هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
@Maddahionlin4_5816475141533599597.mp3
زمان:
حجم:
6.13M
🔳 #شهادت_امام_جواد(ع)
🌴من علوی و فاطمی زینبی حسینیم
🌴از کرم امام رضاست اگه کاظمینیم
🎤 #مهدی_رعنایی
⏯ #شور
👌فوق زیبا
@majmaozakerine
بسم الله الرحمن الرحیم
⚫ شهادت امام جواد علیه السلام
🔷 دوبند زمینه
✅ شعر و سبک : مجید آقاجانی
🔻 بند ۱
ای وای من بالو پرت سوخت آقا
ای وای من جگرت سوخت آقا
داغی که عالمو ریخت بهم
اشک تو حالمو ریخت بهم
آقا میسوزی از این
ظلم و جفای همسر
خیلی خرابه حالت
داری میزنی پر پر
تنها تو حجره ای و
آقا نداری یاور
ازسرزمین بی خیر
میری به سوی مادر
غریبی غریبی غریبی تو یا جواد
🔻 بند ۲
تو این چند سال خیر ندیدی از کسی
پیشت حتی نیست یه فریاد رسی
توی این دل پره غصه و غمه
حتی واست بمیرم باز کمه
آتیش زده دلم رو
این حالت عجیبت
از غربتت همین بس
شد جام زهر نصیبت
رنگت پریده آقا
مضطر شدی و بی تاب
به لبهای تو آخر
نرسیده جرعه ای آب
غریبی غریبی غریبی تو یا جواد
#امام_جواد_ع
#زمینه
#مجید_آقاجانی
روضه امام جواد (ع) – میثم مطیعی

مرهم حریفِ زخم زبان ها نمی شود
اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود
*خیلی ها نقل کردند؛ مسعودی در اِثباتُ الوَصیةِ، مجلسی در بحار، ذکریا بن آدم راویِ این حدیثِ، می گه خدمتِ علی بن موسی الرضا بودم، جوادالائمه نشسته، یه وقت با یه ناراحتی دست به زمین زد، سر به آسمان بلند کرد، داره فکر می کنه علی بن موسی الرضا فرمود: پسرم چی شده؟... به چی فکر میکنی؟... فرمود: به اون کاری که با مادرم زهرا کردند... به خدا قسم اون دو نفر رو از قبر بیرون می کشم... آتیششون می زنم...*
اصلاً جگر که سوخت مداوا نمی شود (آخه مادرِ ما رو کتک زدند... مادر انتقامتو می گیرم... اون ملعونه کارِ خودشو کرده سم به آقا خورانده...)
گریه مکن بهانه به دست کسی مده
با گریه هات هیچ مدارا نمی شود
خسته مکن گلوی خودت را برای آب
با آب گفتن تو کسی پا نمی شود
*هی صدا می زد جگرم سوخت...*
این قدر پیش چشم کنیزان به خود مپیچ
با دست و پا زدن گره ات وا نمی شود...
گیسو مکش به خاک دلی زیر و رو شود
در این اتاق، عاطفه پیدا نمی شود
با ضرب دست و پا زدنت طشت می زنند
جز هلهله جواب مهیا نمی شود
*اُم فضل به کنیزها دستور داد هلهله کنند، کسی صدایِ غربت آقا را نشنوه... این کارا سابقه داره وقتی زینب وارد کوفه شد... همه شروع کردند هلهله کردند... یه وقت زینب می خواد حرف بزنه، زنها دارن دف میزنن، هلهله می کنن، با اون ید اِلهی خودش اشاره کرد
وَ قَدْ اءَوْمَاءَتْ الَى النّاسِ اءَنِ اسْکُتُوا اشاره کرد ساکت بشید، حتی زنگِ آویخته بر گردن شتران از صدا ایستاد، در لسان امیرالمومنین شروع به حرف زدن کرد
یا اءَهْلَ الْکُوفَهِ ، یا اءَهْلَ الْخَتْلِ وَ الْغَدْرِ... شروع کرد مردم کوفه رو رسوا کردن، گفت، گفت؛ اگه زینب ادامه بده همه چی خراب می شه، یه کاری کردن زینب آرام شد...*
مبهوت می نمود به سرنیزه ای نگاه
کی جانپاه زینب و اطفالِ بی پناه
راحت بخواب چون که پرستار زینب است
*یه وقت لحنش عوض شد... «ما تَوَهَّمتُ یا شَقیقَ فُؤادی» حسین جان فکر اینجا رو نمی کردم، یه جمله دیگه هم گفت: اشاره کرد به فاطمه صغری «یا أخی فاطمه الصَغیرة کَلِّم ها» با این بچه حرف بزن...
با غربتی که هست تو غارت نمی شوی
نیزه به جای جایِ تنت جا نمی شود
*آقا رو آوردن بالایِ پشتِ بام گذاشتن...*
خوبی پشت بام همین است ای غریب
پایِ کسی به سینه تو جا نمی شود...
*میون این همه هلهله ها یه وقت اُم فضل دید یه کنیزی یه ظرف آب دستش گرفته،داره نزدیک حجره میشه،با تعجب گفت:کجا؟آب برا چی داری می بری؟ گفت:دارم برا پسر فاطمه می برم،جگرم رو ناله هاش آتیش زده،ببین هی داره میگه آه جگرم...ظرف آب رو گرفت محکم رو زمین زد،گفت:اینجا ایستادم ببینم با لب تشنه جون میده...آی گریه کن ها! کربلا هم انگار فقط یه نفر صدای حسین رو شنید،هلال سپرش رو پر از آب کرده،نزدیک گودال یه وقت دید نانجیب از گودال بیرون اومد،همه بدنش داره میلرزه،سئوال کرد،کجا داری میری؟آب برا کی داری می بری؟گفتم:برای پسر فاطمه می برم،دستارش رو باز کرد،گفت: بیهوده زحمت کشیدی،سر ابی عبدالله رو نشون داد...گفتم:نانجیب تو که کار خودت رو کردی،دیگه چرا بدن نحست داره میلرزه؟گفت:هلال!گوشه ی گودال لحظه ی آخر،هیچ خانومی نبود،اما وقتی خنجر روی گلو گذاشتم،یه وقت دیدم یه صدایی میاد:"بُنیَّ قَتَلوکَ عَطشانا"...حسین..."صلی الله علیک یا سیدناالمظلوم یااباعبدالله..."اشکای چشمت رو روی دست بگیر،دستای التماس و گداییت رو بالا ببر،خدایا به جگر گوشه ی امام رضا،عجل لولیک الفرج...
#امام_جواد_ع.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_امام_محمد_تقی_ع
نوحه امام جواد -(بی کس و تنها سرم بر زانوی غم می گذارم)
@majmaozakerine
بسم الله الرحمن الرحیم
بی کس و تنها سرم بر زانوی غم می گذارم
ای خدا امشب درون حجره ام جان می سپارم
می روم از دار فانی ، در بهار نوجوانی (۲)
◾️◾️
از جفای ام فضلِ بی حیا کارم تمام است
صبح فردا پیکر من ، از جفا بر روی بام است
می روم از دار فانی ، در بهار نوجوانی (۲)
◾️◾️
از شرار زهر کینه ، سر الی پایم کباب است
نعش من فردا ، به بام و در جلویِ آفتاب است
می روم از دار فانی ، در بهار نوجوانی(۲)
◾️◾️
غم نصیب و دل پریش و حجره ی در بسته جایم
همسرم کف می زند تا نشنود دیگر صدایم
می روم از دار فانی ، در بهار نوجوانی (۲)
◾️◾️
تشنه کام و لعل عطشان می روم از دار دنیا
با صفا شد حجره ی من امشبی از یاد زهرا
می روم از دار فانی ، دربهار نوجوانی (۲)
◾️◾️
شعر از : امیررضا فرجوند
زمان:
حجم:
7.63M
{ #روضه } #مناجات
{ مناجات و روضه }
{🎙 #کربلایی_حسین_خزایی }
{مراسم روضه و قرائت زیارت عاشورا }
#یااباعبدالله_الحسین
-روضه هفتگی
-پنجشنبه ۳ تیر ۱۴۰۰
🔰 #هیئت_رهروان_شهداء 🔰
@majmaozakerine
کنم چو یاد من از حالت امام جواد شود کباب دل از حالت امام جواد
نه مونسی ، نه انیسی نه یار و غمخواری که تا دمی کند او رأفت امام جواد
جوان و گوشه بغداد و شهر پر دشمن فغان زبی کسی و غربت امام جواد
بوقت داد جان، دوستی نبُد پیشش که پرسد از غم و از محنت امام جواد
امروز برای غربت میوۀ دل ثامن الحجج ، امام جواد گریه کنید ، امام رضا (ع) فرمودند : پسرم (جواد)
به جور و ستم کشته خواهد شد ، اهل آسمانها بر او خواهند گریست 1 بگو آقا ترا به جان جوادت نظری به این مجلس ما کن .
درست امام حسن مجتبی هم در خانه غریب بود ، همسرش قاتلش بود،اما پرستاری چون زینب کبری داشت، کنار بسترش ابی عبدالله بود ، قمر بنی هاشم بود .
اما قربان غربت امام جواد ، کسی کنار بسترش نبود ، هی صدا می زد جگرم ، آیا به او آب دادند ؟ نه والله ،
آن زن ملعونه دستور داد کوزه های آب را جلوی چشمش شکستند ، مثل جدش حسین تشنه جان داد .
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@majmaozakerine
امروز امام رضا عزا دار است ، اگر با دیده دل نگاه کنی امروز ثامن الحجج گریان است در غم میوۀ دلش جوادالائمه ، بگو آقا آجرک الله ، آخر روز شهادت میوۀ دلش امام جواد ، جوان از دست داده آن هم جوانی مثل جواد الائمه ، در شهر غربت ، با لب تشنه ، در حجره در بسته ، بگو امام رضا میوۀ دلت را با لب تشنه شهید کردند .
اما کربلا جوان امام حسین علی اکبر را از دم شمشیر و نیزه ، تا حسین فاطمه ناله علی اکبررا شنید با عجله آمد، یک قدری امام حسین به آن بدن نگاه کرد نشست کنار بدن ، سر علی را به دامن گرفت ، دلش آرام نشد ،
سر جوانش را به سینه چسبانید دلش تسلی پیدا نکرد ، همه دارند نگاه می کنند ببینند حسین با علی اکبر چه می کند ، یک وقت دیدند خم شد صورت به صورت علی گذاشت ، هی صدا می زد ، میوۀ دلم علی .
لب گشا حرف بزن ، من به فدای سخنت مخفی از عمه تو ، بوسه زنم بر دهنت
@@@majmaozakerine
الا که مظهر جود خدا یکتایی نُهم سلاله پاک رسول بطحایی
توئی که خیر کثیر خدای بر خلقی کتاب عشق رضا و یادگار زهرائی
خدای خوانده جوادت که جود پیشۀ توست تو بر تمام کریمان امیر و مولائی
همین نه عقده گشای خلایقی امروز که دستگیر همه عاصیان به فردائی
مراست عقده دیدار کاظمین بدل چه می شود ز دل این عقده را تو گشائی
می دانم دل همه برای کاظمین امروز پر می زند ،امروز دلت را روانه کن کاظمین حرم آقا جواد الائمه ، حاجت دارها ، مریض دارها .
به باغ عشق و وفا بعد مادرت زهرا جوان ترین گل پرپر میان گلهایی
قربان عمر کوتاهت برم آقا ، مثل مادرش زهرا عمر نازنینش کم بوده است ، بیست و پنج سال بیشتر نداشت . آی مردم ، کجای عالم سراغ دارید یک کسی تشنه اش باشد . هی صدا بزند جگرم ، دارد می سوزد اما کف بزنند ، هلهله کنند . بمیرم برای لبهای خشک آقا ، هی صدا می زد : ام الفضل جگرم دارد می سوزد .
دلم از بی کسی در التهاب است خدایا ناله هایم بی جواب است
کشم پا بر زمین از سوز این زهر نوای کام خشکم آب آب است
@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@@
زسوز غم پر پروانه می سوخت ز داغ لاله ای گلخانه می سوخت
وجودش را شرر زد آشنایی که از جور دل بیگانه می سوخت
بنوشید آب از پیمانه زهر دل پاکش از این پیمانه می سوخت
ز آوای جواد آن جان زهرا نهان گلشن جانانه می سوخت
میان حجره بود و ناله می کرد به حال وی دلی آنجا نمی سوخت
از همین جا دلت را روانه آن حجره ای کن که امام جواد میان آن حجره افتاده ، از سوز زهر به خود
می پیچید ، اما کشنده تر از این زهر ، زهر بی وفایی همسرش بود ، بمیرم برات آقا محرمی نداشتی ، چه کشید جواد الائمه ، آن ساعتی که دید اُمالفضل در حجره را بست کنیزانش را جمع کرد گفت : شادی کنید تا کسی صدای ناله امام را نشنود بعد شهادت هم دستور داد بدن امام را بالای بام مقابل آفتاب بیندازند ، اما کبوترها می آمدند بالهاشون را بهم می دادند تا آفتاب به این بدن نتابد ، اما عاشقان امام جواد این بدن دیگر برهنه نبود ، بی سر نبود ، این بدن پاره پاره نبود .
رحمت خدا بر این ناله ها ، ای دلهای آماده ، بمیرم برای عزیز فاطمه حسین ، که دخترش بدن بابا را نشناخت، صدا زد عمه این بدن کیه درد دل می کنی ؟ فرمود : سکینه جان این بدن بابایت حسینِ ، همه صدا بزنید حسین حسین .
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
وقت پرپر زدنم برگ و برم میسوزد
موقع پر زدنم بال و پرم میسوزد
اونایی که اهل روضه باشن،با یه کلمه جلوتر میرن،اگه میخوای امشب بهت سوز بدن،تو روضه آتیشت بزنن،هی بگو میسوزم،ببین چه روضه هایی برات مجسم میشه
وقت پرپر زدنم برگ و برم میسوزد
موقع پر زدنم بال و پرم میسوزد
بس که کبریت کشیده است به جانم این زهر
آسمان دود، زمین در نظرم میسوزد
گفتم آبی روی آتش بود اشکم
بعضی وقت ها میگی گریه کنم،آبی رو آتیشه،سبک شم
گفتم آبی روی آتش بود اشکم اما
اشک هم پای دل شعله ورم میسوزد
همسرم ریخته در کاسه ی جان زهری که
هم سرم،هم بدنم ،هم جگرم میسوزد
حرف از سوختن آمد
یه جایی بُرده تو رو که بغض دلت میترکه
حرف از سوختن آمد به گمانم طفلی
گفت عمه کمکم کن که سرم میسوزد
دوید از خیمه بیرون دامنش داره میسوزه،معجرش داره میسوزه،الله اکبر،یه وقت دید یه نانجیب داره میاد به طرفش،روایت میگه نشست رو زمین،از عمه شنیده گوشواره ها رو میبرن،معجرهارو میبرن،گفت:آقا به من نزن،صدا زد عزیزم من با تو کاری ندارم،نترس،دید همه بدنش داره میلرزه،گفت:من باهات کاری ندارم،من خودم دختر دارم،میدونم دختر بچه زود میترسه،صدا زد اگه با من کار نداری،من یه خواهش ازت دارم،چی می خوای؟آب می خوای،تشنه هستی؟گفت: نه به من بگو راه نجف کدوم طرفه،نجف و می خوای چیکار،گفت:می خوام رو کنم به جدم امیرالمؤمنین،بگم،بیا ببین با ناموست دارن چیکار میکنن،حسین........
به جوانیم قسم بیشتر از آتش جان
قلب من از بی وفایی همسرم میسوزد
من از زهر نسوختم،من و هلهله ی این زن ها آتیش زد،هلهله کردن،کف زدن،یکی از این کنیزها دلش به رحم اومد،میگن این ظرف آب رو برداشت،آورد،همچین که رسید جلو در،ام فضل ملعونه، دستش رو گرفت،گفت:کجا میبری؟گفت:مگه نمی شنوی داره میگه سوختم،ظرف آب رو ازش گرفت رفت،تو حجره،میگن آب رو جلوی امام جواد،ریخت رو زمین،گفت:میخوام جیگرم خنک بشه،یه نفر دلش سوخت،برا امام جواد آب آورد،کربلا هم یه نفر دلش سوخت،اما یه خورده دیر آورد،همچین که رسید دید هلال ، نانجیب داره از گودال بالا میاد،کجا داری میری،دارم برا حسین،آب میبرم، نمی خواد ببری خودم حسین رو سیراب کردم،میگه دیدم سر بریده حسین رو بالا آورد،همه بگید حسین........
@majmaozakerine