سینه میزد بود؟
* از هر کسی توقع داشتم، اِلا تو...*
نبود قسمتم امشب به کاظمین رَوَم
کبوترِ دلم ای کاش بین مشهد بود
ــــــــــــــــــ
#حاج_محمد_طاهری
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
4_685064536595628359.mp3
3.34M
🔳 مرثیه و روضه 🏴
🚩 السلام علیک الْمُعَذَّبِ فِی قَعْرِ السُّجُونِ
#استاد_میرزا_محمدی
#امام_کاظم علیه السلام
♦️مرثیه امام موسی بن جعفر سلام الله علیه
#امام_موسی_بن_جعفر علیه السلام
کنج زندان خبر از بزم می و جام نبود
دخترش ثانیه ای در ملاء عام نبود
سر سجاده و در حال سجودش نزدند
هر دو دستش به تنش بود و عمودش نزدند
تن او ماند روی خاک ولی چاک نشد
تیغ خونین شده با پیرهنش پاک نشد
بود مظلوم ولی هفت کفن داشت به تن
گریه میکرد به جسمی که نشد غسل و کفن
┈••✾•🍃⚫️🌿•✾••┈┈
mehrabonam.mp3
7.54M
متن و صوت #نواهنگ بسیار شنیدنی
🎼 من همونیم که همیشه از خودم فراری
🎤 #محمدحسین_پویانفر
🌙 #جمعه 🏳️
.
من همونم
همیشه از خودم فراری
که جز شما نداره یاری
اگه منو به جا بیاری
مهربونم
بازم برات غزل سرودم
نگی به یاد تو نبودم
تویی تموم تار و پودم
منو از خودت نرونم
بذار عاشقت بمونم
بذار تا نفس دارم
از تو و خوبیات بخونم
خواهم رضای تو
جانم فدای تو
دلم می خواد
که باشم با تو
خسته ام از دنیا
از این دو رنگی ها
دلم می خوا
که باشم با تو
سلام زندگی
سلام عشق من
سلام علیک حجة بن الحسن
سلام زندگی
سلام عشق من
سلام علیک حجة بن الحسن
.
روضه حضرت موسی بن جعفر ▪️▪️▪️
دستی رسید بال و پرم را کشید و رفت
از بال من شکسته ترین آفرید و رفت
خون گلوی زیر فشارم که تازه بود
با یک اشاره روی لباسم چکید و رفت
چقدر جسارت رو برد بالا، زن بدکاره فرستاد تو زندان برا موسی بن جعفر، اُف برتو روزگار
بدکاره ای به خاک مناجات سر گذاشت
وقتی صدای بندگیم را شنید و رفت
از روزنه در نگاه کردن، دیدن زن بدکاره صورت رو خاک گذاشته، هی می گه خدایا غلط کردم، این کی بود من اومدم سراغش، چرا اینقدر صداش دل و زیر رو می کنه
بدکاره ای به خاک مناجات سر گذاشت
وقتی صدای بندگیم را شنید و رفت
با پا به روی جسم ضعیفم دوید و رفت
راضی نشد به بالش سختی که داشتم
زنجیر های زیر سرم را کشید و رفت
وقتی که نام فاطمه را از لبم شنید
یک حرفی از کنار دهانش پرید و رفت
هرچی می خوای منو بزنی بزن، اسم مادرم رو درست ببر، تو رو خدا دو بیت می خونم و می شینم با تو گریه می کنم، حواست با منه
از چند جا ضریح تنم متصل نبود
پهلوی هم مرا وسط تخته چید و رفت
اما چه خوب شد کفنم را کسی نبرد
تا زیر نیزه ها بدنم را کسی نبرد
می خوام روضه رو از زبون حضرت معصومه بخونم، وقتی مثل فردا شب، اما رضا یه لحظه از مدینه رفت، از نظرها غایب شد، حضرت معصومه دیگه برادر رو ندید، مدتی زیادی انتظاره برادر رو کشید، بعد از دقایقی برگشت بی بی یه نگاهی به داداش انداخت، دید سر رو آشفته است، موها پریشونه، لباس ها همه غرق خاکه، کجا بودی داداش، چرا منو تنها گذاشتی رفتی، یه نگاه به خواهرش کرد، گفت خواهر فقط یه جمله بگم، دیگه منتظر نباش، دیگه انتظار بابامونو نکش، خودم رفتم بدن غرق خونش رو داخل خاک گذاشتم، یه جایی ببرمت هر کی تاحالا ناله نزده، عقده ی دلش وا بشه، می خوام بگم دختر منتظر بابا بوده، همتون اهل روضه اید، دختری که چهارده سال هی اومدن خواستگاری گفت:نه، قبول نمی کنم بابام زندانه، باید بابام آزاد بشه، اینقدر صبر کرد، آخرش خبر باباشو براش آوردند، می خوام یه جمله بگم، کاشکی تو خرابه هم خبر بابا رو می آوردند، کجای دنیا دیدید، برای دختر منتظر، سر بریده باباشو ببرند، حسین..........@majmaozakerine
روضه حضرت موسی بن جعفر ▪️▪️
در دل حبسم و حبس است به دل فریادم
فرصتی نیست که از سینه برآید دادم
میوه دلم رضا جان
نور چشمم معصومه جان
سال ها میگذرد رفتهام از یاد همه
کاش میکرد اجل گوشه ی زندان، یادم
طایر عرش کجا، قعر سیه چال کجا
من کجا بودم و یا رب به کجا افتادم
همه شب خُرَم از آنم که در این گوشه ی حبس
هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم
زندان های قبلی دلم خوش بود یه خلوتی برای مناجات گیرم اومده، اما زندان آخری یه یهودی کنارم گذاشتن انگار میخواد انتقامش از اسلام بگیره....
بارها سوختم و ساختم و جان دادم
به امیدی که رضا لحظه ای آید به برم
خدا نیاره برا کسی گرفتار حبس بشه، همه ی اوقات زندان یه طرف، تنگ غروبش یه طرف (این دارم واسه زمینی ها میگم ها نه وجود آسمانی امام)، زندانی تنگ غروب که میشه دلش برا زن بچه اش میگیره از اون طرف خانواده ی زندانی هم غروب که میشه یاد عزیزشون زنده میشه، خدا نکنه دختر داشته باشه، هر چی خواستگار میومد میگفت من بابام گوشه ی زندانه، تا بابام آزاد نشه جواب به کسی نمیدم،
من کیستم فرشته ی عرش آشیانه ام
دردا که گشته قعر سیه چال لانه ام
از حلقه های سلسله باشد نشانه ها
بر دست و پا و گردن و بر پشت و شانهام
من در کنار قبر نبی خانه داشتم
کردند بی گناه به زندان روانه ام
گر شیعه ای به شهر مدینه کند عبور
جرأت نمیکند که زند سر به خانهام
هر شب بود چهار ملاقاتی ام به حبس
زنجیر و کُند و قاتل و اشک شبانه ام
از بس که تیرگی نِگه ام را گرفته است
روز و شبم یکی شده در آشیانه ام
خدایا چشمم درد میکنه، برا چی آقا چشمت درد میکنه؟ یکی شبا میاد به دیدنم، گاهی با تازیانه میاد، گاهی سیلی میزنه، سن سالی از موسی بن جعفر گذشته
نشنیده ماند ناله ی شب های تار من
خاموش در میان قفس شد ترانه ام
دیدم بسی شکنجه و خواهند اگر شهود
این زخمهای سلسله باشد نشانهام
یه شب گفتن براش پرونده بسازیم یه زن بدکاره رو فرستاند گوشه ی زندان، بهش گفتن چه باید بکنه، اما از در زندان وارد شد دید تنش داره می لرزه، نزدیک تر شد دید یه صدای زمزمه جانسوز مناجات داره میاد، فرستادنش داخل دید یه آقایی به سجده افتاده، صدا میزنه: لا اله الا الله حقاً حقا، لا اله الا الله .... افتاد رو زمین گفت: خدا غلط کردم، خدا این کیه داره اینجوری باهات حرف میزنه، صورت رو خاک گذاشت هر چی مولا می گفت اون هم می گفت، اللهم انی اسئلک راحت عند الموت..... زندان بان گفت برم ببینم چه می کنن این زن موفق شد یا نه، اومد دید فضا یه فضا دیگه اس، زن بدکاره توبه کرد، آی وارث ائمه امام زمان، آقا جان یه سوال ازت دارم، برا چی تو سنوات معصوره اومد مولای ساق پاش، نه اینکه شکسته بود، نوشتن خورد شده بود، استخوان خورد شدن نمی تونه مال کُند و غل زنجیر باشه، اگه غل و زنجیر استخون خُرد کنه پا رو قطع کرده، اگه از منه روضه خون بپرسید میگم: خیال خودش زندانبان راحت کرد، گفت قلم پاش خُرد میکنم نتونه هیچ وقت از زندان بره....
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
5.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دادم پس از تو دیگر از کف راه چاره
من ماندم و یک آسمان بی ستاره
فرقی ندارد زنده باشم یا نباشم
وقتی ندارم روی دوشم شیرخواره
😭😭😭😭😭😭😭
۲۱ رجب
مصادف است با وفات جانسوز
مادر داغدیده ی علی اصغر(ع)
حضرت رباب سلام الله
@majmaozakerine
#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها
#وفات
نام تو را همینکه صدا میزند رباب
آتش به جان کرب و بلا میزند رباب
مثل دل پدر گلویت پاره پاره است
اما دوباره حرف شفا میزند رباب
شد سینه پر ز شیر؛ ولی شیرخواره نیست
مادر بیا که باز صدا میزند رباب
چون در خیال خویش بغل میکند تو را
بوسه به زخم حلق شما میزند رباب
زحمت برای مادر و خلعت برای غیر
دیگر نگو که ناله چرا میزند رباب
قلب سکینه از غم تو تیر میکشد
در هرکجا که حرف تو را میزند رباب
#سید_محمد_جوادی
#شعر_ناب
🌸امام کاظم علیه السلام:
خدا را در روز جمعه هزار نسیم رحمت
است که هر بنده را آنچه خواهد از آن
رحمت ها عطا فرماید.
🔻پس هر که بعد از عصر روز جمعه
۱۰۰ مرتبه سوره اناانزلناه(قدر) بخواند.
حق تعالی آن هزار رحمت را مضاعف
گرداند و به او عطا فرماید.
📗 مفاتیح شیخ عباس قمی
راه غلبه بر نفس، #محاسبه است.
بعضی اولیای خدا یک #دفتری
همراه خود داشتند و هر کاری که
می کردند می نوشتند،
در آخر روز هم نشسته و
حساب کارهای خود را می کردند
که ما در این روز چه کردیم،
چه مقدار اطاعت خداوند متعال را نمودیم،
چه مقدار سرپیچی و نافرمانی کردیم.
امام موسی کاظم (علیه السلام) فرمودند:
از ما نیست کسی که هر روز
به حساب نفس خود نرسد؛
پس اگر کار خوبی انجام داده بود
خــدا را #شـکـــر کند
و از خدا بخواهد
که آن کار را بیشتر و بهتر
بتواند انجام دهد
و اگر کار بدی انجام داده بود #استغفار
و توبه نماید. (بحار الأنوار، ج67 / 72)
حضرت رسول اکرم (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) فرمودند: انسان مؤمن نخواهد بود، تا این که به حساب نفسش برسد؛ شدیدتر از حسابرسی شریک با شریکش و مولی با بنده اش (بحار الأنوار، ج67 / 72)
"از بیانات آیت الله مجتهدی (ره)"