eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
39.9هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
366 فایل
﷽ جدیدترین اشعار،نوحه وروضه بامتن درکانال ما خوش آمدید 🌺 مدیریت وتبلیغات👇تبلیغ پزشکی نداریم @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
خادم آل الله: بسم الله الرحمن رحیم... یا رحمن یا رحیم... 🔸ای امت رسول قیامت بپا کنید 🔸لبریز جام دیده ز اشک عزا کنید ایام مصیبت پیغمبر خدا... و از طرفی هم ایام شهادت آقای غریب... کریم اهل بیت امام حسن مجتبی است 🔸در ماتم پیمبر و تنهایی علی 🔸باید برای حضرت زهرا دعا کنید از فردا دیگه ایام تنهایی و غربت امیرالمومنین شروع میشه... دیگه مادرمون زهرای مرضیه یتیم میشه... 🔸داغ پیغمبر است و بلاییست بس عظیم 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم دلت اینجا نباشه... با پای دل بریم مدینه... ای مدینه... عجب روزهایی رو دیدی... 🔸حیدر غریب گشته و زهرا شده یتیم امان از یتیمی ... مثل فردایی پیغمبر خدا در بستر بیماریه... زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر بابا میگرده... هی به صورت زیبای بابا نگاه میکنه... اشک میریزه... میگه بابا جان یا رسول الله خوب میشی بابا... بلاخره از بستر بیماری بلند میشی بابا... خیلی سخته برای خونواده ای... ببینند بابا تو بستر بیماری باشه و... نتونن کاری کنن... هی رسول خدا بیهوش میشدن... هی به هوش می اومدن... بچه ها طاقت نیاوردند... حسن و حسین اومدن... خودشون رو انداختن روی سینه ی پیغمبر... رسول خدا رو در آغوش گرفتند... گریه میکنند... تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو از رو سینه پیغمبر خدا بلند کنه... حضرت چشمان مبارک رو باز کردند... فرمودن علی جان... بگذار بچه ها کنارم باشن... بگذار با بچه ها وداع کنم... حسنش رو در آغوش گرفت... حسینش رو در آغوش گرفت... لحظات آخره... دیگه دست های پیغمبر خدا رمق در بدن نداره... هر طوری بود با بچه ها وداع کرد... یکوقت دیدند حضرت آروم آروم چشماشون رو از این دنیا بستند و... راحت شدند... عرضه بداریم یا رسول الله... آقا... شما خیلی در دنیا اذیت شدید... خیلی به شما ظلم کردند... اما لحظات آخر وقتی چشمان مبارک رو‌ باز کردین... یک طرف حسن و حسین کنارتون بودن... یک طرف امیرالمومنین کنارتون بودن... یک طرف هم زهرای مرضیه مثل پروانه دور بستر شما... دل ها بسوزه... برا اون آقایی که لحظات آخر وقتی چشماش رو باز کرد ببینه... و الشمر جالس علی صدره شمر روی سینه حسین هر کجا نشستی صدا بزن... ای غریب حسین... یک نفر دیگه هم اومد کنار ابی عبدالله... خواهرش زینب کبری اومد کنار برادر... اما دیر رسید... از بالای تل زینبیه یه نگاه کرد دید دارن بردارش حسین رو سر میبرن... چکار کنه بی بی زینب، یا الله... دستهاش رو گذاشت روی سر... صدا زد... وا محمدا... واعلیا... یا رسول الله منو ببخشید آقا... چیزی نگذشت... یکدفعه زینب کبری ببینه... زمین و زمان بلرزه در اومد... هوا متغیر شد... نگاه کرد دید... سر حسینش روی نیزه... 🔸سری به نیزه بلند است در مقابل زینب 🔸خدا کند که نباشد سر برادر زینب الا لعنت الله علی القوم الظالمین -
گریز دوم: تا امیرالمومنین اومد بچه ها رو از روی سینه پیغمبر خدا بلند کنه... حضرت فرمودن علی جان... بگذار بچه ها کنارم باشن... با دست هایی که رمق نداشت... حسن و حسینش رو در آغوش گرفت... عرضه بداریم یا رسول الله... لحظات آخر طاقت نداشتید ببینید بچه ها رو از کنار شما دور کنند... اما ای کاش شما کربلا میبودین... وقتی دختر ابی عبدالله اومد کنار بدن بابا... صدا زد عمه جان زینب... (هذا نعش من) عمه جان این بدن کیه خدایا با بدن حسین چکار کردند... دختر... بدن بابا رو نمیشناسه... سر در بدن نداره... همه بدن غرق خون... انگشت و انگشتر نداره... صدا زد جانان عمه... این بدن بابای غریبت حسینه... خودش رو انداخت روی بدن بابا... شروع کرد به درد و دل کردن... یدفعه دیدن چند نفر با تازیانه دارن می آیند... خدایا اینا میخوان چکار کنن... کنار بدن بابا ... هم دختر رو زدن هم عمه جانش زینب رو زدن... یدفعه دختر بی تاب شد... صدا زد بابا... أُنظُر إلی عَمَّتِیَ المَضروُبَة بابا بلند شو ببین... دارن عمه جانم زینب رو میزنند... 🔸با همان دستی كه زهرا را زدند 🔸در كنار ِ پیكرت ما را زدند هر کجا نشستی... دهانت رو خوش بو کن... بگو یا حسین... (و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبونَ. سوره: شعراء آیه: 227) @majmaozakerine
گریز سوم: عرضه بداریم یا رسول الله... طاقت نداشتید ببینید... نور دیدگان شما حسن و حسین رو از روی سینه ی شما بلند کنن... اما نبودید ببینید با این گل های شما چه کردند... منو ببخشید یا رسول الله... بعد شما... 🔸از دو طشت آمد نوای شور و شین 🔸گاه از طشت حسن، گاه از حسین 🔸اندر اینجا قلب زینب خسته بود 🔸و اندر آنجا دست زینب بسته بود یا رسول الله... 🔸از دو لب های حسن خون میچکید یا رسول الله... چقدر سفارش کردید... فرمودید حسنم غریبه... یک روز تکه های جگرش داخل طشت در مقابل زینب... 🔸از دو لب های حسن خون میچکید بگم یا نه آی کربلایی ها... 🔸خورد لب های حسین چوب یزید یه روزی هم سر مقدس حسینت داخل طشت در مقابل یزید... هی با چوب خیزران به لب و دندان حسینت میزد... 🔸خورد لب های حسین چوب یزید الا لعنت الله علی القوم الظالمین @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
akhare-moharam-safar-zamineh.mp3
1.02M
رضا علیه السلام ▪️✨🍃🏴▪️✨🍃🏴                                   * آخر محرم و صفر دوباره       دلمو تا مشهد الرضا آوردم      پیراهن مشکی و این شال عزامو         به امانات در حرم سپردم خداحافظ خداحافظ نوحه خون و سینه زنها        خداحافظ خداحافظ اجرتون با خود آقا یک خونم تو مشهد و یک خونم تو کربلا             اربابم حسین و سلطانم امام رضا السلطان ابا الحسن...                             *هر کسی برات کربلا گرفته رفته    رفته مشهد از امام رضا گرفته چه شلوغه کنار پنجره فولاد         گمونم باز یه مریض شفا گرفته حرم این خونواده شده قبله برا مردم          توی ایران میدرخشن شاه چراغ و مشهد و قم داره تاج سروری هر کی اینجا نوکره                  مزد زائرای تو با موسی بن جعفره                                                          السلطان ابا الحسن...        *دم سقا خونه تو یادم افتاد          تشنه لب رو خاکا دست و پا زدی تو شبیه حسین و روضه جوونش            علی اکبرت رو صدا زدی تو سفره های این دو ماهه                جمع میشه با دست زهرا        کاش ببینم سال دیگه باز محرم رو ایشالا                     یادت باشه که سه بار وعده دادی ای آقا من که اومدم تو هم وقت مُردنم بیا السلطان اباالحسن...  
dobare-zana-par-be-sooye-khorasan.mp3
466.6K
#نوحه رضا علیه السلام 🏴✨🍂🏴✨🍂🏴✨🍂 دوباره،زنم پر به سوی خراسان به ذکر زیبای رضا جان امام ِ دلها،عزیز زهرا،تو را خوانم با چشم گریان اَنتَ فی قلب مولا،امام ِ هشتم ِ ما،یا غریب الغربا یا غریب الغربا... همیشه،کنم از لطف و خوبی ات یاد بهشت من صحن گوهر شاد زغم بشکستم،ببین که بستم،دخیلی بر پنجره فولاد دست من و دامانت،چشم من و احسانت،ای بحر ِ جود و سخا یا غریب الغربا... به حجره،زدی تو دست و پا رضا جان فلک از ماتمت پریشان به غربت ِ تو،شده فاطمه،نظاره گر با چشم گریان غرق سوز و ناله ام،پرپر شده لاله ام،جان ِ امّ ِ ابیها یا غریب الغربا @majmaozakerine
4_704873183462818740.mp3
3.06M
#سینه زنی ‍ رضا علیه السّلام 🍂🏴🌿🍂🏴🌿🍂🏴🌿 در غربت تک و تنها برس به دادم امید دل تنگم بیا جوادم پاره پاره قلبم به خدا دلم از این صحن و صحرا رسانده پیغام مرا تا مدینه و کرببلا رسیده جانم به سرم بیا دمی را به برم امید زهرا پسرم می شوی نهم نور خدا می آیی که ببینی ز پا فتادم امید دل تنگم بیا جوادم در غربت تک و تنها برس به دادم امید دل تنگم بیا جوادم گفت کار من گشته تمام ز خون دل پر شده جان تمام هستی و ملک مهو خلوت آن ۲ امام رو به قبله پای پدرو به آه و زاری پسرو دست نهیفش به سرو می کند سوی قبله سلام با این زهر رسیدم آخر به مرادم امید دل تنگم بیا جوادم در غربت تک و تنها برس به دادم امید دل تنگم بیا جوادم یاد مادر عالمه کن برای من زمزمه کن در دم آخر به برم ذکر روزه فاطمه کن فبک للحسین ای پسرم شنیده ام از پدرم تو هم به بالای سرم حکایت علقمه کن با یاد کرببلا گریه دمادم امید دل تنگم بیا جوادم در غربت تک و تنها برس به دادم امید دل تنگم بیا جوادم @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❣ 🌹عمری به 🌱بیهوده گفتن سر نکردیم ها گفتند 🌹و ما نکردیم 🌱دل در تب لبیک زد ولی ما💔 🌹لبیک گفتن 🌱را لبی هم تر . . . 🌹تعجیل درفرج صلوات
📖 تقویم شیعه ☀️ امروز: شمسی: شنبه - ۰۲ مهر ۱۴۰۱ میلادی: Saturday - 24 September 2022 قمری: السبت، 27 صفر 1444 🌹 امروز متعلق است به: 🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم ❇️ وقایع مهم شیعه: 🔹امروز مناسبتی نداریم 📆 روزشمار: ▪️1 روز تا شهادت حضرت رسول و امام حسن علیهما السلام ▪️3 روز تا شهادت امام رضا علیه السلام ▪️8 روز تا وفات حضرت سکینه بنت الحسین علیها السلام ▪️11 روز تا شهادت امام حسن عسکری علیه السلام ▪️12 روز تا عید غدیر ثانی، آغاز امامت امام زمان عج
🔸گرفته است دلم مثل آسمان،امشب 🔸دوباره حرف فراق است،در میان امشب تازه عادت کرده بودم مث دیوونه ها از این هیئت به اون هیئت از این روضه به اون روضه آقا... راست میگم، من پیرن سیاتو دوس دارم آقا جدی جدی خیلی نگرانم اصلا میتونم یه محرم صفر دیگه رو ببینم یا نه چقد جوون مُردن آقا بجان خودت راست میگم سینه زناتو دوس دارم گریه کناتو دوس دارم مجلس عزاتو دوس دارم با وجود اینکه امسال نتونستم بیام کربلا... 🔸گرفته است دلم مثل آسمان،امشب 🔸دوباره حرف فراق است،در میان امشب 🔸به پای ثانیه ها،چنگ میزنم اما 🔸چرا نمیگذرد... کندتر زمان،امشب @majmaozakerine باورم نمیشه دوماه رفت آقا... 🔹فدای سینه زن خسته ای که بعد دوماه 🔹گرفته کنج حسینیه، آشیان امشب 🔹یکی برای خود آرام ،روضه میخواند 🔹زبان گرفته یکی هم حسین جان،امشب 🔸مدینه،کرببلا، سامرا،نجف،مشهد 🔸کجاست صاحب عزا،صاحب الزمان امشب یابن الحسن 🔸بیا بخاطر این اشک،این لباس سیاه 🔸دمی کنار عزادارها،بمان امشب گریه کنایی که رِندَن، اینجوری حرف میزنن حواسشون به همه چی هست یابن الحسن 🔹نخواهم اجر،ولی از تو خواهشی دارم 🔹بیا به مجلس ما،روضه ای بخوان امشب یا اهل العالم ان جدی الحسین قتلوه عطشانا 😭😭😭😭😭 🔹چه سفره ای شود آن سفره ای که جمع شود 🔹به دست بخشش آقای مهربان،امشب امام رضا امام رضا خوش بحال اونایی که تو حرم امام رضا نشستن خوش بحال اوناییکه الان روبرو حرم امام رضا دارن روضه میشنون و گریه میکنن 🌱پنجره فولاد رضا،برات کربلا میده 🌱هرکسی کربلا میره از حرم رضا میره صلی الله علیک یا غریب الغربا یا امام رضا ✅نیلی ترین رنگ ها،به هر پیکرش بود ✅معلوم بود امروز،روز آخرش بود برا امام رضا نباید کم بزاری نباید آروم باشی ولی نعمت ماست آقای ماست هرچی داریم از امام رضاست اگه برا امام حسین داریم گریه میکنیم، امام رضا مارو حسینی کرده ✅نیلی ترین رنگ ها،به هر پیکرش بود ✅معلوم بود امروز،روز آخرش بود ✅معلوم بود آقای مارا زهر دادن ✅وقتی که می آمد، عبایش بر سرش بود اباسهل اگه با همین حال از مجلس مأمون برگشتم،که هیچ اگه عبا رو سرم بوده،بدون کار آقات تمومه میگه از دور دیدم آقا،عبا رو سرشه مث شخص مارگزیده،هی به خودت میپیچید هی میشینه پا میشه ♻️دستی به پهلوی پر از درد خودش داشت ♻️بر شانه ی دیدار، دست دیگرش بود تو اهل روضه ای... از روزیکه یه مادر گفت آخ پهلوم 😭😭😭😭😭 ♻️دستی به پهلوی پر از درد خودش داشت ♻️بر شانه ی دیوار، دست دیگرش بود 💢دختر ندارد تا که دستش را بگیرد یه دختری هم انقد منتظر بود، باباش بیاد دستشو بگیره 😭😭😭 یهو دید یه سر بریده اومد 😭😭 نه دست داره... 😭😭😭😭😭 💢دختر ندارد تا که دستش را بگیرد 💢پس لااقل ایکاش آنجا،خواهرش بود من میخوام یجور دیگه بگم امام رضا خوب شد خواهرت نبوده خوب بود خواهرت دست و پا زدنتو ندیده من یه خواهری سراغ دارم ⬅️اومد بالا تل، اومد بالا گودال 🔰دختر ندارد تا که دستش را بگیرد 🔰پس لااقل ایکاش آنجا،خواهرش بود 🔰پا شد، خودش را جمع کرداما زمین خورد 🔰این ضعف خیلی مایه دردسرش بود ❇️اصلا زمین خوردن برای او طبیعیست ❇️از بس که دنبال صدای مادرش بود زمین خورد... اما کسی بی هوا تو گوشش نزده 😭😭😭 زمین خورد اما یه بی حیایی، غلاف... 😭😭😭 @majmaozakerine
ز درد اندکِ خود، یاد غمهای تو می افتم ز شرمِ کوهِ غمهای تو بر پای تو می افتم غمِ ما و پریشانیِ تو! عیب از قیاسِ ماست چنین کاهی ز غم، گاهی به دریای تو می افتم نه آن مورم که از مُلکِ سلیمانی گریزانم من آن گَردم که بر گِردِ قدمهای تو می افتم ز هر کس خواستم امداد، خود نالان تر از من بود چه بهتر اینکه در دامانِ ماوای تو می افتم تو گفتی یادِ من باشید قدرِ جرعه ی آبی چقدر ای باوفا کم در تمنای تو می افتم تو را رنجانده ام از خویش، با انبوهِ عصیانم به هر غفلت، ز چشمانِ تماشای تو می افتم توقع کردی و من، بی توجه کارِ خود کردم اگر این است رفتارم، ز سودای تو می افتم بتو هر روز و شب، لبیک هایم را بدهکارم زبانم لال، اینسان از تولای تو می افتم ترا با اینهمه غم، باز تنها می گذارم من رَوَم گه، سوی خویش و از تسلای تو می افتم مرا تنهای بخود مگذار در تاریکیِ ایام ‌که من از طاعتِ امروز و فردای تو می افتم کنون ماهِ صفر را می گذارم پشتِ سر، اما چه دانم من، که دارم از قضایای تو می افتم □ □ □ میان کوچه های دردسر سازِ پریشانی بیاد کوچه ی پر دردِ غمهای تو می افتم صدای مادرت از کوچه می آید چرا، آقا در این ایام، یادِ لعنِ اعدای تو می افتم غمِ تو هیچ پایانی ندارد، هیچ شادی نیست مگر صبح فرج، روزی که در پای تو می افتم مرا هم با شهادت آشتی ده، یوسف زهرا خوش آنروزیکه، بی سر بر قدمهای تو می افتم شاعر:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸اصلا زمین خوردن برای او طبیعیست 🔸از بس که دنبال صدای مادرش بود 🔸در حجره ی بی فرش خود،افتاده بود 🔸تصویری از گودال در چشم ترش بود ♻️همون حالت که بود،هی به خودش میپیچید رو خاکا میگفت: یا جدا... چرا خاکت نکردن؟؟ 😭😭😭😭 میگفت یا جدا،چرا خاکت نکردن حتی کفن بر جسم صد چاکت نکردن آه @majmaozakerine 😭😭😭😭😭😭 💢فرمود یابن الشبیب... ❇️ان یوم الحسین أقرح جفوننا و أسبل دُموعَنا 💢یابن الشبیب... ❇️روضه های جد غریبم،پلک های مارو زخمی کرده تا روز قیامت برا جد غریبم گریونم 💢امام رضا یادمون داده ❇️ان کنت باکیا لشی فبک للحسین 🌱اگه خواستی گریه کنی برا جد غریبم حسین گریه کنید یابن الشبیب ذبح کما یذبح الکبش یابن الشبیب جد مارو مثل گوسفند سر بریدن 🔸یابن الشبیب 🔸جدمارو بی هوا زدن 🔸جد مارو باعصا زدن 😭😭😭😭😭😭 جهنم ما یعنی اینکه بگن حسین نتونیم گریه کنیم جهنم ما یعنی روضه گودال خونده بشه، نتونیم اشک بریزیم یابن الشبیب 🔰جد مرا بی هوا زدند 🔰جد مرا با عصا زدند 🔰عمه مرا چرا زدند 🔰نامردها،برای رضای خدا چرا زدند 😭😭😭😭😭 🔹وقتی حسین،در ته گودال رفته بود 🔹زهرا کنار پیکرش،از حال رفته بود 😭😭😭😭😭 ✅شلوغه اونقد که دیگه جا نیست ✅دلم تو گودال،ازت جدا نیست ✅تو پادشاهی،بزرگ مایی ✅برهنه باشی،والا روا نیست ✅حیا نمیکنن،پیکر نیمه جونتو رها نمیکنن ✅دارن میخندنو،به ضجه های خواهرت نگاه نمیکنن ⬅️چرا نمیبُره؟؟؟ ✅بهش بگین اینجوری سر،جدا نمیکنن 😭😭😭😭😭 ✅دیدم باچکمه،به جونت افتاد ✅گردنتو زد،مث یه جلاد ✅داداش حلال کن،تقصیر من بود ✅ذبح تورو شمر،اینهمه طول داد ✅صد دفعه زیر و رو ✅شدی به خاطر فقط یه بوسه از گلو ✅منو صدا نزن ✅با نیزه ای که رفته توی دهنت،فرو ✅میخوای به من بگی ✅نمونم اینجا وسط یه مشت بی چشم و رو حسین..‌ 😭😭😭 🔹الف قامتم ز داغت شد دال 🔹که شدم پیر از غمت،صدها سال 🔸به سَما، بنگرم سرت بر نیزه 🔸به زمین بنگرم،تنت درگودال 🔸تنت شدپامال 🔹همه دیدن،مرکبت خونین یال 🔹همه میگفتن در این وضع و حال 🔸ذوالجناح از چه رنگت، باختی 🔸جان زهرا را کجا انداختی 🔹همه هستیه خواهرت را بردند 🔹زر و خلخال دخترت را بردند 😭کمی دیر آمدم،سرت را بردند 😭نه فقط یک عدد همان پیراهن 😭 همه اعضای پیکرت را بردند 😭به کجا انگشترت را بردند،سرت را بردند سر تو روی نی شده مانند سر عباس ♻️مضطر وشرمنده ♻️شده قلبم ز داغ تو آکنده ♻️حرمله میخنده ♻️سنان میخنده ♻️که داره شمر،دست زینبو میبنده 😭😭😭😭😭 🌸شکر خدا که نان شب ما حسین شد ❤️ممنون لطف مادر این خانواده ایم 🌸داریم با حسین حسین پیر میشویم 🌸خوشنود از این جوانیه از دست داده ایم جدی جدی داریم پیر میشیما..‌. سال به سال میگذره... خوش به حال شما که خوب گریه کردید ⬅️در کوچه عبایش، بر روی سرش بود ⬅️یک دست به دیوار،دستی کمرش بود ⬅️در خاطر او، آمده یاد در و دیوار ⬅️خون در و دیوار و خون تیغه مسمار ⚠️ ⚠️ امام رضا... 😭یه روزی مادر جوونت تو همین کوچه ها، دست به پهلو گرفت امام رضا... 😭یه روزی مادر جوونت تو همین کوچه ها، دست به دیوار گرفت امام رضا 😭یه روزی مادر جوونت تو همین کوچه ها،نقش زمین شده حرف دارما... امام رضا ❇️اگر این است تأثیر شنیدن ❇️شنیدن کی بود مانند دیدن 😭😭😭 ⬅️ایستادم به روی پنجه ی پا،اما حیف ⬅️دستش از روی سرم رد شد وبر مادر خورد نتونستم کاری کنم برا مادرم 😭😭😭😭 @majmaozakerine
شرحه شرحه میخوانم،شرح دوریت یارا پای دل به گل مانده،چشم من شده دریا ای غریب دور از من،عشق آشنای دل مینشینم امشب هم،پای های های دل یا صاحب الزمان(عج) آنقدر خودم بودم ،غافل از عطای تو فرمود:ما لحظه ای از شما غافل نمیشویم.آقا جان من به یومن وجود تو زنده ام،من برای تو زنده ام،اقا جان،تو هم یه بار ضرر کن من رو بخر،آقا جان،بالاخره یه جایی به دردت میخورم،آقاجان،امشب کار من رو درست کن،اینقدر گرفتار خودم بودم،یادم رفت تو همه کارمی،آقاجان،متی ترنی و نرک،کی میشه ما تو رو ببینیم،تو هم مارو ببینی ای آقاجان،امشب روضه ی امام حسن بخونیم،بگو فاطمه جان امشب در خونه آقا زاده بزرگه ات اومدیم. آنقدر خودم بودم ،غافل از عطای تو تا که بردم از یادم ،روی دلربای تو روی سینه دیدم من، نور رد پایت را کاش بشنوم امشب ،گرمی صدایت را العجل که دریابی، ناله های حیدررا تا بگیری از نامرد ،انتقام مادر را دارم میبرمت تو روضه انتقام آتش را، انتقام آن در را ا نتقام گیسو را، انتقام معجر را یا صاحب الزمان،به ظهورت شتاب کن،آقاجان،یا صاحب الزمان…یا صاحب الزمان انتقام آتش را، انتقام آن در را ا نتقام گیسو را، انتقام معجر را  انتقام آن دم که ،بحر غم تلاطم کرد مادری که درکوچه، راه خانه راگم کرد کودکی که با مادر، بین کوچه تنها بود روی چادر مادر ،خاک کوچه پیدا بود کودکی که ماتم در، خواب هر شبش می دید نیمه شب ز خواب خود، می پرید و می لرزید از خواب می پرید،می لرزید بدنش،چی شده؟حسن جان این بچه ها  هم مثل تو مادر ازدست دادن تو باید اینهارو آروم کنی، گفت:اینها که ندیدند تو کوچه چی شد،مادرم رو زمین افتاد… خواب کوچه و دشمن، خواب آن درو دیوار خواب شعله و آتش، خواب سینه ومسمار  کشتی گرفتن حسین و حسن سید جوانان اهل بهشت،اقوال مختلف داره،یکیش اینه:بی بی از مدبخ وارد حجره شد،دید پیغمبر اکرم جان عالم فداش،کنار حجره نشسته ،دو تا اقا زاده، دست گردن هم انداختن دارن زور آزمایی میکنند،هر دو تلاش میکنند پشت دیگری رو به زمین برسونند
،بی بی نگاه کرد دید رسول خدا زیر لب صدا میزنه،هی جانم حسن،حسن،حسن پشت حسین رو به زمین بچسبون،بابا بزرگ دو بچه است، فاطمه شروع به گریه کرد،بابا جان،همه جای دنیا بچه ی کوچکتر رو تشویق میکنند،چرا نمیگی جانم حسین ؟حسینم کوچیکتره،فرمود:نگاه کردم به ساق عرش،زمین و آسمانها و دریاها،ملائک،ساکنان زمین و آسمان،علی،همه میگن:هی جانم حسین،دیدم حسنم کسی رو نداره.ای غریب آقام ای غریب آقام،سوا کرده های فاطمه امشب گریه میکنند،ای غریب آقام، کاشکی یکی از این چراغ ها امشب بقیع روشن بود،هی غریب آقام،فاطمه فرمود : وصال،هی میگی حسین،مگه حسن پسر من نیست؟ .هی غریب مادر حسن،کریم اون کسی نیست که گره ی تو رو وا کنه، کریم اون کسی نیست که بیچاره بره در خونه اش،کریم  اون کسی است که دنبال بیچاره ها میگرده، من و شما رو امام مجتبی علیه السلام سوا کرده آورده،این دو ماه برا امام حسین گریه کردیم،ابی عبدالله اجازه داده،فرموده:این روزایی که برا من گریه کردی،حالا بهت اجازه میدم برا حسنم گریه کنی، مگه هر چشمی میتونه برا حسن گریه کنه، امشب بریم کربلا و بقع،هی بریم مدینه،هی بیاییم کربلا امشب،ابی عبدالله هفتاد و دونفر یار،دورش رو گرفته اند،کسی از گل نازک تر تا اینها بودند نتونست بگه،ابی عبدالله همسری داشت مثل رباب،تا زنده بود،زیر سایه نرفت،گفت:آقام تو آفتاب جان داد،یه جوری صورتش تو آفتاب سوخته بود، بعضی ها با کنیز اشتباه میگرفتند،رباب فقط همین بود،خانم شهربانو بماند،خانم اُم لیلا بماند، اما امام مجتبی به همسر ملعونه اش فرمود کار خودت رو کردی، فرمود:آقا غلط کردم،فرمود:بلند شو برو، الان اگه حسینم بیاد میکشه تورو. آی قربون دل مهربونت برم، دور بر حسین یه طرف جوانهای بنی هاشم،یه طرف یاران ابی عبدالله به سر کردگی حبیب ایستاده اند،چنان استوار محرم اسرار حسین،این شهدا، که شب عاشورا بهشون اسرار فرمود.اما امام مجتبی طرف میومد، چشم تو چشم امام مجتبی،میدوخت،شروع میکرد ناسزا میگفت، بی ادبی میکرد، عرب بادیه نشین اومد،گفت: ابامحمد تویی؟آری منم. از اسب پایین پرید،گریبان امام حسن رو گرفت،به قصد خفه کردن،چسباند به دیوار،فشار میداد،چشم تو چشم امام حسن شروع کرد ناسزا گفتن،نفسش که برید،ایقدر گفت،خسته شد،همینطوری نگاش کرد،همچین که خسته شد،امام حسن مجتبی فرمود:غریبی؟ خونه نداری؟ بریم خونه ی من، غذا نخوردی؟ سفره ی من پهنه، پول نداری؟ پول بهت بدم سفر بری. اینها دیگه کی اند؟ ببین تبلیغات چکار میکنه،شنیده حالا اومده امام حسن رو دیده، اگه گرسنه ای بریم؟لباس اگه نداری من بهت میدم؟خوش اومدی،دستاش از گریبان امام حسن جدا شد،رو زمین افتاد،صورت گذاشت رو پا امام حسن، حالا میخواد امام حسن بلندش کنه،بلند نمیشه،گفت:آقا من نوکرتم،نمی دونی،چه حرفایی پشت سرت میزنند. آی امام حسن اونم از قبر بی شمع و چراغت، یا اباعبدالله یه داداش داری کنار علقمه حرمش رو ببین غوغاست،اما داداش بزرگترت حرمش خاکیه، یه چراغ و شمعی هم سر قبرش نیست،ای وای، حالا اومدیم مدینه،حالا مدینه رو دارم میگم، بازم میخوام مقایسه کنم،از زبان خود امام حسن،دورش نشستند ابی عبدالله داره مثل ابربهار زار میزنه، آقا قمر بنی هاشم سر به دیوار گذاشته، دستش گردن بچه هاشه، زینب که آمد، فرمود طشت رو بردارند، حسین گریه میکرد، فرمود: حسین براچی گریه میکنی؟ من دارم راحت میشم،من دیگه چشمم به قاتلای مادرم نمیافته،شروع کرد،زار زدن و داد زدن،لب ها خونی شده،یه نگاه به حسین کرد،دیدن لباش داره تکون میخوره،خوب گوش کردن دیدن داره میگه :لا یوم کیومک یا اباعبدالله،حسین جان برا من گریه نکن،من الان تو کنارم هستی، داداشام هستند،خواهرام هستند، بچه هام هستند،اما یه روزی میآد بدن تو روی زمین،همه کس و کارت رو کشتند، خیمه هاتو آتیش زدن،پیراهنت رو هرکی یه طرف میکشه، ای حسین….. حالا اومدیم کربلا دوباره میخوام برگردونمت مدینه، اومدن بدن ابی عبدالله رو دفن کنند، تیرها و شمشیرها رو امام سجاد از بدن بیرون کشید،بدن رو میان بوریا گذاشت، اما امام حسن تابوتش رو زمین بود،یه مرتبه چهل نفر تیر به چله ی کمان گذاشتند، جلو چشم عباس تیر باران کردند، وقتی میخواستند بدن رو بلند کنند،تابوت با بدن بلند شد، اومدیم مدینه، حالا  دوباره میخوام ببرمت کربلا، بدن رو تو قبر گذاشت، فرمود داداش غارت زده اونی نیست که مالش رو بردند، غارت زده منم که مثل تو داداشی رو از دست دادم، اما اینجا نگفت: کمرم شکست، کنار علقمه کنار بدن عباسش رو زمین افتاد، صدا زد آه، الان انکسر ظهری، الان کمرم شکست، حالا کربلا موندگار میشی،صدا زد عباس بلند شو نگاه کن دارن به خیمه ها حمله میکنند،ای حسین……….                             دانلود
323.8K
نوحه زمزمه،واحد شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام منم مظلوم بی قرینه غریب مشهور مدینه کشم آه غربت زسینه خدایا ۲ من از دنیا خیری ندیدم ز درد تنهایی بریدم ز هر کَس من طعنه شنیدم خدایا ۲ من شاهم ولی بی سپا هم بدون یارم ز غم ابر باران مو میبارم گره خورده کارم سنگ صبورم شد اه و ماتمم میان خانه بی یار و همدمم قاتل من شد در خانه محرمم من غریبم تنها و بی کَسم...گوشواره امان از غربت داد بیداد غم آن کوچه مانده دریاد به پیش چشمم مادر افتاد خدایا۲ هنوزم بین خاطرم هست به کوچه پستی راه ما بست به مادر زد او با کف دست خدایا۲ با سرعت حرامی چنان زد که مادر غش کرد رُخش شد پر از خون رُخ من شدزرد دلم شد پر از درد از این مصیبت قلب خدا گرفت جیغ کشیدم مادرم را گرفت که در گلویم دیگر صدا گرفت من غریبم تنها وبی کَسم غبارچادر را تکاندم به خانه مادر را کشاندم به خانه مادر را رساندم خدایا۲ به اشک ما، در کوچه خندید دیگر چشم مادر نمی دید تنم شد بید از ترس و لرزید خدایا۲ با قدرت به رخسار مادر گلی نیلی زد که از گوشه روسری خون آمد ندارد غمش حد علی ندیده آنچه که دیده ام من آن امام محنت کشیده ام شرح غم شد موی سپید ه ام من غریبم تنها و بی کَسم شاعرین؛ مجتبی صمدی شهاب اسماعیل مهدی فخر @majmaozakerine
یاحسن غریب دنیا ، ما به عشق تو می نازیم یه حرم قشنگ تر از امام رضا برات می سازیم منم عبد و حسن آقای من قطره ام من حسن دریای من عاشقم من حسن لیلای من از غم عشق تو بی تابم ، حسن دریابم ، حسن دریابم من غلام و تویی اربابم ، حسن دریابم ، حسن دریابم ** اگه تو حرم نداری حرمت تو سینه ی ماست هرکی عاشق شما شده عزیز دل زهراست کار من از غمِ تو زاریه روی قلبت یه زخم کاریه تو رگات خون حیدر جاریه از غم عشق تو بی تابم ، حسن دریابم ، حسن دریابم من غلام و تویی اربابم ، حسن دریابم ، حسن دریابم ** وقتی از کوچه به خونه مادرم و میاوردم هی می گفتم کاشکی جای مادرم کتک می خوردم مدینه مادر و پیرش کرده ناتوون و زمین گیرش کرده دیگه از زندگی سیرش کرده از غم عشق تو بی تابم ، حسن دریابم ، حسن دریابم من غلام و تویی اربابم ، حسن دریابم ، حسن دریابم   @majmaozakerine