eitaa logo
کانال متن و روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.1هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
3.3هزار ویدیو
370 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب جمعه است هوایت نکنم میمیرم....😔 السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام استوری شب جمعه های امام حسینی
از خـون شمـا دوام خواهیـم گرفت یکرنـگی و انسجـام خواهیم گرفت امـ‍ـــروز عــزادار شمــاییــم ، ولــی فرداست که انتقام خواهیم گرفت
آغوش رایگان وطن نمک نداشت به کامــت مگر که نان وطن؟ که شعله می‌زنی ای بی‌وفا به جان وطن بـرای اینـکه بزرگــی کنی، بـزرگ شوی گرفته لقمه برایت وطن ز خوان وطن چقدر مــادر میــــهن نـوازشــت کرده چقدر گفته به گوش تو داستانِ وطن گرفت دست تو را، درس راه رفتن داد ز رنـج‌هـا شدی آســوده در امان وطن پرنده باش ولی جلدِ خاک مادری‌ات ستـاره باش ولی مــال آسمانِ وطن قدم گذار و به بــالا برو ولی نشکن که هست رمز بقای تو نردبانِ وطن بریده باد زبانت که جــز وطن گوید که بوده نام تو عمری سرِ زبان وطن ترانه‌ها همه از یاد می‌روند،،، فقط به یادگــار بماند همین ترانه :وطن برای دشمنت آغوش وا نکن، برگرد بیا دوباره به آغـــوش رایگانِ وطن احمدرفیعی وردنجانی✍🇮🇷 @majmaozakerine
میرزا جواد آقا ملکی تبریزی مثال خوبی زده که یک زنی دارای پسری میشود و شوهرش مرحوم میشود پیش خودش گفته بود که وسایل نان و آب را شوهرم برایم گذارده با این پسر زندگی میکنم وقت پیری هم او بزرگ شده و عزیز و انیس من است. بچه شش هفت ساله شده بود یکروز زن از خانه رفت بیرون دید پسرش در میان بچه‌ها از همه ضعیف‌تر است.بچه‌های کوچکتر او را به زمین میزنند. این زن خیلی غصه‌دار شد آمد فکر کرد دید این بچه بابا ندارد؛ پدر‌ها می‌آیند بچه‌هایشان را میبرند و این پسر میبیند فکر کرد که چه کند. یک نقاش آورد و گفت: عکس یک جوان رشید را بکشد و برای او نشان و شمشیری بگذارد. نقاش عکس را کشید آنرا قاب کرد و پرده‌ای روی آن کشید. فردا که بچه خواست از خانه بیرون رود گفت: میخواهی پدرت را ببینی؟ گفت: بله. پرده را کم کم کنار زد. این بچه چشمش را به عکس دوخت. همانطور که نگاه میکرد دید بازوی بزرگی دارد یک تکان به بازوهایش داد نگاهی به ابرو و صورت پدرش کرد چهره‌اش باز شد. نگاهی به سینه او کرد و سینه را جلو داد. مادر گفت:هر وقت کسی با پدرت کشتی میگرفت پدرت پای او را میگرفت و به پشت بام می‌انداخت بعد از این او قوت و قدرت گرفت.وقتی از خانه بیرون می‌آمد بچه‌ها جرات نمیکردند نزدیک او بروند. کسیکه یاد ولی خدا میکند قوی‌ میشود. شما هم غصه‌دار نباشید چون صاحب دارید.خدا و پیامبر و امامان صاحب شما هستند. در پیشامدها واضطراب‌ها شکست نخورید. صاحب ما همه ما را یاد میکند ما را رها نمیکند.انسان که یاد کند اینطور می‌شود.میرزا جواد آقا برای غیبت حضرت این مثل را زد که مردم سرشکسته نباشند و بدانند صاحبی دارند. 📚طوبی‌محبت
هدایت شده از کانال ادعیه وگریز
dua-komeil-ansariyan.mp3
11.28M
📝دعای 🎤استاد حسین 📌 کانال ادعیه وگریزهای مجمع الذاکرین (علیه السلام)👇👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/466354217Cce92b3a469 برای استفاده از دعاها و گریزهای ودسترسی آسان به آن دعا برای مادحین و ذاکرین محترم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🎤مداح :حاج حسین سیب سرخی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ *حالا مردم مدينه راحت شديد مادرم رو كشتيد؟ديگه صدايي از مادرم بلند نميشه، آخه خودشون گفتند:يا روز گريه كن يا شب گريه كن،خسته شديم از گريه هات، زبون ِ حال بگم:* می نویسم به چشم تر مادر می نویسم به روی در مادر با همین پاره ی جگر مادر سوختم از سکوت اگر مادر می نویسم مرا ببر مادر خواهرم نام ِ مادر آورده چادر گریه آور آورده غم من باز هم سرآورده کوچه دادِ مرا در آورده باز رفتم به آن گذر مادر کوچه بود و عبور بانویش کوچه و یک بهشت در کویش مادری و فرشته هر سویش باد حتی نخورده بر رویش من از کوچه بی خبر مادر کوچه بود و غروب غم بارش کوچه بود و دو تا عزا دارش کوچه ی سنگی و دو دیوارش کوچه و سنگ های بسیارش کوچه پر شد ز رهگذر مادر دیدم آنجا هزار مشکل را بسته بودند راه منزل را جمع نا محرم و ارازل را دیدم آن روز دست قاتل را وای از چشم خیره سر مادر چشم خود را که بست زد سیلی دید بی حیدر است زد سیلی وای با پشت دست زد سیلی گونه ای را شکست زد سیلی سنگ دیوار بود و سر مادر می زدم داد که نزن نامرد کُشتی اش پیش چشم من نامرد جای مادر مرا بزن نامرد یک نفر بین چند تن نامرد از غرورم شکسته تر مادر او زد و هر دو تا زمین خوردیم هر دوتا بی هوا زمین خوردیم پیش نامردها زمین خوردیم خنده کردند تا زمین خوردیم چادر و خون و خاکِ سر مادر 📝شاعر:حسن لطفی *دو جا بي هوا زدن، بي هوا ريختن،يه جا تو كوچه ي بني هاشم بي هوا ريختن، هر كي رسيد زد،يه جا كربلا. بي بي يه وصيت كرد، گفت:دخترم كربلا من نيستم، به جاي ِمن زير ِ گلوي ِ حسين رو ببوس. بريم كربلا؟* به تنش تا كه كردند خنجر را بوسه اي زن به آن زير ِ گلوش قبل ِ تير و سنان و سر نيزه قبل از اينكه خنجرش با زور مي زند نانجيب بر نيزه بعد غارت فراريان را ديد تبر و دشنه تيز مي كردند با لباسي كه از تنش كندند تيغشان را تميز مي كردند ديد حتي لباس ِ اصغر نيست نخ ِ قنداقه هم به غارت رفت دست ِ رباب را بستند بين نامحرمان اسارت رفت *قرار و مدار گذاشتند، چه ساعتي؟همين كه خانم با قد خميده اومد بالاي گودال، ديد زينب هي خاك ها رو مي ريزه رو سرش، نگاه مي كنه گودال رو، چه ساعتي؟ وَ الشِّمْرُ جالِسٌ عَلى صَدْرِکَ، ديد اون نامرد نشسته رو سينه ي حسين، هي خنجر رو فشار ميده،اين سر بريده نميشه، ديد راه نداره،موي حسين رو گرفت،به پشت خواباند.* او مي بريد و من مي بريدم از حرم تا قتلگاه زينب صدا مي زد حسين.... @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸 تصویری از بسیجی شهید مدافع امنیت محمد حسین کریمی دلیگانی ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 🏴انا لله و انا الیه راجعون شهادت مظلومانه شهید محمد حسین کریمی مدافعان امنیت را به مردم شهید پرور شهرستان برخوار تسلیت عرض می نماییم. : مدافع امنیت محمد حسین کریمی دلیگانی ---------------------------- این شهید بزرگوار از شهر دلیگان ناحیه برخوار در شب چهارشنبه ۲۵ آبان ۱۴۰۱ برای امنیت کسبه ملک شهر عازم اصفان شد و در خانه اصفهان هدف گلوله تروریست های قرار گرفت ... شادی ارواح مطهر شهید فاتحه ای همراه با صلوات قرائت نماییم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴 🏴 🎤مداح :کربلایی مجتبی رمضانی ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ جونِ علی گریه نکن برای بی کسیه من توی خونه کاری نکن دست به سیاه سفید نزن نه نه خونه رو جارو نکن باید سریع خوب بشی، زندگی رو بسازیم نه نه قرارمون این نبود باید امیدوار باشیم خودمونو نبازیم دعا بکن بمونی با این چشای گریون همیشه مستجابه دعای زیر بارون " خانم خوب و مهربون بمون بمون بمون بمون " ▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️ شبیه پروانه شدی فقط تو داری می‌سوزی میشه ازت خواهش کنم نگاه به این در ندوزی نه نه نگاه به این در نکن که خاطرات بدو جلو چشات بیاره نه نه برنمی‌گرده محسن هر چقدم که بارون از چشه تو بباره پای تنور وانستا با وضع دست و بازوت زیاد نباید پاشی خوب نیست برای پهلوت " خانم خوب و مهربون بمون بمون بمون بمون " @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️دوباره جمعہ شد و دل شده پریشانٺـ دوباره حسرٺـ دیدار برقِ چشمانٺـ بلند مرتبہ شاهِ زمان سلامٌ علیڪ سلام بر تو و بر ماه روے تابانٺـ...!!🍎🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀حدیث دلتنگی شخصی از حضرت آیت الله بهجت (ره) پرسید: «چگونه درب خانه امام عصر علیه السلام را بکوبیم که بهترین راه باشد؟» پاسخ فرمودند: «دعا برای اگر فقط لسانی نباشد و قلبی باشد ، مگر می‌شود در جلب محبت بیشتر او به ما و ازدیاد محبت ما به او مؤثر نباشد!» 📚حدیث دلتنگی ص۲۲۶
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف دوباره چک چک باران،صدای دلتنگی قلم گریست دوباره برای دلتنگی نوشت اشک شکایت به پای دلتنگی تمام کی شود این ماجرای دلتنگی شکسته است پرو بال من،گنهکارم ولی هوای تو دارم ، بیا به دیدارم اگر که خاک، نشسته به روی پیروهنت و آه می کشی از سینه ی پر از مِحَنت سبب منم که بیابان شده چنین وطنت و با گناه شدم سدّ راه آمدنت تو و اقامت صحرا! چه عدل و انصافیست برای مردن من ، درک غربتت کافیست کدام بادیه هستی؟ کسی کنار تو هست؟ کسی به فکر دل غرق اضطرار تو هست؟ زهیر و حرّ و حبیبی،همیشه یار تو هست؟ و عاشقانه کسی، ابن مهزیار تو هست؟ دلیل غیبت کبرای توست غفلت من تو حاضری،همه ی درد توست غیبت من تو شهریاری و از شهر خود جدا شده ای غریب و ساکن صحرای ذی طوی' شده ای اگر به سختی ِ این بی کسی رضا شده ای و بین وادی غم، همدم بلا شده ای ببخش یوسف زهرا ،کسی به فکر تو نیست در این دو روزه ی دنیا کسی به فکر تو نیست قلم نوشته کم از غربت تو شرمنده نکرده دست و زبان نصرت تو شرمنده چکیده اشک ،کم از غیبت تو شرمنده بدل به خون نشد از محنت تو شرمنده غریب غائبی و همنشین غم شده ای اسیر ثانیه های پر از ستم شده ای همین که منزلت و قدر توست نامعلوم و مثل جدّ غریبت علی شدی مظلوم همین که بوده ای از یار و هم نفس محروم و بین خیمه ی تنهایی ات شدی مهموم بس است تا که بگویم به تو جفا کردیم تو را میان هزاران بلا رها کردیم چرا طبیب دل ما شدی سراسر درد بهار زندگی ما شدی بیابان گرد دمادم از چه دمت شد انیس آهی سرد بگو برای رسیدن به تو چه باید کرد بیا و ختم کن این غربت بیابان را برای دیدن تو می دهم سر وجان را چه می شود که تو باشی به شام تارم ماه که زیر سایه ی تو دل نمی شود گمراه تویی توسّل من ، ای تسلّی هر آه به شوق وصل تو شد جمکران زیارتگاه سه شنبه شب که سر ِ جمکران،شلوغ شده نگاه منتظران، بی تو بی فروغ شده چقدر عاشق صادق که منتظر رفتند خبر، ظهور تو بود و چه بی خبر رفتند چقدر چشم به راهت که خون جگر رفتند به شوق دیدن تو با دوچشم تر رفتند هزار و چند بهار است بی تو پاییزیم بیا که از غم تلخ فراق لبریزیم دلم دوباره به گودال کربلا رفته میان روضه ی هر صبح و هر مساء رفته بیا به حق سر روی نیزه ها رفته بیا به پیکر در زیر دست و پا رفته گلی نماند که زینب ببویدش ای وای سری نماند که زینب ببوسدش ای وای ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)