#زمینه_شام_غریبان_فاطمیه
«أللهمَّ لَانَعلَمُ مِنها إلّا خیرا»
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
با اجرای #سید_رضا_نریمانی
شاعرونغمهپرداز #حمید_رمی
روزم سیاه شده مثه شام عزات
کسی نیومده منم و بچههات
نماز آخره که میخونیم برات
أللهمَّ لَانَعلَمُ مِنها إلّا خیرا
دیدی چجوری زهرامو کشتن، آه از دنیا
منخونهخرابمیشمبااینغم، برگرد زهرا
آی دنیا؛ میبینی؛ دنیام از دستم رفت
زانوهام؛ بیجونه؛ زهرام از دستم رفت
_____________________
مگه قرار نبود بمونی پیش ما
خوشیِ حیدرو نمیخوان خیلیا
برا همین سه بار زدنت بیهوا
زخمایی رو که پنهون میکردی دیدم زهرا
خیلیبهتوزحمتدادمخیلی، نهسال؛ اما
أللهمَّ لَانَعلَمُ مِنها إلّا خیرا
تنهای تنهام و مأوام از دستم رفت
چشمام تار میبینه؛ زهرام از دستم رفت
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
خانه خراب گشتن من با عزای توست
زیــبـاترین تــرنم قــلبــم صدای توست
دیدی چگونه زندگی ام را نظر زدند
چشمان شور پشت سر بچه های توست
دردم گرفته فاطمه جان گریه می کنم
این قلب زخم دیده ی من مبتلای توست
دستار بسته ای که نبینم سرت شکست
جای شکستگی بخدا هرکجای توست
تکرار ضربه ها که به یک جا نمی خورد
جای قلاف روی سر و دست و پای توست
جای طناب مانده به دور گلوی من
آثار تازیانه بر انگشت های توست
پایین هردو گونه ی تو چاک خورده است
دو گوشواره دردسر مجتبای توست
مقتل نوشته از در و دیوار خورده ای
دهلیز خانه شاهد این ماجرای توست
مقتل نوشته خون همه جا را گرفته بود
خون لخته ها به موی پریشان حنای توست
مقتل نوشته خنجری از پشت در زدند
آثار پارگی به لباس عزای توست
گودال هم لباس حسین تو پاره شد
حالا زمان روضه ی کرببلای توست
هرکس رسید نیزه خود را شکست و رفت
کندی خنجر از اثر بوسه های توست
شاعر : قاسم نعمتی
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
maktabolhosein10104001.mp3
16.99M
روضه
#کربلایی_اکبر_عبادی
جلسه هفتگی
مورخه۱۴۰۰/۱۰/۱۰
هیئت رزمندگان مکتب الحسین(ع)
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
fatemiye-rasooli-roze.mp3
3.7M
|⇦•من بحر نهفته در سبویم...
#قسمت_اول/روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی رسولی•✾•
●━━━━━━───────
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
|⇦•من بحر نهفته در سبویم...
#قسمت_اول/روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی رسولی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
"أَللَّهُمَّ صَلِّ وَسَلِّمْ وَ زِدْ وَبارِكْ عَلَى السَّيِّدَةِ الْجَليلَةِ الْجَميلَة، ذاتِ الْأَحْزانِ الطَّويلَةِ فِي الْمُدَّةِ الْقَليلَة، اَلْمَجْهُولَةِ قَدْراً ، وَالْمَخْفِيَّةِ قَبْراً، ، فاطِمَةَ التَّقِيَّةِ الزَّهْراءِ عَلَيْهَا السَّلام"
من بحر نهفته در سبویم
فریاد شکسته در گلویم
خورشید در آبگینه دارم
صد قلزم خون به سینه دارم
یک جرم صغیر و یک جهان داد
یک حنجره و هزار فریاد
چون قطرۀ متصل به دریا
یکباره نهاده دل به دریا
بحری شده ام تمام گوهر
در مدح و ثنای کُفوِ حیدر
آن مامِ پدرِ تمامِ خِلقت
ركنِ دگري امامِ خِلقت
آن شمسۀ عالمِ هدایت
پیوند رسالت و ولایت
لبخند نماز بر لب اوست
صد لیلۀ قدر، هر شب اوست
وقتی به نماز بست قامت
کردند فرشتگان قیامت
دیدند خدای بی نیازش
فخریّه نموده بر نمازش
او کیست که محور رسالت
با آن همه عزت و جلالت
چون روح به بر بگیرد او را
گوید پدرت فدات زهرا
عالم همه بر درش فقیرند
مسکین و یتیم یا اسیرند
او لنگر یازده سفینه است
او محور عرش در مدینه است
با این همه داشت دستش آماس
چرخاند زبس به خانه دستاس
چون ذات خدای خود یگانه
با فضّه شریکِ کارِ خانه
ای روح لطیف جاودانی
ای جان و تن تو آسمانی
مرآت خدا تمام احمد
شایستۀ احترام احمد
نه ساله عروس بیتِ حیدر
آوُرده بر او دو مه دو اختر
مُلک و مَلکوت سائل تو
ما را نرسد فضائل تو
ما را نرسد ثنات، زهرا
خورشید کجا و مورِ صحرا
تو بهر علی قیام کردی
خود را سپرِ امام کردی
بالله قسم ای رسول را اُم
عالم شده در مزار تو گم
بالله، به بهشت، ناز داری
تو کی به فدک نیاز داری
دردا که تو را به خانه کشتند
با ضربت تازیانه کشتند
خاکم به دهن، زضرب سیلی
خورشید مدینه گشت نیلی
تا چند کنایه و اشاره
والله شکست گوشواره
فریاد که پاره شد گلویم
بگذار همان به پرده گویم
#شاعر حاج غلامرضا سازگار
روح از تنش پر زد و رفت
بر جانِ علي شرر زد و رفت
مولا چو رسید در کنارش
تا دید به چشم اشکبارش
که فاطمه با قد خمیده
چادر به روی سرش کشیده
آرام كمي نگاش کرد مولا
آهسته صداش کرد مولا
*فاطمه! دختر عمو!....*
حس کرد که قدرتی ندارد
چون فاطمه حرکتی ندارد
انگار فَلَک ز حرکت افتاد
مولای سخن به لکنت افتاد
بگذار بگویمت به فریاد
چون طفل، علی به گریه افتاد
کِای دختر خاتم رسولان
من با تواَم ای رسول را جان
ای مادر زینبین! برگرد
بی تو چه کند حسین؟ برگرد
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
fatemiye-rasooli-roze2.mp3
2.83M
|⇦•ای مادر زینبین! برگرد...
#قسمت_پایانی/روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی رسولی•✾•
●━━━━━━───────
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
|⇦•ای مادر زینبین! برگرد...
#قسمت_پایانی/روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده در ایام فاطمیه سال۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی رسولی•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ای مادر زینبین! برگرد
بی تو چه کند حسین؟ برگرد
صِدام ميلرزه، تكون بده دستتو
دست و پام ميلرزه
ببين تنِ تمومِ بچه هام ميلرزه
صِدام ميلرزه
پَرِت شكسته
مگه چه جوري زدنت سرت شكسته
قرار بود كه عُمري قرارم باشي
كه بيقرارِ همو غمگسارم باشي
مي بارم مثه آسمون برات
ميكُشي منو با اشكِ بي صدات
عليِ نشسته بالاي سرت، كَلِّميني
بگو تو كوچه چي اومد سرت، كَلِّميني
شباي فاطميه از غربتت
صورتم كبودِ مثلِ صورتت
*تو خونه ي علي هر كي يه گوشه اي زانو بغل گرفته، صداي ضجه ها و ناله ها بلندِ: واي مادرم... :"أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوء" مادرم بِره ما بيچاره ميشيم، خدايا! به غربتِ بابام رحم كن... اما يكي يه جور ديگه حرف ميزنه...*
نشد تو كوچه دستشو بگيرم
شدتِ ضربه اش رو بگيرم
* شبِ آخرِ، وصيت هاش رو ميكنه: علي جانم! بگو بچه هام رو از خونه بيرون ببرن، دست زينب و اُم كلثوم رو فضه گرفته، بچه ها بريم بيرون، حسن و حسين از حجره رفتن بيرون، صدا زد: پسر عمو! بشين كار دارم باهات... علي نشست، سر رو گذاشت تو بغلِ علي، جانم خانوم! چي ميخواي بگي؟ يه چي گفت، بندِ دلِ علي پاره شد، يه نگاه به صورت علي كرد گفت: علي جان! ديگه دارم ميميرم، اما علي!... "یا اَبَالحَسَن! اِبْکِنِی وَ ابْکِ لِلْیَتَامَی وَ لَا تَنْسَ قَتِیلَ بِطَفِّ الْعِرَاق "...*
قتلگاهت نگو كه غوغا بود
سَرِ پيراهنِ تو دعوا بود
كاش مادر نبود در گودال
از بدِ روزگار اما بود
هر چه ميخواهي تو با جانم بكن
مادرم اينجاست عُريانم نكن
*همه بلند صدا بزنن: حسين!...*
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین