eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
39.9هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
366 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
حاجی جون! امسال رای میدم تا دُشمنت شاد نشه شهید حاج‌قاسم سلیمانی
🖼 ویژه | تصویری منتشرنشده‌ از شهید حاج قاسم سلیمانی پس از شرکت در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۶
هدایت شده از روضه دفتری
❣﷽❣ 💥 ع 💥 💥 👌👌 مرغ دل پر می زند پیوسته سوی کربلا گشته ذکر صبح و شامم گفتگوی کربلا پیش تر از آنکه مادر شیر نوشاند مرا جام اشگ و خون گرفتم از سبوی کربلا با وجود نهر جاریِ فرات و علقمه خون ثارالله شد آب وضوی کربلا اشگ چشم زینب و خون حسین بن علی گشته تا صبح قیامت آبروی کربلا گه کشد در قتلگه گاهی به سوی علقمه گه برد هوش از سرم نام نکوی کربلا کعبه و سعی و صفا و مروه ی من کربلاست هر کجا باشم دلم باشد به سوی کربلا در صف محشر که سر می آورم بیرون زخاک می کند چشمم به هر سو جستجوی کربلا «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» از فراق کربلا پیوسته دارم زمزمه ترسم این هجران دهد آخر به عمرم خاتمه دوست دارم تا بگریم در کنار قتلگاه بشنوم در گوشه ی مقتل صدای فاطمه دوست دارم تا شود از گریه چشمم جام اشک با سرشک دیده سقّایی کنم در علقمه دوست دارم مرقد شش گوشه گیرم در بغل اشگ ریزم بر رخ و باشم دعا گوی همه دین من دنیای من عقبای من باشد حسین نه به خُلدم حاجت است و نه زنارم واهمه دیده بستم از همه عالم، دلم در کربلاست بر لبم دائم بود این بیت زیبا زمزمه «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» @roze_daftari کربلا ای حُرمتت بالاتر از بیت الحرام تا به کی از دور گویم بر شهیدانت سلام تا به کی از دور گردم دور نهر علقمه تا به کی فراتت خون دل ریزم به جام آه از من گر نسوزم لحظه لحظه بر حسین وای بر من گر شود بی کربلا عمرم تمام کربلا! یک لحظه از آب فرات خود بپرس مِهر زهرا از چه شد بر زاده ی زهرا حرام کربلا! فریاد زن با مردم عالم بگو کوفیان با سنگ از مهمان گرفتند احترام بس که می گردد دلم بر گرد آن شش گوشه قبر بس که مشتاق حسین و کربلایم صبح و شام «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» من کجا از دلبرم یک لحظه دل بر داشتم پیش تر از خلقتِ دل مهرِ دلبر داشتم پیش تر از بودن چشمم هزاران موج اشک از برای گریه بر آن جسم بی سر داشتم پیش تر از بردن نام پدر گفتم حسین مهر او را در دل از دامان مادر داشتم شیر مادر را ننوشیده، به چشمم سیل اشک بر گلوی تشنه ی شش ماهه اصغر داشتم پیش تر از نوجوانی سینه بر اکبر زدم پاره های دل بر آن صد پاره پیکر داشتم مادرم می گفت ای فرزند! من کام تو را از ازل با خاک سرخ کربلا برداشتم «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین تا برات کربلایم را کند امضا حسین هم دلم برده با خود در کنار قتلگاه هم دو چشمم را کند از اشک و خون دریا حسین با همین پرونده ی سنگین و این بار گناه می خرد ما را در این دنیا و آن دنیا حسین از سنین کودکی پوشیده ام رخت سیاه ریختم اشگ و زدم بر سینه، گفتم یا حسین غم مخور گر روز محشر گم شدی در بین خلق هر کجا باشیم ما را می کند پیدا حسین من که از روز ولادت کربلایی بوده ام دوست دارم وقت مردن هم بمیرم با حسین کعبه و رکن و مقام و زمزم من کربلاست از حسینم در حسینم با حسینم با حسین «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» خاک را در قتلگه گِل کردم از اشگ دو عین ساختم مُهری و روی آن نوشتم یا حسین اشگ من بر یوسف زهراست، دین و دِین من گریه کن ای دیده نگذاری بمانم زیر دِین ای اجل مهلت بده یک لحظه سقّایی کنم با سرشک دیده بر سقّای مقطوع الیدین دوست دارم مثل زینب سر به محمل بشکنم خون فشانم از جبین و اشگ ریزم از دو عین در نظر می آورم گلدسته ی عبّاس را چون کنم از قصر شیرین رو به شهر خانقین از نفس های شب و عطر نسیم صبحگاه در مدینه در نجف در کربلا در کاظمین «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» قطره قطره آب شو ای دل چو شمع انجمن گریه کن ای دیده بر آن کشته ی صد پاره تن یک بیابان خار و یک صحرا خزان یک برگ گل یک هزار و نهصد و پنجاه زخم و یک بدن یوسف زهرا تنش با چنگ گرگان چنگ چنگ پیرهن از تن، تن او پاره تر از پیرهن کاش بودم روز عاشورا کنار قتلگاه ناله از دل می زدم کی شمر! زینب را نزن کاش می گفتم به دشت کربلا با زائرین بوریایی شد تن فرزند زهرا را کفن گر چه از آن تربت شش گوشه دور افتاده ام کربلا باشد به من نزدیک تر از جان من «بر مشامم می رسد هر لحظه بوی کربلا» «در دلم ترسم بماند آرزوی کربلا» ناله در دل، اشگ بر رخسار، بغضم در گلوست عضو عضوم با حسین فاطمه در گفتگوست نامه ی اعمال من این چشم گریان من است اشگ من بر صورت من خوش تر از آب وضوست هر کجا پا می نهم انگار نهر علقمه هر طرف رو می کنم قبر حسینم روبروست اشگ از سوز عطش خشکیده در چشم رباب کودک شش ماهه را تیر سه شعبه در گلوست مکتب من خیمه ی عبّاس و درسم 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 💠 💠 👌👌 🔹ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ🔹 در دلم باشد همیشه گفت و گویت یا حسین خورده ام از کودکی مِی از سبویت یا حسین چون عسل باشد به کامم اشک شور روضه ات می کشد آخر مرا شرح گلویت یا حسین بر تن بی روح دنیا جان دهد ماه غمت آبروی هر دو عالم آبرویت یا حسین روز محشر عاشقانه جست و جویم میکنی من که بودم روزها در جستجویت یا حسین یک شب جمعه مرا هم زائر شش گوشه کن تا بگیرم‌ چله ای در روبه رویت یا حسین کی هراس و حول مردن بیقرارم میکند عاشق مرگم که دارم آرزویت یا حسین می تواند هر دو عالم را ببخشاید خدا در بهای رشته ای از تار مویت یا حسین 💠 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ✨ ✨🍃🌺 ✨⭐️🍂 ❣️✨✨✨✨ ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
❣﷽❣ 🔶 ع 🔶 👌👌 🔷شکرت کنم خدایا 🔷من عاشق حسینم 🔷نه قطره ام نه دریا 🔷من عاشق حسینم 🔷براین دلیل آدم 🔷توفیق توبه را یافت 🔷چون گفت بارالها 🔷من عاشق حسینم 🔷دانی خلیل را نار 🔷از چه بشد گلستان 🔷چون خواند این دعا را 🔷من عاشق حسینم 🔷با اذن کردگارش 🔷از عشق او سخن کرد 🔷در مهد گفت عیسی 🔷من عاشق حسینم 🔷در یک کتاب خطی 🔷دیدم نوشته مجنون 🔷افسانه بود لیلا 🔷من عاشق حسینم 🔷من کیستم زنم دم 🔷از عشق پاک مولا 🔷فرموده اند طاها 🔷من عاشق حسینم 🔷وقتی که کند حیدر 🔷ازبیخ درب خیبر 🔷فرمود علی والا 🔷من عاشق حسینم 🔷در بین دود و آتش 🔷این جمله خواندنی بود 🔷با خون نوشت زهرا 🔷من عاشق حسینم 🔷دختی سه ساله می گفت 🔷برعمه غریبش 🔷برقبر من کن انشا 🔷من عاشق حسینم 🔶 اسدزاده 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
هدایت شده از روضه دفتری
❣﷽❣ 🎇 ع 🎇 🎇 👌👌 من همچو کبوتر به روی بام حسینم شب تا سحر آواره بین الحرمینم شب تا سحر از عشق شما خواب ندارم من در دو جهان غیر تو ارباب ندارم 🎇ارباب حسین(ع) است ای مردم عالم بشناسید و بدانید مهری که به پیشانی ماخورده بخوانید من عاشق و دلداده عباس و حسینم من در به در وادی بین الحرمینم 🎇ارباب حسین(ع) است من آمده ام تا به درت سر به سپارم من جای دگر جز در این خانه ندارم عمریست تویی خواجه ومن حلقه بگوشم یک تار ز مویت به دو عالم نفروشم 🎇ارباب حسین (ع) است من محرم از اشک و جز این توشه ندارم من کعبه بجز مرقد شش گوشه ندارم من عاشق و دلداده عباس و حسینم من در به در وادی بین الحرمینم 🎇ارباب حسینه 🎇آقا حسینه 🎇مولا حسینه 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 @roze_daftari ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
13-Shoor-Nariman Panahi-Haftegi 14000321.mp3
11.86M
(بد میزدنت ریختن رو تنت ..) مورخه 1400/3/21 بد میزدنت ریختن رو تنت غارت شد حسین اون پیروهنت مرتیکه پست رو سینه نشست با دشنه زد و قلبم رو شکست بی هوا میزدنت مظلومم با عصا میزدنت مظلومم عده ای میون مقتل با سنگ از جفا میزدنت مظلومم وای من وای من ای حسین **** ای بی سر من بی یاور من شد کاسه خون چشم تر من ای سایه سرم رفتی ز برم تو شعله و دود میسوزه حرم همه سمت خیمه رو آوردن دل اهل حرمو آزردن روی نیزه همه چیزو دیدی زن و بچه رو اسارت بردن وای من وای من ای حسین خیمه رو تا گودال همش دویدم بریدم العطش لب هاتو که شنیدم بریدم دویدمو رسیدمو یه جای سالم به تنت ندیدمو ناله فقط کشیدمو خب بزارید بغل کنم شهیدمو بریدمو خمیدمو بدون پیراهن تو رو که دیدمو به خاک و خون تپیدمو چادرمو روی تنت کشیدمو ای وای،ای وای حسین خیمه رو تا گودال همش دویدم بریدم العطش لب هاتو که شنیدم بریدم دویدمو رسیدمو یه جای سالم به تنت ندیدمو ناله فقط کشیدمو خب بزارید بغل کنم شهیدمو بریدمو خمیدمو بدون پیراهن تو رو که دیدمو به خاک و خون تپیدمو چادرمو روی تنت کشیدمو خیمه رو تا گودال همش دویدم بریدم نیزرو بیرون از تنت کشیدم بریدم نشستمو شکستمو نگاه کن نیزه بریده دستمو ببین حسین که خستمو موند تو دلم زخم تو رونبستمو امونمو توونمو بریده بود رگ بریده جونمو باغ پراز خزونمو فاضلتو الرشیده کمونمو ای وای،ای وای حسین هرچی غمت توی دلم می ریزم عزیزم ربابو می بینم عزیزم به هم می ریزم عزیزم گریه روزوشبمو فقط حسین میشنو ذکرلبمو .
به فکر کربلا بودم در اوردم سر از مشهد بخوانم هرنفس باشوق بار دیگر از مشهد اگر که میل حج دارم چه جایی بهتر از اینجا اگر قصد سفر کردم چه جایی بهتر از مشهد امیدی به من و این طبع خشکیده نبود اما به لطفش برده ام با خود غزل های تر از مشهد گره روی گره زد تا که بخت خواهرم وا شد سحر شد هر شبم با خاطرات مادر از مشهد "پدیده" این نمایشگاه الطاف خداوندی ست ندیدم شهر زیبایی تماشایی تر از مشهد برادر صبح و ظهر و شب به سوی قم نظر دارد چرا که چشم خود را برندارد خواهر از مشهد "به جان مادرت زهرا قسم" رد خور ندارد که نرفتم دست خالی با نگاهی مضطر از مشهد اگر روزی شود تنها بلیط رفت میگیرم چرا که قصد برگشتن ندارم دیگر از مشهد 🔸شاعر: ___________ 🔹
امام على عليه السلام: سه خصلت موجب جلب محبّت مى شود: خوش خويى، ملايمت و فروتنى ثلاثٌ يُوجِبْنَ المَحبَّةَ: حُسنُ الخُلقِ، و حُسنُ الرِّفقِ، و التَّواضُعُ غررالحكم حدیث4684 ─┅─═🍃🌹🍃═─┅─
ما از برای عزتِ ایران می‌آییم گفتی: به‌پاخیزید... آقاجان می‌آییم خونِ شهیدان، مثلِ خورشیدی‌ست تابان روشن بمان خورشیدِ جاویدان! می‌آییم هرچند لبریزیم از رنج و غم و درد در جست‌وجوی نسخه‌ی درمان می‌آییم سربازِ عشقیم و اگر پیرِ طریقت_ با گوشه‌‌ی چشمی، دهد فرمان، می‌آییم تا رهنما از نسلِ نور و روشنایی‌ست راهِ تو را، ای عشق! تا پایان می‌آییم ماییم و اینک، "امتحانِ دین‌مداری" گفتی: به‌پاخیزید...، آقاجان می‌آییم شاعر:
🍃🌹روضه و مناجات جانسوز_امام زمان عجل الله ، حضرت مسلم ابن عقیل علیه السلام و حضرت زینب سلام الله علیها _ ویژه شب جمعه _استاد حاج منصور ارضی دارم هوایت را هوایم را نداری چه نوکری هستی غم آقا نداری؟ بیهوده نام منتظر بر خود مگذار تو غصه ای جز غصه ی دنیا نداری کافیست لفاظی ، مرا هم خسته کردی خوب ادّعا داری عمل امّا نداری شرط زیارت کردنم ترک گناه است من را نمی بینی اگر تقوا نداری اصلاً شده باور کنی بی من یتیمی؟ اصلاً شده باور کنی بابا نداری؟ دیگر نگو از جایگاهت بین هیئت وقتی میان خیمه من جا نداری )صبح و مساء گریه به جد بی کسم کن بی گریه بر او جا به قلب ما نداری)2 حتی ته گودال هم یاد شما بود ای وای اگر از ماتمش آوا نداری کم کم غروب شد همه رفتن خانه ها پشت سرم چه زود در آمد بهانه ها کم کم غروب شد همه در کوفه جا زدن در کوچه ها چقدر به من پشت پا زدن ... در بین یک سپاه از بن مردهای پست یک پیرزن به بی کسی ام رحم کرده است من سنگ می خورم به گناه محبتم این صورت شکسته به قربان صورتت ... اخه افتاده ام زمین به یاد تن توام من قصه دار زیر لگد بودن توام ... *واقعا ادب داشته حضرت مسلم؛اصلا تو حرمش میری ، دو تا حرم هست وقتی میری اصلا نوحه خوان و روضه خوان نمیخوای؛ یکی حرم مسلمه یکی حرم دو طفلانشه ...اصلا وارد میشی حالت عوض میشه .... عرض میکنه، زبان حال:* هرچند دست بسته شدم خواهرم که نیست هنگام دست وپا زدنم مادرم که نیست ... *میگه:* من ذبح میشوم .... *راوی می گه دیدم بالای دارالاماره سرشو جدا کردن،اول سر افتاد بعد پیکر افتاد ....* من ذبح میشوم اما زنم اسیر نیست در کوفه دخترم ز غم و قصه پیر ..... تیر سه شعبه دیدم و آب از سرم گذشت یک لحظه حال و روز رباب از سرم گذشت حسین ........ مهجة قلب زینب .... هر چند سخت بود خزانم حسین جان روی عبا نرفت جوانم حسین جان صد شکر مفتخر به وصال تو میشوم من پیش مرگ اهل و عیال تو میشوم .... حسین .....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جدایےاز تو برایم خیاݪ خام حُسیݩ بہ احترام تو داریم احترام حُسیݩ طݪوع ڪردےو چشماݩ صبح روشݩ شد سݪام جلوه ے نور خدا سݪام حُسیݩ
✨این بارگاه احمد موسی بن جعفر است ✨آرامگاه مظهر یزدان اکبر است ✨بر آستان قبر شریفش نهند سر ✨هر عارفی که تشنه اسرار کوثر است ❤️سالروز گرامیداشت حضرت احمد بن موسی (ع)ودهه کرامت مبارک باد.❤️
روز شمار محرم🚩🚩🏴🏴 ۵۶ روز تا شروع محرم 👆🏻👆🏻👆🏻👆🏻🏴🏴 پنجاه و شش شبی که به ماه محرم است چشمان من نشسته به راه محرم است این جذر و مد سینه زنان بین هروله تأثیر کوچکی ز نگاه محرم است لبیک یا🌹حسین🌹✋🏴🏴🚩🚩
636760624019980279.mp3
1.75M
🎙 «ٱللَّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ لِوَلِيِّكَ ٱلْفَرَجَ وَٱلْعَافِيَةَ وَٱلنَّصْرَ»
آماده شو حسین، ساعات آخره (2) ببین که موقعِ، جهاد اکبره (2) جهاد اکبرت، این دل بریدنه دار و ندار تو، قربونی کردنه سیدبن طاووس نوشته: «فَلَمّا لَمْ یَبْقَ مَعَهُ سِوی اَهْلِ بَیْتِهِ» وقتی همه اصحابش شهید شدند، جز اهلبیت اش، هیچ کس دیگه نمونده بود «خَرَجَ عَلِیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ علیه السّلام» علی اکبر بیرون آمد «وَكانَ مَنْ اصْبَحِ النّاسِ وَجْهاً وَاَحْسَنِهِمْ خُلْقا» ازلحاظ صورت و سیرت بهترین مردمه «فَاسْتَاذَنَ اَباهُ فِی الْقِتالِ فَاذِنَ لَه» تا اجازه میدان خواست، آقا اجازه داد؛ معطل نکرد؛ به مصداق آیه کریمه «انفقوا مما تحبون» اما امام حسین یه کاری کرد «ثُمَّ نَظَرَ إِلَیْهِ نَظَرَ آیسٍ مِنْهُ» یه نگاه از روی ناامیدی به قد و بالای علی کرد «وَارْخی علیه السّلام عَیْنَیْهُ» چشماشو زیر انداخت «وَبَكی» شروع کرد های های گریه کردن، یه وقت سر به آسمان بلند کرد: «اَللّهُمَّ اشْهَدْ، فَقَدْ بَرَزَ إِلَیْهِمْ غُلامٌ اشْبَهُ النّاسِ خَلْقا وَخُلُقا وَمَنْطِقا بِرَسُولِكَ صلّی اللّه علیه و آله» خدایا شاهد باش دارم شبیه ترین مردم به پیغمبر رو به میدون میفرستم؛ این جمله آقا خیلی جانسوزه اگر من و تو بفهمیم بعد فرمود «وَكُنّا إِذَا اشْتَقْنا إِلی نَبِیِّكَ نَظَرْنا إِلَیْهِ» هر وقت دلمون برای پیغمبر تنگ می شد علی اکبرو نگاه می کردیم؛ بعد شروع کرد نفرین کردن: «یابْنَ سَعْدٍ قَطَعَ اللّهُ رَحِمَكَ كَما قَطَعْتَ رَحِمی» اینجا زن ها و بی بی ها اومدن مثل حلقه دور علی ایستادند. نمیدونم این دختر بچه ها چطور دستای علی رو گرفته بودن؟ چطور ناله می زدن؟ مقرم نوشته صدا می زدند «علی ارحم غربتنا» علی به بیچارگی ما رحم کن. داداش علی گوش منو ببین هنوز خونی نشده، داداش علی صورت از برگ گل نازک تر منو ببین، حسین… جهاد اکبرت، این دل بریدنه دار و ندار تو، قربونی کردنه علی اکبر چی میگه؟! «یا ابَ افعل ما تؤمر» بابا، تشنگی هامو نبین «سَتَجدُنی، مِنَ الصّابِرین» بابا با چه خون دلی، دل می کنم از تو ولی   سخته نبینم روی ماهت رو علی شما هم بخونید؛ نوحه خون امام حسین بشید؛ شاید همین رو بخونی براش ازتون قبول کنه. آه از وداع تو علی (2) سخته نبینم روی ماهت رو علی (2) خب علی اکبر رفت میدان رجز خواند «انا علی بن الحسین بن علی» رجز خوند و شروع کرد به جنگیدن و کر و فر سنگینی زره، بی تابی عطش   گرفته بود دیگه، طاقتشو ازش آخه برگشت «یَا أَبَتِ الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِی» بابا تشنگی منو کشت «وَ ثِقْلُ الْحَدِیدِ قَدْ أَجْهَدَنِی فَهَلْ إِلَى شَرْبَةٍ مِنَ الْمَاءِ سَبِیلٌ» سنگینی زره منو کشت، بابا یه جرعه آب پیدا می شه یا نه؟! «فَبَكَى الْحُسَیْنُ علیه السلام» آقا شروع کرد به گریه کردن بودند دیو و دد همه سیراب و می مکید خاتم ز قحط آب، سلیمان کربلا «وَ قَالَ وَا غَوْثَاهْ یَا بُنَیَّ قَاتِلْ قَلِیلًا» قربونت برم علی جونم یه کم دیگه بجنگ «فَمَا أَسْرَعَ مَا تَلْقَى جَدَّكَ مُحَمَّداً ص فَیَسْقِیَكَ بِكَأْسِهِ الْأَوْفَى شَرْبَةً لَا تَظْمَأُ بَعْدَهَا أَبَداًِ» پیغمبر سیرابت می کنه معلومه ازش دل بریده. علی برگشت میدان «وَ قَاتَلَ أَعْظَمَ الْقِتَال» اینجا یه اتفاقاتی افتاد. غوغایی شد به پا. نمیگم چی شد، اما یه وقت علی اکبر دست ها رو به گردن اسب حلقه کرد. غوغایی شد به پا، اسب اشتباهی رفت پیش چشم بابا، دنیا سیاهی رفت وای خدا میون خیل دشمنا، این پاره قلب منه یکی با شمشیر می زنه… آخ، آخ، اسب اشتباه رفت «فقطعوه بالاسیاف اربا اربا» شروع کردند علی رو ریز ریز کردن هر کی با هر چی تونست علی رو زد… ای وای… پدر کنار تن او شبیه ابر گریست کشید آه و نگاهی به اربا اربا کرد علی… علی… سوی میدان چنان علی رفتی لیک برگشت ات شبیه زهرا شد با پهلوت چکار کردند؟! لیک برگشت ات شبیه زهرا شد این یه جمله رو جا داره تو روضه علی بگیم علی افتاده بر خاک زمین است هزاران ابن ملجم در کمین است عدو با قصد تکرار مدینه شکسته از علی بازو و… دوباره یاد مدینه زنده شد… حسین… همین که فرق تو دیدم به یاد حیدر افتادم نظر بر پهلویت کردم به یاد مادر افتادم راوی می گه «ثُمَّ شَهَقَ شَهْقَةً فَمَاتَ» یه ناله ای زد… «فَجَاءَ الْحُسَیْنُ حَتَّى وَقَفَ عَلَیْهِ» آقام اومد بالا سر… «وَ وَضَعَ خَدَّهُ عَلَى خَدِّهِ» صورت به صورت علی گذاشت. زینب آمد، بماند، یه ساعتی هم زینب آمد قتلگاه، نشد صورت به صورت برادر بذاره… آه… لب ها رو به اون رگ های گرم گذاشت… حسین… آقا… تو ستاره سحر منی تو که پاره جگر منی یه نیگا با تعجب کرد… علی… تو همان علی پسر منی؟! چی به سرت آوردن بابا؟! این یه بیتو پدر شهدا فیض ببرند، آخه بابا یه حالتی داره وقتی میره بالا سر جوونش. خدا نیاره بابا